به گزارش ایسنا، «محسن امینزاده» با ادعای اینکه « رژیم صهیونیستی امروز در منطقه حضور نظامی و راهبردی و دیپلماتیک دارد»، مدعی تمایل کشورهای منطقه به این رژیم شد و این مسئله را محصول «راهبردهای غلط» ایران دانست.
این فعال اصلاحطلب همچنین میگوید: کشورها در مناقشاتی که با ایران داشتهاند به سمت رژیم صهیونیستی رفتهاند و امتیاز گرفتهاند و روابطشان را رسمی و علنی کردهاند و البته این پیروزی رژیم صهیونیستی نتیجه راهبردهای بسیار غلط ایران هم هست. ایران شرایطی را فراهم کرده که رژیم صهیونیستی بهجز پاکستان و افغانستان با همه کشورهای همسایه ایران رابطه دیپلماتیک و در غالب کشورها حضور رسمی سیاسی و نفوذ گسترده دارد.
این انگارههای نادرست در حالی بیان شده که اخیرا و در همین عملیات «طوفان الاقصی» ثابت شد که «حضور نظامی، راهبردی و دیپلماتیک اسرائیل در منطقه» سرابی بیش نیست و سازمانهای اطلاعاتی در تلآویو که همواره خود را جزو برترین سیستمهای اطلاعاتی جهان معرفی میکردند، نتوانست چنین عملیات بزرگی را حتی در مناطق اشغالی پیشبینی کنند و در شوک بزرگی فرو رفتند، چه برسد به اینکه حضور راهبردی منطقهای داشته باشند.
درباره تمایل کشورهای به رژیم صهیونیست، لازم به یادآوری است که پس از مصر و اردن که در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۹۴ روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادیسازی کردند، کشورهای امارات، بحرین، سودان و مراکش هم در سال ۲۰۲۰ سازش با تلآویو را اعلام کردند.
سه نکته در رابطه با این موضوع مطرح است؛ اول اینکه این کشورها بهجز مصر هیچوقت تنشی با رژیم صهیونیستی نداشتند تا بخواهند به آن پایان دهند و به سمت آن بروند. دوم اینکه آمریکا بازیگر اصلی و توزیعکننده جوایز برای انعقاد این تفاهمها بود و نه نفوذ رژیم صهیونیستی و سوم اینکه راهبرد غلط دولتهای یازدهم و دوازدهم در توجه ۱۰۰ درصدی به غرب و دستکشیدن از ارتقای روابط با کشورهای همسایه و اسلامی در این زمینه موثر بوده است.
نکته نادرست دیگر در اظهارات این فعال سیاسی اطلاحطلب، تعداد کشورهای سازشگر با رژیم صهیونیستی است. بسیاری از کشورهای بزرگ منطقه غرب آسیا و جهان اسلام از جمله عربستان سعودی، عراق، کویت، عمان، قطر، یمن، سوریه، لبنان، تونس، لیبی، الجزایر، اندونزی و مالزی با وجود فشارهای آمریکا تن به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ندادهاند. تعدادی از این کشورها همسایگان ایران هستند و اینکه تنها پاکستان و افغانستان در این دایره قرار گرفتهاند، شاید در بهترین حالت نشان از عدم آگاهی این فرد دارد.
شایان ذکر است نفرت از رژیم صهیونیستی در میان ملتهای منطقه و جهان به حدی است که مردم کشورهای سازشگر هم از هر فرصتی برای ابراز خشم خود از اقدام دولتهای خود استفاده میکنند.
حمایت بینظیر بازیکنان فوتبال و هواداران تیم ملی مراکش در میدان بزرگی مانند جام جهانی اخیر که در قطر برگزار شد، شاهدی بر این موضوع است. دولت لیبی هم که وزیر خارجهاش به صورت مخفیانه با همتای صهیونیست خود در رم دیدار کرده بود، از سمت خود برکنار و از این کشور فرار کرد.
به اذعان کارشناسان غربی و منطقهای، حتی همین کشورهای سازشگر و در آستانه سازش نیز وقتی متوجه شدند نمیتوانند به آمریکا و رژیم صهیونیستی برای امنیت خود تکیه کنند به سمت ایران آمدهاند؛ مانند عربستان سعودی، امارات، کویت و سودان که اخیرا روابط خود را با ایران عادی کردهاند و یا ارتقا دادهاند.
این فعال اصلاحطلب در ادامه صحبتهای خود با بیان اینکه امروز ایران در حالی به سمت تنشزدایی با کشورهای منطقه میرود که همه کشورهای منطقه روابطشان با اسرائیل را بازسازی کرده و ارتقا دادهاند؛ گفته است: امارات با اسرائیل قرارداد جامع اقتصادی بسته است. تمامی این تحولات بخشی از کارنامه ناموفق سیاست خارجی ایران است. سیاستی که سالهاست در خارج از وزارت خارجه مدیریت میشود. ایران بهلحاظ نظامی قدرتمندتر شده است، ولی بهلحاظ دیپلماتیک، اسرائیل موفقیتهای خیلی بیشتری در منطقه نسبت به ایران داشته است.
