جنگِ تاب‌آوری

جنگ رژیم‌صهیونیستی و فلسطین، فردا وارد چهلمین روز خود می‌شود و هنوز چشم‌انداز روشنی از پایان نبرد وجود ندارد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی پایان این جنگ را به دو هدف پیوند زده بود؛ «نابودی کامل حماس» و «آزادی اسرا». تا لحظه نگارش این گزارش، ارتش صهیونیستی نه به هدف نخست دست یافته و نه چشم‌انداز روشنی برای هدف دوم پیش روی خود می‌بیند.

به گزارش ایسنا، فرهیختگان در ادامه نوشت: در چنین شرایطی، رژیم‌صهیونیستی تنها دو گزینه پیش روی خود دارد؛ پایان یا ادامه جنگ. پایان جنگ بدون تحقق آرزوی نابودی حماس و آزادی اسرا، در حداقلی‌ترین حالت، منجر به فروپاشی کابینه نتانیاهو خواهد شد. از همین رو صهیونیست‌ها خود را ناچار به ادامه جنگ می‌دانند اما این نیز گزینه کم‌هزینه‌ای برای رژیم نیست چراکه از یک سو با خطر گسترش جدی‌تر جبهه‌های جنگ مواجه است و از سوی دیگر با معضلی به نام فقدان تاب‌آوری.

در جنگ، در کنار تسلیحات و توان نظامی، تاب‌آوری نیروی نظامی و افکار عمومی بسیار تعیین‌کننده است. با تداوم بی‌حاصل جنگ و عدم دستیابی به موفقیت و دریافت ضربات پی‌درپی، تاب‌آوری رژیم را به چالش می‌کشد. صهیونیست‌ها تنها ۱۲ روز با عبور از طولانی‌ترین جنگ خود در چند دهه اخیر فاصله دارند؛ با این تفاوت که هنوز برایشان روشن نیست. تاب‌آوری یک کشور در جنگ به‌طور معمول به ‌تلفات انسانی‌، ‌قدرت اقتصادی‌، ‌توانایی تولید یا واردات سلاح‌ و ‌روحیه ملی‌ مرتبط است. 

این موارد در هر جنگی وجود دارند ولی گاهی تاب‌آوری به برخی مسائل داخلی نیز گره می‌خورد. یکی از این موارد در سرزمین‌های اشغالی، «مهاجرت معکوس» صهیونیست‌ها با تشدید جنگ است. در کنار عوامل به‌طور کلی خاص، عوامل عمومی هم گاهی اوقات شکلی خاص به خود می‌گیرند. در موضوع «فشارهای بین‌المللی» رژیم‌صهیونیستی بسیار آسیب‌پذیر است. روز گذشته الی کوهن، وزیر خارجه تل‌آویو اعلام کرد آنها با توجه به این فشارها، «دو هفته فرصت دارند جنگ را به نفع خود تمام کنند.»‌ یعنی جنگی که کمتر از دو ماه طول می‌کشد. آسیب‌پذیر بودن رژیم‌صهیونیستی را می‌توان با جنگ روسیه و اوکراین قیاس کرد. جنگ این دو کشور اروپایی به دومین سال خود نزدیک می‌شود و فشارهای بین‌المللی بر مسکو بسیار بیشتر از فشار بر تل‌آویو است اما روس‌ها تاب‌آوری به مراتب بیشتری در برابر فشارها داشته‌اند. در طرف دیگر جنگ، فلسطینی‌ها قرار دارند. آنها ۱۱ هزار و ۵۰۰ شهید داده‌اند که نیمی‌از آنها کودکند؛ زیرساخت‌هایشان ویران شده و در محاصره‌ای کم‌سابقه قرار دارند. تقریبا هیچ فردی در جهان تاکنون شرایطی نزدیک به مردم غزه را نیز تجربه نکرده است. برای همین وضعیت در این منطقه عجیب و غریب است. 

دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر ساکن غزه تا پیش از جنگ متراکم‌ترین منطقه مسکونی کره زمین را داشتند. بر اثر جنگ نزدیک یک میلیون نفر شمال را ترک و به جنوب نوار غزه نقل مکان کرده‌اند. این اتفاق یعنی تراکم قبل بیشتر هم شده است. مردم غزه تا کی تحمل دارند؟ مشخص نیست. با این‌حال اسرائیلی‌ها امید دارند این تاب‌آوری به پایان برسد و اصطلاحا مقاومت شکسته شود. صهیونیست‌ها می‌خواهند با وقوع این اتفاق، مردم در غزه علیه حماس تظاهرات کنند؛ اقدامی که به لحاظ رسانه‌ای، زمینه‌ای مشروع برای تداوم عملیات و خارج کردن غزه از دست حماس است. 

در چهلمین روز جنگ، می‌توان چنین گفت که همه چیز به تحمل دوطرف یا همان تاب‌آوری بستگی دارد. اینکه کدام یک زودتر خالی می‌کنند. اگر صحبت از توانمندی‌های مادی بود، نتیجه جنگ از ابتدا مشخص می‌شد اما تاب‌آوری عموما در جنگ‌های فراتر از تجهیزات خود را به نمایش می‌گذارد. نزدیک‌ترین نمونه‌های آن، تاب‌آوری طالبان در برابر ارتش کاملا مجهز آمریکا و متحدانش بود. 

 شاخص‌های تاب‌آوری

هیچ شاخصی برای اندازه‌گیری میزان تاب‌آوری وجود ندارد. گاهی چند پهپاد مسلح یا حتی چند موشک می‌تواند همه چیز را به یکباره تغییر دهد. نمونه روشن آن، بمب اتمی بود که آمریکا بر سر ژاپن انداخت و توکیو را مجبور به تسلیم کرد. با این حال تاب‌آوری، بیشتر با روحیات درونی مردم و جنگجویان گره خورده است. ممکن نبودن تعیین دقیق نقطه تحمل، اما مانع تخمین حدودی آن نیست. حداقل می‌شود توضیحاتی درباره آن ارائه کرد؛ بدون نتیجه‌گیری و پیش‌بینی کردن. در ادامه با توجه به برخی شاخص‌ها تلاش شده وضعیت تاب‌آوری دوطرف جنگ در غزه بررسی شود. 

۱. مهاجران و آوارگان 

رژیم‌صهیونیستی ۹ میلیون جمعیت دارد که ۷ میلیون نفر آن یهودی هستند. در مقابل غزه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. وضعیت این دو، به لحاظ «خروج از سرزمین» و «آوارگان» قابل بررسی است. روزنامه صهیونیستی دی مارکر می‌گوید از زمان عملیات ۷ اکتبر، ۲۳۰ هزار نفر از سرزمین‌های اشغالی خارج شده‌اند. در مقابل، آمارهای دیگر حکایت از خروج ۷۰۰ هزار تا یک میلیون صهیونیست از سرزمین‌های اشغالی دارد. این افراد به دلیل داشتن تابعیت کشورهای دیگر و همچنین توانمندی تحصیلاتی و شغلی، خیلی راحت و به سرعت از فلسطین اشغالی خارج شده‌اند. نمی‌توان ‌انگیزه همه آنها را «مهاجرت معکوس» دانست اما اگر جنگ طول بکشد، وضعیت متفاوت می‌شود. با تداوم درگیری‌ها، عده‌ای از بازگشت امنیت ناامید می‌شوند. عده دیگری هم ناچار از یافتن شغل برای درآمد و سرگرم شدن خواهند بود. این تصمیمات تبعاتی بلندمدت بر برنامه‌ریزی و آینده افراد دارد. هرچه جنگ طولانی‌تر شود، تعداد بیشتری از فلسطین اشغالی خارج می‌شوند و افراد بیشتری برای ماندن در کشور مقصد برنامه‌ریزی می‌کنند. این‌گونه تلفات جنگ برای رژیم‌صهیونیستی کاهش جمعیت هم هست؛ بدون اینکه جمعیت کاسته‌شده، کشته شده باشند. این تهدید برای مردم غزه هم وجود دارد. مقامات اسرائیلی در ابتدای جنگ اصرار داشتند مردم غزه به صحرای سینا در مصر منتقل شوند. اتفاقی که به معنای پایان حیات فلسطینی در غزه بود. این تحول اما به دلایلی رخ نداد. مردم غزه مقاومت کردند، مصر پیشنهاد تل‌آویو را نپذیرفت، جهان اسلام آن را رد کرد و غرب نیز با این شرایط نخواست از آن حمایت کند. 
در پرونده آوارگان، بین نیم میلیون تا یک میلیون صهیونیست آواره شده‌اند. در مقابل دوسوم ساکنان غزه یعنی یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر آواره هستند. جمعیت آوارگان غزه، دو برابر صهیونیست‌هاست. این شکاف با احتساب نسبت جمعیتی، بیشتر هم هست. حداکثر بین ۷.۵ تا ۱۵ درصد صهیونیست‌ها آواره شده‌اند اما در غزه این آمار به ۷۰ درصد می‌رسد. اگرچه اختلاف بین آوارگان دوطرف بسیار بالاست اما تفاوت اینجاست که بسیاری از صهیونیست‌های آواره امکان خروج از سرزمین‌های اشغالی و بازگشت به وطنی که از آنجا به فلسطین آمده‌اند را دارند و بین تداوم جنگ و زندگی در آسایش در اروپا یا آمریکا، به‌طور حتم گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. مقامات دولت اسرائیل به آوارگان جبهه داخلی خبر داده‌اند احتمالا تا پایان سال جاری میلادی قادر نیستند به منازل خود بازگردند. وضعیت در غزه وخیم‌تر است زیرا ۴۰ هزار خانه به‌طور کامل ویران شده و بازگشت بدون ساختن مجدد، قابل تصور نیست. 

