ایسنا در گفتگو با یک کارشناس بررسی می‌کند

روابط ایران و مصر در چارچوب نظم نوین جهانی

در چند روز اخیر پس از اینکه ابراهیم رئیسی در یک تماس تلفنی کم‌سابقه انتخاب مجدد عبدالفتاح السیسی به عنوان رئیس‌جمهور مصر را تبریک گفت، صحبت‌هایی در مورد قریب‌الوقوع بودن عادی‌سازی روابط ایران و مصر مطرح شد.

ظاهرا در این تماس دو رئیس‌جمهور توافق کرده‌اند که برای حل و فصل نهایی مسائل بین دو کشور گام‌های ملموس بردارند، کما اینکه یکی از اعضای شورای امور خارجی مصر نیز اعلام کرده است احتمالا تبادل سفرای بین دو کشور بعد از مراسم تحلیف السیسی انجام شود. روز گذشته نیز وزیر فرهنگ و ارشاد از اعزام نخستین رایزن فرهنگی ایران به مصر خبر داد. 

البته این نخستین باری نیست که روسای جمهور ایران و مصر مستقیما با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند؛ حدود دو ماه پیش نیز در حاشیه نشست مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض عربستان که برای چاره‌اندیشی در مورد بحران غزه برگزار شده بود، رئیسی و السیسی با یکدیگر دیدار و هر دو بر اراده قطعی کشورهای خود برای عادی‌سازی روابط با یکدیگر تاکید کردند.

با وجود اظهارات مکرر دو طرف مبنی بر لزوم برقراری رابطه رسمی بین ایران و مصر و تلاش میانجی‌گرانی نظیر عمان برای تسهیل این روند، دو طرف اما اختلاف نظراتی جدی در برخی از حوزه‌ها دارند که از جمله مهمترین آن‌ها می‌توان به مسئله فلسطین و اسرائیل اشاره کرد؛ موضوعی که ۴۵ سال پیش باعث قطع روابط بین دو کشور شد. در حالیکه جمهوری اسلامی هر گونه ارتباط با رژیم صهیونیستی را محکوم و بر لزوم حمایت همه‌جانبه از فلسطین و تلاش برای نابودی اسرائیل تاکید می‌کند، مصر به عنوان نخستین کشور عربی که ۴۵ سال پیش اسرائیل را به رسمیت شناخت، روابط مثبتی با این رژیم دارد و حتی در جریان جنگ اخیر غزه نیز در برخی از مواقع به نفع اسرائیل اقدام کرده است.

حال سوال اساسی این است که آیا چنین اختلاف نظر بنیادین، می‌تواند روند عادی‌سازی روابط ایران و مصر را با چالش مواجه کند یا دو طرف بیش از هر چیز به منافع ملی خود اندیشیده و گفت‌وگو در مورد مسائل اختلافی را به پس از عادی‌سازی رسمی روابط موکول می‌کنند؟

حسین ابراهیم‌نیا، تحلیلگر مسائل آفریقا در گفت‌وگو با ایسنا در این خصوص اظهار کرد: در نتیجه پیشرفت روابط ایران و عربستان سعودی در سال گذشته، بحث برقراری روابط ایران و مصر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و سلسله زنجیره رویدادها از جمله سفر هیثم بن طارق سلطان عمان به ایران، آزاد شدن سفر توریستی ایرانیان به شرم‌الشیخ مصر و اکنون پیام تبریک رئیس‌جمهور ایران به السیسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری مصر، باعث شده گمانه‌زنی‌ها در مورد جدی شدن برقراری روابط افزایش یابد.

وی ادامه داد: به تعبیر دیگر نشانه‌هایی از پیگیری جدی مذاکرات میان ایران و مصر به وجود آمده است. اکنون این مسئله مطرح می‌شود که چرا این دو کشور به دنبال ازسرگیری روابط اند؟ پاسخ به این پرسش به فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای که بر مصر و ایران خصوصا بر سیاست و اقتصاد این کشورها اثر گذاشته‌ و همچنین نیاز به نزدیکی جهت مقابله با بحران‌های امنیتی و تراژدی انسانی از شمال آفریقا تا خلیج فارس بازمی‌گردد. علاوه بر این، ابعاد اقتصادی نیز به عنوان یک عامل مکمل و تقویتی بسیار مهم در این روابط مطرح است.

این تحلیلگر مسائل آفریقا اضافه کرد: در حقیقت امروز مشخص شده که دو کشور تلاش دارند در کوتاه‌مدت از اختلافات گذشته خود چشم‌پوشی کرده و پیش‌شرط‌ها را در فرآیند عادی‌سازی روابط کنار بگذارند. این کوشش به منظور تعیین زمینه‌های مشترک برای همکاری، گسترش و تعمیق ارتباط به شکل محتاطانه و گام به گام و برقراری روابط دیپلماتیک به منظور بهره‌برداری از فرصت‌ها و امتیازهای اولیه در زمینه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی انجام می‌شود. این اقدامات منجر به فرصت‌هایی برای هر دو کشور می‌گردد، اما نیاز به مدیریت هوشمندانه این تحولات و مواجهه با چالش‌ها و نیازهای هر دو طرف همچنان وجود دارد.

