به گزارش ایسنا، حدود ۴۰ روز پیش خبر درگذشت فردوس کاویانی درست به فاصله کوتاهی از سالروز تولدش اگرچه برای همکاران او غیرمنتظره نبود، اما چیزی از غم و اندوه آنان کم نکرد.
او مدتها دچار بیماری بود و خانهنشینی اختیار کرده بود. با این حال وقتی شامگاه نهم مهر ماه خبر درگذشتش در محافل هنری پیچید، دوستان و همکارانش در حسرت هجران یک هنرمند بیحاشیه، توانمند و با اخلاق ماندند.
او زاده چهارم مهر سال ۱۳۲۰ بود که از کودکی علاقهاش را به بازیگری کشف کرده بود به طوری که خودش در این باره گفته: «کلاس پنجم دبستان که بودم (گروه) تئاتری از تهران به مدرسه ما آمده بود و آنجا اجرا میکردند. من آنقدر دوست داشتم این کار را ببینم که به فرّاش مدرسه گفتم هر شب میخواهم تئاتر را ببینم. او هم گفت که به جای آن هر شب باید سالن را جارو کنم. قبول کردم و ۱۳ شب تئاتر میدیدم و فردا صبحش سالن را جارو میکردم. عجیب آنجا بود که من این نمایش را کامل حفظ شدم و بعدها آن را کارگردانی کردم. در واقع این نقطه شروع من برای علاقه به بازیگری و تئاتر بود.»
پس از گرفتن دیپلم، در بورسیهای شرکت کرد و به آلمان رفت و در رشته شیمی در برلین آموزش دید. اما او نیز مانند هما روستا، دیگر هنرمند تئاتر که تحصیلاتی در رشتهای مشابه داشت، تحصیل در دانشکده غیر هنری را رها کرد و در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت.
بازگشت او به ایران درست در زمانی که دانشکده هنرهای زیبا دوران طلایی خود را سپری میکرد، فرصتی شد مغتنم تا او که علاقهمند به هنر نمایش بود، در این دانشکده به تحصیل بپردازد و در رشته بازیگری و کارگردانی درس بخواند.
از همان دوران بود که فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد و از همان مقطع با هنرمندانی چون بهرام بیضایی، پری صابری، آربی اونسیان و جمعی دیگر از هنرمندان بنام تئاتر همکاری کرد.
دهه ۴۰ که پری صابری، کارگردان تئاتر و یکی از استادان دانشکده هنرهای زیبا مسئولیت فوق برنامه دانشکده هنرهای زیبا را بر عهده داشت، کاویانی یکی از دانشجویانی بود که در نمایش «امشب از خود میسازیم» به کارگردانی استاد خود بازی کرد.
متن این نمایش نوشته پیراندللو بود که صابری با تسلطی که به زبانهای فرنگی داشت، آن را ترجمه کرد. کاویانی در این نمایش با پرویز صیاد، عباس یوسفیانی، مرضیه برومند و ... همبازی شد. در همین نمایش بود که برای اولین بار قدرت بازیگری سوسن تسلیمی به چشم آمد.
این اثر نمایشی به مدت ۲ هفته در تالار دانشکده ادبیات دانشگاه تهران روی صحنه رفت و در جراید و مطبوعات آن زمان نقدهایی درباره آن نگاشته شد و بعد از پایان اجرا، در یک مهمانی که از سوی رییس دانشگاه ترتیب داده شده بود، از بازیگران و گروه اجرایی نمایش تقدیر شد.
فردوس کاویانی هم به مانند سوسن تسلیمی و پرویز پورحسینی، دو همدانشکدهای دیگر خود، روحی جستجوگر داشت و شاید همین ویژگی سبب شد که همانند آنان از کارگاه نمایش که ویژه نمایشهای تجربی و آوانگارد تعریف شده بود، سردر بیاورد.
بازی این سه بازیگر در نمایش «نامههایی از من به خانوادهام و بالعکس» نوشته و کار رضا قاسمی در همین دوران رقم خورد. کاویانی در این نمایش با سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی، نسرین رهبری و فریده سپاه منصور همبازی شد.
بعدتر که آربی اوانسیان گروه بازیگران شهر را تشکیل داد، کاویانی و سوسن تسلیمی هم به این گروه پیوستند.
فردوس کاویانی در طول دوران کاری خود در نمایشهایی همچون «بالماسکه دزدان»، «سلطان مار»، «سهراب و اسب و سنجاقک»، «مرگ تصادفی یک آنارشیست» (کارگردان) بازی کرد.
در سالهای بعدی فصل تازهای از حضور او در تئاتر با هادی مرزبان رقم خورد که طی آن مرزبان چندین نمایشنامه از زندهیاد اکبر رادی را کارگردانی کرد و کاویانی در آنها به ایفای نقش پرداخت.
آنان در نمایشهای «پلکان»، «آهسته با گل سرخ»، «شب روی سنگفرش خیس»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «هاملت با سالاد فصل» و ... با یکدیگر همکاری کردند.
دست سرنوشت هم بر این بود که کاویانی آخرین حضور خود را در تئاتر با نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» تجربه کند. نمایشی که سال ۹۳ در تالار وحدت روی صحنه رفت و علی نصیریان نیز در آن به ایفای نقش پرداخت.
کاویانی، بازیگری که جزو تربیتشدگان مکتب اونسیان بود و نقشهای مکمل درست و درمان با به نقشهای اول به دردنخور ترجیح میداد، در سینما نیز در آثار ماندگای چون «اجارهنشینها»، «هامون»، «بانو»، «میکس» و «نارنجیپوش» از آثار داریوش مهرجویی، «جایی برای زندگی» به کارگردانی محمد بزرگنیا و «ساوالان» به کارگردانی یداللّه صمدی، «سگکشی» کار بهرام بیضایی نقشآفرینی کرد.
مجموعههای تلویزیونی «محله برو بیا» به نویسندگی بیژن بیرنگ، «همسران» به کارگردانی بیرنگ ، «آژانس دوستی»، «تفنگ سرپر»،«مش خیرالله صندوقچه اسرار» و ... بخش دیگری از موفقیتهای او را در قاب تلویزیون رقم زد تا گروهی دیگر از تماشاگران نیز از بازیهای به یادمانی او خاطره داشته باشند.
کاویانی پس از مدت زیادی دوری از محافل هنری، در جشن بازیگران تئاتر در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ با چهرهای لاغر و دستانی لرزان حضور یافت. وی که با گامهایی آرام میتوانست راه برود و گویا از بیماری پارکینسون[۱۸] و ضعف شدید جسمانی رنج میبرد، در شرایطی که سخن گفتن برایش سخت به نظر میرسید، فقط گفت: «امروز خیلی خوشحالم».
این هنرمند نهم مهر سال جاری بعد از تحمل مدتی بیماری از دنیا رفت.
انتهای پیام