۲. تلفات 

روز نخست جنگ حداقل ۱۲۰۰ کشته روی دست تل‌آویو گذاشت. از این میان نزدیک ۳۰۰ نفر جزء نظامیان بودند. مابقی کشته‌شدگان از شهرک‌نشینان صهیونیست بودند که بخش قابل توجهی از آنان نیروهای ذخیره ارتش بودند. صهیونیست‌ها در روزهای بعد هم تلفات زیادی متحمل شدند. تا پیش از تهاجم زمینی، بخش‌هایی از شهرک‌های صهیونیست‌نشین اطراف نوار غزه، همچنان آلوده بودند. رزمندگان فلسطینی در این مناطق با صهیونیست‌ها می‌جنگیدند. گفته می‌شود تلفات صهیونیست‌ها در روزهایی به ۵۰ نفر هم رسید. این مرحله تقریبا تا هفته دوم جنگ طول کشید. با پاکسازی این شهرک‌ها، مرحله آمادگی برای حمله به نوار غزه شروع شد. این مرحله با توجه به پاکسازی شهرک‌ها، شامل زدوخوردهای رو در روی کمتری میان نظامیان اسرائیلی و رزمندگان فلسطینی بود. از سه هفته قبل با ورود زمینی صهیونیست‌ها به غزه، شرایط اما بدتر از زمان پاکسازی شهرک‌های صهیونیست‌نشین شده است. روزانه به طور متوسط ۲۲ تانک و خودروی زرهی اسرائیلی در غزه با موشک‌های ضدزره یاسین ۱۰۵ یا توسط تله‌های انفجاری هدف قرار می‌گیرند. هرکدام از این وسایل حامل سه نظامی هستند. این مساله نشان می‌دهد تلفات روزانه صهیونیست‌ها ۶۰ تا ۷۰ نفر کشته و زخمی است. از آنجا که یک چریک فلسطینی به سمت این خودروها شلیک می‌کند، در صورت شهادت و زخمی شدن، تنها یک نفر در مقابل سه صهیونیست سوار بر خودروی زرهی، آسیب می‌بیند. نیروهای حماس و دیگر گروه‌های مقاومت به دلیل نوع مخفی شدن که در تونل‌های زیرزمینی است، کمتر از بمباران‌ها آسیب می‌بینند. همچنین تلفات‌شان به دلیل جنگیدن به سبک چریکی، اندک است. 

