عباس امام، محقق و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در ادامه این مطلب که با نام «این قدر نفت را سیاه ننمایید!» (توسعه عارضی؛ رویکردی دیگرگون به نقش نفت در توسعه خوزستان) در اختیار ایسنا گذاشته میآورد:
به باور من، جایگاه نفت در تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران کمتر از انقلاب مشروطه نیست. بیش از ۱۰۰ سال است که سایه پربرکتاش بر بود و باشمان گسترده، اما ما ناسپاسان آن را «بلای سیاه» و گاه «آفت» یا «نفرین زمین» خواندهایم که گویا اگر نبود، زمانهای بهتر داشتیم (پروفسور تورج اتابکی تاریخنگار ارشد نفت ایران).
به نظرم، نفت نه «نفرین» است و نه «بلا» بلکه بستگی به چگونگی استفاده از آن دارد (دکتر کاوه احسانی تاریخنگار ارشد نفت ایران).
طی حدودا ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب تاکنون تقریبا روزی نیست که مقالهای علیه نقش نفت در عدم توسعه خوزستان (ایران) نوشته نشود، کتابی تحریر نگردد، سخنرانی ایراد نشود (در دانشگاهها، مجلس، قوه مجریه، قوه قضاییه). هر روز روشنفکران، احزاب، رسانهها، تریبونهای مذهبی، شاعران، فیلمسازان، نویسندگان ادبیات داستانی و غیره و غیره نیز عموما با صدای بلند علیه نقش صنعت نفت در عدم آبادی خوزستان (ایران) داد سخن سرمیدهند.
اگر روزگاری تا قبل از ملی شدن صنعت نقت از وخامت اوضاع زیست کارگران صنعت نفت گله، شکایت و انتقاد میشد در ۴۵ سال گذشته نگاههای اقتصادی دلسوز رفاه عموم و یا دغدغهمند آسیبرسانی این صنعت به محیط زیست شهروندان و حتی دیگر موجودات زنده، نیز آشکارا برجستگی بیشتری یافتهاند. اما، آیا بهراستی نفت برای خوزستان (ایران) فقط و فقط فقر، فلاکت، ستم، استثمار، محرومیت، استبداد، غارتگری منابع طبیعی، حاکمیت بیگانه و مزدوران بیگانه را امکانپذیر ساخته (بوده) است؟ پاسخ یک رویکرد جدیداین است که «خیر، چنین نیست!»
تقریبا ۲۰ سال است که رویکرد جدیدی در زمینه بررسی و تحلیل نقش نفت در (عدم) توسعه خوزستان مطرح شده که تمام دستاوردها و رهاوردهای کشف، استخراج و بهرهبرداری از نفت برای خوزستان (ایران) را فقط و فقط منفی نمیداند. این رویکرد نسبتا جدید به مطالعات نفت ایران تحت تاثیر رویکردی است در تاریخنگاری و جامعهشناسی آکادمیک غربی با عنوان «تاریخنگاری اجتماعی» (Social Historiography)، «تاریخ از پایین» (History from Below) و یا گاه «جامعهشناسی فرودستان» (Subaltern Approach).
پژوهشگران ایرانی پیشتاز در این زمینه عمدتا سه تن هستند؛ نخست پروفسور تورج اتابکی (استاد بازنشسته دانشگاه لایدن هلند)، دیگری دکتر کاوه احسانی (استاد دانشگاه دوپل (Depaul) در آمریکا و نفر سوم دکتر ربابه معتقدی (مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران) و البته چندین تن دیگر از پیروان این رویکرد یا گفتمان جدید و دگراندیشانه در ایران. یکی از نقاط برجسته تفاوت مدافعان این رویکرد نسبتا جدید با تاریخنگاران پیشین آن است که برخلاف مورخان پیشین که فقط یا عمدتا به نقش و اثرگذاری نخبگان سیاسی در تحولات نفت ایران و خوزستان میپرداختند، تاریخنگاران فعال در زمینه تاریخ اجتماعی صنعت نفت و فرودستان عمده تمرکز پژوهشی خود را بر مطالعه چند و چون نقشآفرینی طبقات حاشیهای و فرودست این صنعت و کل جامعه معطوف میکنند. در اینجا به عنوان نمونه فقط به یکی از آثار متعددهر یک از این سه تن اشاره میشود:
۱. اتابکی، تورج (۲۰۰۷). تاریخ فرودستان: جستارهایی در تاریخ اجتماعی کارگری و ملی ایران (مترجم یوسف صفاری،۱۴۰۰). تهران: نشر چشمه.
