روز گذشته خبرگزاری ایسنا میزبان دانشآموز نابغه شهرکردی بود، کسی که در این سن و سال کم به موفقیتی بزرگ دست یافته است.
گلسا شمسی پور، دانشآموز کلاس سوم دبستان در گفتوگو با ایسنا این گونه میگوید: از کلاس دوم دبستان با برنامه اسکرچ جونیور آشنا شدم و بسیار علاقهمند شدم که آن را ادامه دادم، تا جایی که در مسابقات جهانی ikcc در رده سنی ۷ تا ۸ سال برنده شدم.
با کمک پدر و مادرم برنامهنویسی را یاد گرفتم و دوست دارم و آرزویم است که به ردههای بالاتر برسم.
موضوع به ما داده شد که به صورت بازی در سه مرحله باید آن را انجام میدادم، برنامه طوری بود که باید طی یک مرحله هواپیما را انتخاب میکردیم و هواپیما را از آتش نجات میدادیم، مرحله دوم نجات حیوانات از آب و مرحله آخر که بسیار سخت بود نجات حیوانات از آتشفشان بود که این مراحل را گذراندم و موفق شدم که بهترین کدنویس جهان شوم.
نه تنها برنامهنویسی و کدنویسی بلکه دوست دارم رشتههای دیگر را هم امتحان کنم اما در کنار آنها اسکرچ هم به صورت پیشرفتهتر کار میکنم.
این دانشآموز در ادامه در مورد اینکه چگونه با این برنامه آشنا شد، میگوید: معلم کلاس دوم برنامه اسکرچ جونیور را برایمان توضیح داد که خودم روی گوشی همراه نصب کردم و چند کلیپ ساختم وقتی نتیجه را میدیدم بیشتر علاقمند میشدم، به پدر و مادرم گفتم اسکرچ را برایم روی کامپیوتر نصب کنند، یعنی با کمک پدر و مادرم شروع به ساخت برنامه و بازی کردم تا اینکه به اینجا رسیدم.
زمانی که در مسابقات به عنوان بهترین کدنویس جهان معرفی شدم حس بسیار خوبی داشتم، حس مهم بودن، حتی زمانی که در مسابقات جهانی برنده شدم دوستانم تبریک گفتند و از من پرسیدند که چطور این کار را انجام دادی گفتم به کمک پدر و مادرم این موفقیت را بدست آوردم.
اگر همکلاسیهایم به این برنامه علاقه داشته باشند قطعاً به آنها هم کمک میکنم.
وقتی از موفقیت گللسا از مادرش پرسیدم، گفت: فکرش را میکردم که دخترم نابغه جهانی شود چون فرزندم را میشناسم که برای علاقهاش و رسیدن به نتیجه دلخواه تلاش می کند.
در حال حاضر بچهها خیلی باهوش هستند و امکاناتی همچون تلفن همراه در اختیار دارند و دخترم به خوبی از امکانات در دسترس استفاده میکند.
میدانستم به دنبال کاری که رفته وسط راه آن را رها نمیکند و صرفاً برای بازی کردن و گذراندن وقت آن را انتخاب نکرده بلکه میخواهد کاری انجام دهد تا موفق شود.
البته این را بگویم که گلسا سال گذشته در کلاس قصهگویی شرکت میکرد و در مسابقات قصهگویی هم مقام کسب کرده است، برنامه اسکرچ این امکان را به دخترم میداد که بتواند قصهها را بسازد و نتیجه آنها را ببیند، به همین خاطر حدس میزدم که ادامه دهد.
مادر گلسا در پاسخ به اینکه چرا برخی خانوادهها از فرزند خود که دارای استعداد است حمایت نمیکنند، گفت: قطعاً بچهها را نمیتوان ملزم کرد طبق نظر ما کاری را انجام دهند و یا کاری را انتخاب کنند، باید خودشان علاقه داشته باشند، البته هر کسی به حرفه و رشتهای علاقمند است اما اگر بچهای برنامهنویسی را دوست داشته باشد قطعاً چالشهای بیشتری در پیش دارد، زیرا باید برنامهنویسی انجام دهد و قطعاً به خطا برخورد میکند که باید راه حل آن را پیدا کند.
گاهی به صورت رایگان کدها را میتوان تطبیق داد و گاهی باید کمک گرفت، البته فضای مجازی فضایی آزاد است که یا کمک ها فرد را گمراه میکند و یا به نتیجه میرساند، موفقیت در هر کاری زمانبر است که باید برای کسب آن حوصله به خرج داد.
