به گزارش ایسنا، معماری، نقشی اساسی در ساخت آرامگاه و بنای یادبود یا یادمان ایفا میکند. معماریِ عناصری از این دست، همچنین نمودی از ویژگیهای هنری، فرهنگی و مذهبی تلقی شده و به همین سبب هم سابقه و روایتی از تاریخ ارائه میکند. کارکرد معماری در این عناصر البته، علاوه بر ارائه روایتی از تاریخ، افزایشِ کیفیتِ فضا، ساخت هویتِ مکان و گاه انتقالِ پیام به مخاطبان است.
پژوهشگران دهه ۲۰ تا ۵۰ شمسی را در ایران، یکی از مهمترین و پربارترین دورهها، به جهت آفرینش سبک جدید معماری دانستهاند؛ این تجربیات جدید، به جهت فعالیت پویای معماران ایرانی و حضور مشاوران خارجی در ایران به سرانجام رسیده بود. از جمله آرامگاههایی که طی دهه ۲۰ تا ۵۰ شمسی بازطراحی و ساخته شد، بنای شناخته شده سعدیه است و در کنار هم قرار گرفتن روز معمار و سعدی، بر این شد تا به بررسی معماری سعدیه که از ابنیه ساخته شده در دهه ۲۰ تا ۵۰ شمسی است، بپردازیم.
گرایش به سنّتگرایی به معنای ارایه هویت فرهنگی بیش از پیش خودنمایی میکند و در واقع نوعی بازگشت به گرایشات سنّتی است و به جهت تجربیات مثبت معماران و مشاوران خارجی در ایران، میتوان دهه ۲۰ تا ۵۰ شمسی را یکی از مهمترین و پربارترین دورههای معماری ایران از جهت آفرینش سبک جدید قلمداد کرد؛ درخششی که در زمان حال و آنطور که به نظر میرسد، در بازه زمانیِ کوتاهِ پیشِ رو، شاهدِ آن نخواهیم بود. باید توجه داشت که تعداد قابلِ توجهی از معمارانِ تازهکار و جوانِ امروز، اگر چه از استعداد و توانایی بسیار برخوردارند، اما با معضلاتی در این عرصه روبهرو هستند، که حتی گاه با گرفتنِ برآیندی از وضعیتِ روز و پیشبینی آینده مهاجرت میکنند.
بیشتر بخوانید
در دورانِ ذکر شده، که از قضا بازه زمانیِ اعمال آخرین تغییرات در بنای سعدیه است، شاهد درخشش معماران و خلق آثار فاخری بودیم؛ این درخشش البته تنها در طراحی ابنیهای مانند سعدیه خلاصه نشد و حتی در ساخت خانههای مسکونی نیز شاهد تحولاتی بودیم. در دهه ۳۰ تا ۵۰ افرادی از طبقه متوسط، مانند کارمندان و هنرمندان و ... به سراغ معماران میرفتند تا برایشان خانهای طراحی کند. این نوع خانهسازی شرایطی را فراهم میساخت که ارتباطی بی واسطه با معمار شکل گیرد. معماران، ایرانی که با مبانی درسیِ غربی آشنا بودند، در دهه ۴۰ و ۵۰ خانههایی را طراحی کردند که ضمن وامگیری از معماری مدرن، فرهنگ ایرانی و قابلیتهای مصالح ایرانی را با آن ترکیب کرده و فضایی را طراحی کردند که مناسب یک خانواده ایرانی باشد.
درخششِ معماری آن دوره اگرچه در طراحی معماری خانههای مسکونی نیز پیداست اما، به شکل ویژهتری در آرامگاه و بنای یادبود یا یادمانها قابل مشاهده است. دقتِ نظر به معماری آرامگاهی چون سعدیه، امرِ تعامل هرچه بیشتر سنت و مدرنیته را آشکار میسازد. شکل بنای سعدیه و معماری اثر نشان از تقابل کمتر و آمیختگی یا تعامل بیشتر سنّت و مدرنیته است و اساس کار معمار این بنا، تکیه بر معماری سنّتی و قدیمی ایران بوده است.
در معماری دهه ۲۰ تا ۵۰ شمسی، گرایش به سنّتگرایی به جهت ارائه هویت فرهنگی بیش از پیش خودنمایی کرده است. در حقیقت در کنارِِ آفرینشِ سبک هنری جدید، بازگشت به بعضی گرایشهای سنتی است که موجب اهمیت این دوره از معماری در ایران شده است. به عنوان مثال در بنایی همچون آرامگاه سعدی، که پروژه ساخت آن سال ۱۳۲۹ آغاز شد اساس کارِ معمار، تکیه بر معماری سنتی و قدیمی ایران است؛ با این حال شکل بنا و معماری آن تقابل کمتر و تعامل بیشتری میان سنّت و مدرنیته دارد.
