/گزارش تحلیلی/

چرا دوست داریم زیباتر از آنچه هستیم به نظر برسیم؟

امروزه افراد در تلاش‌اند تا زیباتر از آنچه هستند به نظر بیایند؛ این توجه به گونه‌ای است که انگار زیبایی نوعی موفقیت برای آدم‌ها محسوب می‌شود یا در موفقیت آن‌ها موثراست.

همه افراد از مرد و زن دلشان می‌خواهد به خوبی به دیگران معرفی شوند، به همین دلیل به محصولات و درمان‌های زیبایی روی می‌آورند. توجه عمیق به مسئله زیبایی مانند استفاده از لوازم آرایشی، مانیکور، بوتاکس، لیپوساکشن و... در سال‌های اخیر بیش از پیش مورد استفاده قرار گرفته است. غیرمعمول نیست که افرادی را پیدا کنید که در هر زمانی از محصولات آرایشی استفاده می‌کنند. همچنین رسانه‌ها نیز اهمیت این کالاها و مزایایی را که می‌توانند به همراه داشته باشند برجسته می‌کنند. این روزها تاکید زیادی روی محصولات و درمان‌های زیبایی می‌شود که ممکن است غیرضروری و بیش از حد به نظر برسد.

در حال حاضر اینگونه به نظر می‌رسد که افرادی که به طور معمول براساس استانداردهای زیبایی اجتماعی فعلی جذاب هستند، مزایا و فرصت‌های بیشتری در مقایسه با دیگر افراد دارند. همچنین بسیاری افراد زیبایی را با استعداد، هوش، موفقیت اجتماعی، سلامتی و اساسا همه چیزهای خوب دیگر مرتبط می‌دانند.

« من زشتم و از بچگی با این زشتی بزرگ شده‌ام»، «اگر این فیلترهای عکاسی نبود هرگز عکس نمی‌گرفتم.»، «دیروز که یک نفر به من گفت خوشگلی خیلی تعجب کردم» و... بخشی از صحبت‌های افرادی است که ظاهرا چهره زشتی ندارند اما از چهره خود راضی نیستند.

 امروزه مشاهده می‌کنیم که عمل‌های زیبایی، لوازم آرایشی، صنعت مد و فشن، فیلترها و عوامل رسانه‌ای گسترش زیادی پیدا کرده‌اند. حال این سوال پیش می‌آید که چرا افراد تلاش می‌کنند خود را از آن چیزی که هستند زیباتر نشان بدهند و خود را برای انجام عمل‌های زیبایی به دردسر بیندازند؟

در این راستا به گفت‌وگو با دکتر حامد بخشی، جامعه‌شناس و ریحانه درگاهیان، روانشناس بالینی پرداخته‌ایم.

جامعه ما روز به روز فردگراتر می‌شود

دکتر حامد بخشی، جامعه‌شناس در پاسخ به این پرسش که تلاش افراد برای اینکه زیباتر از آنچه هستند دیده شوند، معلول چه علت‌هایی است؟، می‌گوید: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که روز به روز فردگراتر می‌شود. فردگرایی جریان غالبی است که همه ما را در جامعه جهانی سوق می‌دهد. در فردگرایی عمدتا بر تفاوت‌ها و تمایزها و موفقیت‌های فردی تاکید و ارزشی که آدم‌ها به آن تشویق می‌شوند این است که ما یک فرد متفاوت و ارزشمند شویم.

وی با اشاره به اینکه در گذشته بیشتر بر رابطه و فضای جمعی تاکید می‌شد، اضافه می‌کند: هر فرد تشویق می‌شد تا یک عضو مطلوب از جمعی باشد. زمانی که در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که بر تفاوت‌های فردی و تمایزها تاکید می‌شود و هرکدام از ما در معرض رسانه‌ها هستیم پس دائما افراد در چنین جامعه‌ای تشویق می‌شوند تا خود را از دیگران متمایز کنند و ویژگی متمایزی را کسب کنند که با دیگران فرق داشته باشند و همینطور در مسیر ارزش‌های اجتماعی باشند.

