به گزارش ایسنا، داعش یک گروه تروریستی تکفیری است که هدف اصلی خود را بازگرداندن خلافت اسلامی و اجرای دقیق شریعت اسلامی دوره پیامبر (ص) در کشورهای اسلامی اعلام کرد البته نگاهی به کارنامه این گروهک تروریستی نشان میدهد که نهتنها بویی از شریعت اسلام نبرده است؛ بلکه با این اقدامات میخواهد دامنه اسلامهراسی را گسترش دهد. در خصوص سیر تشکیل و پیدایش این گروهک نقلقولها و روایتهای متفاوتی مطرح است؛ اما آنچه که اهمیت دارد این است که داعش با اشغال موصل و ایجاد امتدادی جغرافیایی بین مناطق تحت سلطه خود در سوریه تا مدتها در صدر اخبار جهانی قرار گرفت و جنایتهای این گروهک دنیا را ناامنتر از همیشه کرده بود.
گروه تروریستی داعش توسط ابومصعب الزرقاوی، رهبر القاعده عراق، تحت عنوان "جماعت توحید و جهاد" تشکیل شد. این گروه تروریستی که طی چند مرحله گسترشیافته در مناطق تحت اشغال، هم از لحاظ نوع عملیات و هم از نظر ساختار ایدئولوژیک و اسلوب ترور، بهمثابه متحد آمریکا و اسرائیل ظاهر شده است.
زرقاوی در سال ۲۰۰۶ بهمنظور متحد کردن تمام گروههای مسلح سنی در عراق از تشکیل "شورای مجاهدین" خبر داد. رهبری داعش را پس از زرقاوی، ابوعمر البغدادی به دست گرفت. او نیز در سال ۲۰۱۰ به هلاکت رسید و ابوبکر البغدادی، رهبری این گروه تروریستی را برعهده گرفت. تحرکات اخیر داعش علیه ایران بهویژه حمله تروریستی انجام شده در کرمان موج نفرت عمومی را از این گروهک افزایش داده و باعث شد تا فرایند تشکیلاتی داعش و حامیان آن موردبحث و بررسی قرار گیرد و در نشستی که تحت عنوان "اسرائیل در لباس داعش" در خبرگزاری دانشجویان ایران برگزار شد با برخی از اعضای جنبشهای دانشجویی در خصوص ابعاد اقدامات تروریستی داعش و نحوه انتقام از آنها به گفتوگو نشستیم.
مشروح این میزگرد که با حضور امیرمحمد کولانی دبیر، سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، علی رادمنش، دبیر واحد سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و مجتبی طهماسبی، دبیرکل هسته بینالملل بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران برگزار شد، در ادامه آمده است:
بیشتر بخوانید
داعش میخواهد در رسانهها زنده باشد/ماموریت داعش ایجاد امنیت برای اسرائیل
داعش نایب اسرائیل است/انتقام از دستور کار خارج نشده است
علی کریمی مصداق بارز یک ایرانی با تفکر داعش است/ در جهاد تبیین ضعف داریم
ایسنا: برای شروع بحث به شکلگیری پدیده داعش بپردازیم. برخی معتقدند اعترافی که ترامپ در خصوص نحوه شکلگیری جریان تروریستی داعش کرده و مطلبی که هیلاری کلینتون دراینخصوص در کتاب «گزینههای دشوار» نوشته، صحبتهای انتخاباتی بوده و مصرف تبلیغاتی داشته و سبقه داعش بیش از این است و به دست آنها ایجاد نشده است. جریان داعش همان خوارج صدر اسلام است که تا امروز ادامه یافته و الان کار خود را با عنوان داعش انجام میدهد و آمریکا و اسرائیل هم نقشی در شکلگیری و تقویت آنها نداشتند. هر یک از دوستان که تمایل دارند بحث را شروع کنند.
امیرمحمد کولانی: در خصوص شکلگیری داعش باید بگویم این گروهک در طول تاریخ، چه تاریخ خیلی قدیم و چه تاریخ جدید، وجود داشته و یک پدیده ناآشنایی نیست. غالباً اینطور است که استکبار گروههایی را برای آسیبزدن به رقبا و دشمنان خودش ایجاد میکند و آمریکا هم بهعنوان میراثدار مستکبران طول تاریخ بر همین قاعده استوار است و از جنگ جهانی دوم تاکنون به تشکیل، حمایت و تربیت گروهها و نیروهای بنیادگرا و تندرو مثل القاعده، طالبان، جبهه النصره تا داعش پرداختهاند و از گروههای رادیکالهای داخل کشور ما نظیر سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین پشتیبانی کردند تاحدیکه این گروهک تا سال ۲۰۱۰ در لیست گروههای تروریستی امریکا بود؛ اما از آن تاریخ به بعد از لیست تروریستی خارج و بهزعم خود آنها احیا شدند. البته از نظر ملت ایران این گروهک مدتهاست که به زبالهدان تاریخ پیوسته است.
آمریکاییها این گروهها را باهدف اعمال فشار به معترضین به نظم تکقطبی و منتقدان استکبار آمریکا تشکیل دادند داعش هم از این قاعده مستثنی نیست؛ متاسفانه برخی از اساتید به اشتباه میگویند داعش با ایران کاری نداشت و حاجقاسم آنها را تحریک کرد تا علیه ایران کار کنند درصورتیکه این حرف صحت ندارد؛ زیرا در بیانیههایی که باهدف اعلام راهبردهای داعش خود منتشر میشود بیان کردند که هدف نهایی ما ایران است، شاخه خراسان را برای تصرف ازبکستان و تاجیکستان سازماندهی نکردند؛ بلکه هدف غایی زدن ایران بود که بهعنوان مرکز و پایتخت تشیع در جهان شناخته میشود از همین رو این مسئله که داعش کاری با ایران نداشت یک ادعای بیاساس است.
برنامه آنها این بود که ایران را نابود کنند، هر چند که عددی نیستند و این لقمه گلوگیرشان میشود؛ ولی چون دیدند در این حد و اندازه نیستند، به این نتیجه رسیدند که با اقداماتشان کشور را به چالش کشیده و از طریق ناامنسازی، بحرانهای مختلف سیاسی و اجتماعی متعددی را به ما تحمیل کنند. فراموش نمیکنیم که از سال ۲۰۱۳ چه جنایتهایی را در عراق، موصل و مرزهای ما انجام دادند و تا ۴۰ کیلومتری خاک ایران پیشروی کردند؛ اما با رشادتهای نیروهای مسلح و امنیتی ما و در رأس آنها شهید حاجقاسم سلیمانی بود، به عقب رانده شدند و وعده حاجقاسم دراینخصوص که تا سه ماه دیگر داعش را نابود میکند محقق شد و حکومت داعش به اضمحلال رفت و هیچ سرزمینی در اختیار آنها نبود؛ اما در قالب یک گروهک تروریستی برنامهها و عملیاتهای خرابکارانه خود را انجام میدهند.
