اینها بخشی از صحبتهای شهرام احمدزاده ترکمانی، عکاس و پژوهشگر هنر است که در گفتوگو با ایسنا مطرح کرد. این گفتوشنود برای صحبت در باب جدیدترین شمارۀ کتاب کانون عکس اصفهان، یعنی شمارۀ ششم آن صورت گرفت. احمدزاده ترکمانی ضمن ارائۀ توضیحاتی دربارۀ محتوا، بخشها، اهداف و مخاطبان و شمارههای پیشین این کتاب، نکتههایی را در خصوص اهمیت فرهنگ و هنر یادآور شد که در ادامه میخوانید.
محتوای اصلی این شماره از کتاب کانون عکس اصفهان به چه مواردی اشاره دارد؟
کتاب بهطورکلی با محوریت عکاسی معاصر ایران و جهان نوشته شده، اما عنوان کامل آن «هنر و عکاسی کادر» است. پیش از این نیز پنج عنوان از این مجموعه بهنوعی دیگر چاپ شده بود. هنر عکاسی بحث اساسی و کلیدی این اثر است. اما چون از همان ابتدای کار مصمم بودیم که به موضوعاتی چون فلسفۀ هنر یا نظریههای هنری نیز نگاه کنیم، بنابراین محتوای کتاب دربرگیرندۀ مطالبی است که گاهی از قلمرو عکاسی هم فراتر میرود. همچنین باید توجه داشت که هنر عکاسی دنیای گستردهای دارد و بنا بر ماهیتش میتوان همپای آن به دیگر شاخههای هنری نیز وارد شد.
کانون عکس اصفهان در پنج شماره قبل تلاش کرده بود تا هر بار به سراغ یکی از عکاسان نامدار و اثرگذار معاصر ایران برود و درد واقع یک شخصیت را محور محتوای اثر قرار دهد. در این شماره نیز پروندهای به مهدی وثوقنیا اختصاص دادیم. در این پرونده، به آثار هنری این عکاس در دهههای اخیر، نمایشگاههای او و کتابهای عکسش نظر شده است. بهعلاوه در نقد و تحلیل هنر عکاسی او از نگاه دیگران مطالبی چاپ کردهایم که نوشتههای فرزان سجودی، امیرعلی نجومیان و ژان لویی پویتوین از آن جملهاند. «کادر» مجموعهای از ۱۷ مقالۀ تألیفی، تحقیقی، مصاحبهای یا ترجمهای است. درواقع، بخشبندی اصلی کتاب بر اساس همان تعداد مقالات آن است.
هدف و انگیزۀ گروه شما از نوشتن و انتشار این شماره از کتاب کانون عکس چه بوده است؟ به ضرورتهای چاپ آن اشاره کنید و اینکه به کدام نیاز جامعۀ کتابخوان پاسخ میدهد؟
در عرصۀ فرهنگ و خلق آثار هنری هرگز نمیتوان صرفاً از یک هدف و انگیزه سخن گفت. در پشت تولید هر اثر هنری اهداف متعددی نهفته است که میتوان در خصوص آن، مباحث مختلفی مطرح و از سویههای گوناگونی دربارۀ آن صحبت کرد. هنر و فرهنگ مقولهای بسیار وسیع و چندبعدی است. هنر همواره عرصهای تأثیرگذار، تاریخساز و زندگیساز بوده است. به بیانی دیگر، سرنوشت آدمی و جوامع بشری بسیار متأثر از این دنیای پیچیده است. بنابراین، همسو با همین تأثیرات است که میتوان آثار و پژوهشهای هنری را بهصورتهای مختلف، چون کتاب عرضه کرد. نشر کتاب و تولید محتوا در قالب مقاله، یادداشت یا شکلهای دیگر از دیرباز پیوندی ناگسستنی با نوشتن داشته و همواره ستونی استوار برای نگهبانی از سایهبان هنر بوده است. البته همین مسیر نشر کتاب که میتواند در معرفی و بررسی هنر و تأثیرگذاری این مقوله بر جامعه نقش داشته باشد، دشواریهای فراوانی دارد. کمشدن تیراژها یکی از آنهاست، و بر همین اساس بهجز استفاده از رسانۀ کتاب باید از دنیای فضای مجازی و قدرت رسانههای غیرچاپی نیز برای خدمت به هنر و پاسداشت آن بهره گرفت.
