علیرضا قیامتی در گفتوگو با ایسنا در خصوص شخصیتپردازی و پرداخت موضوعی فردوسی به پدر در شاهنامه، اظهار کرد: نهاد خانواده در شاهنامه بسیار ویژه و خاص است. شاید بتوان گفت پدر و مادر بالاترین و برجستهترین جایگاه را در شاهنامه فردوسی دارند؛ به نحوی که شاید نتوانیم جایگاه آنها را در یک راستا قرار دهیم، زیرا وظیفه مادر به نوعی دیگر است و در شاهنامه بیشتر عواطف احساسیتر و وفاداری بیشتری نسبت به فرزندان را مشاهده میکنیم.
وی ادامه داد: همانطور که میدانید تهمینه در شاهنامه فردوسی از سوگ سهراب و رودابه پس از مرگ رستم از سوگواری و زاری جان به جان آفرین تسلیم میکنند. همچنین پهلوانان شاهنامه درد، سفارش و وصیت خود را با مادران در میان میگذاشتند و پدران نقش دیگری بر عهده داشتند که بیشتر پرورش فرزندان بود و از این جهت پرورش آیینی فرزند نیز برعهده پدر بود. بدین معنا که پدر نقش آموزنده پند و اندرزها، آیین زندگی و رسم و راه پهلوانانی و شهریاری را به فرزندان خود نیز میآموزند.
این شاهنامهپژوه با بیان اینکه فریدون در شاهنامه نماد واقعی پدری است که در خصلتهای انسانی، مهرورزی، صلح و دوستی و آزادگی سرآمد است، افزود: فریدون در شاهنامه فردوسی منشهای شهریاری و فرمانروایی را به سه فرزند خود که سلم، تور و ایرج نام دارند، آموخت و آنها را به فرمانروایی و شهریاری رساند. این سه فرزند بخشهای بزرگ دنیا را برعهده میگیرند. ایرج که فرزند کوچک فریدون است نماد میهن ایران به شمار میرود و پدرش نسبت به او وفادارتر است و فضای فکری او را دوست دارد.
وی عنوان کرد: احترام به پدر در شاهنامه بسیار ویژه است و گشتاسب در برابر پدرش بسیار با احترام رفتار و از او با بزرگی یاد میکند:
جهانجوی روی پدر دید باز فرود آمد از اسب و بردش نماز
قیامتی با اشاره به اینکه نماز بردن یا تعظیم و احترام کردن پدر یک اصل بزرگ در شاهنامه محسوب میشود و جایی نداریم که پدر و پسری به هم برسند و پسر در برابر پدر تعظیم نکند، تاکید کرد: بیاحترامی به پدر نقطه مقابل داستانهای شاهنامه فردوسی است که نتیجه بسیار شوم و فرجام دردناکی دارد مانند ضحاک که آن ناسپاسی و بیاحترامی را نسبت به پدر خود انجام میدهد. همچنین نوشزاد یا شیرویه کیفر بیاحترامی به پدر خود را دادند و میبینیم که در شاهنامه به چه روزی میافتند و فرزندی که باعث مرگ پدرش میشود لایق و شایسته شاهی و فرمانروایی نیست و فردوسی در اینجا میگوید:
پدر کشته را شاه گیتی مخوان کنون کز سیاوش نماند استخوان
وی تصریح کرد: فرزندان همیشه در دامان پدر خودشان بالیدند و رشد و همواره به نژاد پدری خودشان افتخار کردند. همچنین نام نیک پدر را ستایش و تعریف و تمجید کردند.
جهاندار فرزند هرمزد شاه که زیبای تاج است و زیبای گاه
پدرم آن جهاندار بیدار مرد که دیدی ورا روزگار نبرد
زمین سم اسب ورا بنده بود به رایش فلک نیز پوینده بود
این شاهنامهپژوه اضافه کرد: داستانهایی که در شاهنامه فردوسی بیان شده نشان دهنده این است که جایگاه والایی را برای پدر خود قائل بودند، زیرا بیشترین پند و اندرزها را از زبان پدران برای فرزندان شاهد هستیم که شاید تنها یک کتاب ویژه از پندنامههای پدران را بتوان معرفی کرد. بنابراین پند و اندرزهای پدرانه در شاهنامه فردوسی بسیار ویژه و خاص است.
وی خاطرنشان کرد: نکات دیگری که از این باب میتوان مطرح کرد این است که پدران در تربیت فرزندان تقریبا نقش اول را دارند. مادر در یک سنی فرزند را تربیت میکند و زمانی که به نوجوانی رسید تربیت آنها برعهده پدر قرار میگیرد و تمام کارها را انجام میدهند و باور داشتند که فرزندان خود را به دبیری، نویسندگی و علم و دانش فرا خوانند.
به دانش فزای و به یزدان گرای که او باد جان ترا رهنمای
در دانش از گنج نامی ترست همان نزد دانا گرامی ترست
قیامتی اظهار کرد: در شاهنامه فردوسی میبینیم که اسفندیار فرزند خود بهمن را پس از مرگ برای تربیت بیشتر به رستم میسپارد. همچنین سیاوش توسط کیکاووس به رستم سپرده میشود، زیرا او جهان پهلوان و الگویی است که میتوان روی آن برای تربیت فرزندان حساب کرد. بنابراین تربیت بعضی از فرزندان دیگر پهلوانان شاهنامه به رستم سپرده میشود و این امر نشان دهنده آن است که پدران شاهنامه برای تربیت فرزندان بسیار اهتمام داشتند.
وی گفت: پدران شاهنامه بسیار آزادی عمل به فرزندان خود میدادند و آنها را به شکار میفرستادند و حتی رزمهایی را با آنها انجام میدادند تا قدرت فرزندان خود را نیز بسنجند حتی به دختران خود در انتخاب همسر آزادی عمل میدادند. فرزندان شاهنامه بسیار به فرمان پدر خود عمل میکردند و هر دستوری که میدادند اگر هم مورد ذوق و سلیقه آنها نباشد، میپذیرند و همواره پدران خود را همراهی میکردند.
این شاهنامهپژوه بیان کرد: پدر در شاهنامه و متون کهن و به ویژه در فرهنگ ایران باستان از جایگاه خاص و ویژهای برخوردار است و نقشی که پدر در تربیت فرزندان از سنین نوجوانی به بعد دارد نیز اصل و اساس قرار میگیرد.
انتهای پیام