منافقین سال ۶۷ در مرصاد تارومار و ریشههای آنها در داخل خشکانده شد؛ اما همچنان فعال بودند و مقامات ارشد ما را ترور کردند. شهید صیاد شیرازی یکی از این افراد بود که سال ۷۸ توسط منافقان به شهادت رسید. درست است که در حال حاضر حکومتی در دست داعش نیست؛ اما عقبه و ریشههای آن همچنان وجود دارد؛ زیرا آمریکا از این ایدئولوژی شیطانی و فاسد حمایت میکند. بعد از نابودی داعش در سوریه هم اخباری در خصوص کمک ایالات متحده به گروهک تروریستی داعش مطرح بود و منابع میدانی میگفتند هلیکوپتر ارتش آمریکا آنها را جابهجا میکند و دیگری اینکه کمکهایی که تحت عنوان کمک به مردم سوریه با هلیبرد به مردم ارسال میکردند به دست داعش میرسید. خیلی از اینها که بهعنوان کمکهای غذایی و دارویی ارسال میشد، سلاح بود.
بهطورکلی داعش با این نیت که ریشه استکبارستیزی را در منطقه و ایران بخشکاند و فضای امنی را برای حضور اسرائیل فراهم کند، ایجاد شد. همانطور که دیدیم داعش در اکثر کشورهای منطقه عملیات تروریستی انجام داده است؛ از ترکیه و ایران گرفته تا کشورهای کوچک و فقط سرزمینهای اشغالی تحت این عملیاتهای تروریستی قرار نگرفتند و علاوه بر این داعش هیچگاه علیه رژیم جعلی اسرائیل که غاصب یکی از مهمترین سرزمینهای اسلامی است، اعلانجنگ نکرده است؛ بنابراین جمعبندی من این است که این گروهک تروریستی باهدف نابودی ایران، تشیع و استکبارستیزی به وجود آمد تا از منافع آمریکا و صهیونیستها پشتیبانی کند.
*گروهک تروریستی داعش نابود شد؛ اما ایدئولوژی آن همچنان زنده است
ایسنا: آقای رادمنش دیدگاه خود را دراینخصوص بفرمایید.
علی رادمنش: مطلبی که بنده میخواهم درباره داعش بیان کنم این است با اینکه سردار قاسم سلیمانی اعلام کردند که داعش از بین رفته است؛ اما بااینوجود ما همچنان شاهد حضور و تحرکات داعش هستیم. موضوع حائز اهمیتی که در این میان وجود دارد زندهبودن ایدئولوژی و تفکر داعش است شکی در اینکه آمریکا ایدئولوژی و تفکری تحت عنوان داعش را ایجاد کرد، وجود ندارد؛ اما این تفکر محدود به منطقه نیست و ما شاهد بودیم که بسیاری از افراد کشورهای اروپایی و آمریکایی جذب داعش میشدند و این مسئله برخلاف منطق جغرافیایی است که تحت تصرف داعش بود. این مسئله فارغ از میل مالی این افراد حضور آنها نشانگر این مسئله بود که آنها مجذوب رذالت، وحشیگری و... داعش شده و به آنها میپیوستند؛ بنابراین نمیتوان داعش را محدود به چند منطقه جغرافیایی خاص در کشورهای عربی کرد این افراد در داخل کشور ما هم بودند و در حال حاضر نیز میتوان آنها را دید به نظرم کسانی که از ترور خوشحال میشوند، تفکر داعشی دارد. علی کریمی مصداق بارز یک ایرانی با این تفکر است؛ بنابراین مادامی که این افراد با این ذهنیت حضور دارند، داعش و تفکر آن هم وجود دارد. حکومت پهلوی سال ۵۷ تمام شد منتهی هنوز افرادی وجود دارند که داعیهدار پهلوی باشد به نظر من داعش هم همین وضعیت را دارد. فرد فاسقی که در چای دبش اختلاس کرد هم تفکر داعشی دارد. این مثالها را از این بابت عنوان کردم که بگویم تا زمانی که یک سری افراد از مشاهده رنج و زجر مردم خشنود هستند و با اعمال و افکارشان به دیگری آسیب میزنند نشان میدهد که داعش وجود دارد.
*آقای طهماسبی در خدمت شما هستیم.
مجتبی طهماسبی: من سخنانم را از این باب مطرح میکنم که مقابله با این گروهکها و افرادی که جذب این سازمانها و گروههای تروریستی میشوند نیازمند این است که ریشه و منشأ موضوع را پیدا کنیم و بفهمیم که چه اتفاقی میافتد که یک گروهک تروریستی در عرض چند سال چند سال اینقدر قدرت میگیرد و علاوه بر جولاندادن در منطقه، سرزمینهای وسیعی از کشورهای همسایه مثل سوریه و عراق را تصرف میکند و فعالیتش علاوه بر کشورهای منطقه، در نقاط دیگر نیز گسترشیافته و به اروپا میرسد و حتی قصد داشتند خود را به مرزهای ایران برسانند.
