در نشست «کنشگری آنلاین، از اسلکتویسیم تا اثرگذاری»

هادی خانیکی: کنشگری آنلاین در دامِ بی‌اثری است

هادی خانیکی در نشستی که با عنوان «کنشگری آنلاین، از اسلکتویسیم تا اثرگذاری» با حضور برخی از اساتید دانشگاه علامه برگزار شد، با اعتقاد بر اینکه «کنشگری آنلاین در دام بی‌اثری است»، عنوان کرد: کنشگری آنلاین مشکلات و چالش‌هایی دارد که باید نقادانه با آنها برخورد کرد. درک محدودیت‌های پلتفرم‌های آنلاین مانند تعاملات سطحی، اتاق‌های پژواک و شکاف‌های دیجیتال برای شناخت این نوع فعالیت و اثربخشی‌شان مهم است.

به گزارش ایسنا، نشست «کنشگری آنلاین، از اسلکتویسیم تا اثرگذاری» با سخنرانی هادی خانیکی ـ عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، فرزاد غلامی ـ عضو هیات علمی دانشگاه تهران و سبحان یحیائی ـ عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، از سوی انجمن علمی علوم ارتباطات اجتماعی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

در ابتدای این نشست هادی خانیکی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در توصیف و تبیین مساله اسلکتیویسم یا سست‌کوشی و نسبت آن با اثرگذاری در کنشگری‌های آنلاین اظهار کرد: اصطلاح اسلکتیویسم که به فارسی به سست‌کوشی ترجمه شده است در سال‌های اخیر کاربرد پیدا کرده است. این اصطلاح در واقع به شیوۀ کنشگری در فضای مجازی اطلاق می‌شود که طبیعتا نسبت به کنشگری در فضای واقعی از اثرگذاری کمتری برخوردار است.  

وی افزود: این ترجمه برگرفته شده از این شعر نظامی گنجوی است که «کشش جستن از مردم سست‌کوش جواهر خری باشد از جو فروش». سست‌کوشان کسانی هستند که در همان تعبیر اسلکتیویسم هم توصیف شده‌اند. اسلکتیویسم ترکیبی است از اِسلکرها و اکتیویسم‌ها.  

خانیکی دربارۀ اسلکرها توضیح داد: چطور می‌شود هم فعالیت کرد و هم تنبل بود؟ از رختخواب بیرون نیامد و کاری هم انجام داد. این اصطلاح این تعبیر را دربر گرفته است. 

وی با اشاره به اینکه وقتی از اسلکتیویسم صحبت می‌کنیم طبیعتا آن را در چهارچوب همان کنشگری آنلاین قرار می‌دهیم، تصریح کرد: کنشگری آنلاین یا فعالیت مجازی یکی از اشکال نوین مشارکت سیاسی و اجتماعی است که با گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به صورت مشهودی مطرح شده است. امروزه هستۀ مرکزی ارتباطات را در واژۀ مشارکت یا در فعالیت مشارکتی تعریف می‌کنند؛ هیچ ارتباطی صورت نمی‌گیرد مگر اینکه مشارکتی در آن وجود داشته باشد. به طور مثال مشارکت بین فرستندۀ پیام و گیرندۀ آن، مشارکت بین روزنامه‌نگار و بین خواننده یا بیننده.  

مشارکت؛ مؤلفه اساسی کنشگری

خانیکی با اشاره به تعریف جدید یونسکو از سواد گفت: بر اساس این تعریف جدید یونسکو ما دانشگاهیان نیز ممکن است بی سواد باشیم؛ چراکه یونسکو ۶ پایه برای سواد تعریف می‌کند و در جمع‌بندی نهایی‌ای که دارد سواد را استفاده از دانسته‌ها برای تغییر می‌داند. یعنی کسی که می‌تواند از دانسته‌های خود برای تغییر استفاده کند باسواد است. یونسکو یکی از آن ۶ مؤلفه را سواد ارتباطی یا سواد مشارکت در نظر می‌گیرد، بدان معنا که فرد بداند چگونه در امری مشارکت کند.  

