این گروه جوان حالا با نمایش «دشمن خدا» در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنهاند. نمایشی که در چند اجرای محدود خود با استقبال تماشاگران رو به رو شد و حالا آخرین اجراهای خود را پشتسر میگذارد. البته که اعضای این گروه جوان امیدوارند پرونده این نمایش دوباره در سالن دیگری باز بشود و بتوانند کار خود را برای تماشاگرین بیشتری روی صحنه ببرند.
مجید عراقی، کارگردان و بازیگر این نمایش در گفتگو با ایسنا توضیحاتی درباره شکلگیری این کار، علاقهاش به آثار اصغر فرهادی، فعالیت در گرگان و مهاجرت به تهران ارایه میدهد.
او یادآوری میکند: نمایش «دشمن خدا» قبلا با کارگردانی عماد رجبلو که نویسنده کار است، روی صحنه رفته بود و در چند جشنواره اجرا شده و مدت کوتاهی هم در تهران در قالب اجرای عمومی روی صحنه رفته بود. من به عماد ایمان دارم و او را نویسندهای قهاری میدانم. متن او فضایی شبیه کارهای آقای اصغر فرهادی دارد که خیلی مورد علاقه من است.
او اجرای این متن را که درباره دروغ است، دغدغه شخصی خود میداند و میافزاید: در زندگی خودم هم میکوشم تا جایی که ممکن است از دروغ فرار کنم چون به نظرم سرچشمه همه بدیها و هفت گناه کبیره، همین دروغ است. البته در نمایش ما مشخص نمیشود چه کسی دروغ میگوید و گویی همه ما در دروغ غوطهوریم و این یک فاجعه است. به طوری که در جامعه امروز ما تشخیص راست از دروغ نیازمند مهارت یا هوش خاصی است و نکته اینجاست که چرا ما به این وضعیت رسیدهایم در حالیکه در گذشته جامعه ما این طور نبوده است.
عراقی با یادآوری فرهنگ هممیهنانمان در دههای گذشته ادامه میدهد: زمانی حرف مردم آنقدر اعتبار داشت که میشد ریش گرو گذاشت و معامله کرد ولی حالا این اعتبار و اعتماد از میان رفته و این بسیار تاسفانگیز است و به این زودی هم اصلاح نمیشود چون تصحیح چنین وضعیتی، نیازمند گذر زمانی طولانی است و این وضعیت برای من جوانِ امروزِ ایران بسیار ناراحتکننده است.
این بازیگر جوان درعین حال تاکید میکند: البته ما نمیخواهیم کسی را تغییر بدهیم، نه این توان را داریم و نه در جایگاه چنین چیزی هستیم. تنها کاری که میتوانیم انجام بدهیم، پالایش روح خودمان است که ناخودآگاه بر اطرافیانمان هم تاثیر میگذارد و سبب میشود شعاع دور و بر هر یک از ما تغییر کند. برای من و گروه، صِرف اجرای یک نمایش مهم نیست بلکه دوست داریم دغدغههای شخصیمان را در کارمان دنبال کنیم و تلاش میکنیم در حد توانمان جلوی این سیکل دروغ را بگیریم.
او درباره فضای طنزآمیز نمایش که سبب شده صدای خنده تماشاگران در طول اجرا بارها بلند شود، توضیح میدهد: اصلا قصدم اجرا یکی نمایش کمدی نبود به همین دلیل در بازیهایمان خیلی فیلتر گذاشتیم. با اینکه علی غریب، دیگر بازیگر نمایش، استنداپ کمدی کار میکند و بازیگر کمدی است، در تمرینها خیلی حساس بودیم که اجرا به سمت کمدی نرود و بازیها خیلی جدی باشد. ما طنز کلامی نداریم ولی موقعیتهای نمایش، ایجاد خنده میکند هرچند که وضعیت این آدمها تراژیک است و در صحنه آخر هم به گریه میافتند. بنابراین خندهای که ایجاد میشود، از روی تفکر است.
عراقی که از سال ۹۴ کار تئاتر را آغاز کرده و بعد از مدتی فعالیت در گرگان و با وجود موفقیتهایی که به دست آورده است، همراه با دوست قدیمیاش، علی غریب به تهران مهاجرت میکنند.
او درباره فعالیتهای خود در گرگان توضیح میدهد: در دانشگاه رشته حسابداری خواندهام و از سال ۹۴ تئاتر را به صورت حرفهای شروع کردم. دوره فیلمسازی و بازیگری دیدم و عضو کانون تئاتر تنها دانشکدهای بودم که تئاتر را تدریس میکرد. تا سال ۹۷ در گرگان فعال بودم و آنجا اجراهای متعددی داشتیم و مردم هم با گروه ما آشنا شده بودند. گرگان شهری فرهنگی است و سالن فخرالدین اسعد گرگانی آن یکی از بهترین سالنهای کشور است که ما چندین اجرا در آن داشتیم و مردم هم به گرمی از کارهای ما استقبال میکردند و هر شب سالن پر از تماشاگر بود ولی پرونده اجرای نمایشها در شهرهای دیگر معمولا زود بسته میشود و ما در سومین سال فعالیتهایمان متوجه شدیم که چقدر فضای کار محدود است.