همانطور که آقای کولانی بیان کردند، فعالکردن شاخه خراسان داعش بیمنظور نبود و آنها دنبال این بودند که ایران را تجزیه کرده و قسمتی از آن را به تصرف خود درآورند. اما این اتفاق نیفتاد و ما باید دلایل این ناکامی و انگیزه نیروهایی که به مقابله با این ایدئولوژی و تفکر خطرناک پرداختند، را بررسی کنیم. قلب جهان تشیع همچنان در ایران میتپد و روزبهروز جوانانی همچون شهید حججی و مدافعان حرم در این کشور تربیت میشوند. حاجقاسم سلیمانی فردی که به نظر من تاریخ نظیرش را ندیده است با فرماندهی مقتدرانه خود، محور مقاومت را فرماندهی و داعش را تارومار کرد. ریشه و منشأ شکلگیری داعش را در رسانهها دیدهایم و معلوم بود که حمایت لجستیکی آنها چگونه است و سلاحهایی که به آنها ارسال میشد از کجا میرسد. سوتیهای خودشان هم این ادعا را تأیید میکند سلاحهایی که در مناطق اشغالی تحت تصرف داعش در دیرالزور یا شهرهای مختلف سوریه که اتفاقی دست جبهه مقاومت و نیروهای نیابتی ایران میافتاد و زمانی که جعبهها باز میشد سلاحها امریکایی بود و توسط رژیم صهیونیستی برای آنها ارسال میشد. همه اینها نشاندهنده این است که تشکیل این گروهکهای تروریستی و ترویج این تفکر و ایدئولوژی به آمریکا برمیگردد ترورهایی که صورت گرفت و اعمال شنیعی که در منطقه و کل جهان رقم خورد، خوی شیطانی آنها را عیان کرد. قول حاجقاسم در ریشهکنی این گروهک محقق و حضور میدانی آنها متوقف شد و موضوع مهم دیگر ریشهکنی تفکر داعشی است که تا حدودی میسر شده است و انشاءالله نابود میشود.
ایسنا: آقای کولانی، آقای طهماسبی به این مطلب اشاره داشتند که ریشهکنشدن داعش امر مشخص و محرزی است؛ اما بعضاً میبینیم که افکار عمومی تحقق وعده حاجقاسم را قبول ندارند و حتی بعضی از افراد که روزی جزء مدیران ارشد کشورمان بودند میگویند حاجقاسم کاری برای مردم نکرده نمیتواند اسطوره باشد به نظر شما چرا این مسئله تبیین نشده است؟
امیر محمد کولانی: آقای طهماسبی واژهای به نام نیروی نیابتی را به کار بردند که قاعدتاً نباید مورد پذیرش ما باشد. اینها نیروی نیابتی نبوده و جزء نیروهای محور مقاومت هستند و از استقلال و حاکمیت برخوردارند. حضرت آقا هم اخیراً در خصوص طوفان الاقصی فرمودند این کار کاملاً فلسطینی بود. تعبیری که میتوان از این فرمایشات داشت این است که ما کاری نکردیم و محور مقاومت از رشد و بلوغ کافی بهرهمند است که نایب کسی نباشد.
مجتبی طهماسبی: من از منظر رسانههای غربی عنوان کردم.
امیر محمد کولانی: بله، درست است. آنها از عبارت نیروهای نیابتی بسیار استفاده میکنند؛ ولی این مسئله قاعدتاً مورد قبول ما نیست. در خصوص نکتهای که شما مطرح کردید باید به این مسئله اشاره کنم که ما (بچه حزباللهیها یا مسئولین) یک سری اقدامات را انجام دادیم که موجب خدشهدار شدن اعتماد مردم شد. بهخاطر همین وقتی میگوییم داعش را شکست دادیم میگویند این حرف هم مثل بقیه حرفهای شماست.
ایسنا: بقیه حرفها یعنی چه؟
امیر محمد کولانی: مثل کنترل قیمت دلار، خودرو و حرفهایی ازایندست که وعده آن داده شد؛ اما هیچوقت به مرحله عمل نرسید بنابراین مردم میگویند نابودی داعش هم مثل بقیه حرفهاست. اشتباه کوچک دیگری که از سوی برخی مسئولان سر میزند این است که جای تبیین و روشنگری از جانب آنها خالی است تاحدیکه برخی اوقات حضرت آقا این بار را به دوش گرفته و به تبیین مسائل پرداختهاند درصورتیکه ورود به مسائل جزئی اصلاً وظیفه ولی نیست؛ بنابراین وقتی تبیین و گفتوگو با مردم موردتوجه نیست باید منتظر برداشتهای اینچنینی هم باشیم. اگر دقت کرده باشید سید حسن نصرالله در سالگرد وقایع مختلف یا حادثههایی که رخ میدهد ورود جدی دارند و کاملاً تبیین میکنند. من بچه بودم که رفیق حریری، نخستوزیر اسبق لبنان ترور شد و میگفتند این کار حزبالله بود، سید حسن نصرالله در پخش زنده تلویزیونی یک انیمیشنی از محل عبور کاروان نخستوزیر درست کردند و تبیین کردند این کار نمیتواند کار حزبالله باشد؛ زیرا احاطهای به این منطقه ندارد و این قلمرو دست گروههای مسیحی و نزدیک به رژیم صهیونیستی است.
*داعش میخواهد حداقل در رسانهها زنده باشد
در بحبوحه سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ که حملات تروریستی داعش شدت گرفت مردم غرب آسیا شب و روز نداشتند و در سوریه، عراق و کشورهایی نظیر ترکیه، اردن، فرانسه و... که تحت تصرف داعش نبودند حمله انتحاری انجام شد؛ اما اوضاع کشور ما آرام بود و همه چیز طبق روال خود پیش میرفت. اخیراً در بحبوحه طوفان الاقصی هم همه میگفتند که جمهوری اسلامی ایران به جنگ ورود میکند؛ اما حال و هوای داخلی ما به دلیل اقتداری که نیروهای نظامی و امنیتی ایجاد کردهاند و هشدارهای حکیمانه مقام معظم رهبری این تنش را احساس نکرد؛ اما این میزان امنیت و اقتدار برای مردم تبیین نمیشود و به همین دلیل وقتی یک انفجار رخ میدهد ـ که قطعاً دستگاههای مسئول باید پاسخگوی نقدها باشند ـ میگوییم همهچیزتمام شد و امنیت ما از بین رفت و این سرآغاز بحران و نابودی ایران است. فراموش نکنیم که هفتهای یکی دو شهید مدافع حرم در این شهرها تشییع میکردیم. فجایعی که رخ داد، داغهایی که بر دل ما نشست و نگاه مظلومانه توأم بااقتدار شهید حججی را نباید فراموش نکنیم، اینها رفتند تا امنیت را برای مردم به ارمغان آوردند. وقتی یک اتفاق تروریستی رخ میدهد نباید منکر زحمات و امنیت موجود در کشور باشیم و بگوییم شما که میگفتید داعش از بین رفته پس چرا هنوز وجود دارد؟ مطمئناً ایدئولوژی داعش طرفدارانی در کشور و منطقه ما دارد. من اصالتاً کرمانشاهی هستم، در منطقه ما آدمهایی هستند که پدر و برادرشان حزباللهی هستند؛ اما برخی از آنها طرفدار تفکر داعش شدهاند از همین رو نابودی ایدئولوژی کاری دشوار و زمان بر است.
