او ادامه داد: تا چندی پیش، چلنگری صد ساله محله پیرسرا، سوژه عکس صفحههای اینستاگرام و حتی مدیران شهری بود؛ اما حالا بدون آنکه کسی بداند و رسانهها بنویسند، چلنگری پیرسرا بسته شده است.
به نظر برخی باستانشناسان، دوره عصر آهن در گیلان از حدود سال ۱۲۰۰ تا سال ۱۲۵۰ قبل از میلاد آغاز شده و تقریبا یک یا دو قرن بعد از آن، آهن بهعنوان یک فلز کمیاب و ارزشمند باقی مانده و از حدود قرن هشتم قبل از میلاد بهطور وسیع و گسترده از آن استفاده شده است. معادن ذوب آهن و کارگاههای فلزکاری در سایتهای تاریخی کهنه ماسوله و چراغعلی تپه رودبار شاهد این مدعا هستند.
استادکاران چلنگر همیشه ارزش و احترام داشتند و در فصل کشت و کار، ساخت ابزارهای کشاورزی آهنی، رونق بیشتری داشت؛ اما از وقتی کشاورزی سنتی به سمت صنعتی شدن رفت، از تعداد چلنگریها کاسته شد.
یکی از مغازههای چلنگری یا همان آهنگری در محله قدیمی پیرسرای رشت، بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت داشت. حالا مدتی است قدیمیترین چلنگری این محله هم بسته شده است و نمیدانیم مغازه کوچک چلنگری اوستا حسن صیقلانی چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد.
زیر بارانهای ممتد روزهای اخیر، سفالهای قاشقی بام خیس میشود و خزههای رشد میکند و روی سفالهای کوزهای سبزتر بهنظر میآید. ارتفاع چلنگری آنقدر کوتاه است که میتوان سقف را به خوبی دید و سفالها را دانه دانه برچید، در برخی قسمتها نیز سفالها ریخته است.
تا چندی پیش، اگر به این چلنگری میآمدید، برای رفتن به داخل آهنگری چند پله باید پایین میرفتید، نه به این دلیل که چلنگری را زیر زمین ساختهاند، چون ۱۰۰ سال از عمر این چلنگری میگذرد و دههها آسفالت کردن خیابان، سطح معبر محله را بالا آورده، گویی چلنگری در زمین رفته است. البته حالا که برای همیشه چلنگری پیرسرا بسته شده است و دیگر کورهاش آهنی را گداخته نمیکند.
پیشتر با اوستا «حسن حسینی صیقلانی» صحبت کرده بودم؛ وقتی کوره آهنگریاش هنوز هُرم آتش داشت و دستان چلنگر پیرسرا قوتی مدام داشت و ابزارهای تولیدشده را جلوی درمغازه میچید و پسرش نیز وردست پدر کار میکرد. اهالی محله هر روز صدای چکش و سندان چلنگری پیرسرا را میشنیدند.
اوستا حسن پاره آهن را در کورهاش میگداخت و با قوت بازو آنقدر پتک میزد تا نرم شود و یک مرتبه گرمای داس و دارهای که زیر چکش سندان او شکل گرفته بود، در حوضچه آب گوشه مغازه سرد میشد و بخار و دود در فضا چلنگری میپیچد و بر لایههای سیاه چلنگری میافزود.
کوره چلنگری پیرسرا به روش قدیم با ذغال گداخته میشد. به همین دلیل، سیاهی کربن و دود تمام فضای آهنگری را پوشانده بود.
گاه میشد لبخند و رضایت مشتری را از «داره»ای که برای تعمیر آورده شده، دید و هیچ کسی نمیداند «گرباز»ی که به قوَت بازوی چلنگر محله برای شخم زمین و پیشکاول بیجار، ساخته شده بود از زمین چقدر برنج گرفته است.
لابهلای دستساختههای اوستا حسن، اجناس چینی هم برای جور شدن بار پیدا میشد؛ اما اوستا حسن توضیح داد که قیمت آنها چون صنعتی است، پایینتر است؛ ولی کیفیت وسیله دستساز را ندارند.
روزگاری در محله پیرسرای رشت همه صاحب حرفهای تولیدی بودند. سراسر این محور از دهنه سام تا ابتدای طالقانی عمدتا مغازه خراطی بود و توک به توک آهنگری.
استاد حسن حسینی صیقلانی نوجوانی دم کوره آهنگری، دود خورده است. او گفت: چلنگری پیرسرا، بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت دارد. سه نسل در این کارگاه، چلنگری کردهاند. هر سه استادکار قبلی فوت کردند. مغازه آهنگری من قبلا جلوتر بود. سال ۱۳۸۰ اینجا را از ورثه آهنگر قبلی اجاره کردم و سال ۱۳۹۱ توانستم مغازه را بخرم. کلاس پنجم را که تمام کردم در همین راسته پیرسرا، نزد یک آهنگر کار کردم. همانجا هم این حرفه را آموختم. حسین عاشوری صداقت، آهنگر پیرسرا بود.
انتهای پیام