معماری اواخر قاجار، مدرنیسم و سبک نئوکلاسیک و سبک ملیگرا، به جریانی غالب و تأثیرگذار معماری مدرن ایران تبدیل شده بود؛ به طوری که معماری مدرن شکل گرفته در این دوره اغلب از جریان اندیشههای اروپایی مانند آثار لوکوربوزیه، مدرسه باهاوس و ... عبور میکرد؛ نتیجه این تبادل و ترکیب، چهرهای ایرانی از معماری مدرن بود که معماری «شبه مدرنیستی» نامیده میشد. گفتنی است که درخصوص تقابل سنّت و مدرنیته در آثار معماری ایران و تعاملِ آن، پژوهشهای بسیاری صورت گرفته است.
«معماری یادمانی» یا «architecture monumental»در بنایی به کار گرفته شده که برای برای پاسداشت فرد یا رویدادی مشخص طراحی و ساخته شده باشد؛ این شیوه از معماری، اغلب در گستره تمدنهای بزرگ، با تاریخی پربار، شکل گرفته است. آثاری که اغلب پژوهشگران معتقدند، پلی میان گذشته و آینده است، به طوری که میراثی است برای آیندگان.
باغ ـ مزارِ آرامگاه سعدی، در منابعی نمادی از جهان پس از مرگ دانسته شده؛ مزاری که باغ، اطرافش را احاطه کرده است. این دسته از آرامگاهها، از جمله نمادینترین آرامگاهها هستند.
مزار این شاعر نامدار و بزرگ ایران از قرن هفتم، پابرجاست؛ این بنا با آنکه طی قرون گذشته دستخوش تغییراتی شده اما نقش او در فرهنگ و هنر و پیوند بیبدیلش با شیراز و ایران، مزارش را از دگرگونیهایی که گاه با ساخت و گاه با تخریب همراه بوده حفظ کرده است. به قولی مگر میشود ایرانی بود و دلبسته شاعری چون سعدی و البته فردوسی و نظامی و خیام و مولوی و حافظ و دیگر شاعران بلندآوازه ایران نبود؟
دگرگونی و تغییرات در بنای آرامگاه سعدی ادامهدار بود؛ اما آخرین پروژه ساخت آن سال ۱۳۲۹ آغاز شد. همین زمان بود که با پیشنهاد انجمن آثار ملی فارس و با تلاشهای علی اصغر حکمت شیرازی بنای سعدیه به دست محسن فروغی، معمار مدرنیستی که به تاریخ و فرهنگ ایران هم وفادار بود، سپرده شد. اینچنین بود که با در کنار یکدیگر قرار گرفتن عناصر مدرن و سنتی در کنار یکدیگر، آرامگاه ـ مزار سعدی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۱ به پایان رسید.
معمارانی همچون محسن فروغی، آثاری را طراحی کرده که از جمله آثار ملی ایران محسوب میشود؛ او از معماران سبک مدرن بود که آشنایی قابل توجهی با معماری سنتی ایران داشت؛ به طور مشخص اثری همچون سعدیه، نمونهای از بنایی مدرن است که همچنان زمینههای فرهنگی خود را داراست.
بیشتر بخوانید
معماری سعدیه از کدام بنای مشهور اقتباس شده است؟
این بنا مجموعهای از عناصر سنتی و مدرن را داراست که الگو و هندسه آن طرحی اقتباسی از مقبرههای دوره اسلامی است. در طرح این بنا عناصری از جمله ایوان ستوندار، فضای گنبدخانه و رواق نیز دیده میشود؛ ایوانی که به گنبدخانه این بنا وصل شده و رواقی که برای رسیدن به مزار شاعر فقید محمد تقی شوریده استفاده شده نیز از جمله این عناصر است. البته عناصر تزیینی نیز از دیگر جزییات به کار گرفته شده در این بناست؛ به همین سبب استفاده از سنگهای رنگین که حجاری و صیقلی شده، کاشیهای فیروزه فام و ... نیز در سعدیه به چشم میآید.
گفتنی است که ایوان ستوندار، گنبدخانه و رواق از عناصر اصلی بنای آرامگاه سعدی محسوب میشوند؛ عناصری پراهمیت در معماری ایرانی که با این شیوه قرارگیری در کنار یکدیگر فضای خاصی را ایجاد کردند.
انتهای پیام