الان هیچ سرزمین و حکومتی در اختیار داعش نیست؛ اما آنها تلاش دارند که خودشان را احیا کنند و حداقل در رسانهها زنده باشند این سبک قدرتنمایی هم بنا بر دستورات آمریکا، اسرائیل و کشورهای مزدور منطقهای است آنها تلاش دارند داعش را در سطحی نگه دارند که نه قدرتمند باشد و نه از بین رفته باشند این حالت برزخی آنها شرایطی را ایجاد میکند تا داعش را برای روز مبادا نگه دارند.
ایسنا: آقای رادمنش جمعبندی دراینخصوص داشته باشید، باتوجهبه صحبتهای آقای کولانی، برخی این نکته را درباره شهدای مدافع حرم مطرح میکنند که مگر ما گفتیم بروند مدافع حرم شوند! به نظر شما ریشه این مشکل کجاست اینکه علت رفتن آنها به سوریه و نبرد با داعشیها تبیین نشد یا اینکه نمیدانند مدافع حرم به چه معناست؟ نکته مهم صحبتهای آقای کولانی این بود که خانوادهای هستند که پدر و مادر آنها حزباللهی هستند؛ اما فرزندشان به تفکرات داعش گرایش دارد. این زنگ خطر و هشداری برای ماست.
*برای برونرفت از بحرانها باید به جهاد تبیین متوسل شویم
علی رادمنش: داعش یک تفکر و ایدئولوژی دارد و طبیعی است که هر آدمی در هر منطقه و مکان جغرافیایی جذب این تفکر شود. هر انسانی یکسری گرایشها دارد که ریشه آنها به دوران کودکی فرد برمیگردد و به وی این امکان را میدهد که جذب هر ایده و تفکری شود و آن را بهعنوان مکتب فکری و ذهنی خود انتخاب کند. منتهی برای افرادی که میگویند ایران مبارزه کرد و باعث شد...
ایسنا: درست است هر کسی میتواند هر تفکری را بپذیرد، ولی آیا باتوجهبه شعارها و مبانی جمهوری اسلامی گرایش به داعش قابلقبول است؟ یعنی بحث اسلام، ساختار و مبانی اسلامی که از آن حرف میزدیم سطحی بود؟ نمیگویم جمهوری اسلامی با این گرایشها و اتفاقات از بین میرود؛ یعنی این روایت ارگ درست باشد یک زنگ هشدار است و نمیتوان گفت این ایدئولوژی آمده و یک ریشه روانشناسی دارد. چه نقطهضعفی وجود داشته است که افراد جذب این تفکر میشوند؟
علی رادمنش: این به همان تبیین برمیگردد. اینکه حضرت آقا بارهاوبارها تأکید بر جهاد تبیین دارند و آن را واجب میدانند؛ اما خیلی از مسئولین تا حلقههای میانی و عموم مردم توجهی به آن ندارند و مخلص کلام اینکه جهاد تبیین اولویت ما نیست و نتیجه همین میشود البته این مطلب چیزی نیست که در قالب کنگره و همایش قابلحل و فصل باشد شاید بهعنوان یک راهکار بتوانیم به آن رجوع کنیم؛ اما حوزههای علمیه، دانشگاهها و مسئولین جمهوری اسلامی در خصوص جهاد تبیین رسالت دارند. حضرت آقا تعبیری درباره انتخابات داشتند و گفتند هر کسی که بدنه اجتماعی دارد میتواند در انتخابات تأثیرگذار باشد. همین مسئله در خصوص جهاد تبیین صدق میکند. کسی که بدنه اجتماعی دارد و دو نفر از او حرفشنوی دارند باید به تبیین بپردازد چرا که شرعاً در قبال مسئولیت دارد. حتی ممکن است از این بدتر هم بشود؛ بنابراین برای برونرفت از این بحرانها باید جهاد تبیین را جدی بگیریم.
ایسنا: آقای طهماسبی، صحبتهای دو بزرگوار را شنیدید، اما من بهعنوان یک مخاطب قانع نشدم. دیدگاه شما چیست؟
مجتبی طهماسبی: دررابطهبا این موضوع نخست باید نقاط قوت را نگاه کنیم و بعد به نقاط ضعف بپردازیم. نقاط قوت ما چیست؟ ادعای رسانههای غربی علیالخصوص رژیم صهیونیستی و رسانههای آمریکایی دراینخصوص غلط است آنها میگویند جمهوری اسلامی اینهمه هزینهکرد اما به نتیجه مطلوب در این زمینه نرسید. ولی در عوض دیدیم که ترامپ گفت ۷ تریلیون دلار پول خرج کردیم؛ اما باید چراغ خاموش به عراق برویم و برگردیم، این نشانه یست؟ نقطه مقابل این موضوع را هم باید نگاه کنیم قطعاً دشمن کار خود را میکند و بهصورت شبانهروزی و ثانیه به ثانیه به فکر ضربهزدن به هیمنه امنیتی ما و تشویش اذهان عمومی است پس نباید از فعالیت مداوم آنها غافل باشیم. اما اینکه ما در این موضوع چهکارهایی کردیم و نکردیم جای بحث دارد. نخستین انتقادی که به این موضوع وارد میدانم این است که ما در حوزه تبیینی ضعیف بودیم. قبل از موضوع داعش به مقطع دفاع مقدس را اشاره میکنم، بارها حضرت آقا به این موضوع تأکید کردند که تبیین صریح، درست و شفافی برای جوانان در این حوزه انجام شود؛ ولی ما دست روی کارهای کلیشهای و بسیار تکراری گذاشتیم و خیلی از مسائل را درست معرفی نکردیم. من موافق صحبتهای دو برادر هستم. جهاد تبیین یکی از این موضوعاتی است که وقتی حضرت آقا به آن اشاره کردند در سخنرانیها، همایشها و نشستهای همه جناحها و تفکرات مختلف آن را شنیدیم؛ ولی هیچکس به عملیاتیکردن آن نپرداخت و دراینخصوص فکر نکرد. دقیقاً سال بعد ضربات بیتوجهیمان به مسئله جهاد تبیین را در بحث مهسا امینی و اغتشاشاتی که پس از آن پدیدار شد، دیدیم. ما باید ضعفها را بپذیریم و در مقابل به نقطه قوتها هم تأکید کنیم چرا که در میدان حریف دستوپابستهای برای دشمن نبودیم. کار خود را با فرماندهان محوری جبهه مقاومت و در رأس آنها حاجقاسم سلیمانی و الان هم با حاج اسماعیل قاآنی انجام دادیم و کارها را پیش میبریم و دشمن از این بابت ضربه سنگینی خورده است؛ ولی بحث تبیینی که اشاره داشتید در یکسری حوزهها کمکاری داشتیم؛ اما تلاشمان بر این است تا نقاط ضعف را بر طرف کنیم؛ ولی باید به این مورد اذعان کنم که برنامه را در خصوص معرفی جهاد تبیین به روش نوین، مؤثر و جذاب برای نسل جدید و حتی عموم مردم تدوین نکردهایم.