موضوعات حساسیت‌برانگیز دو طرف

ابراهیم‌نیا افزود: بنابراین آنچه که بر ضرورت پیگیری این پیام‌های پیاپی از سوی دو طرف می‌افزاید، وزن اثرگذار دو کشور ایران و مصر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به جهت حل و فصل برخی مسائل باقی‌مانده است که به طور جد، رفع مشکلات در روابط این دو کشور را طلب می‌کند، اما با توجه به اینکه شکاف رابطه دو کشور به سادگی قابل ترمیم نیست و باید نخست بر موضوعات چالش‌انگیز منطقه‌ای که برای دو کشور دارای اهمیت راهبردی هست، تاکید شود تا سرآغازی برای مذاکرات راهبردی میان دو کشور باشد؛ لذا چنانچه مذاکرات میان ایران و مصر به شکل جدی آغاز شود، به دلیل آنکه مصر سیاست خارجی خود را در یک چارچوب عربی و نه آفریقایی تعریف نموده و این به معنی آن است که همواره قاهره پارامترهای حساس کشورهای عربی منطقه را در سیاست خارجی درک نموده و مراقب روابط استراتژیک خود با این کشورها بوده است؛ بنابراین ایران مشکلاتی را در همان ابتدای احتمال از سرگیری روابط ایران و مصر خواهد داشت و آن نیز چالش های فراوان در رابطه با کشورهای حاشیه خلیج فارس و موضوع رابطه ایران و عربستان و موضوع صلح منطقه‌ای خاورمیانه است که به شکل مستقیم بر این فرآیند اثر خواهد گذاشت و ضرورت دارد که تهران سریع‌تر در این خصوص به یک جمع‌بندی نهایی برسد.

وی با بیان اینکه در کنار آن قاهره نیز بدون مشکل نیست و باید حساسیت‌های ایران را درک کند، گفت: به تعبیر دقیق‌تر تهران در مسائل خلیج فارس حساس است و قاهره در مسائل مرتبط با اسرائیل حساسیت دارد. حال باید دید این موضوعات چالش‌آفرین خصوصاً با بحران امنیتی و انسانی چند ماه اخیر در غزه که مرتبط با مسئله اسرائیل است و در کنار آن مطرح شدن مجدد ادعاهای امارات متحده عربی علیه تمامیت ارضی ایران و حمایت اعراب از آن که موضوع حساس تهران است؛ در آغاز مذاکرات در دستور کار دیپلماتیک دو کشور قرار می‌گیرد یا خیر. به تعبیری دو کشور می‌توانند حساسیت‌های یکدیگر را هوشمندانه مدیریت نمایند، اما این موضوعی پیچیده است و زمان مشخص خواهد کرد که چه رویدادی رخ می‌دهد.

دیدار رئیسی و سیسی در ریاض

این تحلیلگر مسائل آفریقا با اشاره به نیاز ایران و مصر به عادی‌سازی روابط با یکدیگر، عنوان کرد: هرچند عوامل و متغیرهای مداخله‌کننده ذکرشده بر پیچیدگی و دشواری آغاز روابط دو کشور می‌افزاید، اما در زمان کنونی دو کشور با توجه به فشار برخی مسائل منطقه‌ای نیاز به نزدیکی و عادی سازی روابط دارند تا موفق شوند برخی از بحران‌های خود را خصوصاً در حوزه امنیت و سیاست خارجی مرتفع نمایند. بنابراین اگر دو کشور در ابتدای امر با چشم‌پوشی از اختلافات در کوتاه‌مدت و کنار گذاشتن پیش‌شرط‌ها در فرآیند عادی‌سازی روابط، زمینه‌های اتفاق نظر و گسترش و تعمیق حوزه‌های همکاری مشترک را به رسمیت بشناسند و بستر برقراری روابط دیپلماتیک را مهیا نمایند، منافع، فرصت‌ها و امتیازهای اولیه سیاسی خصوصاً در مباحث امنیتی و برقراری صلح منطقه‌ای، فرهنگی و اقتصادی نصیب این دو کشور خواهد شد و این نزدیکی می‌تواند تاثیرات مثبتی بر تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و خصوصاً بر محور امنیت برجای بگذارد.

