/آنچه از هفت اکتبر گذشت/

۱۰۰ روز طوفانی در خاورمیانه

در شرایطی که وقوع اتفاقاتی مانند توافق ایران و عربستان، عادی‌سازی روابط ترکیه و عربستان، توقف جنگ در یمن، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و هم‌چنین افزایش تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط ایران و مصر نوید پایان تنش‌ها در خاورمیانه و فرارسیدن دوران صلح و ثبات در منطقه را می‌داد، ۱۰۰ روز گذشته آن چنان طوفانی در خاورمیانه درگرفت که تمام این خوش‌بینی‌ها را نقش بر آب کرد.

۷ اکتبر (۱۵ مهرماه) حمله حماس به مواضع اسرائیل تبدیل به تیتر اول اخبار تمام رسانه‌های جهان شد. پس از چندین مرتبه یورش‌ رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی و در شرایطی که در میان امواج عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، مسئله فلسطین در حال به فراموشی سپرده شدن بود، نیروهای حماس در طی یک عملیات نظامی، به صورت همزمان با پرتاب بیش از پنج هزار موشک به بیش از ۵۰ پایگاه نظامی اسرائیلی حمله کردند؛ عملیاتی که توسط نیروهای مقاومت "طوفان‌الاقصی" و ازسمت اسرائیل شنبه سیاه نام گرفت.

ماه‌ها اعتراض مردم اسرائیل به لایحه اصلاحات قضایی و درگیری دولت نتانیاهو با مسائل داخلی از یک سو و قرارگیری در اعیاد سال نوی عبری از سوی دیگر، باعث غافلگیری رژیم صهیونیستی از حمله هفتم اکتبر شد که البته این موضوع مسبوق به سابقه است و در سال ۱۹۷۳ نیز مصر و سوریه در چنین ایامی به شکلی غافلگیرکننده به اسرائیل حمله کردند.

ایران از همان نخستین ساعات آغاز طوفان‌الاقصی اعلام کرد که این عملیات صرفا توسط حماس انجام شده و جمهوری اسلامی هیچ نقشی در اجرای آن نداشته است. آمریکا نیز که از مدت‌ها قبل سیاست کاهش حضور در خاورمیانه را در پیش گرفته بود و ابدا آمادگی شرکت در یک درگیری منطقه‌ای جدید را نداشت، بارها عدم مداخله ایران در طوفان‌الاقصی را تایید کرد؛ موضوعی که در آن ایام حتی توسط ارتش اسرائیل نیز اعلام شد.

رژیم صهیونیستی در پاسخ به حمله حماس، از هیچ جنایتی علیه غیرنظامیان غزه فروگذاری نکرد. قطع آب، برق و سوخت ساکنین نوار غزه و استفاده از بمب‌های فسفری که بر اساس توافق ژنو در سال ۱۹۸۰ جزو سلاح‌های ممنوعه محسوب می‌شود، از جمله جنایاتی است که اسرائیل نسبت به ۲.۲ میلیون ساکن غزه انجام داد و باعث شد طی یک هفته از آغاز جنگ غزه، حدود دو هزار تن از مردم این باریکه که اکثر آنان را غیرنظامیان تشکیل می‌دادند، به شهادت برسند.

اهدافی که در طی ۱۰۰ روز محقق نشد

نابودی حماس، آزادسازی صهیونیست‌های در گروگان حماس و همچنین تشکیل سازوکاری جدید برای اداره غزه به گونه‌ای که هیچ خطری از ناحیه این باریکه متوجه اسرائیل نباشد، سه هدف مهمی بود که در تمام این ۱۰۰ روز رژیم صهیونیستی بر آن‌ها تاکید می‌کرد. در حالیکه عمده کشورهای جهان و حتی آمریکا بر اساس قطعنامه‌های سازمان ملل بر لزوم تشکیل دولت مستقل فلسطینی و سپردن اداره غزه به دست تشکیلات خودگردان فلسطین اصرار دارند، دولت راست‌گرای افراطی نتانیاهو هر گونه تلاشی برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد می‌کند، تا جایی که چندی پیش نتانیاهو در گفت‌وگو با خبرنگاران عنوان کرد از اینکه در تمام دوره‌های نخست‌وزیری خود مانع تشکیل کشور فلسطینی شده، احساس افتخار می‌کند.

هم‌چنین یکی از دیگر اهدافی که اسرائیل از ادامه جنگ در غزه دنبال می‌کند، اخراج مردم این باریکه از سرزمین‌شان است. اگرچه نتانیاهو عمدتا از این طرح تحت عنوان "کوچ داوطلبانه و تشویقی" یاد می‌کند، اما مواضع او مبنی بر عدم اجازه به مردم غزه برای بازگشت به شمال این منطقه و همچنین اظهارات وزرای امنیت داخلی و دارایی رژیم مبنی بر لزوم بازگشت شهرک‌نشینان صهیونیست به غزه نشان می‌دهد که در این خصوص تشویقی در کار نیست و راهبرد اسرائیل "اخراج اجباری" مردم غزه از سرزمینشان است. با توجه به مخالفت سخت کشورها و مجامع بین‌الملل با این طرح، به نظر می‌رسد اسرائیل موفق به کوچاندن فلسطینیان از غزه نخواهد شد، کما اینکه تا کنون تعدادی از اعضای دولت اسرائیل اعلام کرده‌اند مذاکراتی با کشورهایی از جمله مصر و کنگو برای پذیرش مردم غزه داشته‌اند، اما این اظهارات هر بار با مخالفت قطعی مقامات این کشورها روبرو شده است. به عبارت دیگر هیچ کشوری حاضر به پذیرش مهاجرین غزه نیست.