ایسنا: اگر بخواهیم از بحث تبیین به موضوع حادثه تروریستی کرمان بیاییم، گزارههایی در خصوص این اتفاق مطرح است که میگویند سطح مقابله و انتقام ما باید در سطح آمریکا باشد و یک عده میگویند که باید از رژیم اسرائیل انتقام بگیریم و برخی نیز اعتقاد دارند که این جنایت را داعش انجام داده است و ربطی به آمریکا و اسرائیل ندارد. باتوجهبه صحبتهایی که در خصوص بحث شکلگیری و نوع حمایتهایی که از داعش صورتگرفته است به نظرتان اقدام جمهوری اسلامی باید در چه سطحی باشد و حریف اصلی ما کیست؟
*رژیم صهیونیستی در باتلاق غزه گیرکرده و دست به ترور میزند
امیر محمد کولانی: من مختصر توضیحی درباره بحث قبلی شما داشته باشم. یکی از چالشهای ما در تعامل با نسل جدید به اختلافات موجود در مبانی فکریمان باز میگردد من معتقد هستم بحث جهاد تبیین امری ضروری و دائم است؛ اما بیایید کمی به عقبتر برگردیم؛ جوانی که اکنون در دانشگاه است یا در جامعه مشغول کار، فعالیت و زندگی است، ۱۲ سال در مدرسه و نظام تعلیم و تربیتی کشور آموزشدیده است و ۴ سال به دانشگاه میآید، این ۱۶ سال فرصت خوبی است تا تاروپود فکری افراد جامعه شکل بگیرد به نظر من صرفاً با ساختن یک ایدئولوژی درست میتوانیم با ایدئولوژی داعش و امثالهم مقابله و از آن عبور کنیم. در خصوص بحث کرمان به نرم سطح انتقام مشخص است.
سطح اول مقابله با عاملان این جنایت و شبکهای است که داخل ایران دارند باید با خاطیانی که این تروریستها را تجهیز و آنها را به سرویس خارجی متصل و شرایط ورود آنها به مرز کشورمان را فراهم کردهاند برخورد و آنها را مجازات کنند. سطح بعدی مقابله با آمران و مبتکران این جنایت است. در یکی دو هفته اخیر جنایات تروریستی مختلفی در منطقه صورت گرفت و کاملاً مشخص است که چه کسانی پشت پرده این اقدامات هستند. رژیم صهیونیستی در باتلاق غزه گیرکرده است و من معتقدم که غزه، افغانستان شوروی و ویتنام آمریکا خواهد شد. در چنین تنگنایی رژیم صهیونیستی دست به یکسری اقدامات میزند تا از شدت فشارها بکاهد و بگوید که حمله به من هزینه دارد. اگر هزار نفر از افراد ما را اسیر کردید و ۳۰۰ نفر را کشتید، من هم در قلب کشور شما میآیم و در یک روز خیلی مهم، ۲۰۰ نفر از مردم شما را شهید و زخمی میکنم. نکته مهم دیگر ناظر به بیانات رهبری است که فرمودند در این پیچ تاریخی، در این مرحله حساس از رسیدن به قله هستیم و میخواهند مردم را نسبت به خیلی از مسائل ناامید و دلسرد کنند. به بحث انتخابات اشاره داشتید مطمئناً حضور باشکوه مردم در انتخابات خیلی از این سِحرها و اعمال پلید دشمن را باطل میکند. اتفاقاً حضور باشکوه در انتخابات یکی از انتقامهای سخت ما است، نه فقط انتقام حادثه کرمان بلکه کودتای ۲۸ مرداد.
خواست اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی این است که مردم را از نظام جدا کند. مردم مهمترین عامل قدرت جمهوری اسلامی و ستون اصلی خیمه جمهوری اسلامی هستند؛ بنابراین با این اقدامات میخواهند مردم را بترسانند و آنها را از شعارهای اصیل و باارزش انقلاب دور کنند. آمریکا و رژیم صهیونیستی در این جنایت تروریستی دست دارند و هر کسی که خواسته و ناخواسته به آنها کمک میکند شریک جرم این جنایات است فرقی نمیکند همان مقام مسئول اروپایی که جنایات اسرائیل را تطهیر میکند، همان استاد دانشگاهی که میگوید بعید میدانم این کار اسرائیل باشد، اسرائیل مردم بیگناه را نمیکشد. اینها بیشتر از اسرائیل در این جنایت سهم دارند. در همین دانشگاه اساتیدی داریم که نسلی را تربیت میکنند که از کشور و دین خود و حتی خودشان بیزار میشوند؛ زیرا آنها را دچار بحران هویتی میکنند. اولازهمه باید آقای زیباکلام را وسط شهر اعدام کنند. خیلی صریح بیان کنم همین است. جنایت این آدمها از اسرائیل شنیعتر است. در داخل خاک ایران با زبان فارسی صحبت میکنند؛ اما مجری سیاستهای اسرائیل هستند. مقابله با این تفکرات عین انتقام گرفتن است.
ایسنا: آقای رادمنش در خدمت شما هستیم.
علی رادمنش: نباید به این موضوع بهصورت تکبعدی نگاه کنیم و بگوییم که اسرائیل به اسم داعش کاری را در ایران کاری انجام داد و رفت، این نگاه غلط است. باید بهصورت جامع و کامل بررسی موضوع بپردازیم و بگوییم ایران باید چه موضعی را اتخاذ کند تا به هدف اصلی خود برسد. هر جایی در گوشهوکنار دنیا تفکر جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، پرچم کشورمان بالا میآید و جبهه مقاومت در منطقه ما است از همین رو این الگو تأثیرگذاری خود را دارد و میگویند هر جا که میرویم سربازان امام خمینی و امام خامنه ای در آنجا هستند. منظور کسی که میگوید ما انتقام خود را قبلاً گرفتهایم ناظر به این مسئله است منتهی در کنار آن نیاز است تا اقدامی صورت گیرد که داغ دل جامعه سرد کند تا نگویند یک حمله تروریستی در داخل کشورمان رخ داد و ایران هیچ پاسخی نداد؛ بنابراین انتقام ضروری است تا عزت و اقتدار ملیمان حفظ شود و مردم به این باور برسند در شرایطی که آشوب و جنگ داخلی همه کشورهای منطقه را دربرگرفته، ایران اسلامی جزو امنترین کشورهای جهان است و علاوه بر این معاندان این شائبه را ایجاد نکنند که ایران توان مقابله با داعش را هم ندارد از همین رو انجام اقدامات مقطعی امری لازم است.
