به گزارش ایسنا، حنیف غفاری در یادداشتی با این عنوان در وطن امروز نوشت: ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نمیتواند عصبانیت خود را نسبت به اقدام اخیر نماینده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد پنهان کند. وتوی قطعنامهای که وفق آن فلسطین به عنوان عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد برگزیده میشد، بدترین و البته قابل پیشبینیترین معامله واشنگتن با مهرههای خود در منطقه محسوب میشود. آمریکا پیشنویس قطعنامهای را وتو کرد که به مجمع عمومی ۱۹۳ عضوی سازمان ملل توصیه میکرد «دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل متحد پذیرفته شود». وعدههای دادهشده از سوی غرب مبنی بر رسمیت یافتن عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل متحد به اندازهای صریح بود که انگلیس به عنوان یکی از اصلیترین پشتیبانان جنایات رژیم اشغالگر قدس و مؤسس این رژیم تروریست نیز به آن رای ممتنع داد تا به مانعی (حداقل ظاهری) در این مسیر تبدیل نشود. توجیه مبهم مقامات آمریکایی درباره این اقدام، مورد انتقاد بسیاری از رسانههای جهان قرار گرفته است.
رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل در این باره مدعی شده است: «ایالات متحده همچنان از راهحل ۲ دولتی به شدت حمایت میکند. این رای مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمیدهد، بلکه اذعانی است به اینکه این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد». واقعیت این است که اضلاع گفتمان سازش در منطقه، در ازای مواجهه مطلق با گفتمان مقاومت، ترویج استیصال و کرنش در برابر غرب و رژیم صهیونیستی، سکوت در برابر کشتار بیوقفه ملت فلسطین در طول سالهای اخیر، حمایت غیرمستقیم از نسلکشی در غزه و حرکت در مسیر عادیسازی روابط با رژیم منحوس صهیونیستی، وعدههایی از دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا دریافت کرده بودند که حداقلیترین آنها، تحقق پروسه عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل متحد بود.
این روند در دوران ریاستجمهوری بایدن تقویت شد؛ جایی که دموکراتهای کاخ سفید به تشکیلات خودگردان وعده دادند در ازای کمک آنها به نابودی حماس و اشغال غزه توسط رژیم صهیونیستی، سند عضویت رسمی فلسطین در سازمان ملل متحد را به نام آنها صادر کنند. با این حال واشنگتن حتی به مهرههای بازی خود در غرب آسیا نیز رحم نکرد! رقابت پشتپرده ابومازن و دحلان در جلب رضایت آمریکا، قاعدتا نتیجهای جز این ندارد! بیانیههای تشکیلات خودگردان در محکومیت اقدام اخیر آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز صرفا باید به مثابه رفتاری دال بر خشم این مجموعه از نگاه ابزارگرایانه غرب تلقی کرد.
مقامات آمریکایی بارها مدعی شدهاند راهحل بحران فلسطین را نه در دل گفتمان مقاومت، نه در بطن واقعیات منطقه، نه در اسناد تاریخی، بلکه باید در قرائت خاص آمریکایی - صهیونیستی از این بحران جستوجو کرد. آنها در این مسیر مهرههای زیادی را به کار گرفتند. از انور سادات در مصر و ملک حسین در اردن تا بن زاید در امارات و ابومازن در رامالله، با این حال واشنگتن حتی به مهرههای بازی خود نیز رحم نمیکند. ملتهای آگاه جهان از ابتدا نیز چشمداشتی به جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد نداشتند اما این جلسه، شاهد مثال خوبی برای اثبات حماقت دلدادگان گفتمان سازش با دشمن صهیونیست و آمریکا در مساله فلسطین محسوب میشود.
نسخه نهایی حل مساله فلسطین مشخص است: نابودی دشمن صهیونیست و بازگشت فلسطینیان به سرزمین آبا و اجدادی خود. راهکار دیگری در این باره متصور نیست. در جریان جنگ اخیر غزه، نگاه ماهوی افکار عمومی دنیا به پرونده اشغال فلسطین تغییر کرد. اکثریت قریب به اتفاق ساکنان کره خاکی معنای نسلکشی، کودککشی و اشغالگری را دریافتند. اکنون دیگر جایی برای تنفس صهیونیسم باقی نمانده و متعاقبا، طرفداران گفتمان سازش نیز در مرحله حیات نباتی قبل از مرگ به سر میبرند. سرنوشت فلسطین نه در جلسه رایگیری شورای امنیت، بلکه در بطن منظومه مقاومت و اضلاع گفتمانی و عملیاتی آن تحقق خواهد یافت. در این میان، تکلیف کسانی که قادر به درک حداقلیترین وقایع جاری در دنیای امروز و منطقه نباشند مشخص است! مهرههای بازی آمریکا در روند سازش با دشمن کودککش صهیونیست نیز از این قاعده مستثنا نیستند. شاید این مهرهها زمانی به خود بیایند که دیگر هیچ کورسویی برای نجات آنها از مرگ سیاسی توأم با ذلت باقی نمانده باشد.
انتهای پیام
ارسال به دوستان