این جامعه‌شناس با تاکید بر اینکه، نه تنها افراد به سمت متمایز کردن خود از دیگران تشویق می‌شوند، بلکه ابزارهای نمایش این متمایز شدن هم بسیار زیاد شده است، تصریح می‌کند: امروزه ابزارهای نمایش نیز خیلی زیاد شده و بسترهایی از شبکه‌های اجتماعی فراهم شده است که می‌توانیم تمایز خودمان را به دیگران نشان دهیم و از دیگران بازخورد بگیریم و زمانی که نشان بدهیم که یک فرد متمایز و متفاوت در مسیر ارزش‌های اجتماعی هستیم، آن‌وقت مورد تشویق دیگران قرار می‌گیریم؛ این خودباوری و عزت نفس ما را تقویت می‌کند و حس خوبی به ما می‌دهد و حال ما را بهتر می‌کند.

وی اضافه می‌کند: یکی از ارزش‌هایی که امروزه در یک جامعه بصری و به طور خاص در زنان تاکید زیادی بر آن می‌شود، این است که زیبایی چهره و اندام یکی از ارزش‌های اجتماعی است؛ یعنی افراد زمانی که بهره‌مند از این زیبایی هستند تشویق می‌شوند. زیبایی یکی از چند معیار ارزش است که زنان و مردان به گونه‌هایی به سمت آن تشویق می‌شوند. با توجه به اینکه ما همه کارهایی که می‌کنیم برای به دست آوردن حس خوب است، افراد تشویق می‌شوند که اولا آن ‌را کسب کنند. دوما وقتی آن را به دست آوردند به دیگران نشان بدهند و از بازخوردهایی که از دیگران می‌گیرند لذت ببرند و حس خوب به آنها دست دهد.

یک مدرنیته بدن‌مند اتفاق افتاده است

بخشی در خصوص اینکه چرا امروزه بدن اهمیت زیادی پیدا کرده است؟ توضیح می‌دهد: اصطلاحا یک مدرنیته بدن‌مند اتفاق افتاده است و بدن، سرمایه و یکی از مهم‌ترین عناصر و تنها ابزار ارتباط ما است. در یک چنین فضایی انتظار می‌رود افراد روی بدن‌های خود حساس باشند و تلاش کنند که این بدن در مرکز توجه قرار گرفته را با معیارهای ارزش اجتماعی منطبق کنند. این ارزش‌ها در جوامع مختلف متفاوت است اما معیارهایی به صورت عمومی وجود دارد. بر اساس این معیار عمومی آدم‌ها خودشان را می‌تراشند، بدن خود را مورد دستکاری قرار می‌دهند و روی بدن خود کار می‌کنند تا با آن ارزش اجتماعی یکسان یا به آن نزدیک شوند.

