فاطمه یاراحمدی خراسانی امروز ۲۵ آذرماه، در نشستی با عنوان «کنکاشی پیرامون ماجرای فدک»؛ خوانشی از کتابهای «روزهای فاطمه (س)» و «فدک در تاریخ است» که به همت مرکز فعالیتهای قرآنی جهاددانشگاهی خراسان رضوی و با همکاری خبرگزاری ایکنا، در محل سالن کاظمی آشتیانی سازمان مرکزی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: آنچه تاریخ نسبت به شخصیت حضرت زهرا(س) برای ما روایت کرده است، خیلی زیاد نیست. در واقع عمده گزارشاتی که از ایشان برای ما روایت شده است، به تحولات و اتفاقات پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بازمیگردد. بنابراین اگر بخواهیم به شناختی نسبت به شخصیت این بانوی بزرگوار، به ویژه به لحاظ اجتماعی و سیاسی برسیم، باید به بررسی تحولات پس از رحلت پیامبر(ص) در تاریخ بپردازیم.
وی ادامه داد: مهمترین اتفاق در آن روزگار بحث فدک و مطالبه حضرت زهرا(س) بوده است. کتاب «فدک در تاریخ» نوشته شهید سیدمحمدباقر صدر همین اتفاق را بررسی میکند. دو شگفتی در این کتاب نخست بررسی و تحلیل عالمانه شهید صدر نسبت به اتفاق فدک و مطالبه زهرا(س) است، ادلهای بسیار زیبا و سیر متفاوت نسبت به گزارشاتی که از فدک در دست است. شاید بتوان گفت جز معدود گزارشاتی است که مطالبه زهرا(س) را در آن بستر تاریخی و سیاسی به خوبی بیان میکند.
یاراحمدی خراسانی بیان کرد: شگفتی دومی که در خوانش و مواجه با این کتاب بر جای میماند، آنکه این پژوهش با این مطالعه و وسعت را شهید صدر در سن ۱۳ سالگی به قلم آورده است و چندین تن از علما همین کتاب را گواه بر نبوغ و تسلط علمی ایشان دانستهاند.
سقیفه و فدک؛ دو حقی غصب که پس از رحلت پیامبر(ص) غصب شدند
وی با اشاره به ماجرای فدک، تصریح کرد: پس از رحلت پیامبر(ص) دو حادثه سرنوشتساز رخ داد. نخست موضوع تشکیل سقیفه و غصب خلافت و پس از آن غصب فدک اتفاق افتاد. فدک دهکدهای در شمال مدینه که قبیلهای از یهودیان در آن سکونت داشتند که به علت توطئهها و تحریکات سایر قبایل نسبت به مسلمانان، بهویژه در پناه دادن به یهودیان فراری و توطئهگر در مدینه، پیامبر (ص) بدون هیچ جنگ صلحی میان یهودیان و مسلمانان رخ داد که طی آن قرار شد نیمی از این سرزمین در اختیار مسلمانان باشد.
این کارشناس مطالعات زنان ادامه داد: چون این سرزمین بدون جنگ در اختیار مسلمانان قرار گرفته بود، طبق نگاه فقه اسلامی این سرزمین در اختیار پیامبر(ص) بود و ایشان به دخترشان فاطمه زهرا(س) هدیه کردند. این اتفاق در سال هفتم هجری و ۳ سال قبل از رحلت پیامبر(ص) رقم خورد.
وی افزود: پس از سقیفه، اولین اقدامی که خلیفه اول انجام داد، باز پس گرفتن فدک بود. دلیلی که خلیفه به آن اشاره و استناد میکرد، حدیثی جعلی از پیامبر (ص) با این مضمون که «پیامبران از خود ارث به جای نمیگذارند» بیان میکرد که این زمین به حضرت زهرا(س) بخشیده نشده و صدقه جاری بوده است که به بنیهاشم داده شده تا از عایدات آن استفاده کنند و اکنون که من خلیفه جانشین پیامبر(ص) شدهام، آنطور که صلاح میدانم، تقسیم میکنم.
عایدات فدک، قدرت مالی خوبی برای بنیهاشم ایجاد میکرد
یاراحمدی خراسانی گفت: در واقع در پس این مطلب مسئلهای دیگر بود، زیرا این اقدام دقیقاً پس از اینکه علی(ع) و فاطمه (س) حاضر به بیعت نشدند، رخ داد. به این دلیل که فدک عایدات فراوانی داشت و قدرت مالی خوبی را برای بنیهاشم ایجاد میکرد، اولین اقدام خلیفه پس از همراهی نکردن این بود که بنیهاشم را از لحاظ اقتصادی و بنیه مالی ضعیف کند و بنابراین فدک را پس گرفت.
وی ادبیات زیبای شهید صدر در این کتاب را یادآور و بیان کرد: بسیار تأثیرگذار و ادیبانه اقدامات و تلاشهای حضرت زهرا(س) را به تصویر میکشد و از آن به «انقلاب فاطمی» نام میبرد. سپس نویسنده تلاش میکند تا مفهوم حقیقی مطالبه حضرت زهرا(س) را تبیین کند. برای بیان این مسئله انگیزههای سیاسی و عاطفی حضرت زهرا(س) را در این مطالبه بررسی و بیان میکنند و همین اتفاق را در مورد خلیفه اول انجام میدهد و به اینجا میرسد که مفهوم فدک نمیتواند صرفاً مطالبه یک زمین باشد، زیرا مطالبه یک زمین غصب شده نمیتواند انگیزه یک انقلاب باشد. با بررسی اقدامات زهرا(س) در ۳ ماه پس از رحلت پیامبر(ص) دریافته میشود که این موضوع تنها یک دادخواهی ساده برای پس گرفتن یک زمین نیست، بلکه انگیزه بزرگتری ورای آن نهفته است.