وی ادامه داد: ما در پدیدۀ مشارکت انفعال نداریم؛ یعنی باید در آن فعالیت وجود داشته باشد. این نوع کنشگری وقتی که به فضای مجازی می‌رسد؛ یعنی آنجا که از پلتفرم‌ها و ابزارهای دیجیتال برای پیش بردن هدف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا هدف زیست محیطی استفاده می‌کنیم، کنشگری آنلاین شکل می‌گیرد و طبیعتا حوزه‌های آن وسیع است.  
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به بهره‌برداری از اصطلاح کنشگری آنلاین در دوران ابتلاء به سرطان‌ و تجربۀ زیستۀ خود گفت: بر این اساس وقتی که با مخاطبانم حرف می‌زدم و حرف زدنم را منعکس می‌کردم تاثیرش را هم می‌توانستم ببینم. من در طول درمان سه پزشک داشتم. هر سه از دوستان من بودند و تیمی کار می‌کردند. یک پزشک گوارش که سرطان پانکراس را تشخیص داد، یک پزشک آنکولوژیست که باید کار شیمی درمانی را انجام می‌داد و یک جراح که باید نهایتا من را عمل می‌کرد. هر سه آن‌ها با همدیگر آنقدر دوست بودند که همدیگر را به اسم کوچک صدا می‌کردند و هر سه اینها با من نیز دوست بودند اما هیچ کدام از اینها با همدیگر گفت‌وگو نمی‌کردند. در حقیقت مرتباً به من پیام می‌دادند که به آن پزشک بگو این کار را باید انجام دهد، اسم علمی آن را هم می‌گفتند و من هم نمی‌فهمیدم که آن اسم علمی چه هست و باید چه کاری بکنم. آنجا بود که من فهمیدم چقدر این مسئلۀ ارتباط مسئلۀ مهمی است و مسئلۀ کنش ارتباطی چقدر مهم است.  
وی ادامه داد: خانمی با من تماس گرفتند و گفتند که من هم سرطان داشتم، از مطالب شما استفاده کردم و شرح حالم را در قالب یک رمان کوتاه نوشتم و آن رمان را برای من فرستاد. گفت یکی از آن نکات اصلی که من به آن اشاره کردم مسئلۀ ضرورت گفت‌وگو بین بیمار و پزشک است. اسم کتاب مازندرانی بود به اسم «گَته مریضی» که گفتم گَت یعنی چه؟ گفت گَت یعنی بزرگ، «مریضی بزرگ». من کتاب را که خواندم، دیدم درست انگار حدیث نفس من است که او در مواجهه با این بیماری نوشته است. این موضوع حاصل کنشگری مجازی است که به کنشگری واقعی نیز رسیده است.  

کنشگری آنلاین؛ از اعتراضات مجازی تا پویش‌های آگاهی

خانیکی با طرح یک سوال که «کنشگری آنلاین و مجازی چگونه می‌تواند با کنشگری واقعی پیوند بخورد؟» توضیح داد: معمولا این دو را در برابر هم تعریف می‌کنیم. کنشگری مجازی با پلتفرم‌ها و سازوکارهای آنجاست که امکان فعالیت یا امکان سست‌کوشی را نیز فراهم می‌کند. کاری انجام می‌گیرد، در حالی که آن کار به فضای واقعی‌مان منتقل نمی‌شود. شکل سومی نیز دارد که نتیجه‌گیری من نیز همین است که چرا تنها کنشگری آنلاین را در برابر کنشگری واقعی تعریف می‌کنیم؟ می‌توان از استعاره‌ای که «هومی بابا» در مطالعات پسااستعماری به کار می‌برد استفاده کرد و گفت که «یک دنیای سومی نیز وجود دارد که ترکیبی بین فعالیت مجازی و فعالیت واقعی است.» 

وی در ادامه با اشاره به اعتراضات مجازی که نوع اول کنشگری آنلاین است، توضیح داد: این نوع بیشتر در حوزۀ سیاست تعریف می‌شود و بیشتر در جوامعی که به نحوی گرفتار فروبستگی هستند وجود دارد. هر چقدر فضای سیاسی و فضای رسانه‌ای رسمی محدودتر می‌شود، فضای رسانه‌ای مجازی بیشتر می‌شود و این اعتراضات معمولا با هدف مخالفت با یک سیاست یا یک پدیده خاص دیده می‌شود. کاستلز به صورت وسیع به اعتراضات مجازی از این دست پرداخته است. کتاب «شبکه‌های خشم و امید» او گویاست که بهار عربی را ذیل این دسته تعریف کرده و برای این جنبش‌های اعتراضی ۱۰ ویژگی برشمرده است.

خانیکی دربارۀ نوع دوم کنشگری آنلاین افزود: امضاهای آنلاین نوع دوم است که معمولا برای حمایت از یک موضوع، بیانیه یا پدیده به وجود می‌آیند. آن پدیده می‌تواند از بین رفتن درخت‌های بلوط در جنگل‌های زاگرس باشد یا درمورد نجات جان یک زندانی، یا برای آزاد کردن یک زندانی که نتوانسته است دیه را بپردازد یا هدف‌های خیریه‌ای دیگر.

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نوع سوم کنشگری آنلاین را پویش‌های اینترنتی دانست و اظهار کرد: پویش‌های اینترنتی معمولا با هدف‌های حقوق بشری، محیط‌زیستی، حقوق زنان، حقوق کودکان، حقوق مهاجران و نظایر آن‌ها شکل می‌گیرد.  
خانیکی دربارۀ نوع چهارم کنشگری آنلاین که شکل‌گیری جنبش‌های مبتنی بر هشتگ است، ادامه داد: این نوع، از پدیده‌های جدید کنشگری آنلاین است و معمولا با استفاده از هشتگ‌های خاص برای موضوع خاصی در شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و به سرعت در سطح جهانی گسترده می‌شود. حتی در این بین رقابتی شکل می‌گیرد که کدام هشتگ نسبت به هشتگ‌های دیگر پیشی گرفته است.
وی با اشاره به نوع پنجم کنشگری آنلاین یعنی شبکه‌های محتوایی وایرال شده توضیح داد: این نوع شکلی از کنشگری آنلاین است که هدفش انتشار محتوای جذاب و تاثیرگذار در شبکه‌های اجتماعی است. متنی در یک شبکه اجتماعی ایجاد می‌شود و به صورت خودجوش و بدون دخالت سازمان‌های خاص در فضای مجازی وایرال شده و حتی جهانی نیز می‌شود.  

