به گزارش ایسنا، امروز دهم اردیبهشت چهل و پنجمین سالروز قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و مصر در سال ۱۳۵۸ است.
مصر و پهلویها
روابط سیاسی و دیپلماتیک دو تمدن ایران و مصر طی هزاران سال دستخوش فراز و فرودهای زیادی شد. این روابط به خصوص طی بیش از نیم قرن گذشته دو بار به تیرگی گرایید.
تیرگی روابط سیاسی و دیپلماتیک و قهر ایران و مصر، یک بهانه قوی داشت، «دوستی با اسراییل».
روابط سیاسی و دیپلماتیک مصر و ایران طی سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۴ با وصلت فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه وقت مصر و محمدرضا پهلوی به گرمی گرایید اما با طلاق این دو در سال ۱۳۲۷ بار دیگر رو به سردی گذاشت.
سردی روابط در پی کودتای اول مرداد ۱۳۳۱ جمال عبدالناصر و محمد نجیب افسران ارتش مصر، علیه پادشاه وقت این کشور و حاکم شدن نظام جمهوری به جای پادشاهی، بیش از پیش تیره شد.
این وضعیت با به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر در مصر و نرمتر شدن روابط سیاسی بین دو کشور، اندکی تغییر کرد اما در پی انتشار خبر به رسمیت شناخته شدن رژیم اشغالگر قدس توسط محمدرضا شاه پهلوی در مرداد سال ۱۳۳۹، اتحادیه کشورهای عرب «ایران» را تحریم کرد و رییسجمهور وقت مصر نیز در حمایت از این تصمیم در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۳۹ روابط سیاسی و دیپلماتیک مصر با ایران را قطع کرد.
این وضعیت یک دهه ادامه یافت تا جمال عبدالناصر در مهر ۱۳۴۹ درگذشت. بعد از او محمد انورسادات به قدرت رسید. دوستی انورسادات و محمدرضا شاه موجب آب شدن یخ روابط سیاسی و دیپلماتیک بین ایران و مصر شد.
روابط مصر و اسراییل
سرنوشت چهار کشور عربیِ شکست خورده در جنگ شش روزه از اسراییل در خرداد ۱۳۴۶، دو به دو پایان مشترکی یافت. مصر، صحرای سینا و اردن، کرانه باختری رود اردن را به اسراییل باختند اما سران این کشورها به فاصله ۱۶ سال از یکدیگر با رژیم غاصب صهیونیستی پیمان صلح و دوستی امضا کردند.
محمد انورسادات رییسجمهور وقت مصر در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۵۷ در کمپدیوید پیماننامهای را با وساطت جیمی کارتر رییسجمهور وقت آمریکا امضا کرد که بر اساس این پیماننامه در ازای به رسمیت شناخته شدن رژیم غاصب صهیونیستی و برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با این رژیم نامشروع، موفق به بازپسگیری صحرای سینا شد.
انورسادات اما ۱۸۹ روز بعد از امضای پیمان کمپدیوید در تاریخ ششم فروردین ۱۳۵۸ پیمان صلح و دوستی را با اسراییل امضا و از آن پس روابط خوب سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی با این رژیم برقرار کرد.
شاه حسین بن طلال ملقب به ملک حسین شاه اردن نیز در تاریخ چهار آبان ۱۳۷۳ با رژیم صهیونیستی پیمان صلح و دوستی امضا کرد، اما بر خلاف مصر که در دو پیمان دوستی با اسراییل، موفق به بازپسگیری صحرای سینا شد، کرانه باختری رود اردن هرگز به این کشور بازگردانده نشد.
دو کشور سوریه و عراق نیز که در جنگ شش روزه از رژیم سفاکِ کودککش شکست خورده بودند حاضر به امضای پیمان صلح و دوستی با این رژیم نشدند و سوریه برای همیشه بلندیهای جولان را از دست داد.
واکنش امام به کمپدیوید
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷، بنیانگذار این انقلاب در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۵۷ در نوفل لوشاتو فرانسه در پاسخ به پرسش خبرنگار آسوشیتدپرس که پرسید شما مثل دیگر سران اسلامی با موافقتنامۀ کمپ دیوید مخالفت می کنید؟ پیمان کمپدیوید و بقیه پیمانهای امضا شده بین سران کشورهای مسلمان با رژیم صهیونیستی را «توطئههایی برای مشروعیت بخشیدن به تجاوزات رژیم غاصب اسرائیل که موجب تغییر شرایط به نفع اسرائیل و به ضرر اعراب و فلسطینیها میشود» توصیف کرد و تاکید کردند: «این وضعیت مورد قبول مردم منطقه نخواهد بود.»
