به گزارش ایسنا، حنیف غفاری در یادداشتی در جام جم نوشت: جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید با ادعای اینکه آتشبس اکنون به نفع حماس خواهد بود، گفت: به همین دلیل دولت آمریکا مخالف توقف جنگ غزه است.آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز پس ازسفر به تلآویو و رایزنی با مقامات رژیم اشغالگر، مدعی شد بهجای آتشبس و توقف جنگ، باید اقدامی صورت داد که غیرنظامیان در غزه کمتر آسیب ببینند!
این مواضع وقیحانه در حالی بیان میشود که تاکنون نزدیک به ۲۵هزار فلسطینی در بمباران غزه، خان یونس و مناطق دیگر به شهادت رسیدهاند و حملات صهیونیستها حتی برای یک لحظه قطع نمیشود.رمزگشایی از مخالفت مقامات آمریکایی و صهیونیستی با آتشبس، چندان پیچیده و دشوار به نظر نمیرسد. تلآویو به هیچیک از سه هدف اعلامی اولیه یعنی آزادی اسرا، نابودی حماس و اشغال غزه نرسیده و شواهد شکست میدانی آن در شمال و جنوب غزه روز به روز نمایانتر میشود.جان کربی و بلینکن نتوانستهاند این حقیقت را پنهان کنند که اگر جنگ در همین نقطه پایان یابد، قطعا حماس پیروز میدان نبرد خواهد بود اما سؤال این است که آیا ادامه جنگ میتواند چنین معادلهای را به سود تلآویو و واشنگتن تغییر دهد؟ پاسخ این سؤال منفی است! ابعاد فرامتنی و میدانی نبرد غزه بهگونهای ترسیم شده که در آن، زمان صرفا تبدیل به کاتالیزور و عاملی تسریعکننده به سود منافع جبهه مقاومت خواهد بود.
به عبارت بهتر، فرسایشی شدن نبرد و خرید زمان توسط نتانیاهو و بایدن برای ادامه جنگ، قطعا منتج به تحقق هیچیک از اهداف سهگانه مشترک واشنگتن و تلآویو نخواهد شد و صرفا هزینه و دامنه شکست این دو در تقابل با مقاومت فلسطین را افزایش خواهد داد. در ابعاد فرامتنی ماجرا نیز دقیقا همین قاعده صادق است. مخالفت افکار عمومی منطقه و جهان با موجودیت و توحش رژیم اشغالگر صهیونیستی، تشدید مخالفت افکار عمومی فلسطین و کشورهای مسلمان با راهکار دو دولتی و تشدید بحرانهای داخلی در اراضی اشغالی ازجمله تبعات جنگ غزه بوده که ابعاد آن نسبت به روزهای ابتدایی جنگ نیز گستردهتر شده است.
درچنین معادلهای اصرار آمریکا بر ادامه جنگ غزه، از یک سو نشاندهنده دستان خالی صهیونیستها تاکنون (۱۰۰روزگی جنگ غزه ) و از سوی دیگر، بیانگر حمایت مطلق واشنگتن از تلآویو در روند ظلم و نسلکشی در نوار غزه است.
مقامات ارشد دولت بایدن طی روزهای اخیر بارها تلاش کردهاند میان رئیسجمهور آمریکا و نخست وزیر رژیم اشغالگر صهیونیستی در قبال جنگ غزه تفکیک و تمایز قائل شوند اما مواضع اخیر بلینکن و کربی نشان میدهد حتی در ابعاد تاکتیکی جنگ غزه نیز هر دو بازیگر، کاملا همسان و در همپوشانی مطلق با یکدیگر عمل میکنند. ارائه نشانیهای نادرست، گمراهکننده و تحریف وقایع میدانی و تحلیلی جنگ غزه به یک دستورالعمل سیاسی و رسانهای در غرب تبدیل شده اما به نظر میرسد تاریخ مصرف این بازی نخنمای غربی ــ صهیونیستی به پایان رسیده است.
از سوی دیگر، ورود هوشمندانه و قاطعانه مقاومت یمن در جنگ غزه بیش از پیش بر شدت استیصال و سردرگمی منطقهای واشنگتن و متحدانش افزوده است. انصارالله به عنوان یکی از ارکان منظومه مقاومت قواعد بازدارندگی و اقدام در برابر دشمنان را به خوبی آموخته و در این معادله نیز راهبردها، تاکتیکها و محاسبات منطقهای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس را هدف قرار داده است. پیوستگی نوار غزه و دریای سرخ در این آوردگاه قابلتوجه است.بدیهی است که آیندهپژوهی جنگ غزه و متعلقات آن برمبنای تحقق اهداف کلان و حتی میانمدت و کوتاهمدت دشمنان امنیت منطقه، ترسیم نخواهد شد.
انتهای پیام