به نقل از روابط عمومی دانشگاه قم، دکتر محمدمنان رئیسی در نشست جایگاه تمدنی قم، از اقتصاد تا معماری که در دانشگاه قم برگزار شد، عنوان کرد: تمدنها نتیجه تمایزات سبک زندگی هستند مثل موؤلفه و شیوه زیست جوامع مختلف، از نحوه لباس پوشیدن تا تعاملات اجتماعی، مباحث معماری و شهرسازی نیز یکی از مولفههای شکلگیری تمدنی است یعنی اینکه هر جامعهای معماری و شهرسازی متمایز و متناسب انگارههای مفهومی خود را داشته باشد.
وی با مطرح کردن سوالی در خصوص ترجمان سبک زندگی اسلامی بیان کرد: اگر ما این تعریف از سبک زندگی را به عنوان یکی از شاخصههای اصلی شکلگیری تمدن بپذیریم آیا میتوانیم به واژه ترجمان سبک زندگی اسلامی قائل باشیم یا خیر. برخی بر این باورند که اسلام رسالتی مثل معماری و شهرسازی و امثال اینها ندارد؛ اسلام مکتب انسانسازی و مکتب هدایت است و آمده تا شیوه نماز خواندن و خمس و زکات را به ما بیاموزد و مسائلی همچون شهرسازی به عقل بشر واگذار شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم ادامه داد: اولاً بنا به ادله عقلی به سخنان این افراد شبهههایی وارد است، چرا که لازمه برخی عبادات فرعی، کنشگری در حوزههای اجتماعی است. ثانیاً فارغ از ادله عقلی اگر به روایات مراجعه کنیم میبینیم که برخی از آنها در ریزترین و جزئیترین مسائل مرتبط با کنشهای اجتماعی مسلمین ورود کردهاند، از نحوه غذا خوردن تا نوع پیرایش محاسن و این از حکمت به دور است که دینی که در جزئیات مسائل اجتماعی اینگونه ورود کرده، مسائل فراتری مثل مسائل اقتصادی و معماری و کالبد شهرسازی را رها کرده و بگوید با آن کاری ندارد.
رئیسی اضافه کرد: با توجه به توضیحات مطرح شده ما قائل به مفهومی تحت عنوان سبک زندگی اسلامی هستیم که امامین انقلاب و بهویژه مقام معظم رهبری هم چند بار روی این مفهوم تأکید کردند و سال ۹۲ در دیدار با اعضای شورای شهر وقت تهران و شهردار وقت تهران فرمودند که باید هرچه ممکن است محیط زندگی شهر بهگونهای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی راحتتر امکانپذیر باشد.
وی ادامه داد: این فرمایش مقام معظم رهبری پیششرط شکلگیری تمدن نوین اسلامی ایرانی است یعنی تا زمانی که ما نتوانیم فضای کالبدی شهر و فضای زیست شهرها را بستری کنیم برای شکلگیری سبک زندگی اسلامی، نمیتوانیم انتظار شکلگیری تمدن نوین اسلامی داشته باشیم؛ چرا که ما اگر تمدن را بهعنوان مظروف در نظر بگیریم، این مظروف نیازمند تعبیه و شکلگیری ظرف متناسب با خود است.
مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی بیان کرد: تمدن اسلامی را نمیتوان در ظرف غربی ریخت و اگر قرار است تمدن اسلامی شکل بگیرد حتماً باید همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند محیط فیزیکی شهر متناسب با آن مظروف باشد. قم جزء معدود شهرهایی است که چند بار مقام معظم رهبری در خصوص معماری شهرسازی آن بهصراحت هم اشاراتی داشتند و متأسفانه گلایههایی نیز داشتهاند.
قم، شهر اسلام و انقلاب
وی گفت: مقام معظم رهبری گفتند که آنچه را که من تأکید میکنم معماری و شهرسازی است، البته که امروز کارهای بزرگی در قم دارد انجام میگیرد اما حتما در این معماریها باید ملاحظه کنند که معماری اسلامی باشد. به چه معنا، به این معنا که نمادهای انقلاب در این شهر در معماریها مشاهده شود؛ زیرا اینجا شهر اسلام و شهر انقلاب است.