وضعیت در میان غیرنظامیان اما بسیار بغرنج است. تاکنون ۱۱هزار و ۵۰۰ فلسطینی در غزه به شهادت رسیده‌اند که معادل ۰.۵ درصد جمعیت این منطقه است. به عبارتی در غزه از هر ۲۰۰ نفر، یک نفر به شهادت رسیده است. شمار مجروحان نیز نزدیک به ۳۰ هزار نفر است. فراتر از غزه، صهیونیست‌ها در دوجبهه کرانه باختری و مرز با لبنان هم درگیر زدوخورد هستند. برخی منابع می‌گویند صهیونیست‌ها در کرانه باختری روزانه پنج نفر و در مرز با لبنان روزانه هفت نفر تلفات می‌دهند. این تلفات شامل کشته و زخمی‌ها می‌شود. تلفات صهیونیست‌ها با وجود دو جبهه بیشتری که در آن درگیرند، خیلی کمتر از غزه است. با این‌حال تحمل جبهه داخلی اسرائیل در برابر تلفات به‌طور سنتی کمتر بوده است. تل‌آویو در جریان جنگ ۳۳روزه ۲۰۰۶ تنها ۱۲۱ نفر کشته داد اما به خاطر همین تعداد مجبور شد سریع‌تر به جنگ پایان دهد. اسرائیل با جمعیت اندکش ۳۶۰ هزار نفر را برای جنگ فراخوان کرده است. در بین این نظامیان، اقشار مرفه و سطح بالای جامعه هم حضور دارند. از پزشکان و وکلا گرفته تا فعالان کسب‌وکارهای مبتنی‌بر فناوری. حتی هنرمندان هم در بین آنها هستند. چندی قبل «متان مایر» ۳۸ ساله که یکی از اعضای تیم فنی سازنده سریال اسرائیلی فائودا بود، در عملیات زمینی در غزه کشته شد. او به‌عنوان یک نیروی ذخیره و درپی فراخوان نظامیان به جنگ اعزام شده بود. بسیاری از افراد فراخوانده شده نیز سن بسیار کمی دارند. افراد زیادی بین ۲۰ تا ۲۵ سال در میان کشته‌شدگان وجود دارند. 

۳. فشارهای بین‌المللی

مرکز امنیت داخلی اسرائیل اعلام کرده است که از زمان اعلام «روز خشم» توسط حماس در ۱۳ اکتبر تعداد تظاهرات‌ ضداسرائیلی در دنیا به شکل قابل توجهی افزایش یافت و درحال حاضر ۹۵ درصد این تظاهرات‌ در حمایت از فلسطین و ضداسرائیل است و تنها پنج درصد از رژیم‌صهیونیستی حمایت می‌کنند. به گزارش این مرکز از ابتدای جنگ فعلی غزه سه هزار و ۸۹۱ مورد تظاهرات در ۹۲ کشور جهان برگزار شده که تعداد تظاهرات‌ در حمایت از فلسطین بسیار بیشتر از رژیم‌صهیونیستی بوده و این روند به همین شکل ادامه دارد. دست‌کم در ۸۸ کشور جهان شاهد برگزاری تظاهرات‌ مستمر در حمایت از فلسطین هستیم و بیشترین تظاهرات‌ ضداسرائیلی در چهار کشور جهان یعنی ترکیه، ایران، یمن و آمریکا برگزار شده است. از همین‌رو الی کوهن، وزیر خارجه اسرائیل روز دوشنبه اعلام کرد فشارهای بین‌المللی علیه رژیم‌صهیونیستی درحال افزایش است. او به همین دلیل تاکید کرد تل‌آویو تا پیش از موثر واقع شدن فشارها، تنها دو هفته فرصت دارد تا کار را در غزه یکسره کند. درحال حاضر جهان اسلام به‌طور یکپارچه عرصه مخالفت با اسرائیل شده است. برگزاری نشست فوق‌العاده سران سازمان همکاری‌های اسلامی در عربستان سعودی در روز شنبه، یکی از این عرصه‌ها بود. علاوه‌بر جهان اسلام، آمریکای لاتین، آفریقا و تقریبا تمام آسیا صحنه مخالفت با تل‌آویو است. در جهان غرب هم وضعیت بهتر نیست. در اروپا و آمریکا افکار عمومی فشارهای زیادی به دولت وارد آورده‌اند. در همین هفته وزیرکشور انگلیس به دلیل انتقاد از اعتراضات طرفداران فلسطین و با فشار افکار عمومی برکنار شد. همزمان رئیس‌جمهور فرانسه نیز تحت فشار دیپلمات‌های فرانسوی قرار گرفته است. ۱۰۰ دیپلمات فرانسوی امانوئل مکرون را متهم کرده‌اند که با حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، وجهه پاریس را در میان کشورهای عربی خدشه‌دار کرده است. 

