نشست هماندیشی وحدت حوزه و دانشگاه بهمناسبت گرامیداشت سالروز شهادت آیتالله مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، با حضور جمعی از استادان دانشگاه و حوزه علمیه استان خوزستان در دفتر هماندیشی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد.
در این نشست، حسن دادخواه تهرانی، مجید نبیپور، کیومرث بشلیده و هادی بصیرزاده از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، حجتالاسلام سیدمحمدعلی بلادیان، مدیر مدارس علمیه استان، حجتالاسلام جعفر علویکیا، مسؤول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور استان و آیت عادلینژاد، رئیس دفتر استانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای خوزستان حضور داشتند.
حسن دادخواه تهرانی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با گرامیداشت سالروز شهادت آیتالله مفتح در آغاز این نشست، اظهار کرد: بعد از شهادت دکتر مفتح این مناسبت از سوی امام خمینی (ره) بهعنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه اعلام شد. سال بعد از آن، نخستین سمینارهای وحدت حوزه و دانشگاه در دانشگاههای کشور از جمله در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد و از آنجا که این سمینارها با حال و هوای دفاع مقدس همراه بود، با استقبال قابل توجهی همراه شد.
وی افزود: در قطعنامه این همایش، گنجاندن دروس معارف اسلامی در دانشگاه و تأسیس دفتر نمایندگی قائم مقام رهبری در دانشگاه مطرح و تصویب شد. در همان سالهای اول، در قم و تهران، الگوهای آموزشی و دورههای همافزایی برای دانشگاهیان با محوریت استادان حوزوی تشکیل شد و متعاقب آن، دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه زیر نظر مرحوم آیتالله مصباح یزدی شکل گرفت که استادانی از دانشگاه شهید چمران اهواز در آن دورهها شرکت میکردند. یکی از کارها در دفتر همکاریها، تولید مطالب برای رشتههای علوم انسانی بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: از رهگذر این فضا در سالهای بعد، طرح اسلامی کردن دانشگاهها و اسلامی کردن علوم انسانی و ضرورت تحول در علوم انسانی شکل گرفت. کار خوبی که در این زمینه انجام شد، ایجاد سازمان سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها) زیر نظر مرحوم آیتالله احمدی در وزارت علوم بود. او از معدود افراد بیادعایی بود که کارهای مثبتی انجام داد. سازمان سمت حدود ۲۰۰۰ عنوان کتاب درسی در زمینه علوم انسانی منتشر کرد. بهتازگی نیز شورای تحول رشتههای علوم انسانی و برنامهریزی دروس علوم انسانی تأسیس شده است.
وی بیان کرد: دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه تعامل با حوزه، از دانشگاههای فعال بود و این حرکت توسط دانشجویان و استادان مورد حمایت قرار گرفت. البته ما تجربه عملی در این زمینه نداشتیم، اهداف ما کلی و مبهم بود. گزارههای کلی در ذهن داشتیم که نزدیک شدن و همافزایی میان این دو مرکز برای هر دو نهاد از جنبههایی مناسب است و میتواند باعث تقویت دو نهاد شود.
دادخواه تهرانی گفت: موفقیت یا عدم موفقیت این وحدت را میتوانیم در کالبد گفتمان بزرگتری از انقلاب هم تفسیر کنیم. این عملکرد، دانشگاه به دانشگاه متفاوت است. از نخستین روزها که موضوع وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شد، درباره ممکن بودن و چیستی وحدت، سخنها رفت. آیا وحدت به معنی ادغام است؟ آیا به معنی حضور نابرابر حوزه در دانشگاه است؟ آیا وحدت به این معناست که این دو نهاد دست کم تقابل نداشته باشند و علیه هم موضع نگیرند؟ یا وحدت به معنی همافزایی است و این دو مرکز، باید در خدمت جامعه ایرانی باشند و دائم خود را مطابق نیازهای روز جامعه بهروز کنند؟ آیا وحدت به معنی تلفیق دو تفکر و دو گفتمان است؟
وی بیان کرد: به هر حال، طبیعی است حکومت اسلامی از رهگذر وحدت حوزه و دانشگاه علاقهمند است تا ایدئولوژی انقلاب را در دانشگاهها حاکم کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: حدود دو دهه است موضوع وحدت حوزه و دانشگاه، آنگونه که باید حتی از سوی روحانیون و دفاتر نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها دیگر دنبال نمیشود، چون ظرفیت این مناسبت و این وحدت از دیدگاه آنها پر شده است، مگر آنکه جلسات محدودی برگزار شود؛ اما خارج از پیشفرضهایی که منجر به تعیین روزی به نام وحدت حوزه و دانشگاه شد و خارج از عملکرد مثبت یا منفی حوزویان در دانشگاه، اگر باب این موضوع را ببندیم، به هر حال نخبگان ما در این دو مرکز در حال تحصیل هستند و از بودجه کشور استفاده میکنند.
