به بهانۀ انتشار کتاب «کمال‌الملک»؛

«کمال‌الملک» و تجدد در نظرگاه علی حاتمی

کتاب «کمال‌الملک» نوشتۀ پژمان نظرزاده آبکنار است که در دنبالۀ مجموعه‌ای موسوم به «یک فیلم، یک جهان» و به‌ کوشش نشر «خوب» منتشر شد.

پژمان نظرزاده آبکنار، نویسندۀ این کتاب، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: همان‌طور که از عنوان این اثر آشکار است کتاب با نگاهی به فیلم«کمال‌الملک» ساختۀ در این سال‌ها مهجورماندۀ حاتمی تألیف شده است. این متن تلاش می‌کند نسبت سینمای او با دو مؤلفۀ تجدد (مدرنیته) و تاریخ را مورد بررسی قرار دهد. «کمال‌الملک» فیلمی از حاتمی در آغاز دهۀ ۶۰ خورشیدی است؛ و با محوریت شخصیت محمد غفاری (کمال‌الملک) نقاش رسمی دربار ناصری در عهد قاجار ساخته شده است. این فیلم پس از «حاجی‌ واشنگتن» دومین اثر حاتمی در سال‌های پس از انقلاب محسوب می‌شود.حاتمی پس از آن یک سریال تلویزیونی و چند فیلم سینمایی ساخت که آخرین آن‌ها یعنی «جهان‌پهلوان تختی» با مرگ نابه‌هنگام او در میانۀ دهۀ‌ هفتاد ناتمام ماند.

تاریخ‌نگاری با مختصات متفاوت از دیگران

نگارندۀ کتاب «کمال‌الملک» ادامه داد: کمال‌الملک، هنرمند کاشانی عمری طولانی داشت و در دوران چهار پادشاه قاجار و یک پادشاه پهلوی در جهان زیست. فیلم حاتمی در واقع نگاه او به مقاطعی از زندگی این شخصیت مهم و تأثیرگذار هنر معاصر ایران است. این کتاب که تقریباً در صدصفحه نوشته شده را می‌توان در سنت جستارنویسی و در اینجا جستار سینمایی دسته‌بندی کرد. کتاب پیشِ رو قبل از اینکه نقد روشمند یک اثر سینمایی باشد، در واقع تأملی در نظرگاه و جهت‌گیرهای تاریخیِ این کارگردان و نسبت او با مفهوم تجدد است.

این پژوهشگر دربارۀ جایگاه تاریخ در آثار حاتمی نیز به اختصار چنین توضیح داد: حاتمی در زمرۀ فیلم‌سازانی بود که همواره با تاریخ مسئله داشت و به آن می‌پرداخت. حتی می‌توان با احتیاط گفت در روایت‌های تاریخی‌اش سمپات پنهان جریان‌های فکری و سیاسی معاصر هم بود و به‌واقع از قاب دوربین‌اش، سوژه‌هایی از تاریخ را که می‌پسندید احضار می‌کرد و به تماشاگر ارائه می‌داد. این تاریخ البته نزد حاتمی فراتر از عصر قاجار و اوایل پهلوی نبود و به طور مثال مانند بهرام بیضایی تاریخ را در گستره‌ای تا قبل از اسلام در آثارش امتداد نمی‌داد.

وی اضافه کرد: آثار حاتمی را تقریباً می‌توان در سه بخش کلی دسته‌بندی کرد. در دستۀ اول، آثاری مانند «طوقی»، «سوته‌دلان» و «مادر» جای می‌گیرند که به سوژه‌ها و روایت‌هایی در جهان معاصرِ کارگردان اشاره دارند. در بخش دوم، آثاری مانند «حسن کچل» و «بابا شمل» را می‌توان نام برد که با نگاهی به روایت‌های فولکلور  ایرانی و با ضرب و آواز ساخته شده‌اند. و در بخش سومِ دسته‌بندی فیلم‌های حاتمی، می‌توان به آثاری اشاره کرد که با الهام از یک شخصیت و یا واقعۀ تاریخی به روایت سینمایی تبدیل شده‌اند. در این دسته(سوم)، که همواره مورد مناقشه و بحث اهالی سینما و کارشناسان تاریخ بوده است، می‌توان به آثاری مانند «ستارخان»، «حاجی‌واشنگتن»،‌ «کمال‌الملک» و سریال‌های «سلطان صاحبقران» و «هزاردستان» اشاره کرد.