ابراهیم‌نیا ادامه داد: مثلا ایران و مصر در دو نقطه مهم ژئوپلیتیک جهان قرار دارند؛ تنگه‌ هرمز در خلیج ‌فارس و کانال‌ سوئز در دریای ‌سرخ دو گذرگاه استراتژیک جهان به شمار می‌روند. موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه خلیج ‌فارس، نزدیکی به کشورهای آسیای مرکزی و جمهوری‌های قفقاز، برخورداری از منابع عظیم نفتی و گازی، بازار گسترده برای مصر و نفوذ منطقه‌ای از مولفه‌هایی است که اهمیت ایران را برای مصر نشان می‌دهد. از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی مصر در محل پیوند دو قاره آفریقا و آسیا ضرورت این کشور برای ایران خصوصاً در حوزه نفوذ در آفریقا به عنوان قاره آینده در سیاست جهان را نشان می‌دهد.

وی اضافه کرد: با توجه به اینکه تحولات نظام بین‌الملل در دوره ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ میلادی آماده می‌شود تا با ورود به دهه ۳۰ قرن حاضر تغییرات وسیعی را آغاز کند، لذا بازیگران نظام بین‌الملل چه در سطح جهانی و چه در سطح منطقه‌ای با در پیش گرفتن کنش و واکنش‌هایی تلاش دارند این دوران را به سرانجام برسانند تا کمترین مشکلات را داشته باشند؛ به این معنی که اثرگذاری‌های مخرب و فرسایشی این تحولات بر منافع و امنیت ملی خود را کاهش داده و مدیریت نمایند. لذا به نظر می‌رسد سیگنال‌های کنونی ایران و مصر به جهت مذاکرات در همین راستا باشد. دو طرف در پی تحولات حال حاضر و آینده جهان ناچارند که با ایجاد بستری مناسب و مدیریت‌شده با ائتلاف‌سازی‌های جدید فشارهای نظام بین‌الملل را مدیریت کنند، در این میان سه عامل امنیت، اقتصاد و سیاست بر این گفت‌وگوها بیش از پیش اثر گذار خواهد بود، به عنوان نمونه در حوزه اقتصاد دو کشور با دو قاره متفاوت به دنبال بازارهای جدید هستند.

این تحلیلگر مسائل آفریقا بیان کرد: بنابراین دو کشور ایران و مصر هرچند که پیچیدگی‌های خارجی و داخلی زیادی در نزدیکی به یکدیگر دارند، اما به دلیل فشارهای سیاسی و امنیتی گوناگون، در آینده نزدیک گفت‌وگوهای جدی و راهبردی میان خود را آغاز خواهند کرد؛ هرچند ممکن است به دلیل ماهیت رقابتی تفکر تصمیم‌گیرندگان این رابطه، دامنه این مذاکرات لزوما به گرمی روابط نرسد؛ اما اکنون دو کشور به این واقع‌بینی رسیده‌اند که در بسیاری از مسائل منطقه از جمله موضوع امنیت و تروریسم، ایجاد ثبات سیاسی و بازارهای اقتصادی دارای منافع متقابل ژئوپلیتیک بوده و برای یکدیگر نقطه اتصال به منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی در منطقه هستند و افزایش چارچوب همکاری میان آنها به عنوان دو ملت با سابقه تمدنی کهن بر نقش و قدرت آنها در منطقه اثرگذار خواهد بود.

ابراهیم‌نیا افزود: لذا در جمع‌بندی نهایی می‌توان گفت که ازسرگیری جدی مذاکرات جهت برقراری روابط میان دو کشور در چهار حوزه سیاسی، اقتصادی و امنیتی و فرهنگی مورد توجه قرار دارد؛ به عنوان نمونه در حوزه سیاسی شکل جدی از تغییر نگرش میان رهبران دو کشور شکل گرفته است که بر اهمیت دیپلماسی تأکید دارند. در حوزه اقتصادی دو کشور به بازارهای جدید نیاز دارند و تأمین این نیاز را در برقراری ارتباط و ارتقاء آن ارزیابی می کنند. در حوزه امنیتی دو کشور با چالش‌هایی از جمله مسئله حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای و تروریسم روبرو هستند که حل آن را در همکاری و برقراری رابطه تعریف می‌نمایند. در حوزه مسائل فرهنگی نیز دو کشور جزو کهن‌ترین تمدن‌های بشری اند و تلاش دارند با احترام به تنوع فرهنگی یکدیگر از ظرفیت‌های آن خصوصاً برای گسترش توریسم و گردشگری بهره ببرند.

وی تاکید کرد: در نهایت هرچند این تحولات مثبت به نظر می‌رسد، اما نیاز به مدیریت هوشمندانه دو کشور برای حفظ پیشرفت‌های احتمالی در راستای بهبود روابط بسیار حائز اهمیت است. در صورت حرکت محتاطانه و گام به گام دو کشور این تحول می‌تواند در بلندمدت تأثیرات مثبتی بر تحولات منطقه‌ای خاورمیانه و شمال آفریقا و جهان داشته باشد.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۲ دی ۱۴۰۲ / ۱۳:۵۱
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402101208342
  • خبرنگار : 50405