رژیم‌صهیونیستی دهه‌ها با یادآوری هولوکاست و مظلومیت قوم یهود، جهان را به حمایت از خود وامی‌داشت. این رژیم با معرفی خود به‌عنوان تنها لیبرال‌دموکراسی منطقه، تمرکز ویژه‌ای بر قدرت نرم خود داشت اما اکنون یهودیان مظلوم دهه‌ها پیش، جنایاتی رقم زده‌اند که در تاریخ کمتر مشابه آن وجود دارد. آنها به بی‌رحمانه‌ترین شکل مردم بی‌دفاع را شهید کرده‌اند. این جنایت به اندازه‌ای شنیع است که رئیس‌جمهور کرواسی در اظهارنظری گفت که تنها برای ۱۵ دقیقه با اسرائیل همدردی کرده است. منظور او از این جمله آن بود که پس از آن ۱۵ دقیقه رژیم‌صهیونیستی به اندازه‌ای جنایت کرد که او از این همدردی پشیمان شده است. این نگاه جنایتکارانه به رژیم‌صهیونیستی از سوی جهان، تاب‌آوری تل‌آویو را در ادامه جنگ به مخاطره کشیده است. در این بین فشارهای بین‌المللی قدرت‌های غربی که بر غزه نیز اعمال می‌شود بسیار بیشتر از آن چیزی است که به اسرائیل وارد می‌شود، اما بنا به دلایلی موثر نیستند. غزه یک بازیگر بین‌المللی نیست و دولتی نیز در آن وجود ندارد که تحت‌تاثیر این فشارها تاب‌آوری خود را از دست بدهد. برعکس اسرائیل، تظاهرات و راهپیمایی‌ها در سراسر جهان، عامل ‌انگیزشی برای مقاومت مردم غزه در برابر ارتش صهیونیستی است. 

۴. خانواده اسرا

پدیده اسارت برای فلسطینی‌ها عادی است. افراد آزاد فلسطینی همین الان خود را به نوعی زندانی می‌بینند. در کرانه باختری، فلسطینی‌ها برای رفتن به روستا یا شهر دیگری که شاید یک‌ربع طول راه باشد، باید ساعت‌ها در صف ایست‌وبازرسی معطل بمانند. بسیاری از اوقات این رفت‌وآمد با دستورات و ابلاغیه‌های گاه‌وبیگاه دستگاه امنیتی اسرائیل به‌طور مقطعی ممنوع می‌شود. غزه هم که به بزرگ‌ترین زندان روباز جهان مشهور است. درباره صهیونیست‌ها اما وضعیت متفاوت است. آنها برای یک زندگی بهتر، از کشورهایی عمدتا غربی به فلسطین اشغالی آمده‌اند. شرایطی که برای زندگی آنها ایجاد شده، یک زندگی بهتر نسبت به زندگی‌شان در کشورهای پیشرفته بوده است. هنگامی که نیروهای حماس در ۷ اکتبر به کیبوتص‌ها (مزارع اشتراکی) حمله کردند، با چشم خود این رفاه را دیدند. کیبوتص‌ها مزارع اشتراکی‌ هستند و به همین دلیل شهروندان ساکن در آن چپ‌گرا به حساب می‌آیند. در این روستاها، درآمد همه یکسان است. همه کار می‌کنند و همه بدون تفاوت، از درآمد زمین‌های کشاورزی استفاده می‌کنند. رزمندگان حماس هنگامی که به شهرک‌های صهیونیست‌نشین اطراف نوار غزه که «غلاف غزه» نام دارد وارد شدند، به جای مزارع اشتراکی با ویلاهای متعدد لوکس مواجه شدند. حالا دست‌کم ۲۵۰ نفر از ساکنان صهیونیست این کیبوتص‌ها با تابعیت کشورهای غربی و سابقه زندگی لوکس، در اسارت حماس هستند. خانواده‌های نگران این افراد که دست به اعتراض می‌زنند، بین ۵۰۰ تا هزار نفر برآورد می‌شوند. آنچه درخصوص اعتراضات این افراد اهمیت دارد «پیوستگی» و «برد رسانه»‌ای آن است. خانواده اسرا هر روز در برابر ساختمان‌های دولتی تظاهرات می‌کنند. با توجه به حساسیت جامعه به اسرا، گفته‌ها و اقدامات‌شان نیز در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها برد زیادی می‌گیرد. تداوم جنگ و اسارت این افراد، شرایط برای ادامه دادن جنگ را سخت می‌کند و افکار عمومی فشار بر دولت برای پایان دادن به این جنگ پرهزینه را افزایش خواهند داد. 
 

