وحید سلطانی در گفتوگو با ایسنا، درباره نقش چهرههای شناخته شده در پرونده برخی از جرائم نظیر کلاهبرداری شرکت کوروش کمپانی و نظایر آن گفت: برای وقوع یک جرم از منظر جرم شناسی مولفههایی دخیل هستند که همگی باید وجود داشته باشند تا جرم تحقق پیدا کند. در همین راستا نیز اصطلاح مثلث جرم وجود دارد که بر همین موضوع دلالت دارد.
وی در تشریح مثلث جرم گفت: در یک ضلع از این مثلت بزه کار با انجام اقدامات بزهکارانهاش وجود دارد، این افراد با انتخاب سوژههای خود و طرحریزیهای مجرمانه مرتکب چنین اقداماتی میشوند. در ضلع دیگر این مثلث، بزهدیدگان یا قربانیان جرم قرار دارند، افرادی که به هر دلیلی از جمله کسب منفعت و ... قربانی فرد بزهکار شدهاند. مثلا در پرونده کوروش کمپانی مالباختگان برای خرید گوشی به قیمت ارزانتر به شیوه و شگرد بزهکار اعتماد کرده و مال خود را در اختیارش قرار دادند. این افراد هم از لحاظ مادی خسارت دیدند و هم از لحاظ معنوی متضرر شدند، چرا که هم مال خود را از دست دادند و هم فشار روانی زیادی را متحمل شدند.
این جرم شناس با بیان اینکه ضلع سوم مثلث جرم، شرایط و اوضاع و احوالی است که در ارتکاب جرم نقش موثر دارد، گفت: به عنوان مثال در پرونده کوروش کمپانی اقداماتی که سلبریتیها و چهرههای شناخته شده در تبلیغ این کمپانی انجام دادند، صرف نظر از اطلاع یا عدم اطلاع آنان از اقدامات مجرمانه بزهکار در اعتماد سازی و فراهم کردن این شرایط موثر بود. در واقع این افراد به سبب چهره بودن در جامعه در جهت دادن افکار عمومی همواره کارساز بودهاند و تعریف و تمجید آنان از شرکت و موضوعاتش از طریق تهیه کلیپ و انتشار در بسترهای فضای مجازی و در مواردی حضور فیزیکی در ساختمان شرکت، موجب اعتماد آفرینی در برخی شهروندان شد.
سلطانی تصریح کرد: قطعا اگر این ضلع از اضلاع مثلث شکل نمیگرفت شاهد گستردگی حال حاضر شمار مالباختگان نبودیم، گفت: در همین راستا نیز باید سلبریتیها در راستای پیشگیری از جرایم و آسیبهای اجتماعی نقش ایفا کنند. در واقع فعالیت این چهرههای شناخته شده که تمام اعتبار خود را توجه مردم به دست آوردهاند باید در جهت جرمزدایی باشد، نه اینکه آنان خود به عاملی برای جرم زایی بدل شوند.
انتهای پیام