علی سلیمانی در گفتوگو با ایسنا ضمن تبریک به مناسبت بزرگداشت نظامی شاعر بزرگ، عنوان کرد: خوشبختانه با پیشنهاد دکتر سعید شفیعیون، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان و تلاشهای ارزنده رئیس مرکز پژوهش میراث مکتوب دکتر اکبر ایرانی از سال ۱۳۹۶ برای اولین بار، روز ۲۱ اسفند را به عنوان روز بزرگداشت نظامی در تقویم ما نامگذاری کردند و از این تاریخ به بعد هر ساله محققان و ادیبان فراوانی در این روز درباره ارزش و توانایی این شاعر بزرگ صحبت میکنند که جای خرسندی دارد.
وی گفت: نام دقیق این شاعر پر آوازه قرن ششم، حکیم جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف نظامی است که چون مولد او در گنجه بوده، به نظامی گنجهای یا گنجوی مشهور شده است. البته باید دقت کرد که گنجه قرن ششم در وسعت قلمرو جغرافیایی ایران قدیم قرار دارد و این بدین معناست که نظامی شاعری است، ایرانی و آمدن گنجوی یا گنجهای در کنار نام این شاعر نباید برخی از کشورهای همسایه را به این اشتباه بیاندازد که این شاعر متعلق به آنهاست.
این مدرس دانشگاه قم تصریح کرد: اگر بار دیگر نیز دقتی بر نام این شاعر کنیم، خواهیم دید که از وی با عنوان «حکیم» یاد شده که در طول هزار سال ادبیات فارسی، ما این عنوان را در کنار نام بزرگانی همچون فردوسی، سنایی، ناصرخسرو، اسدی طوسی و معدودی دیگر میبینیم.
سلیمانی ادامه داد: این امر حکایت از دانشمند و فرزانه و آشنا بودن وی با علوم و معارف دارد که با توجه بر ابیات شاعر و آگاهی که از میراث علم و ادب، فلسفه و زبانهای متعدد داشته، این نکته تأیید میشود. اینکه عوفی در لباب الالباب از نظامی با عنوان «حکیم الکامل» یاد میکند نیز از این جهت است.
این پژوهشگر پسادکتری بنیاد ملی نخبگان اظهار کرد: در طول تاریخ ادبیات فارسی، ما شاعرانی داریم که چندان اطلاع دقیقی از تاریخ تولد و وفات آنها موجود نیست و نظامی گنجوی نیز جزء همین افراد است با نگاهی به تذکرهها و آثار پژوهشی میتوان دید که برخی از ادبا ولادت نظامی را ۵۳۰ هجری میدانند و برخی دیگر از محققان معتقدند که نظامی در ۵۳۵ هـ. ق متولد شده است.
وی اضافه کرد: همین اختلاف در سال وفات نظامی نیز دیده میشود و عدهای معتقدند که نظامی در سال ۵۹۹ هجری رخ در نقاب خاک کشیده و برخی همچون مرحوم ذبیح الله صفا میگویند که نظامی تا چند سال اول قرن هفتم (۶۱۴ یا ۶۱۹ هجری) در قید حیات بوده است.
این مدرس دانشگاه قم تصریح کرد: گرچه متأسفانه بیشتر ابیات دیوان حکیم نظامی که شامل قصاید و غزلیات بوده از بین رفته و ما امروزه مقدار کمی از ابیات این دیوان را در اختیار داریم، اما خوشبختانه از نظامی برای ما پنج گنجینه ارزشمند باقی مانده که به «خمسه نظامی» مشهور است.
سلیمانی ادامه داد: «مخزن الاسرار»، نخستین مثنوی نظامی است که در بیست مقاله و مشتمل بر عرفان و حکمت سروده شده؛ در این بیست مقاله، موضوعاتی از قبیل در صفت آدم(ع)، در محافظت عدل، حدوث و انقلاب عالم، رعایت رعیت، صفات بشریت و عجز و پیری، اعتبار موجودات و غیره مطرح شده و در دل هر مقاله، یک حکایت مرتبط با موضوع آمده که هم موجب تأثیر بیشتر تعالیم نظامی و هم موجب لذت بردن و همراهی بیشتر خوانندگان با متن شده است.
وی گفت: البته نظامی نتوانسته همچون سعدی، ارتباط حکایت تمثیلی خود را با موضوع مقاله، به نحو احسن برقرار کند و گاه حکایتهای او جزء چند بیت آخر مقاله، ارتباط چندانی با موضوع غالب آن مقاله ندارد. دومین مثنوی نظامی، «خسرو و شیرین» نام دارد. این منظومه زیبا داستان عشق پادشاه ساسانی خسروپرویز است به شیرین شاهزاده ارمنی که در نهایت این دو با کمک و راهنماییهای شاپور (ندیم پادشاه)، به هم میرسند.
این مدرس دانشگاه قم گفت: سومین اثر ارزشمند نظامی، «لیلی و مجنون» است که داستان دل دادگی پاک قیس بن عامر و لیلی، موانع موجود در این راه، ازدواج به اجبار لیلی با ابن سلام، مجنون و بیابان نشین شدن قیس، مرگ ابن سلام و پس از چندی از دنیا رفتن لیلی و در نهایت جان به جان آفرین تسلیم کردن مجنون بر سر تربت لیلی است. چهارمین مثنوی نظامی، «هفت پیکر» است که به نامهای «هفت گنبد» و یا «بهرامنامه» نیز خوانده میشود.
