به گزارش ایسنا، فؤاد ایزدی استاد دانشگاه تهران و کارشناس ارشد مسائل امریکا در گفتوگویی که با روزنامه ایران داشته، به بررسی نقش حمایتی دولت جو بایدن از نسلکشی صهیونیستها در غزه پرداخته است. ایزدی معتقد است کارکردهای اسرائیل، دلیل اصلی حمایتهای امریکا را شکل میدهد اما تداوم این وضعیت شرایط ژئوپلیتیکی حضور امریکا در منطقه را بیش از پیش تحتالشعاع قرار خواهد داد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
به نظر میرسد که مقامات ایالات متحده با فراز و فرود زیادی در روند حمایت از اسرائیل در اتفاقات اخیر غزه روبه رو بودهاند. آنچنانکه تحلیلگران امریکایی هم شرایط فعلی را برای امریکا متزلزل میدانند. ارزیابی شما از نحوه پشتیبانی امریکا از تل آویو در جنگ غزه چیست؟
از روز ۱۵ مهر ماه که عملیات طوفان الاقصی آغاز شد، امریکاییها به برآوردی که درخصوص مسئولیت بنیامین نتانیاهو بهدست آورده بودند، یقین پیدا کردند. این برآورد حکایت از آن داشت که هم خود نتانیاهو و هم کابینه وی، توانایی مقابله با جنگ این چنینی را ندارد و اختلافاتی هم که با نخستوزیر تازه انتخاب شده رژیم صهیونیست پدید آمد، به منظور حفظ اسرائیل بوده است. بهانههایی که امریکاییها برای حفظ اسرائیل دارند، اگر بیشتر از خود صهیونیستها نباشد، کمتر هم نیست. از همین رو آنها وارد میدان شده و مدیریت جنگ را به دست گرفتند.
این حمایت امریکاییها با موافقت همه مقامات این کشور بوده؟
ممکن است اختلاف نظری در داخل دولت امریکا وجود داشته باشد ولی زیر اصل حمایت از اسرائیل هیچ اختلاف نظر و فراز و فرودی بین مقامات این کشور دیده نمیشود. این حرف ما تنها نیست. روزنامه اسرائیلی هاآرتص و همچنین روزنامه امریکایی واشنگتن پست هم همین را میگویند. کاری که این روزها وزیر خارجه امریکا انجام میدهد، کاری است که باید وزیر خارجه اسرائیل آن را انجام میداد. اما الی کوهن نمیتواند به کشورهای منطقه سفر کند و بلینکن به جای او به سفر میرود. امریکا در حوزه اقتصادی و نظامی هم همواره حامی اسرائیل بوده است و این حمایت در روزهای جنگ غزه هم ادامه دارد. آنچه که عدهای را در چند روز گذشته به اشتباه انداخته، اشتباه در ترجمه صحبتهای جو بایدن رئیسجمهور امریکا بوده است. برخی خبرگزاریها، اینگونه اعلام کردهاند که بایدن درخواست آتش بس کرده در حالیکه چنین نبوده است. امریکاییها نه تنها در این روزها از کلمه ceasefire به معنی آتش بس استفاده نکردهاند، بلکه دو بار هم قطعنامه سازمان ملل در همین خصوص را وتو کرده و گفتهاند که اگر باز هم این کلمه در قطعنامه تکرار شود، آن را وتو خواهند کرد. آن چیزی که بایدن اعلام کرده، «وقفه بشردوستانه» یا همان pause humantory است که معنی آن با ceasefire متفاوت است. یعنی قرار نیست آتش بسی انجام شود اما در زمان و منطقه خاصی، وقفهای در آتش ایجاد خواهد شد. البته آن هم مورد تأیید دولت اسرائیل قرار نگرفت. فقط نتانیاهو یکبار اعلام کرده که شاید تاکتیکال پالس را بهکار ببریم. او همچون رابطه خوبی با بشریت ندارد، کلمه بشردوستانه را هم بهکار نبرده و از واژه تاکتیکی استفاده میکند.
تاکتیکال پالس برای حل مشکلات خود اسرائیل است؟
حل مشکلات لجستیکی یکی از این موارد است. اسرائیلیها نیاز دارند که نیروهای خود را در داخل غزه تجهیز کنند. به هرحال امریکا با به کار بردن واژه بشردوستانه، مخاطبان را سر کار گذاشته است. البته بودند کسانی که از آتش بس حرف زدهاند اما حمایتهای خود را از اسرائیل دریغ نکردهاند. مثل رئیس جمهور فرانسه که او هم تاکتیک فریب افکار عمومی را در پیش گرفت. این در حالی است که همه نهادهای حقوق بشری دنیاpause humantory را محکوم کرده و گفتهاند که خواهان آتش بس هستند.
طبق تحلیل شما امریکا نقش اسرائیل را برعهده گرفته و به صحنه گردان منطقه تبدیل شده است. با توجه به اینکه آینده روشنی هم پیش روی این جنگ نیست، چرا امریکا میخواهد تا این اندازه خود را درگیر مناسبات فعلی غزه کند؟ آیا به دلیل همان ارتباط تنگاتنگش با اسرائیل است یا ناشی از نگرانی انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در امریکاست؟ و یا نه، به دلیل فشارهایی است که تندروها با هدف برخورد با ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه و حامی حماس، بر بایدن وارد میکنند؟
دلیل نخست؛ شخص رئیس جمهور امریکا است که فرمانده کل قوای ایالات متحده محسوب میشود؛ بایدن صهیونیست است. در امریکا اگر کسی را صهیونیست خطاب کنید، کار بدی انجام ندادهاید. البته جو بایدن به هر میزان هم بگوید که من صهیونیست هستم عدهای در داخل کشورمان باور نمیکنند چرا که در روزگاری منتظر بودند که بایدن بیاید و مشکلات اقتصادی ایران را حل کند. یادمان نرفته که کشور را معطل نتایج انتخابات ریاست جمهوری در امریکا کرده بودند. به هر حال، شخص آقای بایدن دلیل اصلی این نوع رفتارهای امریکا در مواجهه با جنگ در غزه است. اینکه او میگوید اگر اسرائیلی وجود نداشت ما باید آن را تأسیس میکردیم، چیزی است که واقعاً بر آن باور دارد. این حرف را ۵۰ سال است که تکرار میکند.