رئیسی اضافه کرد: چیزی که بنده به عنوان یک علمجو دنبال میکنم این است که متاسفانه چیزی که در حال حاضر در نظام اقتصاد شهری و نحوه اداره شهرهای ما جاری و ساری است عمدتا برگرفته از نظامات سرمایهداری است. یعنی ممکن است دائما با برخی شعارها مواجه شوید تحت عنوان شهر اسلامی و اقتصاد اسلامی، اما میبینیم که در عمل خیلی سیاستها با شعارها مرتبط نیستند و در واقع در تداوم همان سیاستهای اقتصاد سرمایهداری است، در اقتصاد سرمایهداری آن چیزی که در واقع ترجیع بند و شاهبیت این اقتصاد است تأکید بر منافع فرد در مقابله با منافع جمع فردگرایی است که در مفهوم لیبرالیسم ریشه دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم توضیح داد: لیبرالیسم یا آزادی فرد، هستهی مرکزی تمدن معاصر غرب است شکلگیری آن به اتفاقی در قرون وسطی باز میگردد، توسعه اقتصاد شهری و نتیجه محوریت و اصالت دادن به سود افراد در مقابل سود جمع، تکیهی بیشازحد بر مالکیت خصوصی شد که البته مالکیت خصوصی بسیار محترم است اما در اقتضائات و الزاماتی که اسلام تعریف میکند، مالکیت خصوصی با آن آزادی مطلقی که در فرد روی آن تأکید میشود تمایزات جدی دارد که یکی از ابزارهای این تقویت مالکیت خصوصی بحث ذهنی و کلا حوزه مستقلات مسکن و زمین شد، چرا که زمین کالایی است که اگر در اختیار بعضی افراد قرار گیرد میتوانند به راحتی آن را دستمایه کسب سود و ثروت بیشتر کنند.
مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی بیان کرد: در دوره قاجار زمین و مسکن یک کالای کاملا مصرفی بود. یعنی اگر قرار بود خانواده جدیدی تشکیل شود زمین جدید اختصاص داده میشد، خانهای در آن ساخته میشد و آن مصرف میشد. اما از دوره قاجار به بعد به کالای سرمایهای تبدیل شد؛ زیرا زمین با مبانی نظام سرمایهداری ابزاری برای انباشت ثروت شد و امروزه با وجود تمام پیشرفتها شاهد رشد چند هزار برابری قیمت مسکن در شهرهای کشور هستیم که حتی از نرخ رشد قیمت طلا و سکه نیز بیشتر است و نتیجهاش شد تورم دهشتناک قیمت مسکن و خانههای خالی و بدون سکنه در شهرها که ابزار سرمایهگذاری شدهاند.
وی اضافه کرد: وقتی زمین و مسکن به کالای سرمایهای تبدیل شد آنوقت نظام فیزیکی شهر تبدیل میشود به بستری برای شکلگیری اختلافات طبقاتی و تمایزات اقتصادی و بروز و ظهور مکنت مالی مردم؛ برای مثال شهر قم در گذشته شهری یکپارچه بود یعنی محلات مختلف شهر، محل بروز و ظهور اختلافات طبقاتی نبود؛ زیرا اساساً زمین و مستقلات ابزار بروز و ظهور مکنت مالی نبود و هر اتفاقی هم قرار بود بیفتد داخل خانه میافتاد. معمولاً الگوهای سنتی حتی در همین بافت قدیم قم، الگوی درونگرایی فضای مرکزی، سیما به سمت داخل و منظر و سیمای شهر از بعد معابر بهشدت ساده بود، در حالی که امروز دقیقا عکس آن را در سطح شهر شاهد هستیم.
قم رتبه سوم اجارهنشینی در کشور
رئیسی افزود: این نتیجه و تسری نظام سرمایهداری در حوزههای معماری و شهرسازی است که تبعات بسیار بدی دارد و باعث اختلاف طبقاتی شدید میشود. انقلاب اسلامی هنوز بعد از ۴۶ سال وارد عرصه معماری شهرسازی نشده و این باعث شد که هم اکنون نیمی از مردم تهران مستأجر باشند و متاسفانه طبق آخرین آمار نسبت مستأجر شهر قم در کشور رتبه سوم را داراست و این واقعاً باعث تاسف اسلام و مسلمین است شهری که پایگاه شکلگیری انقلاب، شهر خون و قیام و اجتهاد است رتبه سوم اجارهنشینی را در کشور داشته باشد.
مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی ادامه داد: این جابهجاییهای جمعیتی و به قول گیدنز جامعهشناس مشهور غربی، از جا کندگی در تمدن سنتی و تمدن اسلامی ایرانی ما اصلاً مفهومی نداشتد و لذا همسایگیها عمق داشت و دوام پیدا میکرد و مفهوم برادری، تعارف و تعرف شکل میگرفت و شهر هم چند تکه نمیشد. نتیجه این نگاه امروزی و اقتصادی تکاثر محور و تفکر محور این شد که امروز شهرسازی ما مبتنی بر یکسری ارزش خدمت و نگاه صرفاً کمی است که کیفیتها را فدای کمیتها میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم بیان کرد: شهر اسلامی ایرانی و تمدن اسلامی ایرانی کیفیت محور است، نه به این معنا که کمیت هیچ اهمیتی نداشته باشد ولی اگر کمیت منجر به ذبح کیفیت شود نهتنها ارزشی ندارد، بلکه ضد ارزش خواهد بود. کمیت محوری برای نظام لیبرال محور غرب و اعمال نظام سرمایهداری است و وقتی در کشوری با تمدن اسلامی ایرانی اجرا میشود نتیجهاش میشود این وضعیتی که امروز دچار آن هستیم.
وی اضافه کرد: از دوره پهلوی بهخاطر سیاستهای اشتباه رژیم وقت و بهویژه انقلاب سفید و سیاست اصلاحات ارضی، اتفاقی که افتاد این بود که ترکیب جمعیتی کلانشهرها دستخوش تحولات اساسی شد. یعنی بعد از اینکه اصلاحات ارضی به شاه اعلام شد، جمعیت عظیمی از روستا به سمت شهر هجوم آوردند و این صنعتیسازی کلانشهرها که در قم هم شاهد هستیم و میبینیم که کماکان ادامه دارد و این هجوم عظیم جمعیت باعث بههم خوردن تعادل بین عرضه و تقاضای مسکن در کلانشهرها شد و به همین دلیل ما شاهد جهشهای متعددی در قضیه نرخ قیمت مسکن هستیم.
رئیسی توضیح داد: قبلاز انقلاب بعضی از جامعهشناسان و بعضی از تحلیلگران اقتصادی حتی تحلیل میکنند که یکی از دلایل وقوع انقلاب اسلامی، همین غفلت رژیم پهلوی از مسئله مسکن کلانشهرها بود و بهعنوان یکی از علاقمندان و مریدان انقلاب اسلامی به متولیان امر هشدار میدهم که در مسئله توسعه مسکن و شهرسازی نباید مسیر اشتباه قبل را دوباره تکرار کرد و تداوم داد و باید مشکل مسکن مردم حل شود که در غیر این صورت تهدیدی جدی برای کشور به حساب خواهد آمد.
وی بیان کرد: اوایل حکومت محمدرضا پهلوی پیشنهاد شد که اگر میخواهید مسئله مسکن را حل کنید ببینید اروپاییها چه کردند. در کشورهای اروپا خانه احتیاج به حیاط ندارد، چرا که زندگی در خانه بیشتر در اتاق میگذرد بنابراین راهحلی که آنها برای مسکن دادند از هر حیث مقرونبهصرفه تر است. یعنی باید از ساختمانهای بزرگ دارای چندین طبقه و هر طبقه دارای چندین آپارتمان و یا اتاقهای متعدد استفاده شود.
رئیسی یادآور شد: این مسئله رسماً توسعه عمودی و بلند مرتبهسازی را رواج میدهد اما نمیگوید که این روش اروپا مربوط به جنگ جهانی دوم است که خرابیهای عظیمی که در شهرهایشان اتفاق افتاده بود سبب شد تا به طور موقت از این روش استفاده کنند. همان اروپاییان از این راهحل عدول کردند که در صورت مطالعه خواهید دید که در حال حاضر در کلانشهرهای اروپا، برج و عمودی سازی به ندرت به ابنیه مسکونی اختصاص میگیرد و بلندمرتبه سازی صرفاً با کاربری تجاری و اداری است چرا که به آفتهای آن پی بردهاند.