وی اظهار کرد: بهتر است این دو مرکز را از ضرر و زیانهایی که ممکن است متوجه آنها شود، دور نگه داریم و کاستیهای هر دو را به آنها گوشزد کنیم. مهم است که این دو مرکز در خدمت نیازهای جامعه ایرانی باشند، بنابراین باید همافزایی داشته باشیم.
همافزایی حوزویان و دانشگاهیان در مدیریت دانشبنیان
دادخواه تهرانی گفت: اگر این دو مرکز دغدغهمند هستند، باید براساس روشهای علمی به نحوه مدیریت کلان کشور که آمیزهای از حوزه و دانشگاه است، توجه کنند. هر دو قشر، در سطوح مختلف مدیریت کشور قرار دارند. کشور باید براساس مدیریت دانشبنیان اداره شود و چه نهادهایی بهتر از حوزه و دانشگاه میتوانند بر این موضوع تأکید کنند؟ این موضوع میتواند بهترین نقطه گفتوشنود و همافزایی بین حوزویان و دانشگاهیان باشد.
وی ادامه داد: تمام سطوح مدیریتی کشور از وزارتخانهها تا استانداریها و ادارههای کل باید براساس مطالعات علمی و پژوهشی باشد، یعنی هر حوزهای به کمک دانش مدیریت و دانشهای دیگر به مناسبت مأموریت دستگاهها اداره شود. متأسفانه الان مدیریت ما دانشبنیان و بررسیهای میدانی و واقعیتها نیست. بنابراین تصمیم میگیریم، اجرا میکنیم، هزینه صرف میشود، موجب هدررفت سرمایههای انسانی و مالی میشود و دوباره با شکست مواجه میشویم. حوزه و دانشگاه باید در اینباره دغدغهمند باشند.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: نکته دیگر، شورای عالی انقلاب فرهنگی است که نهادهای مهم فرهنگی و آموزشی کشور زیر نظر این شورا فعالیت میکنند، چرا نباید این شورا بر برنامههای کلان و شیوههای آموزشی و ... در حوزههای علمیه نظارت داشته باشد؟ مگر شورا قرار نیست هماهنگکننده نهادهای آموزشی باشد؟ حوزههای علمیه هم باید تحت نظارت شورا باشد.
دکتر مجید نبیپور، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز در این نشست گفت: گاهی وحدت حوزه و دانشگاه را تنها با دید کتابخانهای میبینیم و گاهی فراتر از این، دید اجرایی به این وحدت داریم. حوزه و دانشگاه اجزای یک سیستم هستند و باید با هم کار کنند، ولی این همکاری باید در یک ساختار مناسب باشد.
وی ادامه داد: وقتی برنامه نداشته باشیم، به نظر میرسد خیلی از اجزای سیستم اضافه هستند؛ ولی وقتی برای سیستم خود برنامه داشته باشیم، حتی از اجزای خارج از رده هم استفاده میکنیم تا به این سیستم کمک کنند؛ البته اگر نقش مثبت در رسیدن به اهداف داشته باشند.
عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: امام راحل وقتی سخن از وحدت حوزه و دانشگاه به میان آوردند، نیتشان این بود که بودن حوزویان و دانشگاهیان در کنار هم به تحقق برنامههای کشور کمک کند. گرد هم آوردن جمعی که نسبت به هم سوءنظر دارند و میخواهند بهصورت حذفی با هم برخورد کنند، سخت است. هریک از اینها باید از درجهای از انصاف و تعقل برخوردار باشند تا وقتی پیر کاروان، هدف و مسیر کاروان را میگوید و نقش هر کدام را تبیین میکند، باید وظیفه خود را انجام دهند.
