به گزارش خبرنگار ایسنا، در رویشگاه دشت ارژن فارس، انرژی مثبت زیاد است. درست در همان زمانی که فجایع ضد انسانی و ضد طبیعت در دنیا به دست عدهای شِبه آدمیزاد در جریان است، عدهای در نزدیکی ما انسانیت را معنی کرده و با تمام وجود برای احیای طبیعت، احیای جهان و احیای زندگی، عاشقانه تلاش میکنند.
روز سهشنبه، ۱۶ آبان ۱۴۰۲ جمعی از دوستداران واقعی طبیعت از جای جای ایران، به روستای دشت ارژن از توابع شیراز آمدهاند تا از تماشای نتیجه کارشان لذت ببرند. قصه از آنجا شروع شده که در زمستان سال ۱۳۹۹ دستاندرکاران موسسه روستاگل به فکر احیای جنگلهای بلوط دشت ارژن میافتند. آنها رفته رفته ضمن حصارکشی در یک عرصه هزار هکتاری و استخدام محیط بان، اقدام به کاشت بذرهای بلوط کرده و در آغاز راهی بسیار طولانی قرار گرفتهاند.
میگویند: هر کدام از ما از یک نقطه این سرزمین آمدهایم تا جشن همآهنگی خود را در دشت ارژن برپا کنیم. میخواهیم مثل همین سازِ کوک دوستان قشقاییمان، ما هم بتوانیم با زمین و طبیعتمان هم آهنگ شویم.
سپس فضا معطر میشود به نوای ساز و نقاره دل انگیز قشقایی، تا موسس موسسه روستاگل بیاید و دقایقی با حضار صحبت کند: در دو سال گذشته ۸۰ هزار بذر بلوط در این منطقه کاشته شده که امروز میبینیم ۳۰ تا ۴۰ درصد آن به مرحله جوانهزنی رسیدهاند.
علی حاجیبنده که به همراه همسرش در سال ۱۳۹۳ این موسسه را جهت احیای طبیعت راهاندازی کرده و میشود گفت زندگیاش را وقف همین کار کرده است، ادامه میدهد: احیای این منطقه به کاشت بذر بلوط محدود نمیشود و تعداد زیادی نهال بنه، زالزالک، نسترن، شیر خِشت، بادام، گلابی وحشی، زرشک، اُرس و چند میوه دیگر نیز کاشته شده است. اینها نهالهایی نیست که به راحتی بتوان آنها را تهیه کرد. یک سری عاشق به سختی آنها را تکثیر کرده و ما هم به اینجا رساندیمشان.
*طعم شیرین درخت
در ادامه مراسم از تلاشگران حامی زیست بوم دشت ارژن، تقدیر میشود و هر یک از آنها، به بیان آنچه در همان لحظه از ذهنشان عبور میکند میپردازند:
اشرافی، مدیر انجمن آوای زیست بوم ارژن گفت: خواهش ما از خانوادهها این است که به همه بچهها نحوه نگهداری از محیط زیست را بیاموزند. در آموزش و پرورش ما به این مساله اهمیتی داده نمیشود، پس باید این کار توسط پدر و مادرها آغاز شود.
راستی، رئیس محیط زیست منطقه نیز گفت: در پاییز و زمستان، تخلفات قطع درخت در جنگل بلوط بیشتر میشود اما خبر خوب بدهم که ما در راستای دستگیری افراد متخلف، هفت پرونده موفق داشتهایم. حتی در مقطعی، قطع درختان به صفر رسیده است.
معدندار، پیشکسوت روستاگل نیز گفت: از نظر من درخت مادر زمین است. برای هر کسی یک اتفاق میتواند به نقطه عطف زندگی تبدیل شود و این نقطه عطف برای من، آشنایی با خانواده روستاگل بوده است.
مالک موسوی، یکی از بهترین درختکاران کشور گفت: اهل خوزستانم و یکی از افتخاراتم این است که جزو اولین نفراتی هستم که با روستاگل آشنا شدم. در کنار عزیزان سعی داریم زمین را آباد کنیم.
اشکان احمدی از شهرستان فریدن استان اصفهان آمده است و گفت،: خوشحالم که در این منطقه، ارگانهای دولتی همکاری کردهاند. اتفاقی که در استان ما رخ نداده است و برخی موانع اداری، باعث شده نتوانیم کارها را به خوبی پیش ببریم. امیدوارم در همه نقاط کشور این طرحهای مردمی به مرحله اجرا در بیایند.
آقاجواد و آرزو خانم، یک زوج خوشبخت از گروه حافظان هیرکانی نیز گفتند: سالهاست با گروهمان کار محیط زیستی میکنیم اما اینجا، در جنگلهای دشت ارژن و در این جمع، مفهوم وطن را خیلی عینیتر از قبل دریافتیم. زیباترین چیزی که میبینم این است که واژه درخت، همچون یک نخ تسبیح ما را از قومیتهای مختلف کنار هم جمع کرده است. امیدوارم طعم چیزی که امروز چشیدیم تا همیشه در دلمان باقی بماند.
