هنوز ساعات اولیه انتخابات است. با وجود اینکه تعداد ۲۱ شعبه اخذ رای در حرم مطهر رضوی تدارک دیده شده، باز هم در این دمای زیر صفر شاهد صفهای ورود به حوزهها هستیم. به یکی از اولین افرادی که در صف انتظار رأی ایستاده، میگویم چرا اینقدر زود در این هوای سرد برای رای دادن آمدهای، دستکشها و کلاهش را نشان میدهد و میگوید برای انجام وظیفه، مجهز آمدهام.
او که بسیار جوان و اهل همین شهر است، گفت: دومین بار است که میتوانم رای دهم، همیشه جمعهها را به زیارت اختصاص میدهم، امروز با خود گفتم همزمان با یک تیر دو نشان میزنم، هم زیارت میکنم و هم رای میدهم.
از مزار سردار دلها تا بارگاه ملکوتی امام مهربانیها
به مسجد جامع گوهرشاد، یکی دیگر از شعب اخذ رای در حرم مطهر رضوی میروم. پیرمردی سالخورده کارت خبرنگاری را بر روی لباسم میبیند و میگوید: آفرین مصاحبه کنید و نشان دهید ما به فرمان رهبر انقلاب و برای انجام تکلیف شرعی در صحنه هستیم، لهجه دارد، از او میپرسم اهل کجایی و در او پاسخ میگوید: شهر شهید حاج قاسم سلیمانی و اشکهایش جاری میشود، به روح این شهید درود و رحمت نثار میکند و آهسته میرود.
به سراغ فرد دیگری میروم، لباس طلبگی به تن دارد و در معرفی خود میگوید: یک شهروند که برای تعیین سرنوشت خود و کشورش در این انتخابات شرکت کرده است و این انتخابات را حق خود میداند. او از نمایندگان منتخب میخواهد آنها هم به وظایف خود عمل کنند و در هنگام تصویب قوانین منافع ملی را در نظر بگیرند و نه منافع شخصی را.
جوانی در حال خروج از شعبه اخذ رای است، چنانکه مشخص است رأی اولی است، این شادی و خوشحالی از اولین رای، در چشمانش و لبخندی که بر لبانش نقش بسته نمایان است. از او میپرسم چرا به پای صندوق رای آمدهای و او در پاسخ علاوه بر اطاعت فرمان رهبری، به وضعیت جامعه اشاره میکند و شرکت در انتخابات را امیدی بر تغییر وضعیت و رفع مشکلات موجود میداند. او که از دقت در بررسی و انتخاب نمایندگان خود سخن میگوید، امیدوار است آنها به وعدههای خود عمل کنند.
سه دوست را میبینم که در کنار هم در حال مشورت و رای نوشتن هستند، به سراغشان میروم. خود را معرفی میکنند هر سه خلبان هستند و از تهران به عشق اینکه در حرم حضرت رئوف رای دهند، به مشهد آمدهاند. از نمایندگان میخواهند که تنها صادق باشند و خداوند را شاهد بر اعمال خود ببینند. نفر دوم به عدالت اجتماعی اشاره میکند که میتواند توسط نمایندگان در جامعه ایجاد شود، به گونهای که حق مردم، ادا شود.
یکی از آنها گفت: کاری با لیستها نداشتم، خودم یکی یکی تحقیق و بررسی کردم تا بتوانم افرادی صالح، اهل بیتی و کسانی که در خط رهبری هستند را برگزینم.
دیگری ادامه داد: نماینده مجلس باید نماینده مردم باشد، اما متاسفانه خیلی کم نمایندگانی از این دست بودند که خالصانه و برای مردم کار کنند و به امید امام رضا (ع) دوست دارم این مجلس، مجلسی شود که انتظارات بحق مردم را برآورده سازد.
اینجا حرم است و افراد معمولاً خانوادگی به زیارت میآیند. در رواق حضرت زهرا(س) از کوچک و بزرگ، پیر و جوان، توانا و ناتوان در این صف ایستادهاند، برخی بر روی ویلچر و چند نفری با عصا منتظرند. یکی از آنان میگوید: آمدهام چون سرنوشت کشورم برایم مهم است و از نمایندگان میخواهم درست کار کنند و در راستای سربلندی و پیشرفت مردم روستا، شهر و کشورم گام بردارند.
شرکت در انتخابات؛ ادای دین به شهدا
دختر نوجوانی را میبینم که در صف ایستاده به گمانم او هم رای اولی است. میپرسم رای اولی هستی، میخندد و میگوید هنوز ۱۸ سالم نشده است، اما دوست داشتم مادرم را در این مراسم همراهی کنم. با مادرش همسخن و از او علت حضور فرزندش را جویا میشوم، میگوید: دوست دارم فرزندانم با فضای انتخابات آشنا شوند.
این مادر که شرکت در انتخابات را ادای دینی به شهدا میداند، میگوید: شرکت نکردنمان موجب خوشحالی دشمنان میشود. نمایندگان ملت باید بدانند که اگر خوب کار نکنند، موجب ناامیدی و ایجاد تردید و دودلی برای مشارکت مردم در دورههای آتی خواهند شد.
با پخش صدای اذان و آغاز نماز جمعه، از جمعیت حاضر در شعب اخذ رای کاسته میشود. در صفوف نماز جمعه، مردم شانه به شانه یکدیگر، دستان خود را به سمت آسمان برده و برای سرافرازی کشورشان دعا میکنند؛ دستانی که بر روی انگشت اشارهاش رنگ جوهری نقش بسته که نشان از عشق به میهن دارد.
انتهای پیام