جامعه‌ امروز یک جامعه بصری است

وی با بیان اینکه جامعه‌ی امروز یک جامعه بصری است، خاطرنشان می‌کند: در چنین جامعه‌ای اولین چیزی که همواره از یک فرد به چشم می‎آید بدن اوست. بدن نه تنها اولین جنبه از ماست که به چشم دیگران می‌آید و ما را مورد قضاوت قرار می‌دهد، بلکه در بسیاری از موارد دریچه ورود قضاوت دیگران و دریچه آشنایی دیگران با ما است. فرض کنید ما در خیلی از موارد ابتدا به چهره یک فرد نگاه می‌کنیم و فرد را می‌بینیم و از مسیر این ارزیابی ممکن است علاقه‌مند بشویم که آیا بعدا با او ارتباط برقرار بکنیم یا همان اول قیدش را بزنیم. درواقع یک چهره زیبا و بدن با اندام متناسب با زیبایی‌ها و ارزش‌های اجتماعی زمینه علاقه‌مندی دیگران برای کشف یا به دست آوردن ویژگی‌های خوب دیگر و ویژگی‌هایی که ممکن است در نظر اول به چشم نیاید، می‌شود.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه امروزه در فضای اجتماعی برخلاف گذشته با تاکید بر زنان و دختران همچنین مردان به معنایی دیگر، همسریابی، زوج‌یابی و جست‌وجوی شریک زندگی به گردن خود جوانان و افراد افتاده است، اضافه می‌کند: وقتی اینگونه است یعنی خودشان با سرمایه‌ای که دارند قرار است که بتوانند رابطه‌ای را برقرار کنند و از رابطه اجتماعی، صمیمانه و عاشقانه خود با یک نفر لذت ببرند. اینگونه نیست که مثل سابق به عنوان مثال پیدا کردن همسر بر عهده پدر و مادر و بر اساس ملاک‌ها، معیارها، توانمندی‌ها و سرمایه اجتماعی آن‌ها باشد و زیبایی‌ها و آنچه جوان دارد فرع بر موضوع باشد. امروزه خود فرد باید بتواند این کار را انجام دهد؛ لذا ناچار است تا دستش را به زانوی خود گرفته و بر سرمایه فردی خود تکیه کند که یکی از اجزای مهم این سرمایه فردی، سرمایه بدنی ماست. در نتیجه انتظار می‌رود که افراد و مخصوصا خانم‌ها تلاش کنند که چهره خود را مطابق با ارزش‌های اجتماعی تغیر بدهند تا علاوه بر برانگیختن تحسین دیگران، بتوانند روابط مطلوبی که جزو مسلمی از احساس خوشبختی و احساس شادی ماست را ایجاد کنند.

بخشی ادامه می‌دهد: این است که می‌بینید در جامعه فردگرایی شده موکد بر تفاوت‌های فردی بدن‌مند با مسئولیت خود افراد و با تمرکز بر تلاش فردی، آدمها تلاش می‌کنند که معیارهای زیبایی اجتماعی را کسب کنند و یکی از این روش‌ها به عنوان مثال در سطح ساده‌تر آرایش، گریم و میکاپ و در سطح بالاتر تغییر قسمت‌هایی از چهره و اندام با عمل‌های جراحی، پیکر تراشی و رژیم‌های مختلفی است که امروزه طرفداران زیادی پیدا کرده‌اند.

این جامعه‌شناس در خصوص نقش عوامل روانشناختی در افزایش توجه به مسئله زیبایی می‌گوید: وقتی درمورد امر اجتماعی صحبت می‌کنیم عوامل روانشناختی به عوامل روانشناسی اجتماعی تبدیل می‌شوند که در همین بحث فردگرایی و علاقه این نسل به لحاظ فردی به دیده شدن است. اگر بخواهیم روانشناختی به معنای عام را در نظر بگیریم مربوط به نوع انسان از ابتدا تاکنون می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه بخش زیادی از مسئله زیبایی به روانشناسی اجتماعی برمی‌‎گردد اما همه آن را شامل نمی‌شود، تشریح می‌کند: بخش دیگری شامل روانشناسی بالینی و حتی روانشناسی کودک است. خانواده‌های زیادی هستند که از همان ابتدا فرزندان خود را در رقابت قرار می‌دهند و آنها را مقایسه می‌کنند. فرزندان خود را آنگونه که هستند، نمی‌پذیرند یا ملاک‌های دیگری به فرزندان خود نمی‌دهند؛ مثلا در خیلی موارد مشاهده می‌کنیم که خانواده‌ها ملاک‌های ظاهری تیپ و اندام و چهره را ملاک‌های مورد نظر خودشان قرار می‌دهند؛ وقتی چنین اتفاقی می‌افتد عزت نفس بالایی برای بچه به وجود نمی‌آید. این بچه بزرگ می‌شود و همینطور خودش را در رقابت با سایر آدم‌ها می‌بیند.