این منتقد سینما با نگاهی به فیلم‌های تاریخی حاتمی بیان کرد: حاتمی، چه قبل و چه بعد از انقلاب، در رابطه با نگاه غیرمتعارفش به تاریخ و وفادارنبودن به واقعیت‌ها و همچنین عدم پایبندی به روشمندیِ مواجهه با سوژه‌های تاریخی، همواره با لبۀ تند انتقاد روبه‌رو می‌شد.حتی در زمان اکران فیلم «ستارخان» در سال‌های پیش از انقلاب، حواشی فراوانی برای او ایجاد شد و کار به اعتراض نمایندگان مناطق آذری‌زبان در مجلس شورای ملی کشید. دربارۀ این حواشی در کتاب «علی حاتمی» به قلم عباس بهارلو به‌طور مفصل شرح داده شده است.  

نظرزاده که آثار سینمامحور دیگری چون «سینما به روایت اصفهان» را در کارنامه‌اش دارد، بیان کرد: حاتمی تاریخ را آن‌گونه که دوست داشت و نه آن‌گونه که اتفاق افتاده بود روایت می‌کرد. او در مصاحبه‌های مختلفش همواره به این اِعمال سلیقۀ شخصی‌ در ساختن تاریخ، درون آثار سینمایی خود اشاره می‌کرد؛ مصاحبه‌هایی که گاهی‌اوقات در پاسخ به همان حاشیه‌هایی بود که در رابطه با آثارش در فضای رسانه‌ای کشور ایجاد می‌شد. به روایتی دیگر، حاتمی هرگز این الزام را در آثار خود نمی‌دید که تاریخ را منطبق با آنچه رخ داده نمایش دهد؛ زیرا رسانۀ سینما در ذهن او موظف به بازنمایی وفادارانۀ تاریخ نبود. او معتقد بود که این وظیفۀ تاریخ‌نگاران است که وقایع را عین‌به‌عین نقل کنند و همین استدلال بود که همواره سوءتفاهماتی را در اطراف کارهای تاریخی‌اش ایجاد می‌کرد.

حاتمی و مسئلۀ تجدد

وی در ادامه با تأکید بر اینکه بحث کتاب صرفاً تاریخ نیست و مسئله تجدد مشخصۀ اصلی سنجیدن حاتمی در این پژوهش است، گفت: در این کتاب بحث عمده و بنیادینی که مطرح می‌شود، نگاه حاتمی به تجدد یا مدرنیته است که در شرح آن به آرا و دیدگاه‌ نحله‌های روشنفکری ایران از عصر مشروطه تا امروز اشاره شده است.  به اختصار اگر بخواهم یافته‌های این کتاب را شرح بدهم باید بگویم که حاتمی با آنکه یک آزادی‌خواه و انقلابی در میانۀ آثارش دیده می‌شود؛ اما هرگز روی خوش و تمایلی به مدرنیته نشان نمی‌دهد و در آشکار و پنهان آن را نقد و انکار می‌کند.

این پژوهشگر حوزۀ هنر خاطرنشان کرد: بی‌علاقگی حاتمی به مدرنیته در اثر «کمال‌الملک» نیز بازتاب یافته است. همان‌طور که برای مثال حمید کشمیرشکن در کتاب «کنکاشی در هنر معاصر ایران» آورده، کمال‌الملک در تاریخ هنر ایران یکی از پرچمداران عبور از شیوه‌های سنتی تصویرگری به شمار می‌آید. بدون تردید، او کسی بود که در بخش‌هایی از هنر ایران تحول ایجاد کرد. کمال‌الملک کوشید با شیوه‌های نوینی که در نقاشی در پیش گرفته بود، برخی از باورها و سنت‌های رایج در بین اهالی هنر را تغییر دهد. البته این نقاش برجسته از سفرهای خود به فرنگ، هنر پیشروی غربی را به ارمغان نیاورد و علاقه‌اش به نقاشی‌های «تیسین»، «رافائل» و «رامبرانت» در آثاری که پس از سفر فرنگ برجا گذاشت مشهود و آشکار بود؛ با این‌حال تأثیرات شگرفی بر هنر ایران با تأسیس «مدرسۀ صنایع مستظرفه» باقی نهاد. تأثیر او بر نوگرایی در هنر دوران قاجار چنان است که کشمیرشکن اشاره می‌کند؛ کمال‎‌الملک باعث کنار گذاشته شدن رویه‌های سنتی مانند تصویرگری نُسخ خطی، نقاشی لاکی و گل‌ومرغ‌سازی در دربار قاجار شد. با این حال این بخش مهم از دستاوردهای کمال‌الملک از فیلم حاتمی یکسره حذف شده است و او بیشتر از این شخصیت تاریخی، فردی عارف‌مسلک و گوشه‌گیر ساخته  که کاری با جهان مدرن و اثرات آن ندارد.