خانیکی آخرین نوع منظومۀ شش‌گانۀ کنشگری آنلاین را پویش‌های آگاهی دانست و توضیح داد: پویش‌های آگاهی که شکل خاصی از کنشگری آنلاین هستند می‌توانند همۀ مواردی که ذکر شد را دربر بگیرند. هدف آنها افزایش آگاهی خاص نسبت به یک موضوع خاص است. معمولا با انتشار مطالب آموزشی و آگاهی‌بخش در شبکه‌های اجتماعی برگزار می‌شود. برای آدم‌هایی مثل من که در بیماری قرار داشتم خیلی مهم است که بفهمند چه چیزی بخورند خوب یا بد است. این پویش‌های آگاهی اکنون تولیدکنندگان خاصی نیز در فضای مجازی دارند.

کنشگری آنلاین امکانی برای تقویت صداهای به حاشیه رانده شده 

خانیکی با بیان اینکه یک سر طیف کنشگری آنلاین به اسلکتیویسم و سر دیگر طیف به فعالیت در فضای واقعی می‌رسد، کنشگری آنلاین را همراه با فرصت‌ها و تهدیدهایی دانست که نباید مطلقا با خوش‌بینی یا بدبینی به آن نگاه کرد.

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مهم‌ترین فرصت‌های سه‌گانۀ کنشگری آنلاین اظهار کرد: اولین فرصت امکان دسترسی به مخاطب در مقیاس جهانی است. دوم سرعت مطلع کردن یا تحرک بخشیدن و بسیج کردن افراد است و سوم تقویت صداهای به حاشیه رانده شده. همۀ گروه های اجتماعی و همه کسانی که معمولا در رسانه‌های رسمی گذشته فرصتی نداشتند تا در کنش‌های رسمی و اجتماعی حضور داشته باشند، از طریق کنشگری آنلاین می‌توانند فرصت‌های جدیدی پیدا کنند. یکی از دلایل بالارفتن مشارکت زنان نیز چه در ایران و چه در جهان بالا رفتن سطح کنشگری آنلاین آنان است.


خوش‌بینی یا بدبینی به کنشگری آنلاین

خانیکی با برشمردن سه منظومۀ نظری برای تبیین و تفسیر پدیدۀ کنشگری آنلاین گفت: یکی از آن‌ها مجموعه نظریاتی است که مبتنی بر جبر تکنولوژیک است. براساس این دسته از نظریات تغییرات اجتماعی تابع مطلقی از تغییرات تکنولوژیک است و اساسا تکنولوژی تغییرات اجتماعی را جلو می‌برد. در چنین دیدگاهی طبیعتا فعالیت آنلاین هم به این معنی است که اینترنت و ابزارهای دیجیتال و پلتفرم‌ها اساسا پویایی فعالیت‌هایی را تغییر دادند و مشارکت بیشتر را ممکن کرده‌اند. این نظریات دیدی مطلقا خوش‌بینانه دارند. 

وی کنشگری شبکه‌ای را دومین منظومۀ نظری عنوان کرد و افزود: کنشگری شبکه‌ای ارتباطات عمودی را به ارتباطات سازمان یافته و هدایت شده و ارتباطات افقی و ارتباطات خودانگیخته تبدیل می‌کند. کنشگری شبکه‌ای بر قدرت شبکه‌ها مبتنی است. آن‌ها توسط پلتفرم‌های آنلاین جریان‌های قدرت می‌سازند و در اینجا اهمیت جوامع مجازی، استفاده از شبکه‌های اجتماعی و تقویت اقدام جمعی برای هدف مشترک برجسته می‌شود.  

خانیکی دربارۀ منظومۀ سوم نظری که به طور مشخص به بحث اسلکتویسیم می‌رسد افزود: نظریه‌هایی هستند تحت عنوان «کلیکتیویسم» یعنی کلیک کردن و کلیک‌گرایی که در برابر اسلکتویسیم قرار می‌گیرند و جدیدا بیشتر به آن می‌پردازند. این اصطلاح بیانگر دو دیدگاه متضاد در مورد امضاهای طومارهای آنلاین است؛ در حالی که اسلکتیویسم دلالت بر این دارد که یک کار به اصطلاح نمادین انجام شود و تاثیر واقعی ندارند اما در کلیکتیویسم تاثیر واقعی بیشتر برجسته می‌شود.


