/کتاب و کتابخوانی/

«واژه‌نامه حزن‌های ناشناخته» اندوه ناشناخته درون را برطرف می‌کند

«واژه‌نامه حزن‌های ناشناخته» مجموعه‌ای از واژگان نو برای بیان عواطف است. رسالت این واژه‌نامه برطرف کردن تمامی دردها، افکار اهریمنی، احساسات و احوالات، خوشی‌ها و امیالی که زمزمه‌شان در پس‌زمینه حیات روزمره به گوش می‌رسد، است که در این کتاب نیز وجود دارد.

این کتاب در باب حزن و اندوه و به معنای امروزی کلمه نیست. در گذشته‌ای نه‌چندان دور، اندوهگین ‌بودن به این معنا بود که شما از تجربه‌ای پرشور سرشار شده‌اید.

این روزها که از اندوهِ سخت سخن می‌گوییم، اغلب معنای «ناامیدی» را در ذهن تداعی می‌کند که به معنای واقعی کلمه با عبارت «نداشتن امید» تعریف می‌شود. اما اندوه واقعی در واقع، عکس این معنا را می‌رساند؛ فرازی پرشور که به یادتان می‌آورد زندگی تا چه حد زودگذر و اسرارآمیز و پایان آن تا چه میزان مبهم است. به همین دلیل در تمام کتاب ردپایی از حزن و اندوه خواهید یافت، اما شاید در پایان احساس شادی غریبی بر وجودتان چیره شود.

اگر بخت این را یافتید که در آخر کار اندوهگین باشید، پس تا قطره آخر از آن اندوه لذت ببرید؛ حتی اگر شده تنها به این سبب که اندوهگین ‌بودن یعنی به چیزی در این دنیا آن‌قدر بها می‌دهید که خزیدن آن را به زیر پوست خود بپذیرید.

«واژه‌ نامه حزن‌های ناشناخته» با تعاریفی که براساس مضمون گروه‌بندی شده‌اند به ۶ فصل «جهان بیرون»، «خودِ درون»، «آدم‌هایی که می‌شناسید»، «آدم‌هایی که نمی‌شناسید»، «گذر زمان» و «جست‌وجوی معنا» تقسیم شده است. تعاریف بدون ‌هیچ ترتیب خاصی مرتب شده‌اند و زندگی نیز به همین طریق است؛ درست مانند احساسات که مانند آب یا هوا بی‌مقصد در ذهن افراد جاری و ساری است.

کتاب «واژه نامه حزن‌های ناشناخته» نوشته جان کونیگ و ترجمه سوما زمانی است که از واژگان گوناگون در مورد احساسات انسانی سخن می‌گوید و دیدگاه خود را به رشته تحریر درآورده است.

نویسنده در بخشی از کتاب واژه نامه حزن‌های ناشناخته می‌گوید «شما منحصربه ‌فردید و با میلیاردها انسان دیگر احاطه شده‌اید که دقیقا به‌ قدر شما منحصربه ‌فردند. هریک از ما با دیگری متفاوت است و از زاویه جدیدی به جهان می‌نگرد. بنابراین، چه معنایی دارد اگر زندگی‌هایی که با دستان خود مشغول شکل‌دهی به آن‌ها هستیم همگی یکسان از آب درآیند؟»

همچنین در بخشی دیگر می‌گوید «ما همه پراکنده شده‌ایم و به دنبال تکه‌هایی از مرز میان جهان آشنا و جهان ناشناخته می‌گردیم؛ می‌کوشیم چیزی استثنایی، چیزی شخصی برای خود بیابیم. اما هنگامی که تمام عکس‌های پراکنده خود را کنار هم قرار دهید، نتایج اغلب غریب و شگفت‌انگیز خواهند بود؛ همان نمای نزدیک از چشم، همان قطرات باران بر پنجره، همان سلفی در آینه بغل خودرو. عکس از نوک بال هواپیما، از پاهای برهنه به‌ هم ‌جفت‌شده که روی نیمکتی در ساحل دراز شده‌اند، از طرح گُل شیری پر پیچ ‌و خم بر روی لاته. تصاویری از همان وعده‌های غذایی همیشگی بارها و بارها ثبت می‌شود. همان نمای بناهای تکراری در دور دست که میان دو انگشت قرار گرفته و عکسی از آن برداشته می‌شود. من و شما و میلیاردها انسان دیگر نشان خود را در این جهانی که به ارث برده‌ایم بر جای می‌گذاریم؛ درست مانند میلیاردها انسانی که پیش از ما این‌جا بوده‌اند. اما اگر درنهایت خود را در وضعی بیابیم که چیزی برای گفتن نداشته باشیم، در وضعی که هیچ‌چیز بدیعی برای افزودن بر آنچه اکنون هست در دستان‌مان نباشد و تنها بیهوده در محدوده مرزهایی زیسته باشیم که دیگران مدت‌ها قبل بر جا گذاشته‌اند، مثل این خواهد بود که ما هرگز این‌جا نبوده‌ایم».

خواندن این کتاب به تمام افرادی که به احساسات انسانی اهمیت می‌دهند پیشنهاد می‌شود.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۸ آذر ۱۴۰۲ / ۱۲:۱۴
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402090805589
  • خبرنگار : 50081