۵. جنگ آخر، اقتصاد است

روشن‌ترین جمله درباره جنگ اسرائیل و فلسطین، متعلق به ‌الیوت ویلسون‌ است. او در مقاله‌ای نوشته: «اسرائیل علاوه‌بر نبرد در غزه و جنگ افکار عمومی در غرب، در جبهه سوم نیز می‌جنگد: اقتصادش.»
سرنوشت جنگ‌ها تا حد بسیار زیادی به زلف اقتصاد گره خورده است. جنگ از دو زاویه اقتصاد را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد؛ ۱-هزینه‌های مالی جنگ و ۲- تعطیلی کارخانجات و انتقال منابع به جبهه نبرد. برخی از اثرات اقتصادی جنگ اخیر آنی بوده است. زمین‌های کشاورزی اطراف غزه به دلیل جنگ غیرقابل بهره‌برداری شده است؛ ۷۵ درصد صنعت گردشگری که حدود سه درصد تولید ناخالص داخلی و شش درصد اشتغال را تشکیل می‌دهد، از کار افتاده و حتی برنامه‌های توریستی تا دو سال آینده لغو شده‌اند؛ شیکل (واحد پولی اسرائیل) به پایین‌ترین سطح در ۱۱ سال گذشته سقوط کرده است. همه می‌دانند که جنگیدن در یک جنگ هزینه دارد، اما اینها اثرات عینی هستند. 
حتی قبل از پایان اولین حملات در ۷ اکتبر، نیروهای دفاعی رژیم‌صهیونیستی شروع به فراخوان نیروهای ذخیره در تعداد بسیار زیادی کرده بودند. اکنون ۳۶۰ هزار پرسنل ذخیره از مجموع ۴۶۵ هزار نفر مستقر شده‌اند. اینها مردان و زنانی هستند که بیش از یک ماهی می‌شود که از نیروی کار کنار گذاشته شده‌اند. 
با این حال، نشانه‌هایی از انعطاف‌پذیری وجود دارد. بانک اسرائیل هفته گذشته فاش کرد که در ماه اکتبر ۸.۲ میلیارد دلار ذخایر خارجی فروخته است تا جلوی ریزش پول خود را بگیرد و شیکل نه‌تنها سقوط خود را متوقف کرده، بلکه تقریبا تمام ضررهای خود را از زمان آغاز درگیری جبران کرده است. این امر اعتبار رژیم‌صهیونیستی را به صورت استعاری و نیز تحت‌اللفظی، با اشاره‌های تایید از سوی شرکت‌هایی مانند گلدمن ساکس و ولز فارگو، خریداری کرده است. علاوه‌بر این، شرکت توسعه برای اسرائیل یک میلیارد دلار از فروش اوراق قرضه در ایالات متحده به دست آورده است که برابر با فروش ۹ ماه گذشته سال است. 