کنشگری آنلاین در دام بی‌اثری

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره اینکه ۶ چالش و ۶ ملاحظۀ اخلاقی در کنشگری آنلاین بر روی طیف سست‌کوشی تا اثربخشی وجود دارد توضیح داد: چالش اول مسئلۀ حباب‌های فیلتر و اتاق‌های پژواک است. فعالیت‌های آنلاین معمولا به سمت این می‌رود که هم‌نظران، همفکران و همگراها را بیشتر جذب کند. این نوع فعالیت‌های آنلاین معمولا باورهای پیشین را تقویت می‌کنند نه اینکه باورهای جدید را به چالش بکشانند. این اتاق‌های پژواک در حقیقت نوعی بنیادگرایی و نوعی تصلب را تقویت می‌کنند. چالش دوم مبتنی بر همان اسلکتیویسم است چراکه آن تعامل مؤثر و تعهد عمیق‌تر در آن کمتر ممکن است.

خانیکی ضمن اشاره به نمونۀ اعتراضات سیاسی بهار عربی خاطرنشان کرد: بعد از کشته شدن آن جوان دستفروش در تونس، مرکز اعتراضاتی که شکل گرفت عمدتا فیس‌بوک بود اما مرکز اعتراضاتی که در مصر شکل گرفت عمدتا میدان «التحریر» قاهره بود. کَل کَلی بین کنشگران رسانه‌ای و سیاسی دربارۀ تونس و مصر وجو داشت که مگر مصری‌ها فیس‌بوک نداشتند که در میدان «التحریر» جمع می‌شدند. یعنی در واقع همان دوگانگی‌ای که بین فضای واقعی و فضای مجازی است. یکی از مصری‌ها جواب داده بود که کار ما این بود که مِن الشارع الی فیس‌بوک و مِن الفیس‌بوک الی الشارع؛ ما از خیابان به فیسبوک می‌رویم  و از فیسبوک برمی‌گردیم به خیابان. یعنی در واقع خود این دوگانگی و ماندن در اسلکتیویسم و کلیکتیویسم هر نوع فعالیتی را می‌تواند به صورت هدفمند دنبال نکند.

وی از شکاف دیجیتال به عنوان چالش سوم نام برد و عنوان کرد: خود این شکاف‌های دیجیتال معمولا فعالیت گسترده آنلاین را کم می‌کنند. میزان دسترسی به اینترنت و میزان آثار اقتصادی که افراد چگونه بتوانند از این فضا استفاده کنند مشخص است. معمولا جوامع در حال گذار و گروه‌های به حاشیه رانده شده به دلیل محدودیتی که در دسترسی به اینترنت یا منابع فناوری دارند برای مشارکت کامل با مشکل مواجه هستند. سطح دسترسی، امکان دسترسی و شکاف‌هایی که به خصوص در جهان وجود دارد کنشگری را دچار محدودیت می‌کند.

خانیکی با اشاره به چالش چهارم یعنی مسئولیت‌ناپذیری به دلیل ناشناخته ماندن ادامه داد: مسئلۀ بعدی ماهیت غیرشخصی و غیرمشخص فعالیت‌های آنلاین است. در این فضا پاسخگو نبودن و بی‌مسئولیتی دنبال می‌شود.  

وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از رفتارهای مضر، آزار و اذیت‌های مجازی یا انتشار اطلاعات نادرست و اخبار جعلی است. خود اصطلاح اخبار جعلی یکی از موضوعات مهم حوزه ارتباطات است که در چند سال اخیر اهمیت پیدا کرده است. در ارتباطات سلامت پابه‌پای ویروس کرونا مسئلۀ اینفودمی مطرح شد. هر جا سازمان بهداشت جهانی می‌خواست از تاثیر ویروس کویید ۱۹ در شکل‌گیری یک پاندمی حرف بزند، اطلاعات غلط و اخبار جعلی را هم در کنار آن ‌آورد.  

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی چالش پنجم را سیّالیّت هویت‌ها دانست و اظهار کرد: در شبکه‌های اجتماعی به دلیل ناشناخته ماندن، هویت‌های آیینی و هویت‌های متغیر شکل می‌گیرد. هویت‌هایی که هر لحظه با موج‌های جدید خبری و نشانه‌ای به راحتی می‌توانند تغییر کنند، بدون اینکه اثری از هویت پیشین در آن باقی مانده باشد. در حالی که مسائل اجتماعی و کنش‌های اجتماعی نیازمند هویت‌های پایدارتری هستند؛ هویت‌هایی که اگرچه ترکیبی هستند ولی مشخص است تبارشان کجاست، به کجا وصل‌اند و از چه مؤلفه‌هایی تبعیت می‌کنند. موفقیت کنشگری‌ها مبتنی بر این است که در آن هویت نیز شناخته شده باشد.

