هرچند این روزها پدر و مادرها به دلیل مشغلههای بسیاری که با آن مواجهاند، خواستههای کوچک و بزرگ فرزندان را پاسخ میدهند و به همین دلیل امروز فرزندان اشباع هستند و کمتر چیزی است که برای آنها جلوهای داشته باشد.
کودکان دوست دارند، وسایلی را که بزرگترها استفاده میکنند داشته باشند و با آن بازی کنند؛ مثل ماشین، ظروف غذاخوری، هواپیما، تفنگ، شمشیر و... که نمونههای اسباببازی آن وجود دارد و در این میان، یکی از وسایلی که بچهها از پدر و مادر خود میخواهند، گوشی تلفن همراه است؛ اما گوشی که یکی از خواستههای مهم بچههای امروزی است، با ماشین اسباببازی و تفنگ اسباببازی و... کاملاً متفاوت است.
تفاوت بزرگ آن با سایر اسباب بازیهایی که کودکان میخواهند این است که کودکان، گوشی تلفن همراه اسباببازی نمیخواهند، آنها موبایلی میخواهند که واقعاً کار کند و قرار دادن گوشیهای تلفن همراه در اختیار کودکان و سپری کردن زمان زیادی در حال بازی و جستجو و زیر و بم گوشیها چالشی تأمل برانگیز برای پدران و مادران است.
شکی نیست که تلفن همراه یکی از مهمترین وسایل ارتباطی زمان ماست، اما این پرسش مطرح است که آیا کودکان میتوانند موبایلدار باشند؟ و پرسشهای جدی دیگری از این جمله که آیا کودکان ما آمادگی موبایلدار شدن را دارند؟ چه سنی مناسبتر است؟ و چه آموزشهایی باید به کودکان در قبال موبایلدار شدن داده شود؟
در این خصوص یک آسیبشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با ایسنا گفت: آنچه کودکان یاد میگیرند اکتسابی است، در گذشته موبایل نبود، کودکان هم مطلع نبودند، اما اکنون والدین از خردسالی به بچهها آموزش و مهارت داشتن موبایل را میآموزند در حالی که خود نیز نالانند.
سید عباس عابدی عنوان کرد: زندگی جدید بالاخره خانوادهها را به داشتن موبایل مجاب کرده است، اما کودکان به بلوغ روانی و فکری لازم نرسیدهاند که بتوانند حساسیتهای موبایل را درک کنند از اینرو باید با خوف و رجاء به آن نگریست؛ مثلاً حساسیتهایی همچون صحبت با ناآشنایان و غریبهها، متن پیامها، مدت زمان مکالمه و استفاده از امکانات تعبیه شده در موبایل، بلوتوث، نکات اخلاقی، دوستیهای موبایلی، فدایت شومهای ارسالی و غیره.
به عقیده این استاد دانشگاه، برای جلوگیری از تبعات منفی به کارگیری اینگونه وسایل ابتدا خانوادهها باید آموزشهای لازم را به فرزندانشان بدهند و نظارت لازم بر کودکان و فرزندان خود داشته باشند.
عابدی افزود: اگر والدین سستی به خرج دهند، سایر مکانیزمهای تربیتی تأثیر چندانی ندارند و سپس رسانههای ارتباطی مدام این وظیفه را باید بر دوش کشند تا کودکان در دام صیادهای بیرحم روزگار نیفتند و قربانی نشوند.
وی گفت: به یقین دغدغههای پزشکی و اجتماعی موجود در استفاده از تلفن همراه توسط کودکان و نوجوانان کم نیست، لذا باید حتماً استفاده فرزندان را از این وسیله ارتباطی کنترل و پالایش کرد و آموزشهای لازم در مدارس در خصوص استفاده از تلفن همراه داده شود تا مخاطرات کمتری کودکان و نوجوانان را تهدید کند.
آسیبشناس مسائل اجتماعی معتقد است؛ گرچه داشتن تلفن همراه فینفسه بد نیست؛ اما جنبههای ناگواری از جمله امواج الکترومغناطیسی آن برای کودکان، اضطرابآوری و دلهره و کاهش تمرکز کودک، پرخاشگری، استرس، انزوای اجتماعی، شکستهای تحصیلی و ... هم دارد.
وی با اشاره به اینکه امروزه کودکان از موبایل به عنوان ابزار سرگرمی و تفریح استفاده میکنند و همین که حوصله والدین به سر میآید با این ابزار کودکان را سرگرم و بیصدا میکنند، اظهار کرد: موبایل کنترل نشده، روح نوآوری و خلاقیت را در کودکان خشک و آنان را موجودی پذیرا و منفعل بار میآورد و حس مهارتی و تجربی کودک را قفل میکند.
عابدی اظهار کرد: موبایل، کودک را در فضای مجازی قرار میدهد و شخصیت کودک دیگر نه از والدین، بلکه از غریبهها و ناآشنایان و دوستان نامعلوم در فضای مجازی تأثیر میپذیرد و ارتباط او بیشتر تصویری و گفتاری میشود، لذا در چنین فضایی دیگر به جای محبت و دلسوزیهای والدین، محبتهای غیرواقعی و عاطفههای مجازی و زودگذر قرار میگیرد، یعنی محبت بلورین، خشک و شکننده.
وی با اشاره به نظرات متفاوت در مورد سن مناسب موبایلدار شدن کودکان گفت: برخی کشورها ۱۴ سالگی و بعضی پایان دوره نوجوانی یعنی ۱۸ سالگی را مناسب میدانند اما در ایران وضع به کلی متفاوت است.
این روزها بسیاری از خانوادهها، در اختیار نهادن موبایل برای کودکان را ابزار تفاخر اجتماعی و اقتصادی میدانند و چه بسا نشانه وجاهت اجتماعی هم به شمار رود به طوریکه شماری از خانوادهها در اختیار نهادن تبلت را برای کودکان لازم و حیاتی میشمارند و بر آن اصرار میورزند و نداشتن آن را نشانه واپسگرایی و در تعارض با ارزشهای جدید میدانند و اینگونه وسایل ارتباطی را سمبل همراه زمانه شدن جوانان به حساب میآورند، اگرچه آمادگی موبایلدار شدن در فرزندان وجود نداشته باشد.
انتهای پیام