عراقی اضافه میکند: سال ۹۸ به تهران مهاجرت کردیم چون فضای کار در گرگان با تمام خوبیهایی که داشت، محدود بود. به طوری که کار تصویری خیلی به ندرت در آن ساخته میشد. در چنین وضعیتی زحماتی که برای تولید و اجرای یک اثر کشیده میشد، بیبهره میماند و ما ناچار به مهاجرت شدیم چون دوست داریم کارهایمان بیشتر دیده شود بخصوص که کار تصویر در گرگان ساخته نمیشد. آنچه به دست میآمد برای کسی که وقت و جانش را برای این کار گذاشته، راضیکننده نبود و این چنین بود که به تهران مهاجرت کردیم.
او ادامه میدهد: از سال ۹۸ تاکنون در چندین نمایش به عنوان بازیگر حضور داشتهام و در تالارهای وحدت، تئاترشهر و چند سالن خصوصی روی صحنه رفتهام و حالا با اجرای «دشمن خدا» اولین کارگردانی خود را تجربه میکنم.
عراقی که دلبسته تئاتر رئالیستی است، اضافه میکند: قبلا بازیهای فانتیزی یا اکسپرسیونیستی هم داشتهام ولی دوست دارم سبک رئالیستی را ادامه بدهم.
یار غار او در این سالها علی غریب است که با هممدرسهای و همدانشکدهای بوده و حالا همبازی و همخانه شدهاند.
او درباره این دوستی و روند شکلگیری نمایش «دشمن خدا» توضیح میدهد: ما پول پیش خانهمان را از صاحبخانه گرفتیم و رقم اجاره را بالا بردیم تا هزینههای ساخت این نمایش را تامین کنیم. البته نمایش ما کاری کمخرج است ولی باز هم هزینه دارد و حتی پرداخت اجاره سالن خصوصی برای یک گروه جوان و مستقل که تهیهکننده خاصی هم ندارد، خیلی سخت است. قرار شد علی به عنوان تهیهکننده در کنار پروژه باشد و من هم کارگردانی کنم. با وجود هزینههایی که متحمل شدیم، پشیمان نیستیم و خوشحالیم که این کار را به اجرا رساندیم.
عراقی درباره حضور همزمانش به عنوان بازیگر و کارگردان نمایش و دشواریهایی که این همزمان به همراه دارد، میگوید: واقعا کار سختی است و با این اجرا دریچه دیگری برایم باز شد. پیش از این همیشه بازیگر بودم و فقط مسئولیت کار خودم را داشتم ولی حالا در تازهای به رویم گشوده شد که قبلا از آن بیخبر بودم. به همین دلیل از عماد که قبلا خودش نمایش را کارگردانی کرده بود، درخواست کردم که به عنوان مشاور کنارم باشد و او با حضور و همراهیاش کمک قابل توجهی کرد.
اجرای این نمایش به ناچار روز جمعه، سوم آذر ماه به پایان میرسد چون آن گونه که عراقی میگوید نمایش دیگری جایگزین خواهد شد و امکان تمدید وجود ندارد.
گروه اجرایی این نمایش البته امیدوارند در سالن دیگری بتوانند نوبت اجرا بگیرند تا نمایش خود را برای تماشاگران بیشتری روی صحنه ببرند. عراقی در پایان سخنان خود یادآوری میکند که بزرگترین سرمایه تئاتر کشور، تماشاگران هستند و امید دارد که با تمدید اجرا، بتواند از حضور تماشاگران بیشتری بهرهمند شود.
این اثر نمایشی با بازی علی غریب، مجید عراقی، سیدهاسوه صادقی، امیر درویش، حامد فعال، نفس جافری، ضحا رجاییفر روی صحنه میرود و علی غریب به عنوان تهیهکننده و علی اکباتانی به عنوان مدیر تولید حضور دارند.
نمایش «دشمن خدا» در دو اپیزود «دبستان دخترانه» و «پادگان نظامی» ساعت ۱۸ در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه میرود.
اپیزود اول این نمایش، روایت دعوای دو دختر کوچک بر سر برگه انشاء در دفتر ناظم دبستان دخترانه است و اپیزود دوم نیز دعوای دو سرباز در دفتر فرمانده پادگان را به نمایش میگذارد؛ اینجاست که ما باید قضاوت کنیم که چه کسی دروغ میگوید؟
عکسها از سید سجاد رازیان است.
انتهای پیام