۲. احسانی، کاوه (۲۰۱۴). تاریخ اجتماعی کار در صنعت نفت ایران (۱۹۰۸م- ۱۹۴۱/ ۱۲۸۷-۱۳۲۰ ش): محیط مصنوع و شکلگیری طبقه کارگر صنعتی (مترجم مارال لطیفی، ۱۳۹۸). تهران: انتشارات شیرازه.
۳. معتقدی، ربابه (۱۳۹۸). نفت و زندگی: تاثیر صنعت نفت بر تحولات اجتماعی مناطق نفتخیز (۱۲۸۷-۱۳۰۴شمسی). تهران: وزارت نفت، اداره کل روابط عمومی.
در واقع، شارحان و مدافعان تاریخنگاری اجتماعی نفت در ایران بر این باورند که شواهدی عینی اثبات میکند که نفت (چه در دوران پیشاملی شدن و چه در دوران پساملی شدن) به صورت همزمان علیرغم رابطه شبهاستعماری بریتانیا ـ قاجار و سپس همگرایی شدید غرب ـ پهلویها، در آن بازه زمانی، بر اثر تعامل میان آن دولتها تحولات مثبت مهمی نیز به لحاظ ارتقای شاخصهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح خوزستان صورت گرفته که شایسته یادآوری است. صنعت نفت در توسعه صنایع به طور کلی کشاورزی، تجارت، آموزش نیروی انسانی، بهداشت، امنیت، ارتباطات و راههای مواصلاتی، زنان و تغییر و توسعه سبک زندگی مردم خوزستان (ایران) نیز خواسته (توسعه هدفمند) یا ناخواسته (توسعه عارضی) نقشی اساسی داشته است؛ یعنی مجموعه عواملی که باعث شکوفایی استعدادهای بالقوه اهالی خوزستان، شکلگیری طبقه متوسط و حرکت در راه توسعه و مطالبات مردمسالارانه شدهاند.
به نظر میرسد این رویکرد مهم تاکنون آن چنان که باید و شاید مورد توجه صاحب نظران و کارشناسان ایرانشناسی و خوزستانپژوهی قرار نگرفته است، آن هم به عنوان یک زمینه تحقیق مستقل. به این ترتیب و با این پیشینه عمومی این رویکرد نسبتا جدید نگاهی است دگراندیشانه و متفاوت با بسیاری از پیشینیان و اکنونیان دستاندرکار کندوکاو درباره چندوچون دستاوردهای نفت برای خوزستان (ایران).
حال با توجه به اینکه در آغاز این نوشتار به وجود بس پرشمار مطالب مخالف نقش صنعت نفت در توسعه خوزستان (ایران) اشاره کردیم در نتیجه در اینجا متقابلا تنها به پارهای محاسن نفت برای خوزستان اشاره میکنیم و در پایان خوانندگان گرامی را به چند منبع ذیربط نسبتا جدید دیگر نیز ارجاع خواهیم داد:
۱. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در ایجاد تنوع و تکثر قومی هر چه بیشتر در استان خوزستان که باعث زوال تدریجی تعصبهای قومیتی محیطهای بسته عشایری گذشته شد و در عین حال باعث تقویت روحیه تساهل و تسامح فرهنگی، تنوع و تکثر و رواداری هر چه بیشتر قومی ـ فرهنگی و رواداری میان باشندگان استان شد؛ تنوع و تکثری که زیانهای بومیگرایی مفرط را به حاشیه راند.
۲. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در راهاندازی و گسترش سوادآموزی عمومی و آموزش عالی گسترده در سطح استان برای کودکان دختر و پسری که تا پیش از این صنعت جایی به نام «مدرسه»، «دبیرستان» و «دانشکده (نفت)» برایشان ناآشنا و بیگانه بود.
۳. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در راهاندازی پدیدهای مدرن به نام بهداشت (همگانی) آن هم در استانی که تا پیش از آن سالانه صدها نفر به دلیل نبود امکانات بهداشتی، درمانی، پزشکی و جراحی جان خود و عزیزانشان را از دست میدادند.
۴. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت برای راهاندازی پدیدهای مدرن و بیسابقه در خوزستان به نام «تفریحات اوقات فراغت» در قالب ساخت و تشکیل دهها باشگاه خدمات رفاهی ـ فرهنگی و سینما برای کارکنان مناطق نفتخیز و نیز مناطق غیر شرکتی.