میخواهم بگویم، چاپ کتابهای گوناگون، مانند «کادر» میتواند بستری باشد تا دوستداران نویسندگی و پژوهش و ترجمه قلم در دست بگیرند. بهخصوص، نوشتن در حوزۀ عکاسی که اکنون هنری فراگیر شده است و جوانان فراوانی به آن رو کردهاند، اهمیت دارد. وقتی از این گسترش و استقبال از هنر عکاسی حرف میزنیم، باید در پیامدش از افزایش اثرگذاری و قدرت این هنر هم بگوییم. ازاینرو، کتاب «کادر» و آثار اینچنینی میتوانند به ارتقاء این هنر و شناخت ضعفها و قوتهایش در کشورمان کمک کنند. این کتاب در اصفهان و بهکوشش کانون عکس این شهر تولید شد و با همکاری یکی از ناشران اصفهان است، به بازار فرهنگی کشور وارد شد. بنابراین، از این جنبه که همواره هنر و فرهنگ مرکزگرا بوده و پایتخت در این حوزه پررنگ شده نیز دارای اهمیت است. متأسفانه امروز در جامعۀ ما کار فرهنگی و هنری با موانعی روبهرو است و سختی خاصی در این عرصه وجود دارد. یکی از آنها نبود انگیزه و اشتیاق در بین بسیاری از هنرمندان و پژوهشگران هنر است. چاپ چنین آثاری مانند «کادر» نشان میدهد که هنوز انگیزههایی در جامعه وجود دارد و امیدواریم که بر پویایی و اشتیاق هنرمندان به نقد، تحلیل و خلق اثر تأثیر داشته باشد.
لطفاً توضیحاتی نیز دربارۀ شمارههای گذشتۀ کادر ارائه کنید.
جلدهای یکم و دوم این کتاب وقتی در سال ۱۳۹۶منتشر شد، سردبیر آن حامد قصری بود. از همان زمان انگیزهها و شوقی میان هنرمندان و پژوهشگران اصفهان شکل گرفته است. البته باید توجه داشت که محدودیتی وجود ندارد و هنرمندان و محققانی که عضو کانون عکس اصفهان یا در کل اصفهانی نیستند هم میتوانند با «کادر» همکاری کنند. سردبیری شمارههای بعدی، یعنی سوم و چهارم، به عهدۀ من قرار داشت. سردبیر شمارۀ پنجم نیز پژمان نظرزاده آبکنار بود. میخواهم بر این موضوع تأکید کنم که سعیمان بر حفظ نشر این کتاب و ادامهیافتن چاپ آن است؛ چون بدون تردید بر فضای هنر عکاسی اصفهان تأثیراتی خواهد گذاشت و در صحبتهایم به نمونههایش اشاره کردم.
این تصور که بین هنرمندان عکاس یا دیگر شاخههای هنری وجود دارد و گمان میکنند مسیر پیشرفت در عرصۀ هنر فقط از تهران میگذرد، اشتباه است. در جایی چون اصفهان هم میشود ترقی کرد و دیده شد. اصفهان همواره به وسع خود در فرهنگ و هنر ادبیات و حوزههای مهم دیگر فعال بوده است. حرفی برای گفتن داشته و برای حفظ این موقعیت کوشیده است.