کریم سنجابی، اولین وزیر خارجه دولت موقت نیز در پیامی به یاسر عرفات رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، پیمان کمپ دیوید را به «خنجر زدن از پشت به فلسطینیها» تعبیر کرد و با عرفات ابراز همدردی کرد.
۷۸ روز بعد از استقرار نظام جدیدی سیاسی در ایران، حضرت آیتالله سید روحالله موسوی خمینی طی حکمی به دکتر ابراهیم یزدی دومین وزیر خارجه دولت موقت، خواستار قطع روابط دیپلماتیک دولت ایران با دولت مصر شد.
این سیاست، واکنش به امضای پیمان کمپ دیوید در خانه ییلاقی جیمی کارتر رییسجمهور وقت آمریکا بین محمد انورسادات رییسجمهور وقت مصر و مناخیم ولفوویچ بگین ششمین نخست وزیر رژیم غاصب اسراییل و اولین نخستوزیرِ حزب لیکود بود.
واکنش تند امام خمینی از این جهت اهمیت یافت که مصر به عنوان یک کشور عرب و تاثیرگذار بر جهان اسلام نقش تاثیرگذاری در به رسمیت شناخته شدن رژیم غاصب صهیونیستی در بین حاکمان عرب داشت.
پیمان صلح و دولتی بین مصر و اسراییل موجب کنار رفتن این کشور از صف مبارزه علیه رژیم سفاک صهیونیستی، نابودی اتحادِ ضعیف حاکمان عرب و سکوت مطلق در برابر تجاوزها و ظلمهای این رژیم نسلکش و کودککش در بلندیهای جولان، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن شد.
امام خمینی این رویداد تلخ - پیمان کمپدیوید - را خیانتِ دولت وقت مصر به اتحاد جهان اسلام و انتفاضه فلسطین دانسته و به طور مستقیم به وزیر امور خارجه دولت موقت کشورمان دستور قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک را دادند.
ایشان در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۵۸ طی حکمی به وزیر وقت امور خارجه کشورمان نوشتند: «جناب آقای دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه. با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعت بیچون و چرای دولت مصر از آمریکا و صهیونیسم، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران قطع روابط دیپلماتیک خود را با دولت مصر بنماید.»
آخرین وضعیت
اعلام رسمی نتایج انتخابات ریاست جمهوری مصر در دی ۱۴۰۲ و پیروزی مجدد عبدالفتاح السیسی به عنوان رییسجمهور این کشور موجب برقراری یک تماس تلفنی کمسابقه بین روسای جمهوری اسلامی ایران و مصر بعد از ۴۴ سال شد. تماسی که موجب شکلگیری مباحثی در مجامع حقوقی و کارشناسی و منتشر شدن اخبار غیر رسمی درباره عادیسازی قریبالوقوع روابط بین دو کشور شد.
اما با وجود اظهارنظرهای مکرر مقامات سیاسی ایران و مصر درباره لزوم برقراری رابطه رسمی بین ایران و مصر و تلاش میانجیگرانی نظیر عمان برای تسهیل این روند، دو طرف در برخی حوزهها اختلافنظرهای جدی دارند. از جمله مهمترین آنها مسئله فلسطین و اسرائیل است. موضوعی که بیش از چهار دهه قبل موجب قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک دو کشور شد.
در حالی که جمهوری اسلامی هر گونه ارتباط با رژیم صهیونیستی را محکوم و بر لزوم حمایت همهجانبه از فلسطین و تلاش برای نابودی اسراییل تاکید دارد، مصر روابط خوبی با این رژیم دارد و حتی در جریان جنگ غزه نیز به نفع اسرائیل دست به اقدامات مختلفی زد.
منابع:
صحیفه امام جلد هفت ص ۱۶۸
صحیفه امام جلد چهار صفحه ۳۵۶
جورج لنچافسکی، رؤسای جمهور آمریکا از ترومن تا ریگان، ترجمهی عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، نشر البرز، صص۲۶۳ و ۲۶۴
نگاهی به چگونگی انعقاد قرارداد صلح بین مصر و اسرائیل، خنجری به نام کمپدیوید، حسین شهمرادی، پژوهشگر تاریخ معاصر/برهان/۱۳۹۱/۷/۱۳
انتهای پیام