۵. نقش مثبت تاریخی صنعت نفت در ایجاد پدیدهای مدرن و بیسابقه در خوزستان به نام آموزشگاههای فنی ـ حرفهای که برای نخستین بار موفق شد طی چند دهه هزاران نیروی افزارمند فنی و صنعتی در سرتاسر استان به جامعه روبهرشد و توسعه تحویل دهد.
۶. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در فراهم آوردن شرایطی که برای نخستین بار امکان بروز عملکرد اجتماعی زنان و دختران در زمینههای گوناگون و در سطوح مختلف را فراهم میکرد.
۷. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در ایجاد سبک نوینی از زندگی شهری مدرن با روابط و مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی ـ فرهنگی یکسره متفاوت با ساختار و بافتار زیست پیشین عشایری خوزستان پیشانفت.
۸. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در ایجاد چند سکونتگاه شهری مدرن ( مسجد سلیمان، آبادان، آغاجاری، اهواز، نفت سفید، هفتگل، ماهشهر، امیدیه و میانکوه) در استانی که تا پیش از آن فقط دارای ۲ شهر نیمهویرانه به نام دزفول و شوشتر بود.
۹. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در شکلدهی و ترویج ورزشهای نوینی که تا آن زمان هیچ خوزستانی نه نام آنها را شنیده بود و نه بازی کرده بود: فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال، اسکواش، تنیس رویمیز، گلف،شنای نوین و... .
۱۰. نقش مثبت و تاریخی صنعت نفت در تبدیل واژه تحقیرآمیز «عمله» به «کارگر» که در یک روند چندساله باعث شکلگیری قشر/طبقه کارگر صنعتی و طرح مطالبات حقوقی آنان گردید.
۱۱. هزینهکرد میلیاردها تومان (دلار) از سوی شرکت نفت مناطق نفتخیز برای انجام طیف بسیار گستردهای از طرحهای خدماتی توسعهای در مناطق شهری و روستایی استان خوزستان که این طرحها از تقریبا همان سالهای آغازین تشکیل صنعت نفت در چهارچوب نهادی سازمانی با عنوان «امور مسوولیت اجتماعی شرکت» (Corporate Social Responsibility) صورت گرفته و میگیرد.
به همین دلایل برخی صاحبنظران بر این باورند که صنعت نفت، چه در دوران پیشاملی شدن و چه در دوران پساملی شدن تاکنون، اقدامات توسعهای اثرگذار و ماندگاری در زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق نفتخیز (و حتی کلیت استان خوزستان) را انجام داده است (عباسی شهنی، ۱۳۸۲، ۱۳۹۳؛ لهساییزاده ۱۳۸۳؛ ولیزاده، ۱۳۸۹؛ اتابکی، ۱۳۹۲ الف و ب).
اینجانب نیز در مقالهای باعنوان «غرب و توسعه اجتماعی ـ اقتصادی خوزستان: نگاهی دیگرگون» (نخستین همایش بینالمللی تاریخ اجتماعی ـ اقتصادی خوزستان، دانشگاه شهید چمران اهواز، ۵ـ۲ اسفند ۱۴۰۲) با ابداع اصطلاح «توسعه عارضی» در اهمییت این موضوع مطالبی مستند و مستدل ارایه کردم.
از دیدگاه بنده، شاید بتوان مظاهر و نتایج حاصل از این گونه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خوزستان در این مقطع زمانی را «توسعه عارضی» نام نهاد؛ نوعی توسعه حاصل از تحولاتی که الزاما به صورت هدفمند برای ایجاد توسعه در یک منطقه خاص یا در میان یک گروه اجتماعی، قومی، یا ملی معین طرحریزی و اجرا نشده بلکه به صورت عارضی (غیرمستقیم) بهوجود آمده است.
رویکرد عمومی بالا نشانگر آن است که تحولات و توسعه عارضی حاصل از مقطع تاریخی «کشف و استخراج نفت» در استان خوزستان در عمل باعث توانمندسازی باشندگان این استان و بهویژه اقشار فرودست عشایری ـ روستایی بسیار پرشماری شد که در زمان بروز این تحولات در این سکونتگاه یا میزیستند یا به تدریج ساکن شدند.
درست است که قدرتهای شبهاستعماری غربی توانستند از رهگذر آن ۲ تحول اساسی، منافع مالی بسیار هنگفتی را نصیب خود کنند اما در عین حال فراموش نباید کرد که در این میان هزاران هزار خوزستانی و ایرانی وابسته به اقشار فرودست فرصت یافتند تا لااقل گامهایی به توسعه و کرامت انسانی نزدیکتر شوند. به نظر میرسد این توصیف زبان حال وضعیتی باشد که امروزه با اصطلاح پسندیده «معامله برد ـ برد» از آن نام برده میشود.
