رامین نقدی امروز، ۱۹ اسفند ماه در مراسم بزرگداشت هفته منابع طبیعی گیلان با اشاره به سخن مقام معظم رهبری که « فرهنگ منابع طبیعی باید به معارف عمومی تبدیل شود»، اظهار کرد: فرهنگسازی حفظ منابع طبیعی و محیط زیست باید از دبستان و از کتابهای درسی دانش آموزان شروع شود و تا دانشگاهها باید اهمیت این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه امروز به عنوان روز آموزش، پژوهش و فناوری معرفی شده و این افتخاری است برای دانشکده منابع طبیعی گیلان محسوب میشود که کارشناسان و مدیران از بخشهای مختلف اجرایی و تحقیقاتی در این دانشکده حضور دارند، افزود: امروز از تلاشهای تمام کسانی که در حوزه آموزش و تحقیقات منابع طبیعی کشور خدمات خالصانه داشتهاند تجلیل میشود؛ به این مسئله مهم اعتقاد داریم که زیربنای موفقیت در تمامی فعالیتهای توسعه از جمله صنایع، کشاورزی، منابع طبیعی و خدمات به گسترش فعالیتهای پژوهشی در آن بخشها وابسته است.
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با بیان اینکه یقینا در حوزه آموزش هم با اطمینان کامل میتوان گفت که بدون انجام پژوهش، امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط برخوردار نیست، گفت: متاسفانه سالهاست که از سهم آموزش و پژوهش در منابع طبیعی غفلت شده است در حالی که توجه به این بخش بسیاری از مسائل زیست محیطی و مشکلات منابع طبیعی را مرتفع میسازد.
نقدی با بیان اینکه امروزه در بسیاری از کشورها که بودجههای قابل توجهی را صرف پژوهش و تحقیقات بنیادی میکنند به این نتیجه قطعی رسیدند که نتایج این تحقیقات میتواند راه را برای اتخاذ تصمیمات منطقی و معقول در راستای دستیابی به توسعه پایدار فراهم کند، تصریح کرد: در جایگاه مدیریت منابع طبیعی، این مسئله از اهمیتی دو چندان برخوردار است؛ چون هرگونه توسعه نامتقارن و ناموزون در این بخش علاوه بر زوال، کاهش یا نابودی عرصههای طبیعی میتواند صنایع وابسته به آن از جمله صنعت گردشگری، صنایع چوب، شیلات و سایر صنایع را به مخاطره بیاندازد.
وی افزود: بدون تردید منابع طبیعی به عنوان بستر حیات و زیربنای توسعه پایدار و پشتوانه اصلی بخش کشاورزی، نقشی اساسی در حفظ منابع پایه، سلامت جامعه و امنیت غذایی دارد، همین طور در کنترل آبهای سطحی، تقویت سفرههای آبهای زیر زمینی، تلطیف هوا، تولید اکسیژن، جذب توریسم و ایجاد اشتغال نقش اساسی ایفا میکند.
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با بیان اینکه متاسفانه عرصههای طبیعی یعنی جنگلها و مراتع کشورمان چه در بخش هیرکانی و چه در جنگلهای خارج از شمال در دهههای گذشته با روند کاهش سطح و افزایش تخریب همراه بوده است، گفت: عوامل مختلفی در بروز آن دخالت داشته که یکی از مهمترین این عوامل افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به چوب بوده است، بهرهبرداری بیش از توان عرصههای طبیعی، تبدیل کاربریها، ساخت و سازهای غیر مجاز و ویلاسازی در این عرصهها، قاچاق چوب و چرای دام همگی از عوامل اصلی تخریب این مناطق است.
نقدی افزود: اکولوژیستها اعتقاد دارند که اکوسیستمها خود نظم و خود نگهدار هستند و در اثر هر گونه دستکاری در آنها، اکوسیستمها در مرحله اول مدارا و تحمل میکنند بعد ناگهان از خود واکنش نشان میدهند.
