حجتالاسلام رمضان محمدی - مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: قبل از انقلاب دو فرهیخته حوزوی یعنی شهیدان مطهری و مفتح از قم به تهران آمدند و در دانشگاه تهران مشعول شدند و زمینههای وحدت حوزه و دانشگاه را فراهم کردند.
وی ادامه داد: وحدت در همه سطوح نشاط جامعه و پیشرفت را به همراه دارد، مخصوصا وحدت نخبگان جامعه که شامل قشر حوزوی و دانشگاهی میشود زیرا پایههای فکری و سازندگی جامعه محکمتر میشود، با این وحدت نخبگانی همچنین مراکز علمی و حوزوی ما به شکل اصولی و هماهنگ از یک معرفت دینی و علمی برخودار و از مجموعهای دانشی که در دو حوزه وجود دارد استفاده میکنند.
مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ابراز کرد: نکته حائز اهمیت این است که مراکز علمی و آموزشی با تمام سلایق و تفاوتها باید به صورت واحد اداره شوند. ما نباید به گذشته نگاه کنیم که آیا ایدههایی که درگذشته بوده تحقق پیدا کرده یا خیر؟، زیرا ما هشت سال جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتیم و همین امر سبب شد که در حوزههای فرهنگی کمتر کار کنیم. البته در همین دوران با تکنیکهای صنعتی دانشگاهی و تراوش معرفت دینی حوزوی یک اتحاد و همبستگی بین حوزویان و دانشگاهیان ایجاد شد و مردم در سطوح عالی توانستند یک همگرایی و میل به وحدت داشته باشند و بتوانند پس از هشت سال از جنگ تحمیلی پیروز میدان شوند.
مدیر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ابراز کرد: جامعه دینی ما مسلما نیازمند وحدت حوزه و دانشگاه است و دلسوزان جامعه ما بالاخره باید هم سو حرکت کنند و اگر گسستی بین این دو قشر ایجاد شود نهادهای اجتماعی ما هم وحدت نخواهند داشت و همه آنچه شهید مطهری و شهید مفتح خواستار بودند محقق نشد و حتی آنچه امامین انقلاب بر روی آن یعنی وحدت نخبگانی تاکید داشتند اتفاق نیافتاد اما آنچه پیشرفتهای صنعتی داریم به خاطر دانشگاهیان و همکاری حوزویان با دانشگاهیان است که برآمده از وحدت نخبگانی است.
محمدی خاطرنشان کرد: همه رویههای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه محقق نشده است. در واقع ما برای پیشرفت خودمان نیارمند وحدت و همگرایی جامعه هستیم، همچنین در سایه وحدت نهادهای اجتماعی میتوانیم جامعه را به سمت پیشرفت و اقتصاد اسلامی هدایت کنیم.
محمدی گفت: اگر واقعا یک گسستی بین نخبگان ما ایجاد شود و از آنجایی که نخبگان در رأس جامعه هستند چنانچه این مشکل وجود داشته باشد در روح و روان جامعه اثرگذار خواهد بود و جامعه دچار تعارض روانی میشود که به دنبال آن تاثیرگذاری نخبگانی در جامعه از بین میرود. این شکاف باعث میشود در جامعه از نظر فکری و روانی وحدت و همکاری تحقق پیدا نکرده که از این رو دست آوردهای مهمی هم نخواهیم داشت و تلاشهای نخبگانی به هدر میرود.در همه رشتهها به ویژه علوم انسانی نیاز کشور ما این است که یک وحدت نخبگانی وجود داشته باشد. اگر این وحد نخبگانی نباشد و شاهد یک گسست نخبگانی باشیم شرایط نفوذ دشمن به جامعه را فراهم کردهایم.
به گفته محمدی، نهادهای نخبگانی باید انگیزه مشترکی داشته باشند تا به اقدامات مشترک هم دست بزنند تا بتوانیم به توفیق برسیم و هرچقدر فاصله نخبگانی بین این دو مجموعه به وجود بیاید فرصت برای نفوذ دشمن فراهم میشود. اگر بخواهیم وحدت بین حوزه و دانشگاه را ایجاد کنیم باید ایدههای جذاب و به دور از تعصبات مذهبی، نفسانی و قومی را به همراه گفتوگوهای سالم و سازنده بین محیطهای حوزوی و دانشگاهی ایجاد کنیم تا فضای انتقاد و به ویژه آزادی گفتوگو در محفلهای همدلانه رقم بخورد تا اخلاق علمی، انسانی و دینی رعایت بشود.
وی تصریح کرد: ممکن است در نهادهای دانشگاهی و حوزوی فضاهای اشتباه وجود داشته باشد که با گفتوگو و انتقاد سالم و سازنده این مشکلات مرتفع خواهد شد، تعصبات را باید کنار گذاشته و اخلاق خود را در گفتوگوها رعایت و به اهداف نظام فکر کنیم تا به یک زبان و هدف مشترک برسیم، این اتفاق میتواند ما را در اعتلای جامعه خودمان کمک کند. همچنین ممکن است یک تصور نادرستی در محیطهای دانشگاهی درباره حوزه و بالعکس وجود داشته باشد که با گفتوگوهای سالم و ارزنده، باید این مشکل حل شود. هر دو نهاد قلمرو و نیازمند یک وحدت بین هم هستند تا یک دوراندیشی در جامعه ما شکل بگیرد.
انتهای پیام