به گزارش ایسنا، مطلبی که میخوانید گزارش ویژه رجانیوز پیرامون کنشهای رسانهای سفیر انگلیس در تهران است:
«سایمون شرکلیف» سفیر جدید انگلیس با رقص، شب یلدا را به مردم ایران تبریک گفت. این رویکرد رسانهای سفیر انگلیس در ایران در راستای یک سیاست قدیمی است؛ «سیاست آپنا». در واقع سایمون علاقه زیادی دارد تا خود را «آپنا یا خودی ایرانیها» نشان دهد. کنشهای رسانهای او از کباب درست کردن در حیاط سفارت با آهنگ مور علاقه جگرکیهای میدان قزوین تا همین تبریک شب یلدا این رویکرد را تایید میکند. بنابراین عجیب نیست که او اشرافش را بر فرهنگ ایرانی به رخ میکشد. او باید خود را ایرانیتر از ایرانیها نشان دهد. اما این سیاست چه اهدافی را دنبال میکند و چگونه به پیشبرد اهداف انگلیس کمک میکند؟
در فرهنگ مردم شبه قاره هند واژهای سانسکریت(هندی) وجود دارد به نام «آپنا» که به معنی «خودی» است؛ «خودی» که قبولش دارند و معتبر، شایسته و مهذب است.
«پرایا» دقیقا در نقطه مقابل این واژه قرار دارد و مقارن با مفاهیمی همچون غیرشایسته، غیرمعتبر و غیرخودی یا دیگری است. معیار تشخیص «اپنا» از «پرایا»، هم خون، هم خاک و هم زبان بودن است. هر فرد به میزانی که از این سه مولفه بیشتر برخوردار باشد به واژه «اپنا» نزدیکتر است.
«آپنا» همان چیزی بود که انگلیسیها از همان سالهای ابتدایی استعمارشان در شبه قاره هند آن را خوب فهمیدند. آنها فهمیدند که سایر نقاط جهان و مردمانشان نیز از این قاعده روانشناسی مستثنا نیستند. انگلیسیها در طول حضور استعماریشان در شبه قاره هند، منطقه جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا عمیقا به این مسئله باور داشتند که باید از جنس مردم همان منطقهای باشند که میخواهند آن را استعمار کنند.
درباره «سیاست آپنایی انگلستان» داستانهای زیادی نقل شده است. شخصیتهای سیاسی-تاریخی زیادی هستند که با این سیاست استعمارگری انگلستان را پیش بردهاند؛ از شتر سواری دولا دولای «لورانس» در عربستان، تا ضریح «گرترود بل» در بغداد، عصای «مستر جیکاک» و خاطرات پرطمطراق «مستر همفر» همه در این راستای این سیاست استعماری هستند.
این سیاست استعماری امروز نیز مورد استفاده انگلستان قرار میگیرد و نمونههای بسیاری برای آن وجود دارد.
در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۷، «جان کاسن» سفیر انگلیس در مصر در صفحه توییتر خود تصاویری از پخت غذای سنتی عربی و کمک به زن مصری در تهیه پنیر و کره محلی منتشر کرد.
در ۲۹ می ۲۰۱۹، «عرفان صدیق»، سفیر انگلیس در سودان، پس از صرف افطار، جلو ایستاد و امام جماعت شد.
در ۲۷ فوریه ۲۰۲۰، سفیر انگلیس در عراق با شکلی مضحک ولع و علاقه خود به دلمه عراقی را در یک ویدیو حین طبخ آن نشان داد.
در آخرین مورد، سفیر انگلیس در ایران، با یک رقص تعفنآمیز شب یلدا را به مردم ایران تبریک گفت؛ تبریکی که یادآور «قیمه نذری سفارت دولت فخمیه بریتانیا در محرم مشروطه» شد!
«سایمون شرکلیف» کیست؟
معروف است که سفیران انگلستان را سرویس «امایسیکس» انتخاب میکند؛ البته سایمون با سابقهای آشکارتر کار خود را آغاز کرده است.
«سایمون شرکلیف» سفیر جدید انگلیس که هم جایگاه سابقش چندی پس از دستگیری در اغتشاشات مقابل دانشگاه امیرکبیر ایران را ترک کرد، دارای سابقهای آشکار در حوزه امنیت و اطلاعات است.
وی در حساسترین برهه جنگ یمن ۱۰۱۷ تا ۲۰۱۹ سفیر انگلیس در این کشور بود و مسئولیت ریاست اداره جنوب آسیا و مدیرکلی امنیت در وزارت خارجه انگلستان و همچنین دبیر دومی سفارت در تهران (بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ یعنی اوج کمپین جهانی جنگ علیه تروریسم آمریکاییها و اشغال افغانستان و عراق) را نیز در کارنامه دارد.
سایمون بر خلاف «رابرت مکر» از همان اولین روز ماموریت خود در تهران نشان داد که رویکردی کاملا رسانهای داشته و دیپلماسی عمومی را عمیقا میفهمد. دیپلماسی عمومی به اختصار یعنی ارتباط با مردم کشور هدف، در کنار (یا به جای) ارتباط با مقامات دولتی برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی آن کشور؛ ابزار اصلی دیپلماسی عمومی نیز انتشار متن، تصاویر، دادوستد فرهنگی، رسانههای همگانی و اینترنت است. همچنین مهمترین مولفه در دیپلماسی عمومی قدرت نرم است.
در واقع سایمون علاقه زیادی دارد تا خود را «آپنا یا خودی ایرانیها» نشان دهد. کنشهای رسانهای او از کباب درست کردن در حیاط سفارت با آهنگ مور علاقه جگرکیهای میدان قزوین تا همین تبریک شب یلدا این رویکرد را تایید میکند. بنابراین عجیب نیست که او اشرافش را بر فرهنگ ایرانی به رخ میکشد.
انگلیسیها بیش از هر کسی این مسئله را دریافتهاند که در نگاه ایرانیها نفرت و بیاعتمادی ریشهداری نسبت به آنها وجود دارد؛ نفرت و بیاعتمادی که یادآور وقایعی همچون فتنههای عصر مشروطه، کودتای رضاخانی، اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، به صلیب کشیدن بختیاریها، سلاخی بلوچها، سرکوب نهضت اسلامی جنگل، کمک به صدام، کنشگری فعال در فتنه ۸۸ و همراهی در تحریم اقتصادی ایران هستند.
پر واضح است که سایمون و تیم حاضر در تهران به رسانه مسلط هستند. پروژه آنها مشخص است؛ ترمیم چهره رسانهای منفور انگلیس در افکار عمومی و خاطره جمعی ایرانیان. این پروژه با همراهی انگلوفیلهای داخلی و شبکه توزیع خارجی در حال انجام است.
باوجود اینکه دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای انگلیس مثل «بیبیسی» و بنگاههای محلی وابسته به آنها تاکنون از تغییر این خاطره جمعی نفرتانگیز عاجز بودهاند اما همچنان تلاش آنها ادامه دارد. گویا سایمون شرکلیف میخواهد بخت خودش را امتحان کند!
انتهای پیام