به گزارش ایسنا، علی نصری در یادداشتی در کانال تلگرام خود نوشت: عموماً هرگونه اعتراض به چنین اظهاراتی در وهله اول با برچسب حمایت از «رژیم» یا به «رسمیت نشناختن رنج و درد و نارضایتی مردم» و «مردمی» نبودن، سرکوب میشود و اگر فرد معترض بر خطا بودن چنین اظهاراتی پافشاری کند، در نهایت به او گفته میشود که «ریشه» این ناهنجاری را باید در رفتار «حاکمان» جستوجو کند و از شماتت «مردم» پرهیز نماید که آنها - در شرایط دشوار زندگی - هیچ «مسئولیتی» در قبال سخنان و مواضع خود ندارد.
اما امروز فضای اجتماعی به گونهای شده که بسیاری از افرادی که از شرایط موجود و بیعدالتیها و فسادها در عرصه سیاسی کشور ناراضیاند به حکم عقل و اخلاق و عرق وطن با هرگونه حمله نظامی و تحریم اقتصادی و عملیات تروریستی خارجی در خاک کشورشان مخالفند، از بیان این موضع معذب هستند و به ناچار در برابر سخنان افراطی و نسنجیده دیگران سکوت میکنند، شانه بالا میاندازند یا تلخند میزنند.
واقعیت این است که مسئولانه سخن گفتن و از «خط قرمزهای» اخلاقی و ملی و عقلانی عبور نکردن و به ورطه افراطیگری و جنگطلبی و خشونتخواهی - آن هم علیه ملت خود! - نیفتادن، تنها وظیفه حاکمان و صاحبان قدرت نیست. قطعاً شهروندان نیز مسئولیت دارند که - علیرغم همه سختیهای زندگی - فضای گفتوگوهای اجتماعی را حتیالامکان سالم، اخلاقی و عقلانی نگه دارند.
در بسیاری از جوامع، این عرف اجتماعی است که حساسیتهای تاریخی، منافع ملی، خط قرمزهای امنیتی و حرمت و کرامت جان انسانها را در چارچوب معینی حفظ میکند و اجازه نمیدهد که سخنانی و واژهها و کلیشههای مخرب، هویت، حرمت، کرامت و امنیت ملتشان را خدشهدار کند.
در جامعه ایران امروز، نه تنها قبح بسیاری از سخنان - به دلیل خشم و استیصال ناشی از به حاشیه رانده شدن بخش بزرگی از جامعه و تریبون نداشتن آن در رسانههای رسمی و نمایندگی نداشتن آن در عرصه سیاسی کشور - ریخته است، که به ویژه از سال گذشته، تعمدی نیز در مسموم کردن ادبیات جامعه و فروریختن حرمتها و مبتذل ساختن مفاهیم و ترویج افراطیگری و عادیسازی خشونتطلبی و تلاش برای انسایتزدایی از شهروند ایرانی، به صورت یک کمپین سیستماتیکٍ جنگ روانی از سوی اپوزسیون خارجنشین و اسپانسرهای خارجی آن، در رسانهها و شبکههای اجتماعی، و بعضاً توسط شخصیتهای مشهور سیاسی و هنری و ورزشی یا به نام «کارشناس» و «تحلیلگر»، به راه افتاده است.
امروز مسئولیت ما، به عنوان شهروند ایرانی، آگاهی رسانی و همیاری برای اصلاح این روند است؛ یعنی نه تنها ادبیات سیاسی جامعه را از واژهها و کلیشهها و خودزنیهای جنگطلبانه و خشونتطلبانه و افراطی علیه کشور خودمان «سمزدایی» کنیم که - در حین به رسمیت شناختن همه نارضایتیها و خشمها و اعتراضهای جامعه نسبت به عملکردهای حاکمیت - خط و مرزها منافع ملی و چارچوبهای گفتوگوی سالم اجتماعی/سیاسی را در محاورههای روزمرهمان تعریف کنیم و از آن با جدیت صیانت نماییم.
ما حق داریم که در برابر هموطنانی که به صراحت یا از روی عادت یا لجبازی با حاکمیت، از حمله نظامی، بمباران اتمی و عملیات تروریستی در خاک کشورمان حمایت میکنند، سکوت نکنیم و به شانه بالا انداختن و تلخند زدن اکتفا نکنیم. حق داریم از مخالفتمان با جنگ و تحریم و تروریسم علیه مردممان معذب نباشیم و مقهور برچسبها و طعنهها نگردیم. حق داریم که هرگاه و در هر کجا و در هر شرایطی که با چینن سخنانی مواجه شدیم، غیر اخلاقی بودن، ضد منافع ملی بودن و غیر قابل قبول بودن آن را به گوینده متذکر شویم.
انتهای پیام