روایت ایسنا از بانوی پارالمپیکی گلستانی؛

اراده‌ای که معلولیت را ضربه فنی کرد/ هنوز شغل مناسبی ندارم!

باور دارم انسان برای پیشرفت باید یک سری سختی‌ها و مشقت‌هایی را تحمل کند و معلولیت چیزی نیست که بتواند ما را در زندگی محدود کرده و ریشه های امیدمان را بخشکاند.

تصمیم گرفتم به مناسبت روز جهانی معلولین با «زهرا دانایی طوس» گفت‌وگو کنیم، او سومین دوره‌ای است که در مسابقات پارا آسیایی شرکت کرده که این دوره در جایگاه نایب قهرمانی درخشیده و تنها بانویی است که در مسابقات المپیک و پارا المپیک ۲۰۱۶ برزیل از استان گلستان در ۴۰ سال بعد از انقلاب حضور داشته است.

زهرا ساکن مشهد بوده و به همین جهت گفت‌وگوی ما تلفنی است، پس از دومین بوق پاسخ داده و با یک احوالپرسی پر انرژی از من استقبال می‌کند از او می‌خواهم تا مسیر زندگیش را برایم شرح دهد، شروع که می‌کند نخست از تیم ملی والیبال و نقش ۱۵ ساله‌ پاسوری‌اش می‌گوید و توضیح می‌دهد: «چون خیلی به ورزش علاقه‌مند بودم و در دبیرستان هم بسکتبال و والیبال بازی می‌کردم پس از معلولیتم هم عضو ثابت تیم ملی شدم».

بازگشت به میادین ورزشی

برایم جالب است که به جای پرداختن به داستان قطع عضو و ناملایمات آنقدر پر انرژی از قهرمانی‌اش می‌گوید انگار در چشم خودش معلولیت نقطه‌ای ریز است که فراموش شده، کنجکاوی امانم نمی‌دهد دلیل را جویا می‌شوم که کوتاه پاسخ می‌دهد: «بر اثر تومور بدخیم پای چپ، قطع عضو از بالای ران در سن ۱۸ سالگی داشتم».

دانستن حس درونی آن موقع و چگونگی بازگشت او به میادین ورزشی برایم جذاب بود، توضیح داد: «شرایط بعد از قطع عضو برایم سخت بود چرا که به سبب آن فعالیت‌هایم محدود شده بود و منی که قبلاً با آن پا می‌دویدم، کوهنوردی و شنا می‌کردم محدود شده بودم و باید خودم را بازیابی می‌کردم؛ مدتی بعد بنر اردوی تیم ملی والیبال نشسته که در گنبدکاووس برگزار می‌شد را دیدم و اولین جرقه برای حضور دوباره من در ورزش زده شد که از سال ۸۸ شروع کردم و سال ۹۰ هم به اردوهای تیم ملی دعوت شدم».

زهرا مشوق‌های اصلی‌اش را پدر و مادرش نام برد و گفت: خصوصاً مادرم من را خیلی حمایت می‌کرد در آن ۹ سالی که همزمان در دفتر املاک سر کار می‌رفتم درس می‌خواندم و ورزش می‌کردم که البته در نهایت شغلم را به خاطر تیم ملی از دست دادم.

یکی از آرزوهایم داشتن مرکز حرکات اصلاحی در استان است

او فوق لیسانس آسیب‌شناسی حرکات اصلاحی را در دانشگاه گنبدکاووس خوانده است و می‌گوید: من دوست داشتم یک کلینیک حرکات اصلاحی در استان داشته باشم چرا که دوری مردم از ورزش آنها را به سمت افسردگی سوق داده و معضلات خاصی را پدید می‌آورد؛ از طرفی ضعف قوای گردن، ستون فقرات و یک سری مشکلات به صورت مادرزاد مانند پاهای پرانتزی سبب دوری افراد از جامعه و ورزش شده است که خواستم با فعالیت در این حیطه به جامعه کمکی کرده باشم.

زهرا از علاقه‌اش به ادامه تحصیل در این رشته توضیح داد و گفت: در مقطع دکترا پذیرفته شدم اما چون اردوهای تیم ملی به صورت ممتد و پشت هم بود نتوانستم شرکت کنم اما انشاالله اگر شرایط مناسب باشد ادامه می‌دهم.