دلیل دوم؛ کابینه جو بایدن است که رکورددار تعداد صهیونیستها است. هیچ کابینهای در دولتهای ادوار امریکا نبوده که هم وزیر خارجه صهیونیست باشد و هم وزیر خزانهداری آن. هم وزیر امنیت داخلی و رئیس نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آن صهیونیست باشند و هم رئیس دفتر بایدن. اغلب معاونان آنان هم صهیونیست هستند. طبق اعلام منابع اسرائیلی ۴۸ مقام ارشد در حوزه سیاست خارجی و امنیتی امریکا، یهودی هستند. هرچند همه یهودیها را نمیتوان صهیونیست شمرد.
دلیل سوم؛ کارکردی است که اسرائیل برای امریکا دارد. اسرائیل سگ هاری است که امریکا در هر جایی که نیاز باشد، از آن استفاده میکند. نمونه مشخص آن در مقابله با ایران است. امریکا وقتی با مقامات ایرانی در خصوص مسائل هستهای مذاکره میکرد، ترور دانشمندان هستهای در ایران را از طریق اسرائیل به اجرا رساند.
در طول ۱۰ سال گذشته کارکرد چهارمی هم به اسرائیل اضافه شد و آن ساخت ابزارهای سرکوب است. اسرائیل رتبه یک دنیا در ساخت ابزارهای سرکوب همچون فناوریهای شنود، نرمافزارهای جاسوسی و ... دارد، چرا که چندین میلیون جمعیت در سرزمینهای اشغالی مستقر هستند که می تواند هر بلایی که می خواهد بر سر آنها بیاورد. ابزارهای تولید شده اسرائیلی بر روی یک عده فلسطینی بی پناه آزمایش میشود. الان هم غزه محیطی برای آزمایش جنگافزارهاست. در دوره ای در برخورد با تظاهرات امریکا که به منظور مخالفت با نژادپرستی انجام میشد، از ابزارها و کارشناسان اسرائیلی استفاده می شد.
دلیل پنجم، پیشینه تاریخی شبیه به هم امریکا و اسرائیل است. امریکاییها سرزمین امریکای شمالی را اشغال کردند، ساکنین آن را یا کشتند یا اخراج کردند. اسرائیلیها هم همین کار را خواستند در فلسطین انجام دهند. از این جهت، میراث فرهنگی مشترک و الگوگیری این دو از هم سبب دوستی بیشتر آنها شده است. وقتی وزیر میراث فرهنگی اسرائیل از استفاده از بمب اتم در غزه سخن می گوید معلوم می شود که از امریکا الگوبرداری کرده و می خواهد تجربه مشابه آنها را تکرار کند.
استفان والت نظریهپرداز مطرح امریکایی معتقد است که جنگ غزه وضعیت راهبردی امریکا در مدیریت موضوع ایران و رقابتش با چین را تحت تأثیر قرار داده است. نظر شما چیست؟ آیا این جنگ سیاستهای امریکا در قبال ایران و چین را دچار تزلزل کرده است؟
آنچه که در غزه در حال رخ دادن است به هیچ عنوان به نفع امریکا نیست. امریکاییها به دلایلی که گفته شده اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند و این به صلاح ژئوپلیتیک امریکا در منطقه که کشورهای قدرتمندی همچون ایران و چین را در خود جای داده، نیست. این جنگ برای اوکراین هم نتیجه خوبی ندارد.
سلاحهایی که به اسرائیل روانه می شود، برای استفاده اوکراینیها بوده که در وسط جنگ با روسیه قرار دارند. حتی خیلی از زرادخانههای داخل ایالات متحده که برای حفظ امریکا فعالیت دارند، وظیفه تأمین سلاحهای اسرائیل را برعهده گرفتهاند. اسرائیل هم که هیچ محدودیتی در استفاده از بمب و تسلیحات ندارد همچنان به حملات خود ادامه می دهد و تاکنون هم به اندازه چندین بمب اتم در غزه خسارت به بار آورده است.
دیپلماسی ایران را در مواجهه با امریکا و اسرائیل چگونه دیدهاید؟
تلاشهای رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران قابل تقدیر است. چه بسا جا دارد که سفرهای امیرعبداللهیان بار دیگر ادامه یابد. حمایت از آرمان فلسطین یک بعد سخت و یک بعد نرم دارد. جمهوری اسلامی همواره در بعد سخت کمک کرده و اگر ایران نبود پرونده فلسطین سالها پیش بسته شده بود.
تنها بعد نرم باقی می ماند. هدف از این بعد کاهش حمایت کشورهای غربی از اسرائیل است. هرچند کشورهای غربی حمایت خود را از اسرائیل متوقف نمی کنند ولی اگر مقداری از این حمایت کاهش یابد، اسرائیل نمی تواند کاری از پیش ببرد. جمهوری اسلامی باید بتواند در بعد دیپلماتیک، افکار عمومی، شبکه سازی و ... ورود جدی پیدا کند که هنوز این اتفاق رخ نداده است.
انتهای پیام