/تحلیل-عبدالباری عطوان/

اختلافات سیاسی بین مقامات صهیونیست، اولین نشانه پیروزی مقاومت در غزه است

سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم در تحلیلی، تشدید اختلافات در محافل سیاسی دشمن صهیونیستی و افزایش عقب‌نشینی‌ها از جبهه‌های جنگ در غزه را اولین نشانه‌های پیروزی مقاومت در غزه پس از گذشت ۱۰۰ روز از جنگ دانست و تاکید کرد که رهبری شجاع و با ایمان فلسطین که آماده جنگ و تمامی پیامدهای آن است، ملت حامی مقاومت و ارتباط مقاومت فلسطین با محوری توانمند در یمن، عراق و جنوب لبنان نقاط عطف جنگ فعلی هستند.

به گزارش ایسنا، عبد الباری عطوان، تحلیلگر سرشناس جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم درباره حملات مستمر رژیم صهیونیستی به نوار غزه نوشت، اینکه سه تن از وزرای کابینه بنیامین نتانیاهو علیه رئیس خود اقدام کرده و دو تن از آنها در تظاهرات اعتراضی به مناسبت گذشت ۱۰۰ روز از زمان آغاز جنگ غزه شرکت کرده و برکناری او را خواستار شدند، اینها نشانه‌های پیروزی نبوده بلکه نشانه‌های شکست قطعی است، فاتحان جنگ‌ها جشن می‌گیرند نه اینکه دچار اختلاف شوند و علیه رئیس‌شان شورش کنند.

 بیشتر توضیح می‌دهیم، بنی گانتس و گادی آیزنکوت، دو تن از وزرای کابینه جنگ از آخرین نشست این کابینه خشمگین خارج شدند و فورا به تظاهراتی رفتند که شرکت‌کنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی بر شکست کابینه در بازگرداندن اسرا تاکید کرده و نیز با سر دادن شعارهایی برکناری نتانیاهو را خواستار شدند که در حفاظت از شهرک‌نشین‌هایش و برقراری امنیت و ثبات برای آنها ناکام ماند و منافع شخصی خود را برای تمامی امتیازها ترجیح داد.

ازهم‌گسیختگی در کابینه نتانیاهو زمانی به اوج خود رسید که ژنرال یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی کمتر از یک ساعت پس از آغاز نشست فوق‌العاده کابینه جنگ این رژیم و پس از بگومگوی شدید با رئیسش نتانیاهو، خشمگین از آن بیرون آمد و بعید نیست که این انصراف‌ها مقدمه‌ای برای پیوستن دیگر وزرا بوده و چه بسا به فروپاشی کامل کابینه منجر شود.

از روز اول آغاز جنگ زمینی همین اینجا گفتیم که هرچقدر جنگ بیشتر ادامه پیدا کند، شکست‌های اسرائیل تشدید شده، پیروزی‌های مردان مقاومت که شوکه‌کننده هستند، بزرگ شده، حملات آنها علیه نیروهای اسرائیلی تشدید شده و آنها تمامی طرح‌های آنها را ناکام می‌گذارند و غرور آنها (دشمن صهیونیستی) را در هم می‌شکنند.

خبرهایی که در طول ۲۴ ساعت گذشته درباره عقب‌نشینی نیروهای رژیم اشغالگر از شهرها و پایگاه‌های مرکز نوار غزه و از شرق دیرالبلح و خان‌یونس و قبل از آن الشجاعیه (تیپ گولانی) منتشر شدند، نشان‌دهنده بزرگی ابعاد تلفات انسانی و افزایش تعداد خودروهای زرهی و تانک‌های منهدم شده است و این یک عقب‌نشینی نیست بلکه بیشتر فرار از رویارویی و اذعان عملی به ناتوانی در ادامه دادن آن است.

چه بسا اشتباه است که در بررسی این جنگ و تحولاتش به مسایل از منظر سود و زیان نگاه کنیم، ما با یک قرارداد تجاری روبه‌رو نیستیم، بلکه در برابر جنگ آزادسازی میان یک طرف قدرتمند زورگو که از حمایت آشکار ابرقدرت‌هایی چون آمریکا برخوردار است و مقاومت پایداری که قدرتمندترین اسلحه‌اش مدیریت و ایمان و مبارزه تا شهادت است، قرار داریم اما اگر دستکم به نتایج نگاه کنیم، این پایداری همراه با درگیری‌های شدید در تمامی جبهه‌ها، انتقال جنگ به مرکز فلسطین اشغالی و نابودی افسانه بازدارندگی دشمن که ارتش‌های عربی را به وحشت انداخته و آنها صدها میلیارد را برای تجهیز به اسلحه و آموزش هزینه کردند، این پایداری و نتایج اولیه آن به منزله اعلام آغاز فروپاشی طرح اشغالگری نژادپرستانه صهیونیستی و چه بسا هژمونی غرب بر خاورمیانه است.