ایسنا: منظورتان از اقدامات مقطعی چیست؟ یعنی چهکار کنند؟
علی رادمنش: وقتی خبرها را نگاه میکنیم متوجه میشویم که در طی روزهای گذشته به مقر داعش حمله شده است پس اقداماتی برای انتقام از عاملان حادثه تروریستی کرمان انجام شده است و جمهوری اسلامی دستبهسینه کنار نایستاده است؛ اما پیرو صحبت اخیرمان در خصوص جهاد تبیین، مسئولان نظامی باید کلیاتی از اقدامات خود را بیان کنند تا مردم متوجه اقدامات دفعی علیه دشمن شوند. بعد از شهادت سیدرضی اقداماتی صورت گرفت که آن موارد باید برای مردم بازگو شود. مشکلی دیگری که در حوزه تبیین وجود دارد مربوط به عرصه رسانه است در حال حاضر اغلب زندگی و اتمسفر فکری مردم در گوشی، فضای مجازی، اینستاگرام و تلگرام است منتهی هیچ تولید محتوایی اعم از متنی، تصویری، عکسنوشته و غیره از سمت جبهه انقلاب صورت نمیگیرد و محتوای اینستاگرام در خصوص آشپزی و فعالیتهای انجام شده از سوی معاندان است و از مجموع ۳۰ محتوای موجود فقط یکی از آنها انقلابی است و این نشانه ضعف ماست که هیچ تولید محتوایی در حوزه جهاد تبیین انجام ندادهایم. نمیگویم اتفاقات انجام شده در شهرهای مختلف را ضبط و تبدیل به کلیپ کنیم موافق این کار نیستم؛ ولی حداقل در فضای مجازی باید یک محتوای رسانهای در خصوص تبیین داشته باشیم تا بتوانیم اثرگذار ظاهر شویم.
ایسنا: اقداماتمان نیازمند پیوست رسانهای است؟
علی رادمنش: منظور من فراتر از پیوست است.
*دشمن میخواهد جبهه مقاومت را وارد تله نظامی کند
ایسنا: آقای طهماسبی شما هم جمعبندی خود را دراینخصوص داشته باشید پیرو نکاتی که آقای رادمنش مطرح کردند یاد حرفهای سردار سلیمانی افتادم که گفتن: انتقام ما بابت عماد و همه عمادهایی که در جهان و ایران به شهادت میرسند شلیک موشک، کشتن یک نفر نیست، انتقام ما از رژیم صهیونیستی به معنای نابودی اسرائیل است. ایشان لیدر اصلی نظامی بودند، ژنرال بودند و دیدگاه و تفکری داشتند. الان این سطح انتقامی که میخواهیم بگیریم باید در چه سطحی باشد که داغ این جنایت تروریستی تا حدودی التیام یابد؟
مجتبی طهماسبی: در هفتههای گذشته شاهد ترور شخصیتهای جبهه مقاومت بودیم به نظر میرسد دشمن با این کار میخواهد آستانه صبر و تحمل جبهه مقاومت را کم کرده و آنها را تله نظامی کند و از یکجهت هم به دنبال تحقق اهداف خودش و حذف این شخصیتهاست. حادثه تروریستی کرمان فجیعترین ترور پس از انقلاب بود و تعداد زیادی از هموطنانمان در این حادثه به شهادت رسیدند. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا این حادثه تروریستی در سالروز شهادت حاجقاسم میافتد و در روزی که ایرانیان فرمانده مقتدر میدانی خود را از دست دادند و برای بزرگداشت این فرمانده به کرمان رفته بودند تا در کنار همشهریان حاجقاسم تجمع کنند؟ چرا داعش همچنان از حاجقاسم و از مردمی که آنجا هستند، انتقام میگیرد؟ عامل زوال شکستهای راهبردی داعش همان چیزی بود که به آن اشاره کردید حاجقاسم لیدر نظامی ما در جبهه مقاومت بود و با اقداماتش شکستهای زیادی را به داعش تحمیل کرده بود. قطعاً گرامیداشت باشکوه این فرمانده از سوی طرفداران بیشمارش خشم این گروه و حامیان پشت پرده آنها که رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند را برانگیخت پس خواستند با این عملیات سبوعانه خلأ امنیتی را برجسته و هیمنه امنیتی ایران را زیر سؤال ببرند آنها از اینکه ارتباط مردم با حاجقاسم سالبهسال بیشتر میشود وحشت دارند به تعبیر حضرت آقا شهید سلیمانی خطرناکتر از حاجقاسم سلیمانی است و برکات ایشان در حوزه فرهنگی، نظامی و حوزههای مختلف بر مردم عیان میشود. هدف آنها القای شکست به جمهوری اسلامی و در هم شکستن اقتدار نهادهای نامی، امنیتی و اطلاعاتی ما است تا به این شیوه امنیت روانی جامعه را نیز تحتالشعاع قرار دهند. اگر بخواهیم به عاملین جنایت کرمان بپردازیم مجموعهای از تکفیریهای داخلی و خارجی را در بر میگیرد که با هدایت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در اغتشاشات اخیر هم حضور داشتند. در حوزه انتقام هم حضرت آقا صراحتاً از لفظ به اذن الله در صحبتهای خود استفاده کردند و به آماج حملاتی که باید صورت بگیرد، اشاره داشتند این امری است که بر همگان عیان است و موضوعی نیست که بتوان فراموش کرد؛ اما اینکه چطور باید پاسخ داد هم مسئله مهمی است. یکی از سؤالهای اصلی این است که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در خصوص این موضوعات باید چگونه عمل کنند؟ در این ۴ سال اخیر و بعد از حاجقاسم چه کاری صورتگرفته و چه موضوعاتی پیگیری شده است؟ مرکزیت عالی تصمیمگیری امنیتی کشور در بحث انتقام و پاسخهای سخت و حوادث شبیه جنایت کرمان سطح راهبردی و تاکتیکی را در نظر گرفتند. وقتی از دید خود نگاه میکنیم شاید بخواهیم احساسی به این مسئله نگاه کنیم آن هم مورد قبول است و باید انتقام بگیریم. در این دو سه سال اخیر خیلی از افسران امنیتی و ارشد اسرائیل به درک واصل شدند، حتی بعد از ترور شهید فخریزاده؛ این اقدامات به این معناست که کارهایی در جبهه مقاومت انجام میشود خیلی رسانهای نشده؛ ولی این انتقاد به بسیاری از مسئولین ما وارد است که به این موضوع دامن میزنند.
