به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، روز گذشته، ۷ فروردینماه، همزمان با بزرگداشت روز ملی هنرهای نمایشی، هادی مرزبان، هنرمند پیشکسوت بازیگری و کارگردانی، با حضور در تماشاخانه سنگلج و پیش از اجرای نمایش «مجلس بلبشو جور کردن» به کارگردانی فرشید قلیپور، به ذکر خاطراتی از تمرین و اجرای تئاتر پرداخت و کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی نیز از هنرمندان نجیب تئاتر تشکر کرد.
هادی مرزبان در ابتدای این مراسم، ضمن خوشامدگویی به علاقهمندان تئاتر که در تماشاخانه حضور یافته بودند و تبریک روز ملی هنرهای نمایشی، گفت: وقتی یادی از تئاتر میشود، ناخودآگاه به یاد رفتگان آن میافتیم. من حتی معتقدم خودِ تئاتر هم مثل هنرمندانِ رفته است که وقتی تمام میشود، فقط خاطرهای از آن باقی میماند و این خاصیت تئاتر است که هنری زنده است.
مرزبان درباره اولین اجرای خود از متن اکبر رادی اضافه کرد: امروز چون روز جشن است، چند خاطره که ذکر آن باعث میشود خنده به لب تماشاگر بیاید را باید تعریف کنم. نخستین اجرای من از متن اکبر رادی به نمایش «پلکان» در سال ۶۳ برمیگردد که زندهیاد فردوس کاویانی در آنجا نقش شخصیت «بلبل»را بازی میکرد که پلههای ترقی را طی میکرد و در صحنه چهارم این نمایش که در تئاترشهر به صحنه رفت، فردوس کاویانی باید لباس مشکی یک مهندس را به تن میکرد اما وقتی روی صحنه آمد، متوجه شدم دکمههای لباس باز است. با هزار ترفند، به بازیگر نقش مقابل، ماموریت دادم بدون اینکه تماشاگر متوجه شود، به فردوس کاویانی این نکته را بفهماند. فردوس کاویانی بعد از اینکه متوجه قضیه شد، رو به تماشاگر شروع به بستن دکمهها کرد که این کار باعث خنده تماشاگر شد. در واقع فردوس کاویانی چنان به دیوار چهارم معتقد بود که خود را روی صحنه بسیار رها و فرو رفته در نقش میدید.
این کارگردان تئاتر که رکورد اجرای بیشترین نمایشنامه از اکبر رادی را در کارنامه دارد، در ادامه به ذکر بخشی از خاطرات خود در مقام بازیگر اشاره کرد و گفت: من در دو موقعیت بازیگری روی صحنه، دیالوگ نمایش را فراموش کردم که برای هر بازیگری ممکن است اتفاق بیفتد. یکی در نمایش «رستم و سهراب» به کارگردانی زندهیاد مصطفی اسکویی بود (سال ۱۳۴۷) که نقش شاه سمنگان را بازی میکردم و نمایشنامه، شعر بود. در یک صحنه رو در روی رستم قرار میگرفتم باید این دیالوگ را میگفتم که «تهمتن امین است» اما اسم «تهمتن»را فراموش کردم. به جای این کلمه آهنگ زدم و بقیه دیالوگ را گفتم اما در آنترکت نمایش، رستم دنبال من میدوید که مرا کتک بزند!
وی ادامه داد: موقعیت دوم در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده»حمید سمندریان (سال ۱۳۵۱) بود که نقش مقابل اکبر زنجانپور را داشتم. در این نقش نیز یک دیالوگ یادم رفت و شروع به گفتن دیالوگهای بیربط کردم تا دیالوگ اصلی یادم بیاید، ناگهان از پشت صحنه صدای عصبانیت مرحوم سمندریان را شنیدم که میگفت این دیالوگها چیه داری میگی؟ من با شنیدن صدای زندهیاد سمندریان، چنان ترسیدم که دیالوگ اصلی یادم آمد و شنیدم که با خوشحالی میگفت «بله! تشر رفتن کار خودش را کرد» ...
مرزبان سپس این موارد را جزو بخش شیرین یک اجرا تئاتر برشمرد و ادامه داد: تئاتر، پر از این خاطرات است که از رفتن همکاران و بازیگران آن ناراحت میشویم و سختیهای تمرین و اجرا که پس از گذشت چند سال، به شیرینترین بخش زندگی ما تبدیل میشوند. خصلت تئاتر، گریه و خنده است مثل خودِ زندگی!
در ادامه، گروه تئاتر «یاران» به سرپرستی غلامرضا عربی که متشکل از بازیگران نابیناست و آخرین بار نمایش «همه چیز میگذرد، تو نمیگذری» نوشته محمد چرمشیر را در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر به صحنه برده بودند نیز به صورت جمعی به بازخوانی چند ترانه قدیمی ایرانی پرداختند.
سپس کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی ضمن تشکر از هنرمندان تئاتر، افزود: از هنرمندان نجیب تئاتر تشکر میکنم که با وجود همه سختیها چراغ تئاتر را روشن نگه داشتهاند، دستبوس همه این عزیزان هستم و همچنین از شما تماشاگران عزیز که اصلیترین سرمایه تئاتر ما هستید هم تشکر میکنم که در سالنهای تئاتر حضور پیدا میکنید، خصوصاَ در این سالن که از قدیمیترین سالنهای اجرای تئاتر کشور است.
در ادامه، پریسا مقتدی، بازیگر تئاتر و مدیر تماشاخانه سنگلج به خواندن یک خط از پیام روز جهانی تئاتر که توسط «یون فوسه»، نمایشنامهنویس شهیر جهان، بسنده کرد و گفت: تنها خط آخر پیام روز جهانی تئاتر را میخوانم که جانِ مطلب را ادا کرده است؛ جنگ و هنر متضاد یکدیگرند، همانگونه که جنگ و صلح، متضاد یکدیگرند. به همین سادگی، هنرِ تئاتر، صلح است.
عکس از سجاد رازیان
انتهای پیام