شهرام ابراهیمی در گفتوگویی با ایسنا درباره خلق شخصیتهای جذاب در سریالها و اینکه بتوانیم شخصیتها و قهرمانان ملیمان را به گونهای نشان دهیم که سالها بعد هم بتواند برای نسلهای آینده جذاب باشد، میگوید: باید بپذیریم که کشور ما در سفر از ادبیات به هنرهای سمعی و بصری کمی از قافله قهرمانپروری عقب مانده است، بخشی از آن به خاطر اهمیت بیش از اندازه سازندگان آثار به بخش سرگرمی است؛ البته که باز هم منافاتی با اصل مطلب ندارد و شاید توجیهی بیش نیست.
آثار مخرب دور از دسترس بودن قهرمان و نسبت دادن خلقیات ماورایی
این بازیگر معتقد است: یکی از مخربترین برخوردها با آثار قهرمانمحور، به نحوه روایت قهرمانان برای نسل حاضر برمیگردد، دور از دسترس کردن قهرمان و نسبت دادن خلقیات ماورایی، جایگاه قهرمان را به الگوی اسطوره تغییر میدهد و باورپذیری آن را سخت میکند. در مجموعه «ترور»، کارگردان اثر بسیار تلاش میکرد ابعاد انسانی شخصیتها و ارتباط آنها در کنار مدد به قصه و روایت، به باورپذیری تمام شخصیتهای حاضر و غایب کمک کند و مخاطب را درگیر همذاتپنداری کند.
از بازی در سریالی روسی تا پیشنهاد برای بازی در «ترور»
ابراهیمی درباره حضورش در سریال «ترور» که به باور خود غیرقابل وصف است، درباره اینکه مدت زیادی است در زمینه کارگردانی فعالیت میکند و بعد از مدتها دوباره به بازیگری آن هم با نقش اصلی بازگشته، توضیح میدهد: پاسخ این پرسش در واژهی انتخاب خلاصه میشود. همیشه گمان میکردم ما هستیم که انتخاب میکنیم در چه زمینهای فعالیت کنیم ولی مقتضیات و شرایط به من آموخت که گاهی زمینهها هستند که برای حضور، شما را انتخاب میکنند. من تحصیلات دورهی کارشناسیام بازیگری تئاتر است و مانند انبوهی از علاقهمندان سینما به امید حضور در جلوی دوربین راهی دانشگاه شدم اما بعد از حضور در پشت صحنهی چندین فیلم و سریال به کارگردانی علاقهمند شدم، تحصیلات دوره ارشد را هم در زمینه کارگردانی به پایان رساندم و تمرکز اصلی خودم را در حیطه کارگردانی و تهیهکنندگی گذاشتم تا اینکه بازی در سریالی روسی به من پیشنهاد شد، با توجه به شرایط بینالمللی اثر پذیرفتم و هنگام حضور در آن اثر بود که آقای تقیانیپور با من برای بازی در سریال «ترور» تماس گرفتند.
به پیشنهاد کارگردان آمدم
وی همچنین درباره ارتباطش با کارگردان «ترور» یادآور میشود: ارتباط کاری ما به حدود یک دهه قبل برمیگشت و در این فاصله از دور شاهد کارهای آقای تقیانیپور بودم؛ کارگردان تئاتر خلاق، موفق و کارگردان سینما و تلویزیونی که بازی را خوب میشناسد و به مخاطب احترام میگذارد. در نتیجه حضور در فضای بازیگری و پیشنهاد از طرف کارگردانی با سبقهی قابل احترام به نظرم کافی بود که افتخار حضور در این پروژه را داشته باشم.
امنیت تاجی است بر سر کشورها/شخصیت سبحان بر اساس واقعیت است
او که یکی از نقشهای محوری را در سریال «ترور» ایفا می کند، درباره کاراکتر سبحان مبنی بر اینکه چقدر مابهازای بیرونی دارد و با این قهرمان ارتباط برقرار کرده است و همچنین ارتباطش با شهید سلیمانی در قصه میگوید: سلامتی تاجی است بر سر انسانها که فقط بیماران آن را میبینند، با تعمیم این تعبیر به امنیت، به جرأت میتوانم بگویم امنیت هم تاجی است بر سر کشورها که کشورهای ناامن آن را میبینند و به این خاطر است که امثال سبحان که سازندگان این تاج پرارزش هستند در میانهی امنیت علیرغم حضور همیشگی، دیده نمیشوند ولی تجربه ی حضور من در این اثر که همانطور که مستحضرید بر اساس واقعیت است، باعث شد من احوالات، استرسها، نگرانیها و دلشورههای این سربازان امنیت را ولو در مدت زمانی کوتاه زندگی کنم.
حضورم در «ترور» قابل وصف نبود
وی با بیان اینکه حضورش در سریال «ترور» قابل وصف نبوده و پیش از این کار در خارج از ایران بوده است، میگوید: من قبل از شروع تصویربرداری «ترور»، نزدیک به دو ماه در سوریه بودم و بلافاصله حضورم در این مجموعه قابل وصف نبود و نیست. من مدتها قبل در چندین اثر تلویزیونی و سینمایی به عنوان بازیگر حضور داشتهام، اما همدلی، دوستی و احساس غرور و تعلق به موضوع و قصه شرایط خاصی را در این پروژه رقم زده بود و من در اینجا از همه دستاندرکاران «ترور» کمال تشکر را دارم.
چالش با کاراکتر سبحان و واکنش منتقدان و دوستاران
ابراهیمی به واکنشها به نقش سبحان در این سریال نیز اشاره میکند و میگوید: قابل باور نبود که بعد از پخش دو قسمت از «ترور»، در سفر کوتاهی که خارج از تهران بودم مردمی را آشنا با کاراکتر سبحان دیدم که در کنار لطف و عنایت به بنده کمترین، از سبحان میپرسیدند. البته همیشه در ایفای یک نقش، بخشی دوستدار و بخشی منتقد نحوهی ارائه خواهند بود و قطعا هر دو طیف به ارتقای شخصیت کمک شایانی میکنند.
ابراهیمی در پایان درباره چالشش با نقش سبحان نیز این چنین میگوید: سبحان در مدت زمان کوتاهی باید ماموریتی را به سرانجام میرساند. چالش عظیم بازی در این کاراکتر، آرامش بیرونی او با توجه به درون پرتلاطم و پرآشوب او بود.
انتهای پیام