در پایان، چندین منبع تحقیقاتی ذیربط با موضوع را به علاقهمندان این مبحث تقدیم میکنم.
منابع:
آریانفر، پرویز (۱۴۰۲). میدان نفتون، از آغاز تاکنون: گذری در تاریخ نفت از کاوش، اکتشاف، بهرهبرداری، انتقال، پالایش و صادرات نفت در ایران (۶ جلد). اهواز: نشر ترآوا.
اتابکی، تورج، (۱۳۹۲ الف) (مترجم آرش اسدی). از عمله تا کارگر؛ زایش طبقه کارگر در صنعت نفت ایران، سایت تاریخ ایران، دریافت مطلب ۱۳۹۹/۹/۳.
اتابکی، تورج (۱۳۹۲ ب). جعبه سیاه دستگاه نفت، در میزگرد تورج اتابکی، کاوه احسانی، بیژن خواجهپور و اعظم خاتم، سایت تاریخ ایران، ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، دریافت مطلب ۱۳۹۹/۹/۳.
احسانی، کاوه (۱۳۷۴). نقد کتاب عمران خوزستان (نوشته عبدالرضا انصاری، حسن شهمیرزادی و احمدعلی احمدی. ایراننامه، تابستان، شماره ۵۱، صص. ۴۰۳-۴۱۰. https: //www. noormags. ir/view/fa/articlepage/۳۶۳۸۶۴. دریافت شده ۲۰۲۲/۷/۱۴.
احسانی، کاوه (۱۳۹۸) (مترجم مارال لطیفی). محیط مصنوع و شکلگیری طبقه کارگر صنعتی (تاریخ اجتماعی کار در صنعت نفت ایران: ۱۲۸۷-۱۳۲۰). تهران: نشر شیرازه.
افشین، کاظم (۱۳۳۳). نفت و خوزستانیان. تهران: شرکت چاپخانه فردوسی.
الیاسی، مهدی و نوحی، محمد (۱۳۹۹). نگاهی به تجربه قرارداد نفتی در دوره قاجار: آیا قرارداد دارسی خائنانه بود؟ سایت خبرگزاری ایلنا. https: //www. ilna. ir. بازیافت شده در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲۱.
امام، عباس (۱۴۰۰ الف). آموزش عالی استان خوزستان؛ باقیات الصالحات نهادهای غربی، روزنامه خوزیها، شنبه ۱۴۰۰/۱۰/۲۸.
امام، عباس (۱۴۰۰ ب). شبی که باعث خشم و خنده شدید پروفسور کرمزاده شدم. سایت خبرگزاری خورنا، پنجشنبه ۱۴۰۰/۱۱/۷.
امام، عباس (۱۴۰۰ ج). هفتتپه؛ بهشتی که بود، جهنمی که شد. روزنامه خوزیها. سهشنبه ۱۴۰۰/۴/۱۵.
امام، عباس (۱۴۰۱). «نیم نگاهی به رساله نفتی خوزستانپژوهانه کاوه احسانی». سایت خبرگزاری ایسنای خوزستان، سهشنبه ۱۴۰۱/۵/۵.
امام،عباس(۱۴۰۲ الف)" اقلیم های نفتی؛ روایات خوزستانی گذر از جهان کهن به عصرنو". خبرگزاری ایسنا خوزستان، شنبه ۱۴۰۲/۲/۱۶.
امام، عباس (۱۴۰۲ ب). «غرب و توسعه اجتماعی ـ اقتصادی خوزستان؛ نگاهی دیگرگون«. («نخستین همایش بینالمللی تاریخ اجتماعی ـ اقتصادی خوزستان»، دانشگاه شهید چمران اهواز، ۵ـ۲ اسفند ۱۴۰۲).
امیری، محمد (۱۳۹۸). تاریخ آموزش و پرورش رسمی خوزستان. نسخه pdf چاپ نشده.
بابادی، عصمت (۱۴۰۲). تاثیر قرارداد کنسرسیوم و اقدامات شرکت ملی نفت ایران در توسعه شهری اهواز: بعد از انقلاب اسلامی). («نخستین همایش بینالمللی تاریخ اجتماعی ـ اقتصادی خوزستان»، دانشگاه شهید چمران اهواز، ۵ـ۲ اسفند ۱۴۰۲ ).
