به گزارش ایسنا، فیلم سینمایی «تمساح خونی» اولین ساخته بلند جواد عزتی به تهیهکنندگی کامران حجازی است که روز دوم چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در خانه رسانه به نمایش درآمد، اکران این اثر بهانهای شد تا با بابک کریمی طاری طراح صحنه سینما به گفتگو بنشینیم که در ادامه میخوانید.
* طبق روال همیشه با این سوال شروع کنیم که چه شد به پروژه «تمساح خونی» پیوستید؟
- طبق روال مرسوم، در کنار آشنایی با عوامل اصلی و خواندن فیلمنامه، احساس کردم این اثر میتواند تجربه متفاوتی را برایم رقم بزند و اساسا میتوانم در فیلمی حضور داشته باشم که پیش از این کار نکرده بودم. این موارد باعث شد پیشنهاد حضور در این اثر را بپذیرم.
* آیا در «تمساح خونی» همه لوکیشنهای فیلم نیاز به طراحی صحنه داشت؟
- اصولا یک قصه فارغ از هر میزان فضاسازی که شاید لازم داشته باشد، نیاز به یک طراحی کلی دارد تا همه فضاهای فیلم دارای انسجام بصری شوند یعنی بر مبنای فیلمنامه، ساختار کلی فیلم از معماری، رنگ، فرم و اجزای دیگری که کاربردی هستند، برای روایت قصه تعریف میشوند. اما همیشه بر این باور هستم که تمامی بخشهای یک فیلم از صحنه، دکور، لباس، گریم، نور و... باید به روایت قصه کمک کنند و خودنمایی نداشته باشند. تمامی سکانسهای فیلم نیاز به طراحی صحنه داشتند تا تمام نکات مدنظر ما یعنی من، سامان لطفیان فیلمبردار و جواد عزتی کارگردان و آنچه که باهم قرار گذاشته بودیم، تامین شود.
* چند درصد از لوکیشنهای فیلم بازسازی شدند و برایمان بگویید که با چه چالشهایی در این مسیر مواجه بودید؟
- بخشی از چالشها اصولا در تمام فیلمها مشترک هستند؛ از جمله زمان، هزینه و مسایل دیگر البته این موارد به جز چالشهاییست که ممکن است در قصه وجود و نیاز به راهکار داشته باشند. من در «تمساح خونی» چالش عجیب و غریبی نداشتم و خوشبختانه با چالشی که راهحل نداشته باشد، مواجه نشدم. تمامی لوکیشنها بازسازی شدند، هیچکدام وجود خارجی نداشتند و ما باید آنها را ایجاد میکردیم؛ به جز فضاهای خارجی و خیابانی که آنها هم بر اساس قراری که با کارگردان گذاشته بودیم، انتخاب میشدند. یعنی ما یک تعریفی برای خارجیهایمان هم داشتیم که صاحب ویژگیهایی بودند و خارجیها را بدین شکل انتخاب میکردیم.
* طراحی صحنه یک فیلم چه مواردی را شامل میشود و چه قدر وابسته به آنچه در فیلمنامه آمده و تا چه اندازه وابسته به نگاه، ایده و خلاقیت طراح دارد؟
- طراحی صحنه شامل مواردی است که بخشهایی از آن بر مبنای نیاز فیلم و بخشی بر مبنای ایده طراح و گفتمانهایی که با کارگردان صورت میگیرد، انجام میشود. در واقع یک قصه نیاز به فضاسازی دارد که بخشی در دل قصه نهفته و نیاز آن است و بخشی دیگر از دل خلاقیت و قرارهایی که برای طراحی کلی فیلم در نظر گرفته میشود، بیرون میآید. یعنی مواقعی هم بخشهایی توسط طراح فارغ از فیلمنامه به فضای کل اضافه میشود.
* آیا میتوان گفت طراح صحنهای موفق است که بتواند نگاه خلاقانه خود را درون فیلم مستتر کند؟ شما چه قدر در پروژه هایتان به این امر توجه کردید و دستتان برای کار باز بود؟
- اساسا طراحی فیلم زمانی موفق میشود که به تنهایی خودنمایی نداشته باشد و این باعث میشود فیلم به مسیر خود ادامه دهد، مخاطب با فیلم و روایت قصه همذاتپنداری داشته باشد. البته ناگفته نماند که برخی مواقع شاید لازم باشد فضاسازی به صورت اغراقآمیزی در راستای هدفی که قطعا با تعریف مشخص و از پیش تعیین شده باشد، خودنمایی کند. من به شخصه تلاش کردم از تکراری بودن در فرم، معماری و رنگ در جزییات صحنه اجتناب کنم. حتی در انتخاب اکسسوار سعی کردم همیشه انتخابهای ویژهای داشته باشم که تکراری نباشند. درباره این فیلم فضاهایی داشتیم که به خودی خود در جامعه ما وجود ندارند. همین باعث شد فضاها خلق شوند که برگرفته از ذهن و خلاقیت است؛ البته هماهنگ با روایت و قرارهایی که با کارگردان و فیلمبردار در جلسات دورخوانی گذاشته و به یک جمعبندی رسیده بودیم. هرآنچه من ایده درباره طراحی صحنه داشتم، همیشه سعی میکنم در این جلسات با فیلمبردار و کارگردان مطرح کنم که هم در جریان شکل طراحی فیلم قرار بگیرند و هم اگر موضوعی باشد در آن جلسات به جمعبندی برسیم که دچار مشکل نشویم.