نهایتا حدود ۱۱ روز پیش و در آستانه سفر بلینکن به منطقه، یوآف گالانت، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی با هدف متقاعد کردن آمریکا و همراه‌سازی این کشور با طرح‌های اسرائیل برای اداره غزه پس از جنگ، اقدام به ارائه طرحی جدید موسوم به "روز پس از جنگ" کرد. بر اساس این طرح، پس از نابودی حماس اداره امور غیرنظامی غزه به دست برخی از گروه‌های فلسطینی سپرده می‌شود، اما کنترل نظامی و امنیتی این باریکه همچنان در دست اسرائیل خواهد بود، ضمن اینکه اداره امور غیرنظامی توسط فلسطینیان نیز با نظارت دولت اسرائیل انجام می‌شود. طبق این طرح قرار نیست هیچ کدام از شهرک‌نشینان صهیونیستی به غزه بازگردند و همچنین گروهی چندملیتی متشکل از آمریکا، کشورهای اروپا و تعدادی از دولت‌های میانه‌روی عرب نیز با نظارت اسرائیل، مسئولیت بازسازی غزه را برعهده می‌گیرند. با توجه به اینکه در این طرح نامی از گروه‌های سرشناس فلسطینی مانند تشکیلات خودگردان و جنبش فتح آورده نشده است، عمده تحلیلگران بر این باورند احتمالا منظور گالانت سپردن اداره امور غیرنظامی غزه به دست برخی از گروه‌ها و احزاب ضعیف فلسطینی است.

گالانت، وزیر دفاع اسرائیل

این طرح اما علاوه بر مخالفت حماس، با واکنش تند برخی از اعضای افراطی کابینه نتانیاهو نیز مواجه شد. از جمله وزیر دارایی رژیم مدعی شد اجرای چنین طرح‌هایی شورش مجدد فلسطینیان علیه اسرائیل را در پی خواهد شد. اختلاف نظر در بین اعضای کابینه نتانیاهو بر سر این طرح به قدری زیاد است که جلسه ۱۱ روز پیش کابینه که برای بررسی طرح پیشنهادی گالانت برگزار شد، با جنجال زیاد و به دلیل اختلاف نظرات بین اعضای کابینه بدون نتیجه پایان یافت.

یک جرقه تا فراگیر شدن آتش

اما اداره غزه تنها مسئله مناقشه‌برانگیز این جنگ نیست. اکنون تنش‌ها در خاورمیانه در وضعیتی قرار دارد که هر اقدام کوچکی از سمت هر کدام از بازیگران می‌تواند آتش فعلی منطقه را به مراتب شعله‌ورتر کند. اگرچه طوفان‌الاقصی در غزه و بخشی از اراضی اشغالی آغاز شد، اما در همین محدوده باقی نماند. تنها یک روز پس از آغاز جنگ غزه، درگیری‌ها بین لبنان و اسرائیل نیز با یک سیر صعودی آغاز شد و سپس با شدت کمتری به سوریه و عراق هم تسری یافت. اکنون نتانیاهو از یک سو به شدت درگیر مشکلات داخلی است و از سوی دیگر زیر بار شدید انتقادات مجامع بین‌الملل و فشار افکار عمومی قرار دارد. در چنین شرایطی گسترده شدن جبهه‌های نبرد و خصوصا باز شدن پای ایران و آمریکا به جنگ مستقیم، بهترین اتفاق ممکن برای نتانیاهوست، به ویژه که رویارویی ایران و آمریکا در میدان نبرد، از مدت‌ها پیش یکی از بزرگترین آرزوهای جناح تندرو و جنگ‌طلب صهیونیستی بوده است.

افزایش درگیری‌ها در جنوب لبنان، حملات موشکی به فرودگاه‌های سوریه، ترور سید رضی موسوی (فرمانده ارشد سپاه قدس در سوریه) و ترور صالح العاروری (نایب رئیس دفتر سیاسی حماس) در لبنان از جمله تلاش‌های اسرائیل برای گشودن میدان‌های جدید و خصوصا تحریک ایران و سایر بخش‌های مقاومت به واکنش شدید و حضور مستقیم در جنگ است؛ تلاش‌هایی که تا کنون چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. از سوی دیگر عملیات دریایی نیروهای مقاومت یمن (انصارالله) علیه کشتی‌های تجاری مرتبط با اسرائیل در دریای سرخ و سپس واکنش و حمله متقابل آمریکا و انگلیس در سه روز گذشته به یمن نیز یکی از دیگر مواردی است که به طور بالقوه می‌تواند میدان جنگ دیگری را در خاورمیانه ایجاد کند.  