این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟ مخاطبان اصلی آن چه کسانی هستند؟ اگر من در هنر عکاسی هیچ تخصصی نداشته باشم، میتوانم آن را برای خواندن انتخاب کنم؟
بهجز عکاسان و پژوهشگران این شاخه که مخاطبان اصلی «کادر» هستند، دانشجویان و هنردوستان عرصههای دیگر نیز به تناسب علایق و نیاز خود میتوانند از این کتاب بهرهمند شوند. کتاب صرفاً برای عکاسها و پژوهندگان این رشتۀ هنری چاپ نشده است. خصوصاً به این دلیل که در دنیای معاصر هنرهای مختلف با یکدیگر التقاط یافتهاند و هر کار هنری ممکن است چند بُعد متفاوت از هنر در آن نهفته باشد.
درواقع، بسیاری از هنرمندان ما تکبعدی نیستند. برای نمونه یک هنرمند عکاس ممکن است در چندین شاخۀ هنری به فعالیت و آفرینندگی مشغول باشد. حتی خواندن کتاب را به کسانی که در عکاسی یا هنر تخصصی ندارند، پیشنهاد میکنم، چون در متن هرکدام از نوشتارهای آن ممکن است نکات و دادههای درخوری یافت شود که برای خوانندۀ عام هم مفید یا جذاب باشد.
اگر مطلب دیگری برای گفتن دارید در خدمت شما هستیم.
در پایان میخواهم بگویم، من هم مانند همۀ هنرمندان کشورم انتظارات و انتقاداتی دارم، هرچند واقعاً نمیخواهم شکوه و شکایتی کنم در حال حاضر، چراکه همه میدانند و مسائلی تکراری است. در عرصۀ کار هنری اهل گلایه نیستم. اما واقعیت این است که سختیهای بسیاری بر سر راه چاپ این شماره و کتاب قرار داشت. من با انتخاب و تصمیم خودم به حوزۀ هنر وارد شدم. شاید آن اوایل که پا در عرصۀ عکاسی و دیگر شاخههای هنری گذاشتم، فعالیت آسانتر بود. متأسفانه امروزه دشواریها در حال افزایش است. اما از همان زمان احساس نیاز میکردم که به هنر وارد شوم. قصد و ادعایی هم ندارم که بگویم اهداف بزرگی داشتهام و میخواستم اصلاح یا تغییری بزرگ ایجاد کنم. منظورم از نیاز، شخصی است، در همین دنیای خودم و محدودۀ فعالیت خودم دوست داشتم تأثیراتی بگذارم و قدمی بردارم.
بهنظرم جامعه به هنر و فرهنگ و پویایی آن بسیار نیازمند است. نمیتوان جامعه را بدون فعالیت فرهنگی و هنری تصور کرد. باید هنرمندان و پژوهندگان در مسائل گوناگون اجتماع کنکاش و به سهم خود کاری عرضه کنند. تولید محتوای هنری یکی از این قلمروها به شمار میآید که نباید آن را دستکم گرفت. هنرمندی و هنرپیشگی در آغاز بر روی شخصیت هنری و فرد خالق آن میتواند تأثیرات مثبتی بگذارد، اما نباید فراموش کرد که در ادامه به ما کمک خواهد کرد تا جامعهای روبهرشد و توسعهیافتهتر نیز داشته باشیم. هیچ هنرمندی نباید ناامید شود. امیدوارم همۀ هنرمندان و محققان در حوزۀ مطالعات فرهنگ و هنر به راهشان ادامه دهند و دشواریها سبب کنارگذاشتن چنین فعالیتهایی نشود. تمام این آثار میتوانند برای ما مفید و آموزنده باشند. میتوانند یکی از نیازهای من یا هنرمند دیگری را برطرف کنند و بر تعالی هنر و فرهنگ کشورمان اثر بگذارند. همانطور که تاکنون ترقی در برخی عرصهها وجود داشته است، اما نباید توقف کرد. به امید بهترشدن جهان فرهنگ و هنر کشورمان باز هم باید کوشید.
انتهای پیام