وی افزود: یکی از ضرورتهای وحدت حوزه و دانشگاه، انسجام اجتماعی است. وقتی در یک سیستم، وحدت رویه باشد، خیلی از مسائل برطرف میشود؛ ولی در صورت وجود اختلاف، مانع حرکت هم میشوند.
نبیپور گفت: یکی دیگر از ضرورتهای وحدت، تأمین نیروی انسانی برای ساختار نظام اسلامی است. الان همه تصمیمگیران دولتی یا در حوزه بودهاند یا دانشگاه. بنابراین مملکت ما را حوزه و دانشگاه مدیریت میکند. اگر این دو نهاد خوب انجام وظیفه کنند، نیروهای خوبی تربیت میکنند که «با هم بودن و یکدیگر را تکمیل کردن» شعار آنهاست.
وی ادامه داد: تحقق اسلامیت دانشگاه و عینیت یافتن دانشگاه اسلامی، یکی دیگر از اهدف وحدت حوزه و دانشگاه است. این ایده به دنبال ایجاد رشته فیزیک اسلامی و شیمی اسلامی و... نیست؛ برخی گفتهاند این علوم را عمومی میدانیم، اما روش استفاده از آنها را ایمان و ایدئولوژی معلوم میکند و منش اسلامی تعیین میکند رشد ابزار علم به کدام سمت باشد.
عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: این در حالی است که اسلامیت دانشگاه به این معنا است که روح اسلام بر دانشگاه حاکم باشد، نه اینکه فیزیک و شیمی اسلامی باشد، بلکه شیمی و فیزیکی باشد که ثمرهای آن در راستای تحقق اهداف اسلامی باشد.
وی اظهار کرد: جنبش نرمافزاری علمی و دینی، یکی دیگر از ضرورتهاست. تمام نابسامانیها و اتلاف بودجه که گاهی داریم بهدلیل این است که برخی سیستمهای ما در راستای ایدههای ما نیست. اگر ایده ما همراه با دانش و تجربه و بهگونهای باشد که افق اهداف آینده اهداف مکتب را ببینیم، ابزار کار را نیز براساس افق آینده تدوین میکنیم.
نبیپور گفت: کاهش فاصله آموزشی و پژوهشی بین حوزه و دانشگاه، تبادل استاد و دانشجو، شکلگیری گروههای جدید آموزشی و پژوهشی در نهاد حوزه و دانشگاه، پیدایش رشتههای جدید علمی با نگاه تطبیقی و جامع به دیدگاههای مطرحشده، طرح وسیع مباحث علوم انسانی اجتماعی، گسترش نگاه ارزشی، تطبیقی در قلمرو مباحث علمی، تلاش مشترک در راستای تولید اندیشه و کتابهای علمی و تعامل نخبگان حوزه و دانشگاه در راه تثبیت انقلاب اسلامی از موفقیتها در گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه است. اگر بتواییم تلقی جدیدی از وحدت حوزه و دانشگاه بهوجود آوریم موفقیت بزرگی است.
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی بلادیان، مدیر حوزههای علمیه استان خوزستان با اشاره به وضعیت آموزش در دوران گذشته گفت: در قدیم مکتبخانهها فعالیت میکردند و تمام علوم در آن آموزش داده میشد و این، اقتضای بساطت نسبی علوم در آن ایام بود. اجتماعات آن زمان مثل امروز، پیچیدگیها و مسائل مختلف امروز را نداشت و خود افراد و ذهنیتها بهدنبال تعیین حقوق خاصه بین افراد و ممیزات بین رشتهها نبودند. به اقتضای رشد علمی جامعه و کشف مسائل جدید در عالم طبیعت، رشتهها، تخصصها و فوقتخصصها روز به روز اضافه میشود.
وی ادامه داد: این انشقاق امور در علوم که پیش از این در یک فرد جمع میشد، طبیعی است. قدیم در حوزههای علمیه، عالمان فرهیختهای داشتیم که به حوزوی بودن خود معروفند، اما در علوم طبیعی دوره خود هم جزو افراد برجسته جهان بودند.
مدیر حوزههای علمیه استان خوزستان گفت: دو نهاد حوزه و دانشگاه میتوانند در کنار هم باشند، به شرط اینکه نگاه خود را صیقل دهیم و در جلسات متعدد بررسی کنیم راههای پیشرفت و بهینهسازی تعامل چگونه است.