درست است که مردم فلسطین بیش از ۲۴ هزار شهید و ۶۶ هزار زخمی دادند و دو میلیون از آنها در نوار غزه آواره شده و حدود ۸۶ درصد خانه‌هایشان ویران شد، آماری که هولناک است اما این هم درست است که خساراتی که به اقتدار و بازدارندگی دشمن وارد آمد و بیش از ۱۷۰۰ تن از اشغالگران کشته و ده‌ها هزار تن دیگر از آنها نیز زخمی شده و بیش از نیم میلیون شهرک‌نشین چه از شهرک‌های واقع در شمال فلسطین یا جنوب آن به دلیل عملیات‌های مقاومت آواره شدند، همه اینها دستاوردهای بزرگ و غیرمنتظره‌ای هستند، دشمن به این تلفات و خسارات و ورود جنگ به «مناطقش» در طول ۷۵ سال گذشته عادت نداشت بلکه به درگیری‌های ساده‌ای با ارتش‌های عربی شکست خورده و از هم پاشیده عادت کرده بود که اساسا برای فساد، رشوه دادن و شرکت در رژه‌های نظامی گمراه‌کننده ایجاد شدند.

طرف اشغالگر تمامی امکانات نظامی خود را به کار گرفت به امید اینکه این جنگ به سرعت به نفعش فیصله یابد و تمامی اهداف آن که مهم‌ترین آنها نابودی مقاومت جهت آرام کردن شهرک‌نشین‌های وحشت‌زده و بازگرداندن تمامی اسرا بود، محقق شوند، آنها حمایت مستقیم مالی، انسانی و تجهیزاتی آمریکا را دریافت کردند اما بعد از ۱۰۰ روز با وجود کشتارها و پاکسازی نژادی که آغاز کردند، به هیچ یک از این اهداف نرسیدند و این جنگ در تاریخ به عنوان طولانی‌ترین جنگی که طرف اشغالگر از زمان اشغال فلسطین آغاز کرده، ثبت شد.

نقطه عطف اصلی در این جنگ در سه موضوع نمایان می‌شود:

اولی: وجود رهبری شجاع و با ایمان فلسطین که نه از دشمن و نه از حامیانش نمی‌هراسد و می‌تواند بدون شک و تردیدی تصمیم به جنگ بگیرد و برای تمامی پیامدهای آن آماده است.

 دومی: وجود مردمی که حامی آن بوده و به آن باور دارد.

سومی: وابستگی به یک محور مقاومت توانمند به ویژه در یمن، عراق و جنوب لبنان.

تمامی ملت‌هایی که با استعمار جنگیدند و با شجاعت در برابر اشغالگرانشان مقاومت کردند، جنگ‌هایی را به آنها تحمیل کردند و خسارات بزرگی را به‌ آنها وارد آوردند، هر چقدر که هدف عالی بزرگ باشد، خطرات و خسارات آن نیز بیشتر است، ویتنامی‌ها میلیون‌ها کشته دادند، کشور کوچک رواندا در آفریقا دو میلیون نفر از مردم خود را در یک جنگ داخلی قبیله‌ای از دست داد و اکنون یکی از ببرهای آفریقا شده، اما کشور برادر عراق هنوز از پیامدهای حمله آمریکا که برایش دو میلیون شهید هزینه داشت، رنج می‌برد و همین مورد درباره ملت افغانستان گفته می‌شود، مردم فلسطین سرنوشت خود را انتخاب نکرده و محکوم به جنگ شدند.

برادران یمنی آمریکا را به دام جنگ فرسایشی نظامی، اقتصادی و استراتژیک کشاندند و در بلوک غرب شکاف تاریخی را ایجاد کردند، بیشتر کشورهای اروپایی از حضور در ائتلاف استعماری آمریکا در دریای سرخ امتناع کردند و همین مورد درباره همپیمانان عرب و آفریقایی آن در کشورهای ساحلی رخ داد و شاید پیروزی‌هایی که این روزها ارتش روسیه در جنگ فراموش شده اوکراین رقم زده، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را مجبور کند که به اعراب و مقاومت فلسطین پاسخ خوبی داده و از آن حمایت کرده و در کنار آن بایستد چراکه آن برای مساله‌ای عادلانه در حال مبارزه و جان‌فشانی است اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و در حالی که دهانمان تلخ شده، این را می‌گوییم که این عقب‌نشینی در استفاده نکردن از حق وتو در شورای امنیت جهت فراهم کردن مقدمات حمله آمریکا به کشور برادر یمن، خاستگاه اعراب تجسم یافته است.

تا زمانی که شلیک موشک از نوار غزه برای هدف قرار دادن تل‌آویو ادامه یافته، هر روز تلفات انسانی و نظامی اسرائیل بیشتر شده، تمامی اقدامات آمریکا و اسرائیل در رسیدن به رهبران مقاومت و اتاق عملیات و نیز کارگاه‌هایشان در زیر زمین ناکام مانده و طرح کوچاندن اجباری تا الآن شکست می‌خورد، مژده‌های پیروزی قطعی می‌شود.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۶ دی ۱۴۰۲ / ۱۳:۰۰
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 1402102618715
  • خبرنگار : 71496