البسه و ابنیه دو روی یک سکهاند
عضو هیئت علمی دانشگاه قم تشریح کرد: چرا در شهر قم بهعنوان بستر انقلاب ما باید نسخههای منقضی شده هفتاد ساله غرب را اجرا کنیم و با شعار انقلابیگری، به عمودی سازی و بلندمرتبهسازی دامن زده شودکه به شما وعده میدهم و در واقع تنذیرتان میکنم که باید آماده برداشت میوههای اخلاقی فرهنگی این نوع شهرسازی باشیم. در حال حاضر شاهد هستیم وضعیت فرهنگ عفاف و حجاب و وضعیت آسیبهای اجتماعی و نرخ طلاق چگونه است. این نوع شهرسازی ظرف شکلگیری بیحجابی است. وقتی ابنیه هویت زدایی شد باید منتظر هویت زدایی از البسه هم باشیم چرا که البسه و ابنیه دو روی یک سکهاند.
رئیسی بیان کرد: نمیشود که ما ساختمانهای عریان قوطی کبریتی بدون حریم بسازیم و در طرف دیگر گشت ارشاد راهاندازی کنیم. ولایتپذیری و ولایتمداری فقط به حرف نیست، پس باید به هشدارها و راهنماییهای رهبر معظم انقلاب عمل کنیم. مردم عملکرد ما را قضاوت میکنند نه فقط صحبتهای ما را. این مقرونبهصرفه بودن در ظاهر است و در باطن آسیبهای جبران ناپذیری به زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی کشور وارد خواهد کرد.
وی گفت: سرطان خانههای نقلی به گونهای شده که این سرطان متأسفانه قلب تپنده انقلاب اسلامی یعنی شهر مقدس قم را هم درگیر کرده است؛ تأکید میکنم ابنیه و البسه دو بال تمدن اسلامی هستند. چرا یک درصد از تجمعاتی که برای مسئله حجاب و البسه میشود، برای ابنیه نمیشود.
مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی در خصوص معماری بازارها و اماکن تجاری جدید اضافه کرد: این مفهوم لیبرالیسم و سرمایهداری که شهرهای ما را مثل یک مار خزنده یکییکی میبلعد و تمدن اسلامی ایرانی را روزبهروز بیشتر نابود میکند؛ در شهر ما توضیح طراحی ابنیه تجاری شاخصهها و مؤلفههایی دارد که اساس اندیشه آن، چرخش هر چه بیشتر این سرمایه در دست سرمایهدارها و به تعبیری مصرف بیشتر است. اساساً رکن اصلی نظام سرمایهداری بازار آزاد برای رفع احتیاج بازار نیست، بازار آزاد نیامده است تا احتیاج ما را رفع کند بلکه آمده تا احتیاج کاذب ایجاد کند و مصرفگرایی هر چه بیشتر در تقابل با مفهوم تمدنی قناعت را رواج دهد.
رئیسی با بیان اینکه در جامعه امروز ما واژه بازار گردی تبدیل شده به واژهای کاملاً متداول، اظهار کرد: بازار سنتی هندسهای کاملاً افقی و خطی داشت یعنی شما وقتی در محور بازار قرار میگرفتید نهایتاً دوتا سه حجرهای در دامنه دید داشتید، یک جا راسته بزازها بود، جایی راسته مسگرها و راسته خراطها که کاملا متناسب با مفهوم قناعت بود. اما در حال حاضر اولا هندسهی افقی و خطی بازارها تبدیل شده به هندسه عمودی، ثانیاً وسط پاساژ کریدور قرار میگیرد که تمام طبقات بههم دید داشته باشند و شما به قصد خرید مثلاً پیراهن یا شلوار وارد بازار میشوید اما مجبور میشوید به همه طبقات سر بزنید.
وی در پایان تشریح کرد: مسئله بعدی مختلط شدن بازارهاست، مختلط نه به معنای اختلاط آقایان و خانمها بلکه به معنی کاربری جنس و عرضه محصولات متفاوت کنار یکدیگر که دامنه دید فرد را گستردهتر میکند و با این کریدورهای بصری شفاف با ویترینها با نورپردازیهای کذایی که فرد را تحریک میکند به خرید بیشتر در تضاد آشکار با مفهوم قناعت است، زیرا لازمه نظام لیبرال سرمایهداری و لازمه بازار آزاد مصرف هرچه بیشتر شهروندان است.
انتهای پیام