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با بیان اینکه اغلب اوقات این واکنشها غیر قابل جبران هستند، افزود: نمونههایی که هر چند وقت شاهد آن هستیم از جمله بروز سیلابها در نقاط مختلف دنیا که میتواند نتیجه تخریب پوشش گیاهی و جنگل در اراضی بالا دست باشد اما راهکارهایی که در سالهای اخیر در راستای برون رفت از این بحرانها در کشورمان ارائه شده در بخش جنگلهای زاگرس اجرای برنامهها و دستورالعملهایی با هدف ساماندهی شیوههای بهرهبرداری از جنگل و یا حذف آن دسته از انواع بهرهبرداریهای مخرب و ناپایدار که خود به عنوان عوامل تهدید به شمار میآیند.
مهمترین چالش مدیریت جنگلهای هیرکانی روند توقف بهرهبرداری چوبی
نقدی این عوامل را شامل کاهش زراعت در زیر اشکوب جنگل، مدیریت چرا و ساماندهی دام در جنگل، تامین سوخت و انرژی و بهرهبرداری محصولات غیر چوبی با هدف افزایش تنوع زیستی در این مناطق برشمرد و تصریح کرد: در بخش جنگلهای هیرکانی از جمله راهکارها میتوان به طرح استراحت جنگل یا توقف بهرهبرداری چوبی بر اساس ماده ۳۸ قانون برنامه ششم و برنامه توسعه جنگلهای دست کاشت و توسعه زراعت چوب به عنوان سناریوی جایگزین برای تامین نیاز چوبی کشور و کاهش فشار به جنگلهای طبیعی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر یکی از مهمترین چالشها در مدیریت جنگلهای هیرکانی ادامه روند توقف بهرهبرداری چوبی یا تنفس جنگل است، گفت: هر چند دیدگاههای متضاد شامل موافقین تنفس جنگل و موافقین بهرهبرداری جنگل وجود دارد اما هر دو گروه در حفاظت فیزیکی و فنی از جنگل هدف مشترکی را دنبال میکنند.
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با بیان اینکه استراحت جنگل فقط به معنی توقف بهرهبرداری چوب از عرصه نیست بلکه باید در کنار آن بحث حضور دام، حفاظت فیزیکی و بیولوژیک و احیا جنگلهای تخریب شده مورد توجه قرار گیرد، افزود: در واقع با اجرای عملیات پرورشی تلاش میشود تا تابآوری جنگل افزایش پیدا کند.
نقدی با بیان اینکه پدیدهای که در سالهای اخیر به خصوص در جنگلهای استان گیلان شاهد آن هستیم درختان بادافتاده تجمعی است که میتواند یکی از نشانههای عدم اجرای برنامههای پرورش جنگل در این عرصهها باشد، گفت: از دست رفتن سرمایه عظیم زیربنایی در جنگل در نتیجه عدم توجه به مسئله بازسازی و اقدامات تعمیر و نگهداری جادههای جنگلی است.
تهیه و اجرای طرح جایگزین برای مدیریت جنگلهای شمال
وی افزود: سرمایهای که در صورت حفظ و نگهداری آن میتواند شرایط حضور و اجرای فعالیتهای مدیریتی در جنگل را تسهیل کند، لذا تهیه و اجرای طرح جایگزین برای مدیریت جنگلهای شمال و ابلاغ آن در برنامه هفتم یکی از خواستههای اکثریت جامعه دانشگاهی است، چون بر این باوریم که در زمان توقف بهرهبرداری چوبی باید برای جنگل برنامه داشته باشیم و باید قبول کرد که اجرای برنامههای مدیریتی جنگل یک کار تخصصی است و برنامه های دولت در این راستا باید طوری هدایت شود که مدیریت جنگل زیر سوال نرود.