هفته گذشته «الشرق الاوسط» نوشت روزنامه مالی «کالکالیست» با استناد به آمارهای اولیه وزارت دارایی گزارش داد که جنگ اسرائیل در نوار غزه بالغ بر ۲۰۰ میلیارد شیکل (۵۱ میلیارد دلار) هزینه خواهد داشت. این روزنامه گفت که تخمین معادل ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی، براساس جنگ بین ۸ تا ۱۲ ماه است. در مورد محدود بودن آن به غزه، بدون مشارکت کامل حزب‌الله لبنان، ایران یا یمن. کالکالیست گفت که نیمی از این هزینه صرف هزینه‌های دفاعی می‌شود که به حدود یک میلیارد شیکل در روز می‌رسد. 

خسارت مالی در حال حاضر شدید است. سهام اسرائیل بدترین عملکرد جهان از زمان شروع جنگ را داشته است. براساس گزارش بلومبرگ، شاخص اصلی تل‌آویو از نظر دلاری ۱۵ درصد کاهش یافته است که معادل تقریبا ۲۵ میلیارد دلار است. مخارج خانوارها سقوط کرده است و شوک بزرگی به بخش مصرف‌کننده وارد کرده است که حدود نیمی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد. به گفته بانک لیومی مستقر در تل‌آویو، از یک نظر، کاهش خرید کارت اعتباری وحشتناک‌تر است از آنچه اسرائیل در اوج همه‌گیری در سال ۲۰۲۰ تجربه کرد بود. بانک مرکزی اسرائیل چشم‌انداز خود را برای اقتصاد در ۲۳ اکتبر کاهش داد، اما همچنان رشد بیش از دو درصدی را در سال جاری و سال آینده پیش‌بینی می‌کند، با فرض اینکه درگیری مهار شود. 

حتی با بازگشایی برخی از کارگاه‌های ساختمانی، بسیاری از کارگران ناپدید شده‌اند. این صنعت به‌شدت به ۸۰ هزار فلسطینی ساکن در کرانه باختری وابسته است؛ منطقه‌ای که از اواسط سپتامبر تحت قرنطینه امنیتی قرار دارد و از زمان آغاز حملات هوایی رژیم‌صهیونیستی و محاصره تقریبا کامل غزه، ناآرامی‌ها در آن افزایش یافته است. 

توقف ساخت‌وساز و املاک و مستغلات، که شش درصد به درآمدهای مالیاتی اسرائیل کمک می‌کند، درآمد دولت را کاهش می‌دهد و می‌تواند باعث افزایش مجدد قیمت‌ها در بازار مسکن شود که یکی از گران‌ترین بازارها در اروپا و خاورمیانه در سال‌های اخیر بوده است. بلومبرگ به نقل از مدیر اجرایی Startup Nation Central، تخمین می‌زند که حدود ۱۵ درصد از نیروی کار فناوری اسرائیل برای وظیفه ذخیره فراخوانده شده‌اند. او گفت که این اعداد در استارت‌آپ‌ها که تمایل به استخدام کارگران جوان‌تر دارند، حتی بیشتر است. 

در میان ۵۰۰ شرکت فناوری پیشرفته که هفته گذشته مورد بررسی قرار گرفتند، تقریبا نیمی از آنها لغو یا تاخیر یک توافق سرمایه‌گذاری را گزارش کرده‌اند. در میان پاسخ‌دهندگان که شامل مشاغل محلی و چندملیتی می‌شوند، بیش از ۷۰ درصد گفته‌اند که پروژه‌های مهم به تعویق افتاده یا لغو می‌شوند. حتی زمانی که شرکت‌ها می‌گویند در حال یادگیری سازگاری با وضع موجود هستند، وضعیت اسفبار بسیاری نشان می‌دهد که این بحران زخم‌های طولانی‌مدتی را در سرتاسر اقتصاد اسرائیل بر جای خواهد گذاشت. هزینه فعلی ۳۲ روز جنگ ۵۰ میلیارد شیکل (۱۲.۵میلیارد دلار) تخمین زده شده است و هرچه جنگ طولانی‌تر شود، هزینه آن بسیار زیادتر خواهد بود؛ هم به دلیل هزینه‌های جنگ و هم بسیج مداوم صدها هزار سرباز ذخیره. این آسیب جدی به اقتصاد و آسیب سنگین به مشاغل زده است. 

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۴ آبان ۱۴۰۲ / ۱۰:۰۹
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1402082417493
  • خبرنگار :