نتانیاهو در سراشیبی تند سقوط

این اتفاقات در خاورمیانه و فلسطین در حالی رخ می‌دهد که در داخل کابینه نتانیاهو نیز وضعیت طوفانی است. نتانیاهو که حدود یک سال پیش پس از کش‌وقوس‌ها و اختلافات فراوان بالاخره توانست کابینه‌ای شکننده را تشکیل دهد و تقریبا در تمام این مدت با تظاهرات پی‌درپی مردم اسرائیل و اعتراضات شدید جناح اپوزیسیون به دلیل لایحه اصلاحات قضایی مواجه بود، اکنون ۱۰۰ روزی است که تحت فشارهایی مضاعف قرار دارد. حمله حماس برای رژیمی که همواره ادعا می‌کرد از قوی‌ترین ارتش‌های جهان است و پیشرفته‌ترین سیستم اطلاعاتی را دارد، یک رسوایی بزرگ بود و این موضوع علاوه بر اینکه یک افتضاح پرستیژی بزرگ برای اسرائیل و شخص نتانیاهو به همراه داشت، باعث افزایش فشارها از سمت جناح اپوزیسیون بر بی‌بی شد. همچنین عدم توفیق در رسیدن به اهداف اعلامی و فرسایشی شدن جنگ غزه از دیگر دلایلی است که باعث شده نه‌تنها سران اپوزیسیون که حتی برخی از هم‌حزبی‌های نتانیاهو نیز خواستار برکناری وی از منصب نخست‌وزیری و استعفای اعضای کابینه‌اش شوند.  

به علاوه در این مدت اعتراضات مردمی در اسرائیل نیز بیش از پیش شدت گرفته است. جنگ غزه باعث کشته شدن بیش از ۱۲۰۰ صهیونیست و همچنین به گروگان گرفته شدن ۲۵۳ اسرائیلی توسط حماس شد که از این تعداد ۱۲۱ نفر آزاد ۳۳ نفر کشته شدند و مابقی در بند اند. خانواده اسرا و کشته‌شدگان اسرائیل با برپایی راهپیمایی‌های تقریبا هرروزه خواستار امضای توافق تبادل اسرا و سپس برکناری دولت نتانیاهو اند. در جدیدترین این اعتراضات که دو شب گذشته با شعار «انتخابات باید اکنون برگزار شود» برپا شد، بنی گانتس از رهبران اپوزیسیون اسرائیل نیز حضور داشت.

این اتفاقات در حالی علیه نتانیاهو رقم می‌خورد که او حتی در دولت آمریکا نیز پشتوانه محکمی ندارد. رفتارهای غیردموکراتیک نتانیاهو در قبال لایحه اصلاحات قضایی و همچنین افزایش تعداد شهرک‌های صهیونیست‌نشین در کرانه باختری، باعث بروز سردی شدید در روابط نتانیاهو و بایدن شده بود، تا جایی که حدود ۹ ماه از آغاز دولت نتانیاهو گذشت تا رئیس‌جمهور آمریکا حاضر شد نخستین دیدار را با وی داشته باشد. اگرچه طوفان‌الاقصی و افزایش حمایت‌های آمریکا از رژیم صهیونیستی باعث شد تا در ظاهر روابط تل‌آویو-واشنگتن بهبود یابد، اما اختلافات بنیادین میان بایدن و نتانیاهو همچنان باقی ماند.

توقف حمله به غیرنظامیان و ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه، عدم گسترش جنگ به دیگر نقاط منطقه و همچنین سپردن ادره غزه پس از جنگ به تشکیلات خودگردان و سپس فراهم آوردن مقدمات اجرای طرح دوکشوری از مهمترین موضوعات مورد تاکید بایدن است، در حالیکه نتانیاهو در برابر تمام این موارد به شدت مقاومت می‌کند. از همین رو بعید نیست بایدن برای حفظ اسرائیل که مهمترین شریک آمریکا محسوب می‌شود، از نتانیاهو عبور کرده و هم‌گام با اپوزیسیون رژیم صهیونیستی و بخش زیادی از مردم اسرائیل، مقدمات برکناری نتانیاهو را فراهم کند.

۱۰۰ روز از آغاز جنگ در غزه می‌گذرد و در طی این مدت به غیر از یک هفته آتش‌بس موقت، بمباران و کشتار مردم بی‌دفاع تبدیل به داستان هرروزه این باریکه ۳۶۵ کیلومترمربعی شده است. آمار شهدای فلسطینی از ۲۴ هزار تن فراتر رفته و حدود ۲ میلیون نفر از مردم غزه بی‌خانمان و آواره شده‌اند. سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری اما همچنان صرفا در قامت یک ناظر نقش‌آفرینی می‌کنند و هیچ گامی عملیاتی و جدی برای پایان دادن به این کارزار خونین برنمی‌دارند.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۵ دی ۱۴۰۲ / ۱۲:۰۳
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402102517809
  • خبرنگار : 50405