نظرزاده در خصوص اهمیت نگارش آثار انتقادی، مانند کتاب کنونی، توضیح داد: ما نیاز داریم همواره به بازخوانی گذشتۀ خود بپردازیم. در فضای فرهنگی و به‌طور خاص نقد ما، تعارف و ملاحظاتی در رابطه با گذشته  همواره وجود دارد که امکان نقد روشمند و مستدل را از منتقد سلب می‌کند. به نظرم با عبور از تعارفات مرسوم باید به شکل جدی هنر ایران در چند دهۀ گذشته و پرچم‌داران و تأثیرگذاران بر آن مورد بررسی قرار بگیرند. نگاه انتقادی و استدلالی موجب می‌شود که متوجه شویم از گذشته تا به امروز در کجا ایستاده‌ایم و به کدام سمت در حرکت هستیم و آیا اصلاً حرکتی وجود دارد یا خیر؟

بُریدن بند عاطفه در مواجهۀ نقادانه با پدیده‌ها

این منتقد سینمایی افزود: آثار علی حاتمی، در میان نسل‌های قبل‌تر، تأثیرات عاطفی فراوانی ایجاد می‌کرد. تأثیراتی که با کمک موسیقی، طراحی صحنه و لباس، میزانسن و دیالوگ در مخاطب ایجاد می‌شد. حاتمی به واقع شارح سنت ایرانی در سینما بود و برای بسیاری از علاقه‌مندان این رسانه، فارغ از مواجهه‌ای که با تاریخ یا تجدد داشت، جایگاهی نمادین یافته است.

این پژوهشگر شهرمان در ادامۀ صحبت خود ضمن اشاره به فیلم «دلشدگان» از ساخته‌های حاتمی گفت: به‌طور مثال نگاه کنید به «دلشدگان» اثر درخشان حاتمی در دهۀ هفتاد که با صدای مرحوم شجریان و موسیقی علیزاده، شرح آشفته‌حالی گروهی از اهالی هنر در دورۀ قاجار است که برای ضبط موسیقی به خارج از کشور می‌روند و درگیر حوادثی می‌شوند. فیلم برای یک ایرانی مطلع و علاقه‌مند به فرهنگ و هنر اثری احساسی محسوب می‌شود، اما در مواجهه‌ای استدلالی و نقادانه، باید به تاریخِ غیرواقعی حاتمی در فیلم نیز پرداخت. اینجا جایی است که نقد آغاز می‌شود و  دریافت‌های عاطفی جای خود را به عمل نقادانه می‌دهد. به شکل اختصار باید بگویم با همین روش، یعنی کنار گذاشتن وجه احساسی آثار حاتمی، به پژوهشی کوتاه در جهت‌گیری او با تاریخ و تجددگرایی پرداختم.

نظرزادۀ آبکنار دربارۀ مخاطبان جدیدترین اثرش نیز چنین خاطرنشان کرد: کتاب «کمال‌الملک» در اصل قسمتی از مجموعه‌ای بزرگ‎‌تر موسوم به «یک فیلم، یک جهان» است که به‌کوشش نشر خوب به بازار کتاب آمده است. این مجموعه که اکثر آن‌ها ترجمه‌ است، در واقع تک‌نگاری‌هایی  بر  آثار سینمایی شاخص دنیاست. به‌طورکلی، می‌توان دوستداران جدی و حرفه‌ای‌تر سینما و دانشجویان و پژوهشگران این رشته را مخاطب اصلی این کتاب دانست.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۸ دی ۱۴۰۲ / ۰۷:۵۸
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1402101812530
  • خبرنگار : 50666