وی چالش آخر را اشتراک‌گذاری و رقیق‌سازی پیام‌ها دانست و گفت: ماهیت ویروسی فعالیت‌های آنلاین گاهی می‌تواند منجر به رقیق شدن در انتخاب‌های مشترک شود. یعنی کمپین‌هایی ممکن است با نیت‌های درست و انسان‌گرایانه شکل بگیرند ولی توسط نهادهایی دنبال شوند که به دنبال سوء استفاده از احساسات عمومی هستند یا سرمایه‌گذاری‌هایی در این زمینه انجام می‌دهند که عملا خود این پدیده، مشارکت را دچار مشکل می‌کند.  

خانیکی در پایان به نتیجه‌گیری مباحث مطرح شده پرداخت و تصریح کرد: کنشگری آنلاین مشکلات و چالش‌هایی دارد که باید نقادانه با آنها برخورد کرد. درک محدودیت‌های پلتفرم‌های آنلاین مانند تعاملات سطحی، اتاق‌های پژواک و شکاف‌های دیجیتال برای شناخت این نوع فعالیت و اثربخشی‌شان مهم است. کنشگری آنلاین توانسته است در حوزه‌های کسب و کارِ اقتصادی و نوآوری موفقیت‌های بیشتری داشته باشد اما در حوزه‌هایی که نیاز به آگاهی‌های عمیق‌تر و کنش‌های مسئولانه‌تر و اخلاقی‌تر دارد -مانند حوزۀ سیاست و اجتماع- آنجایی که افراد باید با تمام هویت‌شان، شخصیت‌شان و با هزینه دادن در این زمینه ورود پیدا کنند؛ مانند کنشگری‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، نیازمند توجه بیشتری است. در اینجا گفت‌وگو، آگاهی انتقادی، اولویت دادن به کنش یا اقدام پایدار اهمیت پیدا می‌کند و اینجاست که می‌شود آن فضای سوم یا فضای ترکیبی را بین فضای آنلاین و فضای واقعی در نظر گرفت و به کنش‌هایی اندیشید که در اسلکتیویسم یا سست‌کوشی متوقف نشوند ولی اثربخشی خودشان را هم بیرون از این فضاهای شبکه‌ای و مجازی تعریف نکنند.  


به گزارش ایسنا، در ادامه این نشست فرزاد غلامی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، با بررسی تاریخی مسئلۀ کنشگری گفت: در تاریخِ رسانه‌های جمعی، یکی از مسائلی که بیشتر از هر موضوعی به آن پرداخته شده، بحث اثرات است. یعنی اثرات رسانه‌های جمعی چیست؟ نوعی هراس همواره از اثرات ارتباطات و رسانه‌های جمعی وجود داشته است. حتی در یونان باستان این را داریم که کلام چه تاثیری بر مخاطب می‌گذارد؟
غلامی ادامه داد: جلوتر که می‌آییم در رسانه‌های جمعی هم همین است. اثرپژوهی از آن موضوعات کلانی است که همواره با یک نگاه هراس‌گونه به آن توجه شده است. چرا رسانه‌ها می‌توانند تا این حد اثر و قدرت داشته باشند؟ در ادامه تئوری‌های ارتباطات به این نتیجه رسیدند که مخاطب فعال است اما، هنوز هم اعتقاد رایج این است که رسانه‌های جمعی اثرگذارند؛ بنابراین آن هراسی که صحبت می‌کنیم دو بعد دارد: کژکارکردهایی که رسانه‌ها می‌توانند داشته باشند و دومی که مهم‌تر است تاثیراتی که رسانه‌ها بر نهاد قدرت می‌گذارند.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: نگرانی نهاد قدرت از اثرات رسانه‌ها همواره مسئلۀ کلیدی بوده و خواهد بود. بنابراین حالا که می‌گوییم از اسلکتیویسم تا اثرگذاری، در رسانه‌های جریان اصلی یا رسانه‌های اجتماعی یا بعد از عصر اینترنت اثرگذاری کجاست؟


ادبیات کنشگری آنلاین در دام تحقیقات اداری

وی با اشاره به سیر تاریخی پژوهش در حوزه اینترنت گفت: نسل اول پژوهش‌های مرتبط با مطالعات اینترنت راجع به اثرگذاری یا هراس است، اما خیلی گذراست. در مقطعی کوتاه بعد از آمدن اینترنت مسئله این است که اینترنت چه اثری روی روابط بین فردی می‌گذارد؟ مثلا اثراتی که هرزه‌نگاری بر بلوغ زودرس جنسی دارد. ولی این کوتاه مدت است. از جایی به بعد ما توقع داریم رسانه‌های اجتماعی، آن اثر یا اثراتی که دارد تبدیل به خصلتی رهایی‌بخش شود.
غلامی با مقایسه تحقیقات کوتاه‌مدت و اداری و تحقیقات انتقادی بر روی رسانه‌ها ادامه داد: تحقیقات انتقادی این است که مصرف رسانه‌ها چه اثرات فرهنگی یا بلندمدتی دارد؟ بخش بزرگی از ادبیات کنشگری آنلاین، در دام تحقیقات اداری می‌افتند، به این معنا که همواره بحث است که آیا این کنشگری آنلاین توانست به فلان تغییر منجر شود؟