براتوند، محمود و نورزاده، مهرداد (۱۳۹۹). اقوام جنوب ایران و گذار از بحران و فروپاشی حکومت قاجار (۲ جلد). تهران: منشور صلح.
بگلی، اف. آر. سی. (۱۳۹۶) (مترجم عباس امام). آینده روشن اقتصاد بعد از نفت خوزستان در گرو سدسازی و گسترش شهرکهای کشاورزی ـ صنعتی. از خوزستان و خوزستانیها. اهواز: انتشارات معتبر.
باور، سیروس (۱۳۹۸). نفت، تمدن صنعتی و معماری. تهران: هنر معماری قرن.
جواهریزاده، مجید (۱۳۹۶). پالایشگاه آبادان در ۸۰ سال تاریخ ایران (۱۹۰۸- ۱۹۸۸). تهران: نشر شادگان.
حبیبینژاد، رضا (۱۴۰۰ الف). تاثیر صنعت نفت در تحولات اجتماعی مناطق نفتخیز خوزستان (از پیدایش نفت تا نهضت ملی شدن صنعت نفت ۱۲۸۷-۱۳۳۰ش). تهران: انتشارات نظری.
حبیبینژاد، رضا (۱۴۰۰ ب). تاثیر صنعت نفت بر سبک الگوی معماری بناهای مناطق نفتخیز خوزستان (از پیدایش نفت تا نهضت ملی شدن صنعت نفت ۱۲۸۷-۱۳۳۰ش). تهران: انتشارات نظری.
خوزستان ورزشی (۱۴۰۲) «عکس نوستالژیک/تیم ملی با ۱۰ بازیکن خوزستانی». سایت خوزستان ورزشی، ۷ فروردین ۱۳۹۵. (http: //khuzestansport. ir/fa/news/۱۱۵۰۰). بازیافت خبر ۱۴۰۲/۳/۲۸.
راسخی لنگرودی، احمد (۱۳۹۱). نفت و قلم: نام آوران عرصه قلم در صنعت نفت ایران. تهران: کویر.
عباسی شهنی، دانش (۱۳۸۲) (چاپ دوم). تاریخ مسجدسلیمان (تاریخ تحولات صنعت نفت). تهران: انتشارات هیرمند.
عباسی شهنی، دانش (۱۳۹۳). تاریخ آموزش و پرورش و مدارس مسجدسلیمان. اهواز: انتشارات سیب کال.
کعبی فلاحیه، احمد (۱۳۹۷). تاثیرات اجتماعی ـ فرهنگی نفت. تهران: نشر شادگان.
لهساییزاده، عبدالعلی (۱۳۸۳). جامعهشناسی آبادان. تهران: کیانمهر.
معتقدی، ربابه، شیخ نوری، محمدامین، و اتابکی، تورج (۱۳۹۲). صنعت نفت و تحول جمعیتی و شغلی در مناطق نفتخیز جنوب ایران. مجله تحقیقات تاریخ اجتماعی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی). س. ۳، ش. ۲. (پاییز و زمستان ۱۳۹۲)، صص. ۱۲۱-۱۳۷.
معتقدی، ربابه (۱۳۹۷). کار و بیکاری در جنگ جهانی اول. سایت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.(https: //www. ihcs. ac. ir/fa/news/۱۶۸۵۸/). بازیافت شده در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲.
معتقدی، ربابه (۱۳۹۸). نفت و زندگی. تهران: وزارت نفت، اداره کل روابط عمومی.
معتقدی، ربابه (۱۴۰۰الف). مهندسی شهری آبادان در کوران بیماریهای واگیر پس از جنگ جهانی اول. نشریه تاریخ اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. س. ۱۱، ش. ۱ (بهار و تابستان ۱۴۰۰)، صص. ۲۷۷-۲۹۲.
معتقدی، ربابه (۱۴۰۰ب). تاریخنگاری فرودستان از دریچه آرشیو اسناد، با نگاهی به اسناد کنشگری زنان در ملی شدن صنعت نفت. دوفصلنامه علمی تاریخنگری و تاریخنگاری دانشگاه الزهرا. س. ۳۱، (دوره جدید، ش. ۲۸، پیاپی ۱۱۳، پاییز و زمستان)، صص. ۲۱۱-۲۲۷.
ولیزاده، ایرج (۱۳۸۹). انگلو و بنگلو در آبادان: خاطرات هفتاد ساله پسرک فرمانبر. تهران: موسسه انتشاراتی علوم کامپیوتر با همکاری آرتین طب.
انتهای پیام