حاشیه‌نگاری دیدار ایران و فلسطین

فوتبال قدسی

ایران که گل می‌زند، از بعضی از هواداران شعار «مرگ بر اسرائیل» شنیده می‌شود. هواداران فلسطین شعار می‌دهند: «بالروح، بالدم، نفدیک یا فلسطین» و هواداران ایرانی همراهی می‌کنند. فلسطین که گل می‌زند، انبوه جمعیت هوادار فلسطین شادی می‌کنند. هواداران ایرانی هم به نشان همراهی پرچم ایران و چفیه‌هایشان را در دست تکان می‌دهند.

به گزارش ایسنا، شاید اگر به دلایل آکادمیک به دوحه نمی‌آمدم، بازی ایران و فلسطین در مرحله مقدماتی جام ملت‌های آسیا برایم کمترین اهمیتی نداشت. اما ۱۰ روز پژوهش و درس خواندن میان دانشجوهایی که عمدتا اهل کشورهای عربی‌اند مرا به صرافت تماشای این بازی انداخت. تماشای بازی‌ای که شاید برای ایران چندان حساس نبود و برد تیم ملی در آن حتمی به نظر می‌رسید.

از وقتی پایم به دوحه باز شد، همکاران و همکلاسی‌هایم که عمدتا از کشورهای عربی و خصوصا فلسطینی هستند با یک سوال به سراغم می‌آمدند: «آیا حمایت مردم ایران از رژیم اشغالگر اسرائیل واقعیت دارد؟ راست است که اکثریت ایرانی‌ها دل‌شان با اسرائیل است؟» سروصدای اپوزیسیون و براندازان رسواشده وطنی به گوش همسایه‌ها و دوستان‌مان رسیده بود. راستش را بخواهید، این هوارهای مسمومی که از حنجره جیره‌بگیران اسرائیل بلند شد، تا حدی توانسته بود بر ذهن مردم منطقه اثر بگذارد. همه اینها را علاوه کنید با سال‌ها سم‌پاشی رسانه‌های سعودی علیه ایران و فقدان حضور رسانه‌ای ایران در جهان عرب. در این مدت خیلی کوتاه که ساکن دوحه هستم، هیچ بحث و گفت‌وگویی با رفقای عرب زبان نبوده که ختم به این پرسش نشود.
اخبار جام ملت‌های آسیا که داغ‌تر شد، شبی دوست فلسطینی اهل غزه‌ام گفت: «می‌خواهم بروم استادیوم تا ببینم آیا ایرانی‌ها در حمایت از اسرائیل شعار می‌دهند؟» همین پرسش کافی بود که من هم عزمم را برای تماشای مسابقه جزم کنم. تماشای جو ورزشگاه از طرفی و ترس از عملکرد ناپخته هواداران ایرانی از طرف دیگر دلایل محکمی بودند که روز یکشنبه، کار و درس را تعطیل کنم.
در این مدت کوتاه زندگی در دوحه، مهم‌ترین چیزی که دستگیرم شده این است که این کشور کوچک، به یمن ثروت هنگفت ناشی از اقتصاد نفتی‌اش تا حد زیادی در جذب سرمایه‌های انسانی جهان عرب موفق عمل کرده است. این در حالی است که در ۱۴ سال گذشته بسیاری از کشورهای مهم منطقه که دارای سرمایه‌های انسانی بالا بودند، به سبب ناآرامی‌های سیاسی و جنگ داخلی و کودتا، پس از بهار عربی، در وضعیت نامناسبی به سر می‌برند.
همزمانی این دو اتفاق موجب مهاجرت خیل عظیمی از ساکنان کشورهای عربی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است که در این میان قطر، به دلیل حمایتش از مساله فلسطین سهم عمده را در جذب نیروی انسانی فلسطینی دارد. در نتیجه، در کشور قطر شاهد انبوه مهاجران عرب زبان هستیم که در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند.
به همین دلایل از پیش احتمال حضور آحاد مردم جهان عرب برای تشویق تیم فلسطین را می‌دادم و می‌دانستم که جو ورزشگاه به نفع تیم ملی فلسطین است.
روز بازی زودتر از همیشه سر کار می‌روم و تکالیفم را سریع تمام می‌کنم. بازی 8:30 شب به وقت محلی است. به استاد فلسطینی‌ام می‌گویم می‌خواهم بروم بازی فلسطین و ایران را تماشا کنم. به شوخی می‌گوید: «پس امشب قرار است سخت از ایران ببازیم، ایران تیم قوی‌ای دارد.» می‌گویم در ایران هستند کسانی که دوست دارند بازی مساوی شود. می‌گوید: «این یک مسابقه است، شما باید طرفدار تیم ملی کشورتان باشید و این طبیعی‌ترین واکنش یک ملت است.»، موقع ترک معهد همکار فلسطینی-اردنی‌ام می‌گوید: «امیدوارم شب خوبی داشته باشی، برو و حسابی تیمت را تشویق کن و از این لحظات لذت ببر.» در اتوبوس همکلاسی آلمانی‌ام هم‌مسیر من است. می‌گوید دلش می‌خواهد واکنش تماشاگران ایرانی را ببیند که آیا علیه فلسطین یا در حمایت از اسرائیل شعار می‌دهند یا خیر. دیگر همکلاسی‌ام که اهل هندوستان است بلیت لحظه آخری می‌گیرد تا برود و تیم فلسطین را تشویق کند. می‌گفت این کمترین کاری است که می‌تواند برای مقاومت مردم فلسطین انجام دهد، که نشان بدهد، ملت‌های دیگر هم با ملت فلسطین همدلند.»