رضا محمدجانی از اردبیل بیان کرد: در داستانهای اسطورهای ما، درخت همیشه به عنوان نماد ایستادگی شناخته شده است. من در مقطع سربازی با روستاگل آشنا شدم. من میخواستم همیشه سرباز باقی بمانم و یک راهی پیدا کنم که یک سرباز سبز باشم. حالا افتخار میکنم که در جمع روستاگل هستم و در این پویش مردمی، به جمع سربازان سبز وطن پیوستهام. تلاش میکنیم که این نماد ایستادگی را احیا کنیم و در راه توسعه پایدار میهمن گام برداریم.
فرشاد ملازاده از نسیم شهر تهران نیز اضافه کرد: من زیباترین قطعه جنگلهای زاگرس را در دشت ارژن دیدم. امروز مهمترین مساله جامعه ما، مساله زمین است که متاسفانه مغفول مانده است، اما خوشحالم اینجا دوستانی داریم که شبانه روزی برای احیای زمین تلاش میکنند.
فردین، یکی دیگر از دوستداران محیط زیست گفت: نگذاریم بمیرد جنگل، که جهان خواهد مُرد.
در حالیکه سایر حضار نیز یک به یک ایستاده و از دلبستگیها و دغدغههایشان نسبت به محیط زیست میگویند، اعضای گروه سبز تموزی رفتهاند وسط جنگل و مشغول جمع آوری زبالهها در زیست بوم دشت ارژن هستند!
فرید، یک جوان شیرازی است که حالا به طور کامل در منطقه ساکن شده و زندگی را با همین بذرها و نهالها میگذراند. او هر روز از محل رویشگاه، با دوچرخه به سمت مغازههای دشت ارژن میرود، خریدهایش را انجام میدهد و برمیگردد سر سبک زندگی جذابش. سبکی که البته هر کسی نمیتواند سختیها و خطراتش را دنبال کند. فرید یک شب که در اتاقکش نشسته بوده، متوجه حضور چند گراز در همان نزدیکی میشود. او از این دقایق فیلم هم دارد. جالب اینجاست که گراز همانقدر که میتواند برای آدمها ایجاد خطر کند، برای نهالهای بلوط مفید است!
حاجی بنده میگوید برای حفظ و احیای جنگل بلوط، روی کمک گرازها و سنجابها حساب ویژهای باز کردهاند و اضافه کرد: اگر این محدوده امن شود، سنجابها در زمستان میآیند بلوط هایشان را زیر خاک قایم میکنند و بعد یادشان میرود که آنها را کجا گذاشتهاند! یعنی یک جورهایی کارمندهای ما محسوب میشوند.
*چه خبر از نهالهای ایسنا؟
رویشگاه دشت ارژن به ۹ بخش تقسیم شده که نهالهای ایسنا در بخش یک قرار داده شده است. اما از ۶هزار بذری که در مردادماه ۱۴۰۱ در این محل کاشته شدهاند، حالا فقط ۶۰۰تای آن باقیمانده و مابقی از بین رفتهاند: "چون آبیاری انجام نمیشود، درصد خطا خیلی بالاست. اگر نهال را بکاریم و به آن آب بدهیم، همه آنها میمانند. اما با این وضعیت اگر یک میلیون درخت بخواهیم، باید ۵۰ میلیون بذر بکاریم."
همایش در بخش ۷ رویشگاه ارژن انجام شده و وقتی سراغ نهالهای ایسنا را میگیریم، نهال بسیار کوچکی را نشان میدهند و میگویند: برای دیدن نهالهای ایسنا باید به ابتدای جاده بروید، اما اگر میخواهید بدانید الان در چه حال هستند، این را ببینید:
روال همین است. اگر میخواهید این نهالها را در قامت یک درخت ببینید، حدود نیم قرن باید صبر کنید.
اصرار میکنیم که اصل نهالهای همکارانمان را ببینیم. فرشاد و فرید، دو جوان مجنون طبیعت، همراه ما میشوند و با هم میرویم ابتدای جاده خاکی. از روی یک خاکریز عبور کرده و به دنبال فرید حرکت میکنیم. او چند نهال که دور آنها سنگچینی انجام شده بوده را بررسی میکند، اما انگار از بین رفتهاند. چیز غیرمنتظرهای هم نیست. همانطور که بالاتر اشاره شد، تنها یکصدم آنچه روز نخست کاشته شده، باقی مانده است.
بالاخره به یک نهال بسیار کوچک میرسیم که با چند قطعه سنگ حفاظت شده و حیات خود را آغاز کرده است. قُرُق اصولی در این منطقه اتفاق افتاده و امید به احیا وجود دارد.
فرید و فرشاد، جنگل را کارخانه رایگان تولید اکسیژن و رطوبت میدانند و کلام آخرشان این است: اگر جنگل را احیا نکنیم، ۱۰ سال دیگر فرزندانمان ما را به دلیل اینکه برای آنها میراثی باقی نگذاشتهایم، بازخواست میکنند. هر کسی به هر طریقی میتواند کمک کند تا شرمنده آیندگان خود نباشیم.
انتهای پیام