اندر حکایت بگومگوهای دو همسایه!

ایران و پاکستان هیچ وقت وارد درگیری‌های جدی نخواهند شد. نه ایران مایل است با یک کشور مسلمان بجنگد و نه پاکستان به هزاران دلیل قادر است با ایران تقابلی داشته باشد. آنچه اتفاق افتاد بیش از هرچیز تابع فشار افکار عمومی دو کشور بود.

به گزارش ایسنا، عبدالرحیم انصاری در یادداشتی نوشت: نقش رسانه را نباید دست کم گرفت، خصوصا آنگاه که پای غرور یک ملت در میان باشد. پاکستان پس از حمله ایران به تروریست‌ها نمی‌توانست تحقیر رسانه‌های هندی را تحمل کند و می‌خواست هرطور شده پاسخی برای افکار عمومی‌اش داشته باشد. 

ایران این مسئله را خوب درک می‌کند و مهم‌تر از تقابل با دولت پاکستان، آسیب رساندن به تروریست‌ها برایش اهمیت دارد. این یک واقعیت است که اسلام آباد در تامین امنیت مرزهای خودش هم ناتوان است، چه رسد به آنکه بخواهد در امنیت ایران موثر باشد، همانطور که تروریست‌های زیادی در سراسر مرزهای مشترکش لانه گزیده اند و روزی نیست تعدادی از نظامیانش را به خاک و خون نکشند. 

آنها اگر می‌توانستند اول با چنین پدیده هایی مبارزه می‌کردند. یک دولت چند دسته، ملتی متشکل از قومیت های مختلف، با جمعیت بالا و درآمد ناچیز این کشور را در موارد زیادی محتاج برخی عرب های خلیج فارس کرده است. هرچند نمی‌شود نقش وهابیت در برخی اقدامات ضدامنیتی علیه ایران را نادیده گرفت، اما واقعیت این است که کلیت پاکستان خود را دوست ایران میداند و جمهوری اسلامی نیز همواره به آنها کمک کرده است، کما اینکه برخی مسئولانشان نیز بر آن تاکید دارند. 

آنطور که گفته می‌شود ایران قبلا هم تروریست ها را در خاک پاکستان هدف قرار داده بود اما آنها علیرغم اطلاع از این موضوع سکوت اختیار کرده بودند؛ شاید بهتر بود این بار نیز این مسئله از سوی ایران رسانه ای نمی‌شد تا دولت پاکستان نیز تحت فشار افکار عمومی کشورش قرار نمی‌گرفت و مجبور به واکنش نمی‌شد؛ هرچند لازم بود بدانند کوتاهی در تامین امنیت مرزهای یک کشور دوست تبعاتی هم دارد!

علی ای‌حال، اینکه ما بارها اشاره کردیم و گفتیم افکار عمومی را با احساسات خود در مقابل مسئولین قرار ندهید تا آنها نخواهند برای آرام کردن مردم از برنامه اصولی خود خارج شوند، یکی از تبعاتش این چیزها است. آنها خود بلدند چطور انتقام بگیرند و نباید آنها را در رسانه ها تحت فشار گذاشت!

درست در روزهایی که باید تمرکز کشور و محور مقاومت روی اسرائیل و تحرکات آمریکا در منطقه باشد، کشور وارد بگو مگو با کشوری شده که نه تنها دشمن ما نیست، بلکه دوست ماست! معتقدم این مسئله امنیتی اخیر را میشد موثرتر، بهتر و بی حاشیه تر نیز به سرانجام رساند.

کسی نیست که نداند پاکستان حریف ایران در هیچ تقابلی نخواهد بود؛ همگان می‌دانند ایران در هر نبرد واقعی در منطقه پیروز نهایی خواهد بود؛ اما اهم و فی الاهم باید کرد. آگاه کردن مردم و رساندن آنها به این درک که نظامیان و امنیتی های کشور میدانند چه میکنند خیلی مهم است!

وقتی می‌گوییم امنیت مهم است و شوخی نداریم، همه اش به این معنا نیست که باید با متجاوز و تروریست برخورد کرد. باید درِ آن کانال‌ها و سایت های خائن یا جاهلی که افکار عمومی را تحریک می‌کنند نیز گل گرفت! باید روشنگری کرد و مردم را آگاه ساخت. کسی منکر پاسخ کوبنده نیست؛ اما راه دارد!

حواشی اخیر بین پاکستان و ایران یک بحث سطحی است و مطمئنم در نهایت روابط دو کشور نیز متاثر نخواهد شد و صد البته که امنیت مرزها نیز با همکاری طرفین بهتر خواهد شد؛ زیرا این اتفاق درس مهمی نیز برای پاکستان بود. آنها فهمیدند ایران واقعا جدی است و دیگر دست روی دست نخواهد گذاشت.

پاکستان در بسیاری مسائل نیازمند همکاری ایران است؛ در تجارت و خیلی مسائل دیگر که نمیخواهم به آنها بپردازم اگر ایران اراده کند میتواند برایشان در اقتصاد و معیشت دردسر ساز شود. ایران اگر طالب اعمال غیرانسانی بود با توجه به انبوه عاشقان جمهوری اسلامی در این کشور می‌تواند به آنها ضربات سهمگینی وارد کند؛ اما ما دشمن نیستیم.

نگاه جمهوری اسلامی نیز با نگاه مرسوم بسیاری از کشورها به مسائل مرزی فرق دارد. ایران برادری را می‌خواهد اما درعین حال انتظار دارد پاکستان هم به خودش بیاید و قدردان باشد. پایان کلام اینکه دشمن ایران اکنون در دریای سرخ است، نه مرز سراوان!

 انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۲۸ دی ۱۴۰۲ / ۱۵:۲۵
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 1402102820272
  • خبرنگار :