امینزاده همچنین گفته است: اسرائیل بازنده همیشگی در مجمع عمومی سازمان ملل بود. کشورها افتخار میکردند که کنار فلسطینیها و مسلمانان علیه اسرائیل ایستادهاند و غالب کشورهای اروپایی در کنار مسلمانان علیه اسرائیل موضع میگرفتند.
این مقام سابق وزارت خارجه در حالی به تلاش ایران برای تنشزدایی با کشورهای منطقه اعتراف کرده که این اقدام دولت سیزدهم در واقع جبران کمکاریهای دولت پیشین بوده است؛ دولتی که گویی تنها وظیفهاش برقراری روابط حسنه با اروپا و آمریکا بود و دیگر کشورها اصلا در جهان حضور نداشتند.
این فعال اصلاحطلب در اظهارات خود و همگام با زمزمههای سالهای گذشته در تخریب ۲ انگاره میدان و دیپلماسی گام برداشته و مدعی شده سیاستهای وزارت خارجه از جایی دیگر و خارج از آن مدیریت شده است.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل واقعشدن در یک موقعیت ویژه جغرافیایی و سیاسی و همچنین بحرانهایی که به آن تحمیل شده، برای حفظ امنیت خود ناگزیر به حضور در میادین مختلف بوده و همگامی میدان و دیپلماسی موفقیتهای بزرگی را برای کشور رقم زده است.
در دولت گذشته تمام وزارت خارجه تنها به پروندهای به نام «برجام» خلاصه شد و با شرطبندی بر قمار ادامه توافق با دولت دموکرات، سرنوشت کشور را به برجام گره زد اما پس از شکست در آن، تحریمهای چند برابری به «مردم» تحمیل شد.
دولت سیزدهم اما این مسیر را تغییر داد و در مسیر حضور در سازمانهای بینالمللی از جمله شانگهای و بریکس و همچنین حرکت به سمت انعقاد قراردادهای اقتصادی با کشورهای همسایه رفت. رویکرد جدید دولت سیزدهم بود که نشان داد بین میدان و دیپلماسی اختلافی وجود ندارد و میدان تقویتکننده دیپلماسی است.
در سالهای گذشته، نیروهای نظامی ایران به خاطر آزمایش موشکی مورد سرزنش قرار میگرفتند و به «تلاش برای برهمزدن برجام» متهم میشدند اما امروز و در بحبوحه مذاکرات هستهای و ... از این امر استقبال میشود چراکه ثابت شده میدان و دیپلماسی مکمل هم هستند و کشوری بدون قدرت در میدان، در دیپلماسی هم موفق نخواهد شد.
رژیم صهیونیستی البته بارها طعم شکست از ایران را در میدان چشیده است؛ از جنگ ۳۳ روزه با حزبالله لبنان تا جنگهای متعدد در غزه. در جنگ اخیر هم که میدانداری آن با سنتکام و آمریکاست، بهرغم کشتار بیسابقه مردم فلسطین و برخورداری از حمایت تمامقد غرب، نتوانسته به اهداف خود که همان «نابودی حماس» در این باریکه بوده است، برسد.
از زمان آغاز جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه نیز جمهوری اسلامی ایران نقش پررنگی در عرصه دیپلماسی داشته است؛ از سفرهای چندینباره وزیر امور خارجه به کشورهای موثر در بحران تا حضور در مجامع جهانی.
زمانی که قطعنامه «آتشبس انساندوستانه در غزه» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با رأی قاطع هیأتهای نمایندگی کشورهای عضو به تصویب رسید، افرادی بهجای تمجید از ۱۲۰ کشوری که به آن رای مثبت دادند، دست روی مسائل حاشیهای گذاشتند و در زمین طرف مقابل بازی کردند؛ در حالی که ایران بارها اعلام کرده به راهحل ۲ دولتی در قبال فلسطین و رژیم صهیونیستی متعهد نیست و تنها راه بحران فلسطین را رفراندوم میداند.
راهپیماییهای میلیونی مردم جهان علیه جنایات رژیم صهیونیستی که بیشتر آنها در کشورهای غربی بودهاند هم نشان میدهد تمام تلاش رسانهای رژیم صهیونیستی و غرب در عوضکردن جای ظالم و مظلوم نتیجه نداده و رژیم صهیونیستی بهشدت تحت فشار افکار عمومی جهان قرار دارد تا جنگ در غزه را به پایان برساند.
در این راستا، «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه اخیرا در مصاحبه با بیبیسی، از رژیم صهیونیستی خواست «کشتن زنان و کودکان در غزه را متوقف کند». «پدرو سانچز» نخستوزیر اسپانیا نیز در پی یورش نظامیان رژیم صهیونیستی به بیمارستان الشفا در نوار غزه، از این رژیم خواست کشتار کور فلسطینیها را متوقف کند. احزاب و چهرههای مخالف دولت در انگلیس، کانادا، ایرلند، ایتالیا، فرانسه، پرتغال و بلژیک نیز خواستار آتشبس در غزه شدهاند.
انتهای پیام