وی اضافه کرد: در بحث وحدت حوزه و دانشگاه، این سوال قابل طرح است که مقصود از حوزه چیست؟ اگر منظور همه موثرین در مکتب و ایدئولوژی و افراد تاثیرگذار در مسائل دینی باشد، این معنا ائمه جمعه، مراجع و ... را نیز شامل میشود. اگر مقصود از «حوزه» چارچوبی است که امروز بهعنوان حوزه علمیه شناخته میشود و مدیری در سطح کشور و استان و مدارس دارد، در این صورت، انتظارها متغیر است. باید معنا و دایره حوزه علمیه را مشخص کرد. معنای دیگری که از حوزه در دانشگاه متصور است، آثاری است که روحانیت در دانشگاه دارد که در این معنا، به نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه منحصر است، پس باید معنای حوزه معین شود.
حوزه علمیه هیچ دوگانگی میان خودش و دانشگاه احساس نمیکند
بلادیان گفت: مصادیق زیادی از مجموعههای علمی در کشور وجود دارد که مصداق وحدت حوزه و دانشگاه هستند؛ پژوهشکده باقرالعلوم، جامعةالمصطفی (ص) و... از این قبیل هستند که نشان میدهد حوزه علمیه هیچ دوگانگی میان خودش و دانشگاه احساس نمیکند. بنابراین تقابلی در این میان مطرح نیست؛ اما هماهنگی عملکرد و همافزایی بین این دو نهاد مهم است.
وی ادامه داد: این دو مجموعه باید دور یک میز بنشینند و با رویکرد مشترک بررسی کنند مسائل جمهوری اسلامی در مسائل حاکمیتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی چیست و بهترین راهکار را پیدا کنند. این مصداق وحدت حوزه و دانشگاه در راستای خدمترسانی به جامعه و حاکمیت است.
مدیر حوزههای علمیه استان خوزستان گفت: ۴۰ سال از انقلاب اسلامی گذشته است. گام اول در تبیین و تأسیس نهادها و شاکلهها و تنظیم قواعد سپری شد. الان برای گام دوم که باید در آن نقشآفرین باشیم، باید بهسراغ راهکارهای جهش و شکوفایی برویم. حوزه علمیه آمادگی تعامل با دانشگاه را برای رسیدن به این جهش دارد. این تعامل، گاهی شکلی است؛ در نظام آموزش حوزه و دانشگاه تفاوتهایی هست. حوزه، روشهایی مانند مباحثه و پیشمطالعه و پسمطالعه و ... را دارد که رشد خوبی بر این اساس در قدیم حاصل میشد. آیا این روش بهتر است یا نظام دانشگاهی؟ در این حیث داریم میبینیم که حوزه دارد مانند دانشگاه میشود. آیا این مطلوب است یا خیر؟ نقاط ضعف همدیگر را برادرانه ببینیم و بررسی کنیم. هر کدام قوتها و امتیازهایی داریم که میتوان از آن بهره برد.
حوزه علمیه نیازمند تعامل با استادان دانشگاهی است
وی اضافه کرد: از حیث محتوایی وظیفه حوزه تربیت طلبه مؤمن متعهد انقلابی بصیر است. حوزه علمیه برای رسیدن به این هدف در برخی از این محتواها حتما به تعامل سازنده با استادان دانشگاه نیاز دارد. امیدواریم این تعامل رشد کند. باید تلاش کنیم دنبال برنامههایی باشیم که ما را بیشتر به هم نزدیک کند.
کیومرث بشلیده، عضو هیأت علمی دانشکده روان شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز گفت: لزوم وجود انسجام و فرماندهی بین حوزه و دانشگاه اجتنابناپذیر است. شما موضع غرب را نسبت به غزه ببینید. آیا عدم انسجامی در اروپا بین مسؤولان آنها در اینباره اتفاق افتاد؟ این موضوع را به سمت تمدنی بردند و در آن زمینه وفاق دارند. اختلافهایی در سطوح مسؤولان رخ میدهد، اما کلیت، حامی این جنایتهاست. ما در کلاسهای خود از هابرماس زیاد حرف زدیم. او حمله به غزه را موجه جلوه داد. حالا باید چه کرد؟ آیا روشنفکران ما در نقد هابرماس، چیزی نوشتند؟ افراد معدودی نوشتند. اینها اشکالهای اساسی است. متأسفانه در اینباره بین دو نهاد حوزه و دانشگاه انسجام اتفاق نمیافتد.