ایسنا: به عبارتی سطح انتظار را بالا میبرند
مجتبی طهماسبی: بله. مردم میگویند عالیترین فرمانده ما مقابل چشم ما ترور شد؛ ولی ما پاسخ قانعکننده، محکم و متقنی در این باره نمیبینیم بالاخره انتظار دارند که انتقام گرفته شود و مسئولان سطح دغدغه مردم را بالا میبردند. به نظر من انتقام گرفته میشود. اگر سطح راهبردی را نگاه کنیم بحث اخراج آمریکا از منطقه و موشکباران پایگاه عین الاسد یکی از این انتقامهاست شاید از دید عموم مردم امر قوی به نظر نرسد و بگویند چند موشک زدند و تمام شد؛ ولی باید این را در نظر گرفت که بعد از جنگ جهانی دوم هیچ حمله مستقیمی به پایگاه نظامی آمریکا صورت نگرفته بود و با این اقدام هیمنه آمریکا شکست و به انتقام راهبردی ما کمک کرد.
ایسنا: تشکر میکنم از نکته آخری که بیان کردید و نکته دقیق و خوبی بود. اما دیدگاههای مختلفی دراینخصوص مطرح میشود عدهای میگویند اسرائیل خوی وحشیگری و جنگطلبی دارد برای بقای خود به دنبال جنگافروزی است پس نباید وارد این پازل شویم. این قصه را چطور ارزیابی میکنید؟
امیر محمد کولانی: در خصوص کلیت بحث انتقام و پاسخ به این جنایت بدیهی است باید پاسخی داده شود و مشخصاً بگوییم این اقدام پاسخ آن جنایت بود. وگرنه این تقابل و رفتوبرگشت از ابتدا بوده است و به تعبیر مرحوم حاج نادر طالبزاده پس از انقلاب ۱۳۵۷ دشمن هر چه کند واکنش است نه کنش! در یک جنگ مداوم از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ یا به تعبیری از خرداد ۱۳۴۲ حضور داریم و آن جنگ با ظلم و استکبار است. در این جنگ قرار نیست گفتگو و تعامل کنیم، زدوخورد است، عزیزان خود را از دست میدهیم، شادی و غم داریم. همانطور که مقاومت ما پایان ندارد ظلم طرف مقابل هم پایانی ندارد؛ اما نمیشود ساکت نشست و آن را موکول به بعد کرد آنچه مشخص است ما مدام میجنگیم و برنامه ما بود فلانی را حذف کنیم و فلان هدف را در اسرائیل بزنیم و غیره و این هم انتقام است. مشخص است که انتقام باید همسطح این جنایت باشد. عین الاسد داغ ما را التیام نبخشید اما گفتیم زدیم. این خیلی مهم است حداقل کار را انجام دادیم. به نظر من قرار نیست در طول نبرد با ظلم و ستم خیلی آسایش داشته باشیم، خیلی در راحتی به سر ببریم. بههرحال میجنگیم و تلفات میدهیم و تلفات میگیریم، ولی این نباید عادی شود. امروز کرمان است و خداینکرده این حادثه تروریستی ۶ ماه این حادثه تروریستی بعد جای دیگری رخ میدهد. این عادیشدن خطرناک است، هم در روان مردم و هم در روحیه بچه حزباللهیهای وسط میدان تأثیر میگذارد. به نظر من واکنش باید انجام شود و پاسخ باید داده شود؛ اما مراتب و پلن و نقشهای دارد. نکته دیگر در خصوص حادثه کرمان است؛ چون یک اعتراضی نسبت به دستگاه امنیتی شد، خود بچههای حزباللهی اینها را مطرح کردند. واقعاً بیانصافی است اگر بخواهیم بهخاطر یک حادثه که بسیار اندوهناکمان کرد، دستگاه خدوم و جانبرکف کشور که شامل نیروهای مسلح، نیروهای اطلاعاتی –امنیتی و نیروهای انتظامی میشوند را تخطئه کنیم. این درست نیست؛ زیرا نه به نفع امنیت ملیمان است، نه به نفع روان مردم و نه به نفع روان کسیانی که قرار است از امنیت ما دفاع کنند. مطمئناً جنگ ادامه دارد تا در نهایت دولت متجاوز و اشغالگر صهیونیسم نابود شود.
*انتقام بخشی از راهبرد کلی نظام جمهوری اسلامی ایران است
ایسنا: تشکر میکنم. آقای رادمنش شما هم نظر خود را دراینخصوص بفرمایید. آقای کولانی اشاره کردند انتقام ما میتواند میزان مشارکتمان در انتخابات پیشرو باشد، اگر این انتقام قاطع تحقق یابد میتواند به افزایش مشارکت کمک کند؟
علی رادمنش: از یک زاویه که نگاه کنیم افزایش مشارکت و حضور پررنگ در انتخابات یکی از وجوه انتقام سخت است، بستگی به اقدامات بعدی رژیم صهیونیستی دارد. قطعاً چیزی که مشخص است اگر انتقامی صورت گیرد ممکن است نوسانات اقتصادی شامل حال مردم شود؛ بنابراین اگر باز اتفاقی و منجر به ایجاد تغییر در وضعیت اقتصادی کشور شود ممکن است تأثیر منفی بر میزان مشارکت مردم داشته باشد. فرض کنید برخی از مسئولین مصاحبه میکنند و میگویند انتقام سخت این است که مردم پای صندوقهای رأی بیایند و افزایش مشارکت داشته باشیم، اگر با همین دید به انتقام سخت نگاه کنیم میتوان گفت وظیفه کارگزاران جمهوری اسلامی ایران هم این است که شرایطی را فراهم کنند تا مردم پای صندوقهای رأی بیایند، ایجاد ثبات اقتصادی یکی از این اقدامات است که باید از سوی مسئولان موردتوجه قرار گیرد.
