به گزارش ایسنا، پایگاه «میدل ایست مانیتور» در تحلیلی درباره همدستی اتحادیه اروپا در نسل کشی رژیم صهیونیستی در غزه به قلم «رمزی بارود» نوشته است: «افراد آشنا به اقدامات و گفتمان سیاسی اروپا درباره اسرائیل و فلسطین تاکنون دریافتهاند که اکثر دولتهای اروپایی همواره از اسرائیل جانبداری کردهاند.
با این وجود چه تفسیری میتوانیم از اظهارنظرهای اخیر جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ۲۳ ژانویه، وقتی که او در انتقاد از اسرائیل آن را به "پاشیدن بذر نفرت برای چندین نسل" متهم کرد، داشته باشیم؟
بورل در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر و اولیور وارهلی، کمیسیونر گسترش اتحادیه اروپا گفت: اسرائیل نمیتواند در قبال حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین حق وتو داشته باشد.
اما آیا بورل این حرفها را از روی صداقت زد؟
ناخرسندی بورل از تل آویو ریشه در درک او از اینکه اسرائیل، اروپا را جدی نمیگیرد دارد. حق با او است. تل آویو هرگز واقعا بروکسل را به عنوان یک بازیگر سیاسی قدرتمند و معتبر در مقایسه با واشنگتن یا حتی لندن تلقی نکرده است.
اتفاقات ماههای اخیر این نابرابری در روابط آنها را بیش از پیش عیان کرد.
رهبران اروپایی در درجه اول اولاف شولتس، صدر اعظم آلمان، جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا و امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه بلافاصله بعد از عملیات طوفان الاقصی به تل آویو سرازیر شده و به قول مارک روته، نخست وزیر هلند تاکید کردند: "اسرائیل از هر گونه حقی برای دفاع از خودش برخوردار است."
اما حمایتهای اروپا از اسرائیل فراتر از حمایتهای زبانی یا ژستهای سیاسی بوده و به سطح حمایت نظامی و اطلاعاتی رسید.
طبق گزارش خبرگزاری رویترز، دولت آلمان در سال ۲۰۲۳ تا روز دوم نوامبر صادرات نزدیک به ۳۰۳ میلیون یورو (۳۲۳ میلیون دلار) تجهیزات دفاعی به اسرائیل را تصویب کرده است. این رقم را میتوانید با رقم ۳۲ میلیون یورو (۳۴.۷ میلیون دلار) صادرات نظامی که در کل سال ۲۰۲۲ توسط برلین تصویب شد مقایسه کنید.
آمریکاییها از پذیرفتن نقششان در شراکت با اسرائیل در جنگ غزه ابایی نداشتند اما موضع اتحادیه اروپا در انتقاد از اسرائیل را میتوان خالی از صداقت و در بهترین حالت نشان دهنده عدم انسجام اخلاقی در نظر گرفت. به عنوان مثال امانوئل ماکرون مشتاق به تشکیل یک ائتلاف نظامی علیه حماس شبیه به ائتلاف ضد داعش غربی بود در حالی که رهبران اسپانیا و بلژیک در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در ناحیه مرزی رفح در مصر در ۲۴ نوامبر خواستار آتش بس دائمی شدند.
بورل در ابتدای شروع جنگ همراه با نسل کشی علیه غزه رویکردی کاملا در حمایت از اسرائیل اتخاذ کرد. او ماه نوامبر گذشته در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که آیا اسرائیل در حال ارتکاب جنایات جنگی در غزه است، گفت: "من یک وکیل نیستم." یک دقیقه بعد او عملیات طوفان الاقصی حماس را یک "جنایت جنگی" خواند.
اینها تنها موردی که استانداردهای دوگانه غربیها را جلوه میدهد نیستند. اسرائیل اروپا را همچون نوکر دست به سینه میبیند هر چند که اروپا در مجموع دارای وزنه اقتصادی چشمگیر است. اما این قاره در مواجهه با مورد اسرائیل از تبدیل کردن این وزنه اقتصادی به اهرم سیاسی خودداری میکند. تا زمانی که بروکسل یاد نگیرد که این دوگانگی را حل کند به این نوع سیاست خارجی عجیبش ادامه میدهد.
یک دلیل اینکه اسرائیل، اروپا را به عنوان یک بازیگر سیاسی دون پایه در مقایسه با واشنگتن میبیند این است که اروپاییها عمده دستور کار سیاسی خود را به آمریکا مرتبط کردهاند و آمریکا نیز به نوبه اقداماتش را به انگیزه حمایت از منافع و دستور کار تل آویو انجام میدهد.
سیستم آنها این گونه عمل میکند. وقتی ماکرون با بایدن در حمایت بی قید و شرط از اسرائیل در ابتدای جنگ همراهی کرد نتانیاهو گفت که "شدیدا قدردان" موضع فرانسه است. اما وقتی ماکرون در ۱۱ نوامبر جرات کرده و از کشتار زنان و نوزادان در غزه توسط اسرائیل انتقاد کرد نتانیاهو فورا ماکرون را محکوم و متهم کرد به اینکه "به لحاظ اخلاقی و حقایق دچار اشتباهی جدی شده است".
اروپا به تدریج در حال در پیش گرفتن موضعی تا حدی قویتر در قبال جنگ غزه بوده هر چند که موضعش مطمئنا هنوز انقدر قوی نشده که خواستار پایان جنگ شده یا در صورت پایان نیافتن جنگ تهدید به عواقب کند.»
انتهای پیام