بخشی در رابطه با تاثیر طبقه اجتماعی و سطح درآمد افراد در افزایش توجه به زیبایی می‌گوید: طبقه اجتماعی و نظایر آن صرفا دسترسی‌های ما را تغییر می‌دهد ولی در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمی‌کند. فردگرایی وضعیت عمومی جامعه ما است و همه طبقات را شامل می‌شود. اگر بخواهیم تفاوت و تمایز قائل شویم مانند وضع غالبی که بین افراد سنتی‌تر که هنوز در فضای سنتی خود زندگی می‌کنند و افرادی که در فضای مدرن زندگی می‌کنند مشاهده می‌شود که این مسائل سنتی روز به روز تعدادشان کمتر می‌شوند؛ یعنی مثلا ما کمتر فضاهایی داریم که به شیوه خواستگاری سنتی بخواهند ازدواج کنند. قاعدتا هر بخش از جامعه که به فضای سنت نزدیک تر شود از این عواملی که بیان شد دورتر می‌شوند.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: روی بحث زیبایی در گذشته یکی از کارهایی که افراد انجام می‌دادند این بود که برای مراسمات زنانه مانند روضه‌ها سعی می‌کردند که با آرایش و پوشش‌های خود بتوانند خودشان را جلوه بدهند و نظر مادران دیگری که پسر دارند را جلب کنند. منتهی در آن زمان ابزارهای این کار کمتر بوده است. مثلا عمل‌های جراحی نبوده که فرد بینی‌اش را عمل کند، همچنین شبکه‌های اجتماعی نبوده که بتواند این را نمایش دهند و جامعه اجازه این کار را نمی‌داده است.

وی با تاکید بر تفاوت بر دسترسی‌ها در زمینه زیبایی اضافه می‌کند: در رابطه با عمل‌های زیبایی من می‌بینم که طبقه متوسط نیز شاید بیشتر از طبقه بالا به این قضیه می‌پردازد، فقط تفاوت در این است که پیش چه دکتر و با چه قیمتی بروند. آن سبکی از عمل‌های زیبایی که طبقه بالا انجام می‌دهد ممکن است طبقه متوسط نتواند انجام دهد و در سطح پایین تر انجام دهد. اما طبقات پایین‌تر ممکن است پولی برای این هزینه‌ها نداشته باشد. اما به عنوان مثال بوتاکس کردن متداول شده است و مختص به طبقه بالا نیست  و طبقه متوسط نیز انجام می‌دهد و حتی طبقات پایین نیز به سمت آن می‌روند.

این جامعه‌شناس تاکید می‌کند: خیلی از این آیتم‌ها بسته به وسع آدم‌ها پراکنده شده است؛ تفاوت در این است که مثلا فرض کنید افراد در طبقات بالا در یک سطح بالاتر، با یک قیمت بالاتر و تحت نظر یک متخصص قوی‌تر انجام می‌دهد. باتوجه به متداول شدن این موضوع مشاهده می‌شود که پزشکان گوش و حلق و بینی نیز سراغ عمل بینی می‌روند و این عمل از حوزه پزشکان زیبایی نیز خارج شده بدلیل اینکه می‌بینند پول دارد. خیلی از افراد که پول نداشتند برای متخصص زیبایی پول بدهند سراغ همین متخصصان گوش حلق و بینی می‌رفتند و عمل می‌کردند.

بخشی با نگاهی جامعه‌شناسانه در خصوص نقش عوامل فرهنگی بر توجه به زیبایی می‌گوید: اصلی ترین عامل فرهنگی بحث فردگرایی است. فرهنگ فردگرایی در جامعه ما، آدم‌ها را به سمت ایجاد تمایزات فردی در مسیر ارزش‌های اجتماعی سوق می‌دهد. فردگرایی هم جزو عوامل فرهنگی و هم جزو عوامل روانشناسی اجتماعی است. وقتی راجع به فرد صحبت می‌کنیم می‌گوییم افراد فردگرا شده‌اند وقتی درباره فرهنگ صحبت می‌کنیم می‌گوییم فرهنگ فردگرایی در جامعه رواج پیدا کرده است.