وی افزود: روشنفکران باید پاسخ بدهند چرا درباره هابرماس چیزی نمینویسند؟ یا احتمالا حماس را از پله دهم مطالعه میکنند؟ ما این مصیبت را چه چاره سازیم؟ باید بیشتر در غزه جنایت بشود، تا دردمان بیاید؟ پس معلوم است مشکلی در اینباره وجود دارد.
گفتوگو و مشورت؛ رویکردی بالغانه در تصمیمگیری
عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: رویکرد «امرهم شوری بینهم» و ارتباط، به نظرم من نوشدارو است. اعتقاد دارم «امرهم شوری بینهم» مورد کمعنایتی واقع شده، یعنی مدلهای آن تشریح نشده است. «امرهم شوری بینهم» در سازمانها بالندگی ایجاد میکند. این یک رویکرد بالغانه در تصمیمگیری است و میتوان قلوب را بههم نزدیک کند. در گفتوگو و مشورت، نقاط خیرهکننده همدیگر را پیدا میکنیم.
وی افزود: الان موضوع غزه از لحاظ تاریخی، فصل مهمی است. حوزه و دانشگاه باید روی این موضوع مانور بدهند. لیبرال دموکراسی را به نقد بکشند و دنیا را متوجه کنند و از دانشگاههای غرب بپرسند قضیه چیست.
ضرورت تفکیک بین حرکت در مسیر آرمانها و آزاداندیشی
حجتالاسلام جعفر علویکیا، مسؤول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور خوزستان گفت: ما باید تفکیک کنیم بین اینکه جریانها و مراکز علمی در مسیر آرمانهای حاکمیت تکالیفی دارند و باید در جهت آن وظایف گام بردارند و نکته دوم آزاداندیشی در این مراکز است.
وی ادامه داد: امروز مراکز علمی ما تحت اشراف و مدیریت کلان حاکمیتی نیستند. این فرق میکند با اینکه در مراکز علمی آزاداندیشی وجود داشته باشد. نظام کلان در غرب آرمانهایی دارد، کاملاً ایدئولوژیک عمل میکند و همه توان خود را در این مسیر تنظیم کرده است. هنرمند و عالم و کارگر و تاجر و همه و همه برای رسیدن به آن آرمانها در حد خود گام برمیدارند. در عین اینکه گاهی مطالب به ظاهر مخالف، آزادانه و برخلاف جریان مطرح میشود و مراکز علمی در غرب گاهی محل تضارب آرا میشوند و سختترین آرا بیان میشود، اما در مقام عمل، ارزشهای مشخص حاکمیتی حرف اول را میزند. امروز گاهی برخی، دفاع از آرمانها و ارزشهای کلان جمهوری اسلامی را با لکنت مطرح میکنند.
علویکیا گفت: از دیدگاه من اشکالی ندارد که حاکمیت جمهوری اسلامی هنرمندان را آزاد بگذارد، ولی بگوید تمام توانم را در اختیار کسانی از هنرمندان قرار میدهم که هنر خود را در مسیر اعتلای آرمانهای جمهوری اسلامی هزینه کنند.
وی افزود: امروز حاکمیت از همه حمایت میکند و اگر کسی در این مسیر گام برداشت، از طرف بقیه مورد هجمه قرار میگیرد. در مراکز علمی هم اینطور است. امروز نظام علمی کشور، در مسیر آرمانهای نظام اسلامی گاهی از توده مردم عقب میافتد و آنچنان که باید جلو نمیرود.
مسؤول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور خوزستان اضافه کرد: عَلَم ظلمستیزی و مقابله با نگاهی که انسان را از جایگاه انسانیت خارج میکند و به فساد میکشاند اگر توسط مراکز علمی بلند نشوند، چه کسی باید آن را بلند کند؟ در مسائلی که سال گذشته رخ داد، حوزویان و دانشگاهیانی بودند که عقب افتادند و از نظام حاکمیت دفاع نکردند. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم منافع گروهی و دنیاطلبانه این مشکلات را ایجاد میکند.