* به چه نکاتی برای صحنهپردازی داستان این فیلم توجه کردید؟ در مجموع جلوههای ویژه چه سهمی در طراحیهای شما دارد و ترجیح شما چیست؟
- ما در این قصه لوکیشنهایی داشتم که مشخصا وجود نداشتند و در واقع بر مبنای نیاز قصه به راهکاری رسیدیم که این راهکار با فرم و رنگ میتوانست به یک ترکیب موفق تبدیل شود، به نتیجه رسید. اصولا ساخت فضایی که وجود ندارد، میتواند باعث شود ذهن مخاطب تحت تاثیر قرار بگیرد و این یکی از نکاتی بود که برای من جلب توجه کرد. در حقیقت چون یکسری فضاها را نداریم ممکن است مخاطب با این فضا آشنا نشود و اغراقی هم وجود داشته باشد. این مساله بخشی از ماهیت سینماست و تا جایی که به فرم و رنگ و ذهن مخاطب لطمه نزند، دست طراح باز است و میتواند گاهی شاید اگزجره عمل کند. از سوی دیگر جلوههای ویژه امکانی است که در طراحی باید مدنظر طراح باشد یعنی در مواردی که به لحاظ امکانات بصری و فرمی دچار مشکل شویم، میتوانیم از همراهی جلوههای ویژه کمک بگیریم که توامان باهم میشود به یک فرم رسید.
* برخی از طراحان صحنه از این که صرفا اجراکننده ایدههای کارگردان باشند ناخشنودند و معتقدند که طراحی صحنه کاری تخصصی است که باید بر اساس متن فیلمنامه به طراح صحنه سپرده شود تا ایدههایش را با مشورت کارگردان اجرایی کند. نظر شما چیست؟
- صرفا اجراکننده بودن نتیجه خلاقانه نخواهد داشت و طراح باید خود را با تصور و تصویری که کارگردان در ذهن خودش دارد، هماهنگ کند سپس ایدههای خود را به صورت تصویری برای کارگردان به نمایش بگذارد تا هر دو در یک ساعت هماهنگ شوند. همه عوامل در نهایت با تخصصهای مختلف در کنار کارگردان قرار میگیرند تا او قصه را با استفاده از توانمندی افراد در بخشهای مختلف صاحب فرم کند و به تصویر بکشد.
گاهی اوقات توانمندی خود طراح باعث میشود اعتماد کلی به وجود بیاید و یا اینکه ناکام باشد و خود این مساله ممکن است طراح را اصطلاحا تبدیل به مجری کند. در نهایت این طراح است که با توانمندیها و قابلیتهایش میتواند کارگردان را مجاب کند و به او اطمینان دهد تا ایدههایی که به ذهنش میرسد، اجرا کند. این مساله در نهایت منجر به این میشود که حس مجری بودن از دست برود.
ناگفته نماند که به این مساله کلی نمیتوان پاسخ داد. من همیشه تلاش کردم به تعامل درست و منطقی با کارگردان برسم چراکه درنهایت فیلم به نام کارگردان ثبت و اثری موفق میشود که تعامل منطقی و در خدمت اثر در واقع عوامل آن با یکدیگر داشته باشد. زمانی که اولین جلسات من با جواد عزتی شکل گرفت یک نکته جالبی وجود داشت که ایشان میدانست چه میخواهد کارگردانی کند و این برای من باعث جذابیت بود و اشتیاقی در من ایجاد کرد که خوشبختانه تمام قرارهایی که در پیشتولید گذاشتیم تا پایان فیلمبرداری تغییر نکرد و تعامل مثبت ادامه داشت.
* فکر میکنید در دوره کنونی و با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیک به ویژه در حوزه هوش مصنوعی چه اندازه طراحی صحنه تحت تأثیر قرار میگیرد؟
- هوش مصنوعی به نظر من همانند انقلاب صنعتی که دگرگونی زیادی در تمام زمینهها ایجاد کرد، اتفاقات بسیاری را رقم خواهد زد و قطعا در سینما و طراحی صحنه شاهد تغییر خواهیم بود. به نظرم اجتنابناپذیر است و در تمام گروههای تاثیر خود را خواهد گذاشت.
* حضور در پروژه «تمساح خونی» چه تجربهای را برای شما به همراه داشت؟
- تمام فیلمها یک تجربه هستند. اما نکته جالب این بود که من با جواد عزتی در این فیلم سینمایی به عنوان کارگردان همکاری داشتم در صورتی که پیش از این به عنوان بازیگر در دیگر کارها همراه بودیم. از سوی دیگر فیلمنامه هم باعث میشد فضایی را به وجود آوریم که قبلا تجربه نکرده بودم. تمامی این فضاها یک نوع بازسازی نیاز داشتند و به نوعی بخشهایی هم از صفر تا صد ایجاد و ساخته شدند. امیدوارم فیلم برای مخاطب جذاب باشد و باید بگویم که این اثر تاریخ مصرف ندارد. میخواهم یادی کنم از کامران حجازی تهیهکننده که در این شرایط اقتصادی در زمینه ساخت دکور و فضاسازی کنار من بود و خوشبختانه چالشی در این زمینه نداشتم.
انتهای پیام