بخشی در پاسخ به اینکه تا چه میزان توجه به زیبایی عادی است، تشریح می‌کند: ما در جامعه‌شناسی خیلی نمی‌توانیم به این معنا عادی و غیرعادی از بیرون نگاه کنیم و امورات عادی و غیرعادی اموراتی اجتماعی هستند؛ یعنی جامعه مشخص می‌کند چه چیزی عادی یا غیر عادی است. مثلا در فضای اجتماعی ممکن است فردی که به طوری به این موضوع می‌پردازد که از زندگی خود عقب بیفتد را غیرعادی تلقی کنیم، اما هنجار که نرمال هم از آن گرفته شده و ما به آن عادی می‌گوییم یعنی آنچه که اکثریت نسبی جامعه آن ‌را قبول کرده‌اند و آن میزان آرایش در جامعه ما عادی تلقی می‌شود. هرچند ممکن است شما بگویید که این ممکن است کارکردها و یا آسیب‌هایی داشته باشد. ولی ما نمی‌توانیم در درون یک جامعه رفتاری که کل جامعه انجام می‌دهند را غیرعادی بنامیم.

این جامعه‌شناس در خصوص افراط در زیبایی، یادآور می‌شود: در خصوص افراط می‌توانیم راجع به فرد صحبت کنیم نه جامعه. مثلا افرادی که آنقدر به مسئله زیبایی می‌پردازند که زندگی عادی و خانوادگی‌شان مختل می‌شود و اینجا می‌گوییم آسیب دیده است. در اینجا امر آسیبی یا غیر عادی محسوب می‌شود. همانگونه که در روانشناسی نیز تعریف می‌شود زمانی که یک رفتار، خصیصه یا گرایشی موجب ایجاد اختلال در زندگی فرد می‌شود، آن‌وقت ما می‌گوییم این پدیده حالت عادی ندارد.

وی ادامه می‌دهد: ما در جامعه می‌توانیم هر فردی را که از میزان نرمال جامعه خارج شده باشد، افراطی بنامیم. مثلا افرادی که هرروز یا روز در میان آرایشگاه رفته مدل خود آرایش خود را عوض می‌کنند افرادی هستند که از نرمال جامعه خارج می‌شوند؛ ما به این افراد افراطی می‌گوییم چون جامعه می‌گویید از حد افراط خارج شده‌اند. اما آنچه در جامعه متداول است مانند عمل بینی یا کامپوزیت دندان امر افراطی محسوب نمی‌شود.

بخشی با تاکید بر اینکه نه تنها در جامعه ما بلکه همه جوامع به زیبایی به عنوان یک ابزار نگاه می‌کنند، می‌گوید: زیبایی به عنوان ابزار موجب بهبود در زوج یابی، دوست یابی، تحسین دیگران و بالا رفتن خودباوری نیز می‌شود.

این جامعه‌شناس در رابطه با نقش زیبایی در شکل‌گیری هویت افراد در جامعه یادآور می‌شود: اندام ما یک بخش جدی از خودپنداری ما و تصور ما از خودمان است. آدم‌ها از ابتدا که به دنیا می‌آیند به تدریج هویتی فردی در آن‌ها شکل می‌گیرد، هویت یعنی آن چیستی و چیزی که فرد را از دیگران متمایز می‌کند. ما در دوران زندگی دائما هویت خود را مورد بازسازی قرار می‌دهیم، هربار مورد پایش قرار داده و سعی می‌کنیم قسمت‌هایی که به نظر نامطلوب است را تغییر و مطلوب ‌کنیم.

بدن پایه احساس هویت ماست

وی ادامه می‌دهد: از عناصر جدی و مرکزی در هویت یعنی چیستی ما اندام و بدن ماست. ما به بدن خود به عنوان یک بخش اساسی و کلیدی در هویتمان توجه داریم و پایه احساس هویت ما است. یعنی اگر این بدن نباشد ما هویتی برای خود نمی‌شناسیم و بخشی از بدن هم زیبایی آن هست و ما درکی از بدن و چهره خود با عنوان زیبا و نازیبا داریم و با توجه به ارزشمند شدن زیبایی در دوره اخیر روی زیبایی توجه بیشتری داریم.