وی بیان کرد: در این مثنوی، نظامی در ابتدا شرحی از کودکی و نوجوانی تا زمان رسیدن به سلطنت بهرام گور پسر یزدگرد اول پادشاه ساسانی بر زبان آورده و در ادامه به داستان وی با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم و قصهگویی این هفت دختر در زیر هفت گنبد رنگی اشاره میکند.
این پژوهشگر پسادکتری بنیاد ملی نخبگان افزود: آخرین منظومه نظامی، «اسکندرنامه» نام دارد که خود به دو بخش «شرفنامه» و «اقبالنامه» تقسیم میشود. در شرفنامه وی ناگفتههای فردوسی در خصوص اسکندر را به رشته نظم در میآورد و در اقبالنامه مجالس علمی اسکندر با حکیمان و فیلسوفان را به تصویر میکشد.
وی ادامه داد: با نگاهی به این آثار، میتوان دریافت که نظامی دارای شیوه بیان و اسلوب منحصر به فردی است و همین باعث شده تا وی در شمار ارکان شعر فارسی به شمار آید و نه تنها خود را به عنوان قله داستانسرایی یا به تعبیر دقیقتر، بازسازی کننده داستان کهن به زبان ادبی و مؤثر و بلیغانه معرفی کند، بلکه تأثیر فراوانی هم در شعرگویی شاعران بعد از خود به ویژه در حیطه داستانسرایی داشته باشد.
سلیمانی عنوان کرد: داستانسرایی با نظامی آغاز نشده اما این نظامی بود که این نوع شعری را به حد اعلی رساند بعد از حکیم نظامی، شاعران فراوانی همچون امیرخسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، جامی، وحشی بافقی تلاش کردند تا از او تقلید کنند اما هیچگاه نتوانستند به جایگاه وی در عرصه داستانگویی دست یابند.
وی تصریح کرد: این بخش از هنر حکیم نظامی یعنی داستانسرایی را میتوان به عنوان مهمترین و قویترین بخش ظرفیت و شخصیت شعری او نام برد که در مثنویهای عاشقانه او دیده میشود. در همین بخش است که داستانهای مرده و بیروح ادوار گذشته که در معرض تباهی و فراموشی بودند، به واسطه بیان و زبان تصویری و جذاب نظامی جانی تازه مییابند و مُهر جاودانگی بر پیشانی آنها خورده میشود. خود نظامی نیز به این توانایی و هنر خود آشنا بوده که در مخزن الاسرار میگوید «شعبده تازه برانگیختم/ هیکلی از قالب نو ریختم».
سلیمانی گفت: به قدری توصیف و بیان نظامی زنده و پویاست که آدمی گمان میکند هر آنچه شاعر میگوید همچون پردهای در مقابل چشم شنونده به تصویر کشیده میشود، شخصیت و ساحت شعری سوم نظامی، در آخرین مثنوی او نمایان است. در اسکندرنامه، نظامی همچون فردوسی است و تلاش میکند تا یک متن حماسی را خلق کند. به بیانی نظامی در اسکندرنامه، یکی از مقلدان فردوسی است و تلاش میکند تا حد فراوانی، ویژگی شعری متون حماسی را در اثر خود بیاورد.
این مدرس دانشگاه قم گفت: اگر چه نظامی که خود از بزرگان ادب فارسی و از سرآمدان داستانگویی است، در اسکندرنامه تا حد ممکن تلاش کرده تا به پیروی از حکیم طوس رود، اما ضعفهایی در این بخش از اثر وی دیده میشود. اولین ضعف حکیم نظامی، گزینش نادرست قهرمان اثر خود است. اگر چه اسکندر را از جهت تاریخی، یک شخصیت فرهنگی ایرانی و چهره ایرانی دانستهاند، اما بر همگان مشخص است که اسکندر، یونانی است و جزء شخصیتهای ملی ایرانی به شمار نمیآید و نبایستی او به عنوان قهرمان حماسه قرار میگرفت. این ضعف در زبان نظامی نیز گاه دیده میشود که گویا نشانگر کم اطلاعی او نسبت به زبان شعری حماسی است.
سلیمانی اظهار کرد: به هر حال با وجود زیبایی برخی ابیات اسکندرنامه نظامی، این اثر وی دقایق و ظرافتهای زبانی فردوسی را کم دارد و نظامی در این ساحت شعری، همانند سعدی شده است که در بوستان خود قصد حماسهگویی کرد اما نتوانست از عهده ظرافتهای زبانی شعر حماسی بیرون آید.
وی در پایان گفت: اگرچه جدا از این موارد، میتوان ایرادات زبانی دیگری نیز در زبان حماسی حکیم نظامی یافت، اما وجود این موارد هیچ خللی در بزرگی و جایگاه والای شعر و شاعری وی ایجاد نمیکند و حکیم نظامی جزء شاعران ارزنده ادبیات ایران زمین هستند که در حیطه تخصص اصلی خود یعنی بیان داستانهای غنایی جزء سرآمدان ادب و فرهنگ فارسی به شمار میآیند و تأثیر فراوانی در زبان، بیان و شیوه کار شاعران بعد از خود گذاشتهاند.
انتهای پیام