مراکز علمی بدون هیچ خط قرمزی محل گفتوگو و بحث شود
وی بیان کرد: مراکز علمی باید محل گفتوگو و بحث شود، بدون هیچ خط قرمزی. ما در حوزههای علمیه درباره وجود خدا حرف میزنیم، دیدگاههای مختلف را ارزیابی میکنیم، مسائل دیگر، پیشکش. در حاکمیتهای بالغ، چنین چیزی هست. در برخی دانشگاههای دنیا از فلسطین و غزه هم دفاع میشود، ولی جریان حاکمیتی برخلاف این حرکت میکند، چون از یک ایدئولوژی پیروی میکند که آن ایدئولوژی تمام جریان حاکمیتی را در همان مسیر بسیج میکند. ما این را نداریم. امروز خودسانسوری و خودتحقیری در حوزه و دانشگاه داریم. حاکمیت نیاز دارد این اشراف را داشته باشد، نه به معنای کم کردن آزادیها بلکه باید جریان را اینگونه تنظیم کند.
علویکیا گفت: امروز دانشگاه و حوزه باید تکلیف خود را برای آینده ایران و تمدن ایرانی اسلامی مشخص کنند. مراکز علمی ما ضعیف عمل میکنند و گاهی صداهای تضعیفکننده و ناامیدکننده هم شنیده میشود.
همچنین هادی بصیرزاده، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با گرامیداشت ۲۷ آذر ماه، سالروز شهادت آیتالله مفتح گفت: ایشان فردی روحانی بود که در دانشگاه رشد کرد و توانست ادبیات حوزه و دانشگاه را با هم در هم آمیزد و ثمرات خوبی استخراج کند و این دو قشر را به یکدیگر نزدیک کند. به فرموده امام خمینی (ره) حوزه و دانشگاه دو بال نظام جمهوری اسلامی هستند.
وی افزود: حوزه و دانشگاه باید مدیریت دانشبنیان کشور را پایش کنند. وقتی میگوییم مدیریت کشور باید علمی باشد، مدعی آن مراکز علمی مانند حوزه و دانشگاه هستند که باید از مجموعه سیستم در بخشهای مختلف بخواهند و مدیریت کشور براساس اصول علمی، خیلی از مشکلات را رفع میکند.
بزرگان موثر در جریان وحدت حوزه و دانشگاه در اهواز
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در اینجا لازم است از کسانی که برای وحدت حوزه و دانشگاه در استان ما گام برداشتند یاد کنم؛ از جمله حجتالاسلام والمسلمین مرحوم سیدمحسن شفیعی که در دانشگاه ما نقش داشتند. جای ایشان خالی است. شخصیتهای مؤثر دیگر، شهید علی جمالپور و شهید مجدزاده بودند که جزو نخستین مدرسان دروس معارف در دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. جوانان از بیان این دو مدرس بسیار استقبال میکردند. همچنین باید از حجتالاسلام والمسلمین مرحوم محمدعلی مومن، عالم فرهیخته یاد کنم. ایشان مدیر مدرسه الامام اهواز بود. این حوزه با رویکرد جدیدی تأسیس شده بود و قرار بود جوانان انقلابی را جذب کند.
وی اظهار کرد: اعضای جهاد دانشگاهی، اعضای انجمن اسلامی دانشگاه و همه دنبال این بودند که آقای مومن را به دانشگاه بیاورند. وقتی به دانشگاه میآمد، مطالب را باب میل جوانان بحث میکرد، بهطوری که بعدها، دانشکده اقتصاد از ایشان دعوت کرد در مباحث اقتصادی، درس اقتصاد، خرد، کلان و اقتصاد اسلامی که بر زمین مانده است، تدریس کند. میتوان ایشان را با مرحوم شفیعی مقایسه کرد؛ ایشان هم ضمن اینکه امام جماعت مسجد شهید بهشتی بود، در صداوسیما و دانشگاه فعالیت داشت. در تدریس مشارکت میکرد و در بنیاد مهاجران جنگ تحمیلی، مسائل فرهنگی را پیگیری میکرد و به سه زبان انگلیسی، عربی و ترکی مسلط و در زمینه هنر صاحبنظر بود. دیگران مجذوب سخنان او میشدند. این افراد در وحدت حوزه و دانشگاه در اینجا تأثیرگذار بودند. شخص دیگری که در این زمینه موثر بود و باید از ایشان یاد کنم، آقای وحید خسروجردی است که الان در سبزوار است. او استاد دانشکده الهیات بود.