ایسنا: تشکر میکنم. آقای طهماسبی جمعبندی شما را دراینخصوص میشنویم دیدگاه آقای رادمنش این بود که تحقق انتقام سخت نوساناتی را در اوضاع اقتصادی ایجاد میکند و به همین دلیل مردم خواستار این تحقق انتقام نیستند.
علی رادمنش: منظور من این نبود، منظور من این بود گرفتن انتقام سخت نتیجهای در افزایش مشارکت ندارد. همه مردم ایران خواستار انتقام هستند.
ایسنا: جریان ارزشی و حزباللهی که حضور دارد، معتقد است که باید جواب این کار را بدهیم تا عزتمان حفظ شود. اگر این پاسخ سریع و قاطع و مشخص داده نشود باعث دلسردی این افراد نمیشود؟ این ترازو درست است. از اول انقلاب در این جنگ هستیم و تحریمهای ظالمانهای که انجام میشود جنگ است. شاید یک جایی بتوانیم عملیاتی انجام دهیم و کل این قصه تمام شود و قصه تحریمها و همه این موارد حل شود سالیان سال است که درگیر این موضوع هستیم، درگیر جنگ به شیوههای مختلف هستیم. یک مقطعی با جنگ اقتصادی درگیر بودیم و سال گذشته جنگ هیبریدی اتفاق افتاد و دانشمندان ما در عرصه هستهای ترور شدند. آقای طهماسبی جمعبندی خود را داشته باشید.
مجتبی طهماسبی: اگر اجازه دهید ابتدا یک جمعبندی کلی داشته باشم و بعد به بحث انتخابات و تأثیر این انتقام ورود کنیم. دشمن بعد از سالگرد اغتشاشات ۱۴۰۱ میخواست فضای ناامنی را در این برهه ایجاد کند و دست به اقداماتی بزند که فضای عمومی کشور ملتهب شود. در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و کاهش مشارکت به دلایل افزایش نارضایتیها یکی دیگر از برنامههای دشمنان دراینخصوص بود. جنگ ما با دولتهای استکباری بُعد اقتصادی دارد، بعد جنگ نرم دارد و بعد از ۷ اکتبر هم بحث نظامی را در پیش گرفتند و شاهد ترور فرماندهان ارشد و برجسته جبهه مقاومت هستیم. چرا داعش با مردم سروکار دارد و چرا رسانههای غربی در بحث هدفگرفتن مردم اینچنین واکنش دارند؟ مردم؛ ولینعمت این انقلاب هستند، همیشه این را دیدیم و لمس کردیم که پرشورترین و گستردهترین تجمعات مردمی در جمهوری اسلامی حول محور مراسمهای مذهبی و گردهماییهای ضد صهیونیستی و آمریکایی بوده است. تشییع میلیونی حاجقاسم سلیمانی یکی از این مصادیق است و نشان میدهد که مردم همیشه پایکار بودند و قاعدتاً نقطه قوت همیشه در تیررس حملات نرم و تروریستی دشمنان است. نکته بعدی در خصوص انتقام است که آن را بهصورت خلاصه در سه محور جمعبندی میکنم؛ اگر انتقامی در کار نبود و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه کنشی نداشت و فعال نبود قطعاً سطح حفاظت مقامهای مهم غربی مخصوصاً امریکایی و رژیم صهیونیستی را بالا نمیبردند. بارها در رسانهها دیدهایم که گفتهاند سطح حفاظت از وزرای مختلفی اعم از پمپئو و افراد دیگر که در ترور حاجقاسم دخیل بودند، بالا رفته است. این نشان از چیست؟ قطعاً یکسری حرکات صورت میگیرد. نکته دیگر بخواهم مربوط به سخنان فرمانده کل سپاه، سردار سلامی است که اخیراً به این موضوع اشاره و اعلام کردند که انتقام خون حاجقاسم پرونده جداگانهای است. موضوع مهمی که برخی در داخل یا حتی در خارج از آن غافل میشوند همین گزاره است که انتقام از فهرست قاتلین حاجقاسم از دستور کار خارج نشده است و کماکان وجود دارد و جمهوری اسلامی ایران تلاش میکند که این اتفاق بیفتد. نکته سوم این است که ایران هوشمندانه انتقام راهبردی را جلوتر از انتقام تاکتیکی پیش برده است و اگر به طور مصداقی بخواهم به آن بپردازم بحث اخراج امریکا از منطقه یکی از آنهاست که حضرت آقا خیلی روی این مسئله تأکید دارند، یکی از موضوعاتی که پس از شهادت حاجقاسم رخ داد و روی این موضوع بحث دارند این است که تاکنون کسی در منطقه به آمریکا چپ نگاه نکرده بود چطور میشود یک پایگاه مهم و استراتژیک آنها بمباران و هیمنه امنیتی آنها شکسته شود و دم نزنند. مسئله مهم دیگر این است که این ملاحظه باید در دستور کار باشد که انتقام تاکتیکی در زمان نادرست، تدبیر غلطی است و روی دست ما هزینه میگذارد و اینطور نیست که فکر کنیم فقط همان بحث زدن و انتقام است و بعد هیچ اتفاقی نمیافتد. قطعاً دشمن هم برای این استراتژی دارد. انتقام هم مراتبی دارد و بخشی از راهبرد کلی نظام جمهوری اسلامی ایران است. اگر حاج قاسمها و سیدرضیها ترور شدند پیش از آن ضربات سنگینی به رژیم صهیونیستی و آمریکا زدهایم و آنها از ما کینه دارند؛ زیرا ما در منطقه و جهان فعال هستیم و آنها از این موضوع میترسند. موضوع بعدی که در پایان میخواهم به آن اشاره کنم رابطه مستقیم انتقام و بحث افزایش مشارکت در انتخابات اسفندماه جاری است. با گرفتن انتقام نمیتوانیم مصداقی و قطعی بگویم که عاملی برای افزایش مشارکت در انتخابات است. ما باید واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم. بالاخره انتقام گرفته میشود و بهقولمعروف ورق برمیگردد؛ ولی به نظر من نمیتوانیم رابطه مستقیمی بین افزایش مشارکت در انتخابات و انتقام در نظر بگیریم؛ زیرا مولفههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و روانی جامعه در افزایش مشارکت نقش دارد.
انتهای پیام