سیاست خارجی خانواده محور

اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل، تردیدی در ضرورت تهدید زدایی از رویه‌ها و روندهای جهانی که به بروز بحران‌های اجتماعی منجر می‌شود، ندارند. سبک زندگی، خانواده و جمعیت، با تغییر ارزش‌ها و هنجارهای فطری، امروز به مسأله‌ای جهانی با راه‌حل‌ها و زمان‌های محدود، تبدیل شده است.

به گزارش ایسنا، محمد مهدی ایمانی پور، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی در جام جم نوشت:  جریان سلطه به‌جای یافتن راه‌های برون‌رفت از هنجارشکنی‌های غیرعرفی، طی یک دهه اخیر تمرکز ویژه‌ای روی جنگ شناختی صورت داده است. در یک نبرد فرهنگی، شاهد قداست‌زدایی در قبال خطوط قرمز فطری ـــ اخلاقی و در مقابل، عادی‌سازی مناسبات غیرانسانی و قبیح هستیم. این فعل و انفعالات در اتاق‌های فکر جریان سلطه، طراحی و از طریق مجاری رسمی و غیررسمی به اذهان و افکار تسری پیدا می‌کند و خانواده مهم‌ترین بستری است که قادر به پذیرش یا پس زدن این الگوی زیستی نادرست و قبیح خواهد بود.

به عبارت بهتر، خانواده مهم‌ترین نهادی است که مخاطب جنگ شناختی غرب بوده و اصلی‌ترین دلیل تمرکززدایی از نهاد خانواده طی سال‌های اخیر در کشورهای عضو اتحادیه اروپا همین مسأله است. ابداع و ترویج الگوی ضدانسانی وغیراخلافی LGBTQ برهمین اساس صورت گرفته است: جایی که طبق روایت‌سازی غرب، نه‌فقط انحرافات اخلاقی و جنسی باید به مثابه یک امر طبیعی مورد پذیرش انسان‌ها قرار گیرد، بلکه باید به مثابه یک سبک زندگی جنسی مورد تکریم و حمایت قرار گیرد! نظام قدرت و فساد به‌دنبال انسان مسخ شده است و در این مسیر خود را ملزم به عبور از سدی محکم به نام نهاد خانواده می‌بیند.

غرب حتی در ترویج الگوهای زیست اجتماعی منهای خانواده، از روش‌های تنبیهی و سلبی نیز استفاده می‌کند. بودجه اختصاصی سالانه اتحادیه اروپا به کشور مجارستان، صرفا به دلیل عدم پذیرش الگوی LGBTQ به دولت بوداپست پرداخت نشده و جریانات سنتی ظاهرا میانه‌رو در غرب یعنی سوسیال دموکرات‌ها و محافظه کاران هر دو این الگوی انحرافی را به مثابه یک دستورالعمل سیاسی ـــ اجتماعی پذیرفته‌اند! این الگو حتی به مانیفست احزاب جدیدالتاسیس در اروپا نیز راه یافته است. چندی پیش رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف بانوان با اشاره به تفاوت منطق اسلام و غرب در نگاه به زن تأکید فرمودند:«این رفتار روزبه‌روز بدتر و سخیف‌تری که امروز درزمینه‌ مسائل زنان(وموضوعات جنسی)، در غرب رایج است و به‌تبع غرب در بسیاری از کشورهای دیگر، هیچ منطقی پشت‌سرش نیست‌؛ لذا وارد بحث نمی‌شوند، حاضر نیستند منطق ارائه کنند.» معظم له درسال۱۳۹۴ نیزدرجمع سفرای کشورهای اسلامی، نسبت به تلاش غرب برای تضعیف نهاد خانواده از طریق خلق الگوهای جنسی انحرافی هشدار دادند: «امروز منطق شهوترانی در دنیای غرب تمایل است‌؛ می‌گوییم چرا همجنس‌بازی را، همجنس‌گرایی را ترویج می‌کنید؟ می‌گویند خب، این یک تمایل بشری است‌؛ این منطق‌شان است!»صورت مسأله مشخص است: مدت‌هاست جنگ تمام عیار جریان سلطه علیه نهاد خانواده آغاز شده وهم اکنون به نقطه اوج خود رسیده است.

در اینجا با تهدیدی فرامکانی و فراگیر مواجهیم که خروجی آن برای بشریت و نسل آینده دردناک خواهد بود. ترویج الگوهای منحرف جنسی، تبدیل به یکی از مولفه‌های سیاست خارجی کشورهای مدعی آزادی وحقوق بشر شده و مخالفت با این اندیشه‌های خانمانسوز، تبدیل به نماد ارتجاع و  عقب ماندگی! دراین معادله ارتباط گسترده‌ای میان نهادهای رسمی قدرت ورسانه‌ها و شبکه‌های تبلیغاتی در غرب وجود دارد. به‌راستی در برابر این خطر بزرگ چه باید کرد؟پاسخ کلی این سؤال مشخص است: غرب، تضعیف نهاد خانواده (‌از طریق خلق الگوهای جنسی انحرافی و بها دادن به آنها) را در سیاست خارجی خود گنجانده است، بنابراین در مواجهه با این روند باید سیاست خارجی خانواده محور شکل گیرد. این سیاست خارجی، درست در مقابل رویکرد و راهبرد متعارف کنونی غرب و با هدف هم افزایی جوامع و دولت‌های مستقل و آگاه بشری در صیانت از نقطه آغاز جامعه، یعنی نهاد خانواده ترسیم و عملیاتی خواهد شد. حتی در برخی کشورهای اروپایی نیز خیزش‌های گسترده‌ای علیه حذف نهاد خانواده و ترویج الگوهای زیست جنسی انحرافی صورت گرفته و انسان‌ها درصدد بازگشت به اصالت و ارزش‌های ذاتی خود هستند. سیاست خارجی باید بر مبنای منافع ملی، تامین منافع مشترک انسانی و زدودن تهدیدات ملی و جهانی صورت پذیرد. سیاست خارجی خانواده محور، تامین کننده هر سه هدف برای همه کشورهای آگاه در جهان محسوب می شود.

این سیاست خارجی جمعی، زمانی که به منصه ظهور برسد، قاعدتا جایی برای مانور بی حد و حصر الگوهای مخرب و از بین رفتن نهاد خانواده درکشورها و مناطق گوناگون جهان وجود نخواهد داشت. ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی در صیانت از نهاد خانواده،  مقاومت آگاهانه در برابر ارزش‌های غیرسنتی و تصنعی، مبارزه با الگوهای دیکته شده فمینیستی ناکارآمد، مبارزه با سکولاریسم فردگرایانه، مواجهه با ربوده شدن کنوانسیون‌های مرتبط باجمعیت و خانواده توسط جریانات طرفدار همجنس‌گرایی در غرب و تاکید بر مترادف بودن فروپاشی خانواده و فروپاشی ملت  درسیاست خارجی کشورها، مولفه‌های اصلی سیاست خارجی خانواده محور را تشکیل می دهند. درخصوص هر یک از این موارد و تاثیرگذاری متقابل آنها بر پیشبرد یکدیگر به‌زودی سخن خواهیم گفت. ان‌شاءالله.
 

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲ اسفند ۱۴۰۲ / ۱۲:۱۴
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1402120201089
  • خبرنگار :