وی ادامه داد: ادبیات کنشگری آنلاین در دام تحقیقات اداری افتاده است. یعنی ما به دنبال اثرات کوتاه‌مدتِ مشاهده‌پذیر هستیم؛ در حالی که اگر با نگاه تحقیقات انتقادی که لازارسفلد می‌گوید نگاه کنیم، مهم است بگوییم کنشگری آنلاین قرار است به چه تاثیرات کلانی منجر شود؟
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان این نکته که در تحلیل اثرات کلان اجتماعی و کنشگری آنلاین، نظرات علوم اجتماعی کاربرد دارند گفت: در این مورد مفهوم «کلیت اجتماعی» لوکاچ می‌تواند به ما کمک کند. لوکاچ کلیت اجتماعی را ارجحیت کل بر جزء می‌داند. یعنی وقتی می‌خواهیم جامعه را بفهمیم نسبت اجزای مختلف را با هم در نظر بگیریم. در فضای رسانه‌ها نیز این مسئله مهم است. وقتی ما می‌خواهیم بدانیم که کنشگری آنلاین مهم است یا نه باید بستر کلانِ اجتماعی را ببینیم. باید رسانه را به عنوان یک نهاد بین ساختار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و به ویژه اقتصاد سیاسی ببینیم. در این صورت می‌توانیم بگوییم که آیا کنشگری آنلاین مهم است یا نه.


تأثیر ساختارهای کلان بر اثرگذاری رسانه‌ها

غلامی ادامه داد: زمانی که اینترنت آمد، بحثی بود که آیا اینترنت می‌تواند به دموکراسی منجر شود یا خیر؟ تجربه کشورهای مختلف نشان داد که ساختار سیاسی-اجتماعی است که تعیین می‌کند آیا اینترنت منجر به دموکراسی می‌شود یا نه. این بحث نسبی است نه مطلق. اگر به صورت نسبی ببینیم، آن وقت مشخص است که آن ساختارهای کلان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تا چه میزان می‌توانند مؤثر باشند.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران دربارۀ ایجاد احساس محرومیت در شبکه‌های اجتماعی و پیامدهای آن گفت: بخشی از جامعۀ ایران با محرومیت مطلق مواجه است. رسانه‌های اجتماعی و کنش در آن چگونه کمک می‌کنند که احساس محرومیت نسبی اتفاق بیفتد و جامعه را به سمت جنبش‌های اجتماعی سوق دهد؟ درک این مسئله نیازمند آن است که ساختارهای سیاسی را هم ببینیم.

غلامی ادامه داد: ما نمی‌توانیم بگوییم که اینترنت در ایران نمی‌تواند به جنبش‌های اجتماعی جهت دهد. آن چیزی که من در مورد جامعۀ ایران می‌بینیم، کنش‌های متعددِ یکسانِ آدم‌های مختلف است که برآیند آن وضعیتی می‌شود که داریم می‌بینیم. بنابراین وقتی در این فضا دقت نکنیم که سیاست‌های کلانِ ما در مورد رسانه‌های جمعی چیست، آن وقت نمی‌دانیم که کنشگری آنلاین به چه منجر می‌شود.

نگاه به کنشگری آنلاین منفی است


وی ادامه داد: کنشگری آنلاین، لااقل در فضای جامعۀ ایران، پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به سایر جوامع دارد. آن هم مرتبط با وضعیتی است که با آن مواجه‌ایم. اگر اثرات کوتاه‌مدت را نگاه کنیم می‌بینیم کنش‌های آنلاین اثری ندارند یا محدود هستند. همان ادبیات بدبینانه. اما اگر نگاه کلان داشته باشیم کنش‌هایی که در فضای رسانه‌های اجتماعی اتفاق می‌افتد گاهی خصلت عقلانیت بیشتری از کنش‌های جهان واقعی دارند، چون ردپای شما باقی می‌ماند و این مسئلۀ مهمی است.
این استاد دانشگاه تهران گفت: وقتی که نگاه ما به جامعه، نوعی جامعۀ توده‌ای است آن وقت چه توقعی از کنشگری آنلاین می‌توانیم داشته باشیم؟ مثلا صحبت‌های آقای عبدالکریمی راجع به ایران؛ جامعۀ ایران جامعۀ توده‌ای است که اختیارش در دست چند شبکه خارجی افتاده که آن را به هر سمتی بخواهند سوق می‌دهند. نگاه رسمی هم در خیلی موارد همین است. یعنی نگاهی منفی به کنش‌های جمعی.

غلامی ادامه داد: وقتی این نگاه وجود دارد، حتی وقتی می‌خواهید کاری مثبت برای سیاست‌گذاری اجتماعی انجام دهید جامعه به آن واکنش نشان می‌دهد، چرا؟ چون می‌داند که نوعِ نگاهی که پشت موضوع است چیست، در حالی که این موضوع می‌تواند بُعد مثبت هم داشته باشد. ما چون نگاه منفی نسبت به کنش‌های جمعی را می‌بینیم، بنابراین جامعه آن را نمی‌پذیرد.  

عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بررسی رویکردهای تحلیلی به رسانه‌های جمعی گفت: در فضای رسمی ما، شرایط به گونه‌ای است که انگار مقصر کل وضعیت ناخوشایند جامعه رسانه‌ها و به صورت خاص رسانه‌های جمعی است. گفتمان رسمی عملاً کل مشکلات یا مسائل را به گردن فضای رسانه و به خصوص رسانه‌های اجتماعی می‌اندازد و ما هم انتظار داریم که رسانه‌ها خصلت رهایی‌بخش یا آزادی‌بخش داشته باشند، در حالی که رسانه‌ها نمی‌توانند در خلأ عمل کنند.

وی در پایان گفت: وقتی ساختار سیاسی و اجتماعی کشوری هرگونه کنشگری، به ویژه کنشگری جمعی را، به دید منفی می‌نگرد، آن وقت نمی‌توان توقعی از فضای اینترنت داشت. نمی‌گویم اثرگذار نیست، بلکه می‌گویم توقع آن که کنشگری آنلاین بتواند جامعه‌ را به سمت جامعۀ دموکراتیک، به معنای ایده‌آل آن، ببرد خواسته‌ای زیاده و نشدنی است. 

کنشگری، مفهومی خودآیین است

در ادامۀ نشست سبحان یحیائی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، با طرح این پرسش‌ که کنشگری آنلاین چیست؟ آیا لایک کردن و توییت زدن کنشگری است؟ آیا کنشگری باید با ارادۀ کلی از جانب خود فرد رقم بخورد؟ سخنرانی خود را آغاز کرد و افزود: کنشگری مفهومی است که خود شخص به این ادراک و به این نتیجه می‌رسد که باید عملی را انجام دهد. به عبارتی می‌توان گفت مفهومی کانتی، نیچه‌ای و اسپینوزایی در کنشگری هست. هر اتفاقی در فضای آنلاین و فضای مجازی صورت می‌گیرد را نمی‌توانیم کنشگری در نظر بگیریم.  

یحیائی با اشاره به اینکه کنشگری همراه با سوژۀ قدرتمندی است که اراده‌گرایانه وارد ماجرا می‌شود، گفت: مصداق آن این است که چیزی را در زندگی بیرونی می‌بینیم و نسبت به آن احساسی پیدا می‌کنیم، آن را منتشر می‌کنیم و اتفاقی را در جامعه رقم می‌زنیم. به عبارتی آن عمل مبتنی بر ادراک خودآیینی است که انجام می‌شود.  

وی با اشاره به صحبت غلامی که گفت برخی معتقدند بی‌بی‌سی، ایران اینترنشنال و منوتو جریان اجتماعی را هدایت می‌کنند، توضیح داد: به این معنا کنترل دست رسانه است و اسم آن کنشگری نیست یا حداقل کنشگری خودآیینی نیست.

سبحان یحیائی


این عضو هیات علمی دانشگاه دربارۀ تکنولوژی قدرت اظهار کرد: تکنولوژی قدرت در جایی رسانه و در جای دیگر ساختار سیاسی، عامل نظامی یا چیزی شبیه به آن است. بنابراین ما راجع به سوژۀ کنشگری حرف می‌زنیم که قدرت دارد و اراده دارد و می‌خواهد عمل کند. جریان اصلی رسانه‌ای که می‌خواهد جهت دهد و حاکمیت یا قدرتی که می‌خواهد جهت دهد را باید از فضای کنشگری کنار بگذاریم.
 

ابتذال نگرانی ایجاد نمی‌کند

وی با اشاره به مفهوم ابتذال گفت: ابتذالی که در فضای مجازی در حال رقم خوردن است یعنی چه؟ ابتذال را می‌توانیم به شکل قضاوت اخلاقی به معنای Moral نداشته باشیم. دربارۀ این موضوع باید از نگاه ارزش‌گذارانه تهی باشیم. ابتذال؛ امر معلولی، روزمره و نوشونده است؛ یعنی به تعبیر فلاسفۀ اخلاقی می‌تواند خودش فی‌نفسه واجد قبح ذاتی نباشد.

