به گزارش ایسنا، عبد الباری عطوان، تحلیلگر سرشناس جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقهای رای الیوم درباره گسترش سریع تنش در دریای سرخ و افزایش حملات به کشتیها در این دریا با ورود آمریکا و بریتانیا در این تنش نوشت: «ما از لجاجت آمریکا در بخشهای نظامی و سیاسی امور منطقه خاورمیانه تعجب نمیکنیم چراکه این مساله در وهله اول به بیتجربه بودن برمیگردد و در مرحله دوم به زورگویی و گمراهسازی عامدانه اسرائیل اما آنچه مورد تعجب ما واقع شده، دنبالهروی کورکورانه بریتانیا پشت سر او است به ویژه که وزارت خارجه بریتانیا همواره مملو از متخصصان و شرقشناسانی بوده و هست که به دلیل میراث استعماری، منطقه را به خوبی میشناسند و اطلاعات دقیقی از مردم، میراث فرهنگی و تاریخی و نیز ویژگیهای قبیلهای، عشایری و ژئوپولیتیک آنها دارند.»
پس از این مقدمه، به بررسی تشدید قابل توجه و پرسرعت حملات موشکی نیروی دریایی دولت صنعا به کشتیهای نظامی و تجاری در دریای سرخ چه آنهایی که مالکیت آنها برای اسرائیل بوده و چه آنهایی که کالاهایی را به سمت بنادر فلسطین اشغالی، اسدود، ایلات و به خصوص حیفا حمل میکنند، میپردازیم.
روز گذشته این نیروها ۲ موشک را شلیک کردند که با دقت بسیار بالایی به یک نفتکش بریتانیایی حامل سوخت جنگندهها که با دو کشتی آمریکایی و بریتانیایی حمایت میشد و طبق گزارشهای مستند به سمت بندر حیفا در حرکت بود، اصابت کرد و در نتیجه آن دچار آتشسوزی بزرگی شد.
بریتانیا، جنوب یمن را دهها سال در استعمار خود داشت و در نهایت سال ۱۹۶۷ در نتیجه حملات دردناک مقاومت یمن شکست خورده و تحقیر شده از آن خارج شد، آرشیو اطلاعات و وزارت خارجه آن مملو از اسنادی است که از این دوره میگویند و به دقت به توصیف استواری و شجاعت نیروهای مقاومت در برابر ماهیت استعماریاش و تلفات انسانی و خسارات مالی هنگفت ناشی از آن میپردازد که در نهایت آن را مجبور میکند برای کاهش این خسارات و تلفات فرار کند.
رژیم اشغالگر اسرائیلی، آمریکا را در مخمصه انداخت و به تازگی بریتانیا و بعضی دیگر از کشورهای آنگلوساکسون همانند استرالیا، کانادا و نیوزیلند را در قالب ائتلافی با عنوان دروغین و ظاهری «شکوفایی دریای سرخ» و در واقع حفاظت از کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ در برابر موشکهای یمنیها به دردسر انداخت و تا الآن هم موفق نشده هیچ یک از اهدافش را محقق کند بلکه تنها اوضاع بدتر و خطرناکتر شد.
این ائتلاف نه تنها از کشتیهای اسرائیلی حفاظت نکرد بلکه حتی از کشتیهای جنگی انگلیس و آمریکا نیز محفاظت نکرد و این دو کشور را به دامی که به خوبی آماده شده بود، خواهد کشاند و همانند آنچه در افغانستان و عراق اتفاق افتاد، اگر با هزینه، تلفات و توهینهای بیشتری همراه نباشد، در نهایت به شکست آن دو و دیگر کشورها منجر خواهد شد.
درست است که نیروهای بریتانیایی و آمریکایی با حمله به اهدافی در عمق خاک یمن، از حملات موشکی به کشتیهایی که به دستورات نیروی دریایی یمن عمل نمیکنند، انتقام میگیرند اما تاثیر این حملات بسیار محدود مانده و بر شدت رویکرد انتقامی مردم و نیروهای یمنی میافزاید.