وقتی که وارد فیلد اسکرچ شویم به انجمنهایی متصل خواهیم شد که افراد خود به خود به آن سمت راهنمایی میشوند که ikcc را پیدا کردیم و دیدیم که از کشورهای مختلف و در ردههای سنی متفاوت در این مسابقات شرکت کردهاند و افرادی رتبههایی را حتی از داخل کشور کسب کردهاند.
تصمیم گرفتیم برای یک بار شانس خود را امتحان کنیم، دفعه اول این کار را انجام دادیم اما دفعه دوم با توجه به اینکه خطای کار خود را متوجه شدیم تجربیاتمان بیشتر شده بود، البته این را بگویم که مزیت خوب این انجمنهایی که هنگام ورود به برنامه به آنها متصل میشویم این است که کدهای شرکتکنندگان روی سایت قرار گرفته و می توان از آنها ایده گرفت.
یعنی صرفاً بازی انجام نمیشود بلکه کدها هم هستند که کمک میکنند ایده موردنظر پیادهسازی شود، زیرا اسکرچ برنامه ای است که نیاز به برنامه نویسی دارد و باید از طریق آن مسالهای که به ذهن میآید را بتوان شکست و آرام آرام و مرحله به مرحله پیش رفت، گرچه در زندگی هم این مساله به کار میآید و موجب میشود مسالهها را بزرگ نبینیم و با کوچک کردن آنها مرحله به مرحله مشکلات را حل کنیم.
همچنین پدر گلسا میگوید: مطمئن بودم که دخترم با توجه به فعالیتهای فوق برنامه زیادی که دارد و با جدیتی که در کارش داشت موفق میشود.
البته خود ما هم تلاش کردیم و برای موفقیت گلسا برنامهریزی کردیم، زمانهایی که شاید بسیاری از بچهها دوست دارند بازی کنند، شاید دخترم در این مسیر خسته هم شده بود اما تلاش کرد و نتیجه تلاشش را بدست آورد.
البته دوره قبل انیمیشین ساخته بود که خطایی اتفاق افتاد و انیمیشین گلسا داوری نشد، خیلی خوشحالم که تلاشهای دخترم در این دوره موجب موفقیتش شد، این طور بگویم تا جایی که توانستیم سعی کردیم برای گلسا وقت بگذاریم که موفق شود.
باتوجه به اینکه پژوهش سراهایی در شهرکرد وجود دارد که تلاش میشود این دوره ها برگزار شود اما به نظر من باید هدفمندتر باشند و سعی شود در ابتدا دانشآموزان مستعد شناسایی و سپس دوره مربوطه برگزار شود، زیرا بسیاری از کلاسها اثربخش نیست و باید هدفمندتر برگزار شوند تا خانوادهها از این سردرگمی بیرون بیایند.
لازم نیست همه دانشآموزان در یک رشته شرکت کنند یعنی هر کسی بنا به علاقه رشتهای را انتخاب و آن را ادامه دهد موفقتر خواهد بود.
ما از ابتدا سعی کردیم گلسا را خیلی زود کلاسهای فوق برنامه نفرستیم، مثلاً زمانی کلاس زبان را شروع کرد که فارسی را خوب یاد گرفته بود، ملاک را تنها کلاس رفتن قرار ندادیم.
شغلم به گونهای است که همیشه در منزل نیستم، روزی که گلسا از من درخواست کرد که این برنامه را برایش نصب کنم قول دادم که در هنگام برگشت از سرکار این کار را انجام دهم بعد از دو هفته که به خانه برگشتم گلسا برنامه را خودش نصب کرده بود و کنجکاویهایش را در برنامه انجام داده بود.
وقتی علاقمندی گلسا را دیدیم، در کنارش بودیم و تشویقش میکردیم.
در پایان گفت:روزی که ثبت نام آغاز شد بیان شد موضوع این دوره از مسابقه بازی با هواپیما است که باید حداقل دارای چند مرحله و حتی برد و باخت باشد، یعنی در یک بازه زمانی این فرصت داده میشود بازی که با برنامهنویسی ساخته میشود را بارگذاری و داوری صورت گیرد.
به دلیل اینکه دستور نرم افزار گرافیکی است بچهها به خوبی می توانند ارتباط برقرار کنند، به جرات میتوانم بگویم مهمتر از دستورات برنامهنویسی، ایدهای است که به ذهن بچه میرسد که باید آن کار را انجام دهد.
انتهای پیام