بخشی در خصوص نقش خانواده در این موضوع، تصریح می‌کند: خانواده در درون جامعه است زمانی که امری به هنجار اجتماعی تبدیل شد خانواده به سختی می‌تواند با آن مقابله کند ولی به هرحال به عنوان یکی از عوامل جامعه‌پذیری در کم و زیاد کردن هنجارها تاثیر دارد. یعنی خانواده‌ای می‌تواند آن را کم یا زیاد کند، همچنین خانواده‌ها می‌توانند در مقابل جامعه بایستند؛ به عنوان مثال فرزندان خود را محدود کنند یا دائما در خانواده به عنوان یک عامل جامعه‌پذیری، برخلاف هنجارهای اجتماعی غالب صحبت کنند. به طور کلی وقتی یک امر در جامعه جاری شد و شیوع پیدا کرد خانواده هم خیلی نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کند چون خانواده نیز خودش بخشی از جامعه است.

ریحانه درگاهیان، روانشناس بالینی با بیان اینکه تمرکز بر موضوع زیبایی در خانم ها فراوانی بیشتری دارد، می‌گوید: کشور ما جزو کشورهایی است که آمار قابل توجهی در جراحی زیبایی دارد. گاهی فرد دچار یک ضایعه مادرزادی ست یا بر اثر حادثه‌ای زیبایی ظاهری‌اش تحت تاثیر قرار گرفته است و این مسأله ممکن است روابط اجتماعی او را تحت تاثیر قرار بدهد. در چنین شرایطی جراحی زیبایی می‌تواند کاملا لازم و ضروری باشد، اما بحث ما در خصوص افرادی است که مسئله زیبایی دغدغه ذهنی آن‌ها می‌شود؛ در حالی که ممکن است مشکل ظاهری خاصی هم نداشته باشند.

وی با اشاره به اینکه صنعت مد، رسانه و سلبریتی‌ها نقش غیر قابل انکاری در جهت‌دهی فرهنگ و سلیقه جامعه دارند و می‌توانند بر شکل گیری الگوهای ظاهری خاصی اثرگذار باشند، تشریح می‌کند: شکل‌گیری این کلیشه‌های مشخص برای زیبایی افراد، پتانسیل جامعه برای پذیرش تفاوت ها را کم می‌کند و کم کم افراد جامعه انعطاف و توانایی خود را در پذیرش چهره های مختلف کمتر از قبل می بینند.

این روانشناس بالینی ادامه می‌دهد: در گذشته افراد با هر چهره ای، خود و دیگران را همانطور که بودند می‌پذیرفتند. اما امروزه فاکتورهایی تعریف شده که اگر فردی در این چارچوب نگنجد باید در راستای تغییر آن بخش از بدن یا ظاهرش اقدام کند.

درگاهیان در این رابطه می‌گوید: در گذشته رسانه فیلتر چندانی برای افراد نداشت، به عنوان مثال خواننده و یا هنرمندانی بودند که چندان زیبا یا خوش اندام نبودند، اما امروزه حتی در آگهی‌های بازرگانی مشاهده می‌کنید که خانم ها چاق نیستند و اندام و رنگ پوشش متناسبی دارند.

وی در این رابطه با اینکه چرا امروزه بدن اهمیت زیادی پیدا کرده است؟ می‌گوید: استانداردهای خاص زیبایی که امروزه در جامعه تعریف شده است حتی در ازدواج هم خیلی پررنگ تر از گذشته جزو ملاک های اولیه و مهم افراد شمرده می‌شود. بنابراین افراد  هم در تعامل با خودشان و هم در انتخاب شریک زندگی و یا ارتباط با سایر افراد به استانداردهای زیبایی بیش از پیش اهمیت می‌دهند.