آمریکا و رهبران سیاسی و نظامی آن در درجه بالایی از بیپروایی هستند و از تجربههای عملی روی زمین چه متعلق به نیروهایشان و چه تجربههای دیگر کشورها درس نمیگیرند اما حتی کوچکترین کودک در شبه جزیره عربی و منطقه خاورمیانه میداند که صدها هزار تن مواد منفجره و بمب و دهها هزار حملات هوایی جنگندههای جدید و موشکهای بالستیک در طول هشت سال جنگ عربستان و امارات علیه یمن انجام شدند اما همه آنها در تسلیم کردن مردم و رهبری یمن شکست خوردند و این جنگ در نهایت تنها با راههای مسالمتآمیز و پاسخ به بیشتر خواستههای یمنیها متوقف نشد.
عجیب است که مارتین گریفیث، فرستاده سازمان ملل به یمن یک دیپلمات بریتانیایی است که نقش بزرگی در برقراری آتشبسهای موقت و همراه با آنها مذاکرات محرمانه و آشکاری ایفا کرد که در نهایت به یک آتشبس تقریبا دائمی، توقف درگیریها برای بیش از دو سال و تدوین پیشنویس توافقی دائمی منجر شد که قرار بود پیش از اتمام سال گذشته میلادی توسط همه طرفها امضا شود اما به دلیل جنگ غزه به تاخیر افتاد.
اکنون سوال این است که چرا آمریکا و بریتانیا پیش از آنکه در دام اسرائیل افتاده و وارد جنگی با یمن شوند که شکستشان در آن تضمین شده است، با این فرستاده بینالمللی بریتانیایی مشورت نکردند؟ و سوال دیگر اینکه این دو کشور چگونه نتوانستند دلایل عربستان و امارات برای امتناع از پیوستن به ائتلاف خیالی «شکوفایی دریای سرخ» را بفهمند، در حالی که این دو کشور خود وارد جنگی علیه دولت صنعا شده بودند، همین سوال درباره مصر، سودان، سومالی، جیبوتی و کشورهای واقع در سواحل دریای سرخ که بیشترشان همپیمان و دوست آمریکا هستند، مطرح است.
دولت صنعا به ریاست جنبش انصارالله یمن زمانی که به یاری برادران محاصره شده، قحطیزده و مورد هدف جنگ کشتار نازیها در نوار غزه شتافت و صلح برای کشتیهای اسرائیلی را به انتقال کمکهای بشردوستانه به غزه و توقف جنگ در آنجا منوط کرد، ثابت کرد که دوراندیش است و عقل و دل صدها میلیون عرب، مسلمان و انسان شریف جهان را ربود و این کاری است که هیچ کشور عربی همپیمان یا غیرهمپیمان با غرب آن را انجام ندادند.
اکنون پس از این مداخله نظامی آمریکا و بریتانیا در دریای سرخ و شهادت یمنیها در حملات موشکی آنها، ماموریت نیروهای یمنی گسترش یافت و اکنون دو مشروعیت بسیار مهم برای آن وجود دارد:
یکی، گرفتن انتقام شهدای حملات موشکی آمریکا و انگلیس و بر عهده گرفتن مسؤولیت حفظ امنیت دریای سرخ و آبهای آن از وجود ناوگانهای ائتلاف استعماری «شکوفایی».
و دومی، تداوم حمایت از برادران ساکن نوار غزه که با کشتار جمعی و پاکسازی نژادی و قحطی که از سوی اسرائیل اعمال میشود، روبهرو هستند، به ویژه پس از حکم دیوان بینالمللی دادگستری که آن را محکوم کرده و خواستار توقف آن شد و به رژیم اشغالگر یک ماه مهلت داد با انتقال بدون توقف کمکها به این حکم عمل کند که این به معنای پذیرش واقعی موضعگیری یمن است.
یمنیها شجاعترین مردم جهان هستند و میراث عظیمی از مقاومت در برابر امپراتوریهای استعماری و شکست آنها دارند که از بیش از ۸۰۰۰ سال قبل وجود دارد، آنها از مرگ هراسی ندارند و آرزوی شهادت داشته و آن را در راس آرزوهای خود قرار دادهاند، ارزشهایی چون عدالت، شرافت، عزت نفس و انتقام از متجاوزان برای آنها در اولویت بوده و بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد بر این اساس محور آمریکایی، بریتانیایی و آنگلوساکسونی اگر عقبنشینی نکند، در معرض شکست بزرگی قرار خواهد گرفت و به فهرست بسیار بلند همتایان شکستخورده خود در یمن افزوده خواهند شد.
انتهای پیام