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان گفت: اگر بپذیریم که مهمترین شاخصهای پایداری جنگل در راستای مدیریت و توسعه پایدار جنگل حمایت از ترکیب گونهای و زادآوری جنگل، تنوع قطری، اشکوب بندی، تنوع ارتفاعی هستند به طوری که این شاخصها از اصول جدایی ناپذیر مدیریت جنگلهای طبیعی هستند بنابراین اجرای عملیات پرورشی موجب غنای توده و پایداری و دوامآوری بیشتر تودههای جنگلی میشود.
نقدی با بیان اینکه توسعه زراعت چوب به عنوان یک آلترناتیو جایگزین برای پاسخگویی به نیاز جامعه به چوب و در راستای کاهش فشار به جنگلهای طبیعی است، افزود: اهمیت و جایگاه جنگلهای دست کاشت و زراعت چوب در ایجاد فرصتهای شغلی همراه با تولید پایدار چوب و نقش جنگلکاریها در بحث خدمات اکولوژیک به خصوص ترسیب کربن برای همه ما آشکار و روشن است.
سهم استانهای شمالی در زراعت چوب ۷۰ هزار هکتار است
وی گفت: یعنی اهداف برنامه مدیریت پایدار جنگهای هیرکانی در برنامه هفتم و زراعت چوب، بر اساس تحقیقات انجام شده توسط محققان موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و مجموعه دانشگاهی، مجموع سطوح کاشته شده توسط گونههای سریعالرشد و علی الخصوص صنوبر به عنوان مناطق با پتانسیل زراعت چوب در کشور حدود ۲۴۰ هزار هکتار است که سهم بیشتر آن مربوط به باغات و اراضی شخصی است که بخش کمی به اراضی دولتی و ملی تعلق دارد.
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با بیان اینکه سهم استانهای شمالی از این میزان حدود ۷۰ هزار هکتار است، گفت: بیشترین سهم جنگلهای دست کاشت جلگهای یا زراعت چوب متعلق به استان گیلان است که در حدود ۵۵ هزار هکتار است، نکته مهم اینکه تنها ۲۵ درصد از مناطق دارای قابلیت و پتانسیل زراعت چوب در این استانها به عنوان کاربری زراعت چوب استفاده شده است و در صورت برنامهریزی صحیح دستگاههای اجرایی در یک افق ۲۰ ساله میتوان این سطوح رادر استان گیلان تا ۱۲۰ هزار هکتار افزایش داد.
نقدی افزود: بر اساس نتایج همین تحقیقات چنانچه بر اساس برنامهریزی زمانی و مکانی دقیق بتوان سطوح قابل توسعه و کاشت زراعت چوب در کشور را به ۵۰۰ هزار هکتار افزایش داد میتوان با تولید ۱۲.۵ میلیون متر مکعب چوب در سال تا حدود زیاد به نیاز مصرف داخلی پاسخگو باشیم، در حال حاضر کل نیاز سالانه چوب کشور بر اساس آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت حدود ۱۴ میلیون متر مکعب است که بخشی از آن از طریق زراعت چوب و باغات، واردات چوب و بخش دیگری از طریق قاچاق چوب تامین میشود.
وی گفت: امیدواریم با تلاش دولت و دستگاههای اجرایی و استفاده از ظرفیت و پتانسیل دانش آموختگان رشتههای منابع طبیعی و آموزش جوامع محلی و مشارکت آنها در راستای حفظ موجودی جنگل، شاهد کاهش تخریب عرصههای طبیعی و قاچاق چوب در آینده باشیم و با همت و تلاش جامعه دانشگاهی در راستای توسعه فنآوریهای نوین در استفاده هرچه بیشتر از تمامی بخشهای محصولات چوبی تولیدی نظیر امکان سنجی بهرهبرداری از مازاد مقطوعات و ضایعات حاصل از هرس درختان مثمر بتوانیم تا در حد امکان از واردات چوب کاسته و به نیاز صنایع پاسخگو باشیم.
انتهای پیام