 درگاهیان درمورد نقش عوامل روانشناختی در افزایش توجه به مسئله زیبایی تصریح می‌کند: تمام افرادی که در جامعه‌ای با استانداردهای زیبایی خاص زندگی می‌کنند دست به اعمال جراحی متعدد نمی‌زنند. چرا که یکی از عوامل موثر بر تمرکز بیمارگونه و افراطی افراد به زیبایی، عوامل روانشناختی از جمله عزت نفس و تصویر بدنی افراد است. افرادی که تصویر منفی از بدن خود دارند، عزت نفس بالا و احساس خوبی نسبت به اندام و چهره خود ندارند، احساس طردشدگی بالاتری را از متفاوت بودن با گروه تجربه می‌کنند و احتمالا گرایش بیشتری به عمل‌های زیبایی داشته باشند. بنابراین چنانچه فردی عزت نفس پایینی داشته باشد و دارای بینی بزرگ، چشمان ریز و یا هر آنچه خارج از کلیشه زیبایی جامعه هست داشته باشد، به احتمال بیشتر تحت تأثیر فشار گروه، جامعه و رسانه قرار می‌گیرد و تلاش زیادی برای تغییر بخش متفاوت ظاهر خود و همرنگ شدن با جامعه خواهد داشت. بخش بزرگی از آن مربوط به رسانه و زیر مجموعه‌های آن است و بخش دیگر به خلاهای درونی آدم‌ها یعنی همان مشکلات فردی افراد، مربوط می‌شود.

این روانشناس در پاسخ به اینکه نقطه برش آسیب‌زا بودن مسئله توجه به زیبایی کجا است؟ اضافه می‌کند: نمی‌توانیم نقطه برش مشخصی برای آن لحاظ کنیم اما فاکتوری که می‌تواند کمک کننده باشد میزان اضطراب و کیفیت تصویر بدنی است که فرد در صورت انجام ندادن آرایش روزانه و یا اعمال جراحی تجربه می‌کند و این که این اضطراب چقدر می‌تواند اختلال در عملکرد فرد ایجاد کند. به طور مثال برخی افراد اگر آرایش نکنند نمی‌توانند وارد گروه دوستان یا فامیل شوند و یا دغدغه مکرر و روزانه با بخشی از چهره و اندام خود دارند، به طوری که احساس می‌کنند با آن ویژگی دوست داشتنی و یا پذیرفته شده نیستند. متاسفانه پژوهشی که رابطه اعمال جراحی زیبایی و آسیب‌های روانشناختی را در نمونه زیاد بررسی کرده باشد انجام نشده است، با این حال همان پژوهش‌های انجام شده با تعداد نمونه کم، رابطه آسیب‌های روانشناختی و تعدد اعمال جراحی را تایید می‌کنند.

درگاهیان درخصوص اینکه هویت افراد چه تاثیری روی زیبایی می‌گذارد؟ تشریح می‌کند: به نظر من جراحی زیبایی و آرایش های افراطی معلول است نه علت؛ به این معنا که اگر هویت را «بودن» خود بدانیم، فرد حال خوبی با بودن خودش ندارد و احساس نمی‌کند هویت کارآمدی و قابل پذیرشی داشته باشد، نقص‌های متعددی را در آن می‌بیند که نیازمند تغییر و بهبود است.

وی با تاکید بر اینکه یکی از عوامل موثر بر شکل‌گیری عزت نفس والدین هستند، اضافه می‌کند: والدینی که فرزند خود را در رقابت‌ها و مقایسه‌های متعدد قرار می‌دهند و یا ویژگی‌های فردی او را مورد تمسخر و یا مقایسه قرار می‌دهند، در واقع فرزندشان را آنطور که هست نپذیرفته‌اند. این زاویه نگاه ضربه جبران‌ناپذیری به عزت نفس کودک می‌زند و باعث می‌شود که کودک همان زاویه نگاه والدینی را به خود داشته باشد.