سوار مترو، هر ایستگاه که به ورزشگاه نزدیک‌تر می‌شدیم به تعداد هواداران با چفیه فلسطینی و پرچم فلسطین افزوده می‌شد. بعضی از هواداران غیرفلسطینی در کنار پرچم خود، پرچم کشور خود را نیز همراه داشتند. جمعیت در سکوت به ورزشگاه نزدیک می‌شد و هیچ خبری از شعارهای توهین‌آمیز یا کری‌خوانی‌های بی‌ادبانه نبود. ایستگاه مترو تا ورودی ورزشگاه مسافت چندان طولانی نداشت. جمعیت با آرامش و با راهنمایی پرسنل برگزاری به سمت ورزشگاه هدایت می‌شد. نزدیک ورزشگاه گروهی از هواداران تیم فلسطین با آهنگ «انا دمی فلسطینی» دبکه می‌رقصیدند. گروهی دیگر در مسیر شعار می‌دادند: «بالروح، بالدم، نفدیک یا فلسطین».
میان این همهمه‌ها صدای بوق و طبل هواداران ایرانی را که بلند نام ایران را فریاد می‌زنند، پیدا می‌کنم. بعضی از هواداران ایرانی چفیه فلسطینی به گردن دارند. در تمام مسیر ورود به ورزشگاه صداهای پراکنده‌ای از «الموت الإسرائیل» به گوش می‌خورد. ‌لهجه گویندگان این شعار عربی نیست اما بعد از چندی عرب‌زبان‌ها نیز به آنها می‌پیوندند. در راه رسیدن به ورزشگاه گروهی از پاکستانی‌های مقیم قطر را می‌بینم که پرچم فلسطین دست دارند. نزدیک می‌شوم و می‌پرسم چرا برای حمایت از فلسطین آمده‌اند؟ می‌گویند برای اینکه دوستان فلسطینی‌مان بدانند که دوست‌شان داریم و این تنها مجالی است که می‌توانیم علاقه‌مان را نشان دهیم. گروهی دیگر از هندوستانی‌های مقیم قطر می‌گویند ما می‌خواهیم نشان دهیم فلسطین در میان ملت هندوستان عاشقان زیادی دارد، ما ایران را خیلی دوست داریم اما الان برای فلسطین آمده‌ایم تا همبستگی‌مان را با فلسطین نشان دهیم. از میان‌شان، یکی گفت که من برای همان‌طور که تیم ملی هند را تشویق می‌کنم، طرفدار تیم ملی فلسطین در این مسابقات هستم؛ چراکه وطن دوم من است. صندلی‌ام را پیدا می‌کنم و در ضلع شرقی استادیوم می‌نشینم. گروهی از هواداران ایرانی چند ردیف بالاتر از من نشسته‌اند و با صدای یا علی مدد تیم ملی را تشویق می‌کنند. کناردستی‌ام مردی میانسال و اهل سوریه است، می‌پرسم به نظرت چه تیمی برنده این بازی است، می‌گوید حتما فلسطین برنده است.
بازی شروع می‌شود و هواداران هر تیم، تیم خودشان را تشویق می‌کنند. در میان هواداران ایرانی کسانی که چفیه فلسطینی یا پرچم فلسطین را حمل می‌کنند کم نیستند. ایران که گل می‌زند، از بعضی از هواداران شعار «مرگ بر اسرائیل» شنیده می‌شود. هواداران فلسطین شعار می‌دهند: «بالروح، بالدم، نفدیک یا فلسطین» و هواداران ایرانی همراهی می‌کنند. فلسطین که گل می‌زند، انبوه جمعیت هوادار فلسطین شادی می‌کنند. هواداران ایرانی هم به نشان همراهی پرچم ایران و چفیه‌هایشان را در دست تکان می‌دهند.
سوت پایان دمیده می‌شود، بازی به نفع ایران تمام شده. نتیجه اصلا دور از ذهن نبوده است. طرفداران تیم فلسطین از بازی تیم‌شان و تک‌گل‌شان راضی هستند. هواداران غیرفلسطینی که برای تشویق تیم فلسطین آمده بودند از ابراز حمایت‌شان و پوشش این حمایت در رسانه‌های جهان راضی بودند. آنها اصلا نیامده بودند که یک پیروزی پرگل برای فلسطین را جشن بگیرند، آمده بودند ۱۰۰ روز بایکوت خبری را بشکنند و نشان دهند فلسطین تنها نیست. پس از پایان بازی، جمعیت بدون درگیری، بدون رفتار غیرورزشی و در آرامش کامل ورزشگاه را ترک کردند. هیچ کری‌خوانی و رفتار تحقیرآمیزی از سمت هواداران ایران مشاهده نشد. به مترو که رسیدیم، هواداران ایران گروه گروه شعار مرگ بر اسرائیل و free palestine سر دادند و هواداران فلسطینی تشویق‌شان کردند.
مسابقه تمام شد. برای من اما همه بازی دیشب در یک ملاقات کوتاه خلاصه می‌شود. دخترک نوجوانی، گردنبندی با پلاک نقشه فلسطین به گردن داشت، چفیه فلسطینی روی دوشش بود و و پرچم ایران را در دست تکان می‌داد. با لهجه غریبی فارسی حرف می‌زد و می‌گفت که از مادری ایرانی و پدری فلسطینی-اردنی متولد شده است. می‌گفت همیشه نیمی از قلبش برای ایران و نیمی از قلبش برای فلسطین می‌تپد و آرزو دارد که زادگاه پدرش را روزی آزاد ببیند.

منبع:فرهیختگان

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۶ دی ۱۴۰۲ / ۱۱:۱۸
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1402102618558
  • خبرنگار :