یاراحمدی خراسانی با اشاره به خطبه حضرت فاطمه(س) اظهار کرد: مطالبه فدک در واقع بخش کوچکی از این خطبه است و محور اصلی این خطبه، ستایش و تحسین اقدامات امیرالمؤمنین(ع) و بیان خدماتی است که ایشان از ابتدا نسبت به اسلام انجام دادند. زهرا(س) در این خطبه از فتنهای سخن میگوید و مردم را نسبت به آن هشدار میدهد که موجب شده سخن پیامبر خدا بر روی زمین بماند. در واقع مسئله بنیادین و دغدغه اصلی حضرت زهرا(س) موضوع خلافت بوده است. مسئله اسلام و کفر، نص و شورا و نه صرفا زمینی که از پدرشان به ارث بردند.
وی یادآور شد: اگرچه نویسنده درباره موضوع فدک که از نقاط اختلاف شیعه و سنی است، صحبت میکند، اما روشی را که برای اثبات ادعای خود برگزیده، مورد توافق تمامی مذاهب اسلامی است. استفاده مناسب و تعابیر مؤدبانه در سراسر کتاب از دیگر نکات برجسته در این کتاب است.
مبارزه فاطمی و نقش آن در انقلاب
این کارشناس مطالعات زنان بیان کرد: در بخشی از این کتاب با نام «مبارزه فاطمی و نقش آن در انقلاب» نویسنده سؤالی را مطرح کرده است و آن اینکه چه شد که پس از سقیفه شاهد قیام فاطمه(س) و سکوت امیرالمؤمنین(ع) بودیم؟ و دو دلیل در این میان قابل توجه است. نخست نسبت فاطمه(س) با پیامبر(ص) که همه میدانستند که تا چه میزان محبوب پدر بودند و اکنون داغدار است. دوم آنکه امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه(س) میدانستند که مبارزه هرگز به یک مبارزه مسلحانه تبدیل نمیشود، اما در صورتی حضرت علی(ع) ورود میکردند احتمال اینکه تبدیل به یک نبرد مسلحانه شود، وجود داشت و این موضوع برای جامعه مسلمانان آن روز بسیار خطرناک بود.
وی ادامه داد: شهیدصدر قدم به قدم مراحل مبارزه زهرا(س) را در سه ماه پس از رحلت پیامبر(ص) بیان میکند و روش بیان وی به زیبایی اوج هوشمندی و قدرت حضرت زهرا(س) را نشان میدهد. با در نظر گرفتن شرایط روحی و جسمی حضرت زهرا(س) در حالی که داغدار چنان پدری است، نشان از حضور قدرتمند ایشان است و اولین اقدام زهرا(س) پس از غصب فدک، مطالبه توسط فرستادهای است. در مرحله بعد دیدار با خلیفه و در مرحله سوم خطبه در مسجد را رقم میزنند.
یاراحمدی خراسانی گفت: در واقع اتفاقات قبل از خطبه که گام به گام برای آماده کردن و پذیرش مردم انجام دادهاند، شاید کمتر دیده و شنیده شده است. حضور تعمدی زهرا(س) به همراه چند تن از یاران در کوچه در حالی که خانه ایشان دری به مسجد داشته است، قبل از ایراد خطبه نشانه و پیامی برای درگیر کردن ذهن مردم و مقدمهای برای دادخواست علنی ایشان بوده است.
وی با بازخوانی قسمتی از کتاب در ماجرای عیادت و دلجویی خلیفه اول و دوم از حضرت زهرا(س) یادآور شد: حضرت زهرا(س) برای اثبات مدعای خود از دو خلیفه اقرار میگیرد و ذهن مخاطب را دچار تردید میکند. چنانکه میپرسد «شما را به خدا آیا نشنیدهاید که پیامبر(ص) فرموده اند: خشنودی فاطمه(س) خشنودی من، و خشم فاطمه(س) خشم من است، هر که دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، مرا دوست داشته، و هر که فاطمه(س) را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته و هر که فاطمه(س) را خشمگین نماید، مرا خشمگین نموده است. ابوبکر و عمر گفتند: آری، چنین حدیثی را از پیامبر خدا(ص) شنیدهایم. حضرت زهرا(س) فرمود: من هم خدا و فرشتگان را گواه میگیرم که شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید و چون پیامبر(ص) را ملاقات نمایم، حتماً از شما به او شکایت خواهم نمود».
یاراحمدی خراسانی گفت: تمام نقلهایی که داریم بیان میکنند در هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار از زهرا (س) ایشان به هیچ عنوان از بیماری و دردشان سخن نمیگفتند و تنها بر مواضع خود تأکید میکردند تا منتقل شود. قصه وصیتنامه و دفن شبانه اگرچه نشاندهنده مظلومیت ایشان است، اما از سویی نشان هوشمندی و در راستای مبارزه ایشان بوده است. در واقع حضرت با این اقدام که اجازه ندادند کسی در تشیعشان شرکت کند، این فرصت را از خلیفه اول گرفتند تا نتوانند بر ایشان نماز بخوانند و سؤالی را برای همیشه تاریخ در اذهان بر جای گذاشتند و ان اینکه مگر چه اتفاقی افتاد که زهرا(س) که همه مذاهب اسلامی بر محبوبیت ایشان نزد پدر موافق هستند، حاضر نشدند یک نفر در تشییع شان شرکت کند؟ این اقدام گویی نقطه پیروزی زهرا (س) بوده است که هیچ گاه آن حرکت خاموش نمیشود.
انتهای پیام