آرایش و جراحی‌های زیبایی در دراز مدت، باعث افزایش اضطراب و وسواس فرد می‌شود

درگاهیان در خصوص تاثیر آرایش و جراحی‌های زیبایی در دراز مدت بر افراد، خاطرنشان می‌کند: جراحی های زیبایی و آرایش در کوتاه مدت می‌تواند احساس اطمینان از زیبایی و پذیرفته شدن از طرف دیگران را بدهد، اما در بسیاری از افراد در دراز مدت، باعث افزایش اضطراب و وسواس فرد می‌شود. به طوری که فرد پذیرفته شدن خود را منوط به داشتن استانداردهای زیبایی جامعه می‌بیند. گاهی این اضطراب تا جایی بالاست که برخی افراد با ورود به وادی جراحی زیبایی، به صورت بی وقفه‌ای خود را در معرض جراحی‌های زیبایی بعدی قرار می‌دهند. مشکلی که اغلب این افراد با آن مواجه می‌شوند معیارهای در حال تغییر زیبایی است، به طوری که ممکن است مد امروز برای لب‌های زیبا، دو سال دیگر چندان رایج نباشد و اینگونه است که افراد درگیر جراحی‌های مکرر زیبایی معمولا به رضایت و ایده‌آل مورد نظرشان نمی‌رسند.

فرار از پیری یکی از عوارض دراز مدت جراحی‌های زیبایی

وی با اشاره به اینکه یکی دیگر از عوارض دراز مدت جراحی‌های زیبایی متعدد بحث تلاش برای جوان ماندن و فرار از پیری است، توضیح می‌دهد: در حالی که پیری در گذشته نماد دانایی و پختگی محسوب می‌شد امروزه پیری بخش ناخوشایندی از زندگی محسوب می‌شود که انگار باید با آن جنگید. این فرار از پیری موجب می‌شود که فرد نتواند روند پیش رفتن خود در مسیر سالمندی را به تدریج بپذیرد و اضطراب بیشتری را تجربه کند.

مشکلات روانشناختی پایه تمایل افراد به جراحی زیبایی

درگاهیان، درمورد راهکارهایی که در زمینه تمرکز افراطی به زیبایی می‌توان انجام داد، می‌گوید: قدم اول این که متقاضیان جراحی زیبایی حتما باید قبل از عمل تحت نظر یک روانشناس بالینی قرار بگیرند تا دلایل انجام اعمال جراحی مورد بررسی قرار بگیرد. چرا که پایه و اساس تمایل بسیاری از این افراد مشکلات روانشناختی است که پس از عمل هم پابرجاست. قدم دوم مدیریت رسانه است. باید در بعد رسانه تمهیداتی در نظر گرفته شود که افراد با استانداردهای خاصی فیلتر نشوند، بلکه با هر کیفیت چهره، اندام و در کل ظاهری بتوانند در رسانه حضور داشته باشند. قدم سوم آموزش و پرورش که با آموزش مهارت های زندگی، خصوصا خودآگاهی کودکان را نسبت به پذیرش ویژگی های خودشان آماده کند.

این روانشناس با بیان اینکه مهمترین بخش مربوط به خانواده است که نقش مهمی در شکل گیری عزت نفس فرد دارد، اظهار می‌کند: والدین قبل از ورود به دنیای فرزندپروری مورد آموزش قرار بگیرند تا بدانند چطور از آسیب زدن به فرزندشان پیشگیری کنند و چالش‌های والد فرزندی را مدیریت کند. به طور کلی، این مسأله یک موضوع چند عاملی است و گروه‌های مختلف از جمله خانواده، آموزش و پرورش، صدا و سیما، روانشناسان، پزشکان و... باید مورد تمرکز قرار گیرد تا منجر به آگاهی افراد جامعه و کاهش آمار جراحی زیبایی شود.

وی در پایان اضافه می‌کند: استانداردهایی برای جامعه تعریف شده است که افراد خواسته یا ناخواسته آن را در ارتباط با خود و دیگران، ازدواج، فرزندپروری و... مد نظر قرار می دهند. گویی تلاش بی وقفه‌ای برای خارج از استاندارد نبودن و بی‌نقص بودن محوریت زندگی بسیاری از انسان‌ها شده است. باید اندیشید که آیا این عمل‌های زیبایی و تلاش برای بی‌نقص بودن زندگی را برای ما با آرامش بیشتری همراه کرده و یا موجب دغدغه‌های غیر ضروری بسیار در این دنیای پر استرس شده است؟

انتهای پیام 

  • سه‌شنبه/ ۲۶ دی ۱۴۰۲ / ۱۲:۰۱
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402102618636
  • خبرنگار : 50614