از وی در مورد مرکز حرکات اصلاحی و مسیر راه‌اندازی آن پرسیدم که پاسخ داد: «متأسفانه مرکزی که مدنظرم است سرمایه خیلی بالایی می‌خواهد که فعلاً موفق نشدم اما در فکرم است که بتوانم با دریافت مجوز و حمایت مسئولین آن را در گرگان راه بیندازم و اگر مجبور شوم محل سکونتم را به خاطر آن جابجا کنم، من باور دارم انسان برای پیشرفت باید یک سری سختی‌ها و مشقت‌هایی را تحمل کند».

این بانوی ورزشکار گلستانی از مواجهه با سایر معلولین می‌گوید و توضیح می‌دهد: با افراد معلولی که در سطح شهر می‌بینم صحبت می‌کنم و به آنها می‌گویم شما ضعف و نقصی نسبت به دیگران ندارید همانطور که من در زندگی شخصیم برنامه بدنسازی، رانندگی و زندگی روزمره را دارم.

زندگی ادامه دارد و انسان هم با امید زنده است

او از باورهایش می‌گوید و ادامه می‌دهد: ما باید خودمان به خودمان کمک کنیم، ورزش به من کمک کرد تا بتوانم آن «زهرا دانایی» که واقعاً بودم را پیدا کنم حتی بهتر از کسانی که شرایط جسمانی عادی دارند به زندگیم برسم، الان نزدیک به ۲۰ سال است که پایم را از دست دادم اما هیچ وقت خانواده من روز معلولین را به من تبریک نمی‌گویند گاه گداری که به آنها یادآوری می‌کنم به من می‌گویند: «زهرا ما تو را معلول نمی‌بینیم».

او روی صحبتش را به سمت معلولین می‌برد و توصیه می‌کند: «اگر نقص عضوی دارید مطمئن باشید که باعث نمی‌شود در خانه بمانید، این جامعه متعلق به ما هم هست و من نباید از معلولیت یا یا نقص عضوم خجالت بکشم و باید خودم را با شرایط وفق دهم دنیا همین بوده و هست، زندگی ادامه دارد و انسان هم با امید زنده است».

وقتی از زهرا پرسیدم از مسئولین چه انتظاری داری، دوباره من را شگفت‌زده کرد و به جای اینکه در وهله اول به گله و شکایت بپردازد گفت: من فکر می‌کنم ما در جامعه‌ای هستیم که اولاً خودمان باید خودمان را به جامعه تفهیم کنیم یعنی نشان دهیم که ما هم مثل بقیه حق زندگی داریم بعد از مسئولین و دیگران انتظار داشته باشیم که برای ما کاری کرده یا مسیری را هموار کنند.

این بانوی موفق گلستانی از تلاش‌ها و مطالبه گری‌هایش برای بهبود وضعیت معلولین در جامعه می‌گوید و ادامه می‌دهد: در شرایط متفاوت و از مسئولین مختلف درخواست اقدامات مقتضی با شرایط معلولین را خواستار شدم، درست است که در چند جا رمپ عبور و مرور گذاشته شده یا پیاده روها را مساعد شرایط معلولین ساختند اما آنطور که باید اقدامات صورت نگرفته است.

هنوز نتوانستم جایگاه شغلی مناسبی داشته باشم

زهرا ضمن تشکر از اداره کل ورزش و جوانان به سبب حمایت‌های صورت گرفته از اداره کل بهزیستی گله‌مند بود و گفت: «نزدیک به دو ماه است که از مسابقات پاراآسیایی هوانگژو بازگشتیم اما دریغ از یک تشکر و خسته نباشید کوتاه که انرژی باشد برای ادامه مسیر».

این بانوی موفق گلستانی در پایان با اشاره به اینکه بعد از گذشت ۱۵ سال سابقه هنوز نتوانستم جایگاه شغلی مناسبی داشته باشم، توضیح داد: الان نزدیک به ۶ ماه است که ردیف استخدامی من آمده اما به دلیل اینکه در بخش تأمین اعتبار نیاز به مصوبه جدید وزارت است کار گره خورده؛ در خواستم از مسئولین استانداری این است با حمایتی که دارند کمک کنند تا این مشکل مرتفع شود.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۵ آذر ۱۴۰۲ / ۰۸:۳۸
  • دسته‌بندی: گلستان
  • کد خبر: 1402091510489
  • خبرنگار : 50652