شاید تفاوت برداشت گل زعفران با دیگر محصولات کشاورزی این باشد که این محصول بعد از برداشت نیاز به پاک کردن دارد و گلهای زعفران هر روز، باید همان روز یا نهایتا تا فردای روز بعد پاک شود وگرنه خراب میشود؛ بنابراین افراد خانواده از کوچک و بزرگ و از پیر و جوان از صبح سپیده دم تا پاسی از شب را در میان گلها سپری میکنند.
برای برداشت گل زعفران هنوز آفتاب نزده باید راهی مزارع شد تا گل را تا زمانی که غنچه است برداشت کرد و اگر غنچه گل باز شود و یا اصطلاحا گل "پر وازده" شود برداشت آن سختتر شده و گاهی در مزارعی که علف زعفران نیز دارد، زمان برداشت را دو برابر میکند .
در فصل برداشت گل زعفران، کشتمان روستا آنهم در سکوت پاییز که محل حکمرانی کلاغهاست، رونقی دوباره میگیرد و مزارع زعفران بیش از هر زمان دیگری محلی میشود برای میزگردهای اجتماعی و بحث و تبادل نظر اهالی روستا با موضوع زعفران و... .
در روزگاران قدیم حتی در روستاهای زعفرانخیز، ساعت بازگشایی مدارس نیز بی تاثیر از فصل برداشت گل زعفران نبود و در این فصل، مدارس روستا با یک ساعت تأخیر آغاز میشد و گاهی اوقات نیز مدارس ابتدایی در این فصل میهمانانی داشت از سایر شهرها؛ دانشآموزان میهمانی که پدر و مادرشان اصالتا اهل روستا بوده ولی مقیم شهر دیگری از جمله مشهد بودند و فصل برداشت گل زعفران به همراه فرزندان خود به روستا میآمدند و برای اینکه فرزندان تنها نباشند و در این مدت از درس عقب نمانند با هماهنگی مدارس برای یکی دو هفته میهمان مدارس روستا میشدند و یکی از جذابیتها و کنجکاویهای دانشآموزان روستا این بود که بدانند آیا در درس فارسی یا سایر دروس از شهریها جلوتر هستند یا عقبتر و اگر در درسی جلوتر بودند مهر تأییدی بر سیستم آموزشی مدرسهشان بود در مقایسه با مدارس شهری.
کار برداشت زعفران شاید به ظاهر کار ساده و آسانی به نظر آید اما خنکای خشک سرد پاییز و بهخصوص در روزهای سرد که شبنمهایی بر گونه گل نشسته است کار دشواری است. نشستن روی دو زانو آن هم برای ساعات طولانی خستگی کار را دو چندان میکند، اما همین سختیهاست که لذت روشن کردن آتشی برای گرم کردن دستها در روزهای سرد و خوردن صبحانه محلی سر زمین را دو چندان میکند.
بعد از برداشت گل که معمولا تا ظهر به طول میانجامد افراد خانواده پس از استراحتی کوتاه و صرف ناهار فضای خانه را برای پاک کردن گل زعفران آماده میکنند.
پاک کردن گل زعفران نیز مراسم خاصی دارد؛ شالی بزرگ که سرتاسر پذیرایی را بگیرد پهن میشود و پدر خانواده که تا چندی پیش اعتقادش این بود که نور خانه کاملا مناسب است، در اقدامی شایسته و برای اینکه کار پاک کردن زعفران در شب راحتتر انجام شود، لامپهای پرنوری را نصب میکند. عینکهای مطالعه مامان بزرگ و بابا بزرگ که شاید در طول سال کمتر استفاده شدهاند نیز اینجا به کار میآید.
عصرها پیرمردها در کوچهها و در پناه آفتاب نیمهجان عصر پاییز نشسته و علاوه بر گپ و گفت با یکدیگر، مشغول پاک کردن زعفران میشوند.
در این ایام تم دورهمیهای زنان همسایه نیز اجبارا بنفش است و زنان همسایه به بهانه پاک کردن گل زعفران دور هم جمع میشوند و در کنار رد و بدل کردن عناوین مهمترین اخبار روز، گل زغفران پاک میکنند. عدهای نیز که خود مزرعه زعفران ندارند، از دیگران گل گرفته و در ازای آن مبلغی دریافت میکنند و کمک خرجی برای خانواده میشوند.
شب نشینیها و دورهم جمع شدنهای اجباری فامیل در شبها نیز صفای خاصی دارد. اهم گفتوگوی مردان فامیل در نیمی از سه الی چهار ساعتی که مشغول پاک کردن زعفران هستند، صحبت در مورد قیمت روز گل زعفران، قیمت ریشه (کلاله) زعفران، قیمت پاک کردن هر کیلو گل، قیمت کارگر برای برداشت گل یا اصطلاحا " گل وَرزَدَن"، قیمت انواع زعفران خشک و در نهایت نقد عملکرد مسئولان ذیربط، خکسالی و... است.
کودکان خانواده نیز در این ایام جدای جفایی که در حقشان میشود و کسی زیاد فرصت وقت گذاشتن برای آنها را ندارد، خوشحالند و علیرغم اینکه سعی میکنند به ریشهها(کلاله) و گلهای زعفران کاری نداشته باشند، خود را با بازی با پرها سرگرم میکنند.
معمولا در این ایام اتاقی در خانه که آفتابگیر است، مخصوص خشک کردن گلهای زغفران است که حکم گاو صندوق را دارد؛ روزنامههایی در آنجا پهن و زعفرانها روی آن ریخته شده تا خشک شوند. درِ این اتاق برای جلوگیری از دسترسی کودکان معمولا قفل است و هنوز کودکی به فاصله یک متری درِ آن میرسد فریاد مادر خانواده بلند میشود.
کار پاک کردن گل زعفران تا پاسی از شب ادامه داشته و مادر خانواده که مسئول پذیرایی و تدارکات است، علاوه بر برگههای زردآلو، توت خشک و... که به همراه چای از همان ابتدای مراسم برای میهمانان تدارک دیده، در آخر نیز با میوههای پاییزی از جمله انار از میهمانان پذیرایی میکند. حسن ختام جلسه پاک کردن گل زعفران نیز معمولا این جمله سوالی است که فردا کدامیک از اعضای خانواده میتوانند سر زمین بروند و چه ساعتی؟
و این حکایت حداقل ۱۰ روز زعفرانکاران شهر و روستاهای خراسان رضوی است که هر ساله علیرغم چالشها و مسائل و مشکلات فراوان این حوزه همچنان با امید از این روزهای بنفش زعفرانی استقبال میکنند و ای کاش مسئولان مربوطه، حداقل بعد از نوشیدن چای زعفرانی و یا زمانی که سوغات زعفران را پیشکش میهمانانشان میکنند، لحظهای نیز فکری اساسی برای این محصول استراتژیک استان در سطح کلان، بردارند.
انتهای پیام