بصیرزاده گفت: ما باید باب گفتوگو را بین تمام اقشار دانشگاهی برقرار کنیم. باید از دانشگاه و حوزه کمک بگیریم که در تولید معیار مشارکت داشته باشند. اینها کسانی هستند که باید در تدوین تمدن نوین ایرانی اسلامی نقش داشته باشند. اگر دانشگاهیان یا حوزویان را در این زمینه مشارکت ندهیم، بسته فرهنگی که تولید میشود ناقص است.
پیشینه هر مسأله در فهم و استمرار و تکامل آن بسیار مهم است
حجتالاسلام آیت عادلینژاد، رئیس دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای خوزستان نیز با گرامیداشت یاد شهید مفتح بهعنوان فرزند حوزه و دانشگاه، گفت: وظیفه خود میدانم در این روز از تلاشها و مجاهدتهای سه دهه مرحوم حجتالاسلام والمسلمین شفیعی در فضای دانشگاه یاد کنم. اگر بخواهیم وحدت حوزه و دانشگاه را مجسم کنیم، بهترین کسی که میتوانیم او را نماد و منادی این وحدت بدانیم، این شخصیت بزرگوار است.
وی افزود: پیشینه هر مسأله در فهم و استمرار و تکامل آن بسیار مهم است. امام راحل در ابتدای انقلاب، دغدغهای به نام وحدت حوزه و دانشگاه را مطرح میکنند. اگر به پیشینیه این دغدغه برنگردیم، شاید فهم ما از صورتمسأله دقیق و درست نباشد، بنابراین باید این مسأله را بازخوانی کنیم که ما از کجا شروع کردیم؟
رئیس دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای خوزستان گفت: شاید امروز یک جوان دهه ۸۰ یا دهه ۷۰، با نگاهی به حوزه و دانشگاه بگوید الان در خیلی از مسائل، اشتراکهایی وجود دارد، روحانیونی را داریم که وارد دانشگاه شدهاند و دانشگاهیانی داریم که در حوزه مشغول تحصیل شدهاند. از این رو، شاید اولویت نخست ما الان این مسأله نباشد، چون روند تکاملی مسأله، این وحدت را دارد روز به روز بیشتر و دامنه آن را گستردهتر میکند. بنابراین گاهی از اولویتها خارج میشود.
وی ادامه داد: اگر به عقبتر برگردیم، میبینیم این دو نهاد خیلی از هم فاصله داشتند. نمیخواهم بگویم اکنون به وضع مطلوب رسیدهایم؛ اما اتهامهایی از نظر ذهنی نسبت به هم داشتند. این دو نیروی اجتماعی نمیتوانستند زبان مشترکی داشته باشند که به پیشبرد اهداف کشور کمک کنند.
عادلینژاد اظهار کرد: جلال آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» وقتی فضای دهههای ۲۰ و ۳۰ ایران را ترسیم میکند، میبینیم راه طیشده، راه بسیار مبارکی است. به گفته او، روشنفکر در آن دوره سه ویژگی دارد؛ اولین ویژگی روشنفکر این است که ضد دین و مذهب باشد، دلداده به فرهنگ بیگانه بودن و تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی داشتن. در آن دوره ایران، یک روشنفکر یک چنین شخصی است. فضای دانشگاه در آن زمان، یعنی جریان غالب، این بود. گرچه جریانهای دیگری نیز بود، مثل تلاشهایی که مهندس بازرگان، یا دکتر شریعتی در دانشگاه داشتند.
وی بیان کرد: پس این تاریخچه که فاصله دور بین دو نهاد حوزه و دانشگاه را نشان میدهد، خیلی مهم است. در آن دوره نماد شخص حوزوی که مورد قبول دانشگاهیان بود، آقای مطهری است. وقتی آقای مطهری در دهه ۴۰ از حوزه علمیه قم به دانشگاه تهران آمد، نزدیکترین جریان فکری که میتواند با آن تعامل کند، مهندس بازرگان است، جلوتر از این دیگر پذیرای او نیستند.
رئیس دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای خوزستان گفت: پس راه طیشده، راه مبارکی است. اگر امروز میشود گفتوگو کرد، اگر امروز نقطه اشتراک وجود دارد، نشان میدهد، اتفاقهای مبارکی افتاده است، گرچه تفاوتهایی گاه در متدها و حتی ارزشها وجود دارد، اما روی منافع ملی، وحدت زبان وجود دارد. انشاءالله این نشست زمینه را برای گفتوگوهای بیشتر به مناسبتهای مختلف فراهم کند.
انتهای پیام