به گزارش ایسنا روزنامه همشهری نوشت، با درگذشت ناصر طهماسب که بحق یک دوبلور مشهور و محبوب بین مردم بود برخی به بهانه بعضی از آثار او، ماشین حمله مجازی را روشن کرده به این هنرمند تازهگذشته تاختند. این اقدام شبهپروژهای بهنظر چندین وجه دارد که شایسته است هریک بهطور مجزا مورد بررسی قرار گیرد.
اول: در شرایطی که اقشار مختلف جامعه از بازاری و دانشگاهی تا دانشآموز و بازنشسته با دوبلههای طهماسب خاطرههای فراوانی دارند و پس از شنیدن خبر درگذشت او دستکم به یاد یکی از نقشهایی که او دوبله کرده و فیلمی را برای آنها دیدنیتر کرده، آه از نهادشان بلند شده، چرا برخی بیتوجه به مسخره بودن ادعایشان گفتند که ما صدای طهماسب را اصلا دوست نداشتیم؟ چطور میشود کسی خود را عضوی از جامعه فرهنگی و هنری ایران بداند اما آشکارا نیتها و قرضهای سیاسی را در صدر حرفهایش قرار دهد و صدایی همهپسند را دوستداشتنی نداند؟ آیا این ادعا با رویکرد همیشگی این افراد که حساب هنر و سیاست را از هم جدا کنید، سازگاری دارد؟
دوم: در نکته بعدی باید نیت این جریان ضدمردمی در تاختن به امثال ناصر طهماسب و پروانه معصومی را جستوجو کرد. بهنظر میرسد این جریان در پی انتقامگیری از روزگاری است که امثال طهماسب و معصومی در سمت دیگری از زمین بازی آنها ایستادهاند و با بعضی فراخوانهای اعتصاب همراهی نکردهاند و سعی داشتهاند آزادانه به آنچه عقیده دارند عمل کنند. حال سؤال اینجاست که اگر هنرمندی بخواهد آزادانه مطابق عقاید خود و پیشنهادهایی که روی میز دارد گزینههای دلخواه خود را انتخاب کند، بعدا و حتی در روزگار پس از مرگ هم باید پاسخگوی دیگران باشد؟ مخالفت با این آزادی در کجای قاموس کار حرفهای قرار میگیرد؟
سوم: اما بهنظر در نیات حمله به طهماسبها و معصومیها باید ردپایی از ماجرای مارپیچ سکوت را هم جستوجو کرد. همان موردی که چندی پیش الهامحمیدی در یکی از پستهای خود در صفحه مجازیاش به آن اشاره کرد و نوشت: «عده زیادی هستند که سازماندهی شده میان زیر پستهای من و همکارانم و یا دیگر چهرههای شناخته شده با هجمه سنگین کامنتی سعی دارن که جلوی حقگویی ماهارو بگیرن هدفشونم اینه که مارو اسیر مارپیچ سکوت کنن.»
این جریانی که هم الهام حمیدی از آن گفته و هم لیندا کیانی و البته متین ستوده از آن یاد کردهاند، با حمله به امثال طهماسب و معصومی قصد دارد به هنرمندان در قید حیات هم پیامی صادر کند که، اگر روزی و در بزنگاهی سمت ما نبودید و قصد داشتید در سمت دیگر زمین و سوی مردم و کشور بایستید از دست حملات رسانهای ما در امان نخواهید بود و به مرده و حتی زنده شما رحم نخواهیم کرد.
چهارم: در چنین شرایطی و در این تلاش مذبوحانه برای مصادره به مطلوب تفکرات هنرمندان باید درود فرستاد به روح آنانی که سعی کردند آزادانه پای عقاید خود بایستند.
انتهای پیام