یحیائی افزود: ابتذال قبح ذاتی ندارد اما سرگرم می‌کند. امر معمولی و وقت تلف کردن است. ابتذال انتها ندارد مانند بی‌هدف چرخیدن در اینستاگرام. در سال‌های گذشته در دهۀ ۸۰  مبتنی بر وب ۲ چیزهایی که لایک‌های بیشتری می‌خوردند بالا می‌آمدند و دیده می‌شدند. آن چیزهایی که در آن زمان بالا می‌آمد در برهه‌های کوتاهی سیاسی بود. سیاست یعنی امری که به قدرت و به حیات و ممات و زندگی روزمره گره می‌خورد. بلافاصله که تب سیاسی فروکش می‌کرد نوع لباس پوشیدن سلبریتی‌ها مهم می‌شد. این موضوع‌ها جذاب است و افراد نگران انتشار این موارد نمی‌شوند. حتی حاکمیت هم نگران این قصه نیست و بعضی مواقع به آن دامن نیز می‌زند. بنابراین، تتلو، بهنوش بختیاری، بفرمایید شام، مافیا و ... برای حاکمیت نگرانی تولید نمی‌کنند و جامعه هم راضی است.

وی با اشاره به اینکه زردی و ابتذال به فرهنگ عمومی گره خورده است، گفت: این مسئله منحصر به ایران نیست، منتهی این ابتذال در کشور ما بیشتر است. در کشور ما به ذائقه سینمایی مردم نگاه می‌کنیم و می‌بینیم فیلم‌هایی مانند اخراجی‌ها، فسیل و هزارپا می‌فروشد و عامه می‌پسندد. اما سویه نقد من نه سمت حاکمیت بلکه به سمت جامعه است زیرا در این فضا دنیا جهانبخت جذاب می‌شود. بنابراین کسی که در فضای ابتذال غوطه‌ور است می‌خواهد یک توییت سیاسی را لایک کند، یک مسئله زیست‌محیطی یا قانونی را دنبال کند؟ یا یک چالش جدی را مطرح کند؟ او اصلا به لحاظ ذهنی کاملا فرسوده است.

یحیائی با اشاره به مفهوم سیمان اجتماعی از آدورنو توضیح داد: در جامعه هم همین‌گونه است. افراد فرسوده شدند و اصلا تلاش نمی‌کنند. فضای سیاسی در دامن ابتذال گرفتار شده است. ابتذال نه تنها در سبک زندگی بلکه در امر سیاسی نیز وجود دارد.

ما با امتناعِ گفت‌وگو مواجهیم

این عضو هیات علمی دانشگاه همچنین دربارۀ مفهوم عصبیت، توحش مجازی و درندگی توضیح داد و ضمن اشاره به متنی که دربارۀ عصبیت پیوسته نوشته بود، گفت: باید بدانیم قصه این عصبیت کجاست؟ و چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ بخشی از متنی که نوشته بودم به این شرح است: «دهانت را جر می‌دهم اگر جز با صدا و لهجۀ من فریاد کنی! همه‌مان دردمان آمده اما کمی در آینه نگاه کنیم. در آینه نگاه کنیم می‌بینیم که چقدر وحشتناک و دردناکیم. گرگ همدیگریم. یکی کمپین می‌زند که گشت ارشاد را جمع کنید. آن دیگری فریاد می‌کشد که تو غلط می‌کنی کمپین می‌زنی. جمع کن این کمپین دوزاری‌ات را. یکی دیگر می‌نویسد اگر نویسنده‌ای کتاب به ارشاد داد، حق ندارد اعتراض کند. دیگری می‌گوید به خدا پناه می‌برم از ظلم. دیگرتری می‌گوید که خاک بر سرت که به باور اینان پناه می‌بری. دهانت را گل بگیر. دیگری می‌نویسد که دوست داشتم چند روزی در خواب می‌ماندم، فالورش می‌نویسد خاک بر سر من که تو را فالو ‌کردم! خواب می‌ماندی، حل می‌شد؟ طرف می‌گوید به کی به کی قسم این چند روز درگیر مشکلات شخصی بودم، که این را نوشتم! در شرایطی که «ما» بودیم، قاعدتا در داغ باید هم را در آغوش می‌کشیدیم و درد مشترک را فریاد می‌کردیم. «ما»یی که دیگر نیست...»

یحیائی در پایان تصریح کرد: این حجم از عصبیت، توحش، اینکه هر چه بنویسی فحشت می‌دهند، ننویسی فحشت می‌دهند. گویی گوشی برای استماع نیست و قرار نیست گفت‌وگویی اتفاق افتد. افراد برای اینکه ممکن است خودشان اشتباه بگویند آماده نیستند و حاضر نیستند با عینک دیگران به مسئله نگاه کنند. این عصبیت با این فضا قرار است به کجا برسد؟ ما واقعا با امتناع گفت‌وگو مواجه هستیم. در این فضا کنشگری آنلاین قرار است به کجا برسد؟ کنشگری آفلاین قرار است به کجا برسد؟ اگر تمامی این موارد محقق شود بعد چه خواهد شد؟ باید سوال را به سمت جامعه و کنشگران برگردانیم، نقدها به حاکمیت می‌تواند بسیار باشد. باید ببینیم جامعه و کنشگران چه کردند؟ چه می‌کنند؟ و شیوۀ درست برای کنشگری مجازی چیست؟

انتهای پیام

  • شنبه/ ۴ آذر ۱۴۰۲ / ۱۳:۰۰
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 1402090402216
  • خبرنگار : 90003