در نشست «اهمیت میراث جهانی» مطرح شد

معرفی «پروین اعتصامی»، «کیکاووس وشمگیر» و «آثار مولانا» به یونسکو

در نشست کارشناسی «اهمیت میراث جهانی» از معرفی «کیکاووس وشمگیر» صاحب قابوس‌نامه و «پروین اعتصامی» برای ثبت در فهرست مشاهیر یونسکو و همچنین معرفی کل آثار مولانا برای ثبت در برنامه حافظه جهانی یونسکو به نام ایران، آلمان، بلغارستان، ترکیه، تاجیکستان و ازبکستان خبر داده شد.

به گزارش ایسنا، در پنجاه و هفتمین نشست عصر بخارا که با همکاری ایکوم برگزار شد، با حضور محمدحسین طالبیان ـ معاون پیشین میراث فرهنگی ـ، عبدالمهدی مستکین ـ مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو ـ، و علیرضا قلی‌نژاد و احمد محیط طباطبایی از ایکوم ایران به اهمیت میراث جهانی پرداخته شد.  

چرا پرونده‌های ایران در یونسکو زنجیره‌ای شدند؟

محمدحسین طالبیان ـ معاون پیشین میراث فرهنگی ـ در ابتدای این نشست به تشریح مقدمه‌ای از چگونگی شکل‌گیری روند ثبت جهانی پرداخت و گفت: در دنیا به‌ویژه بعد از جنگ‌های جهانی و اتفاقات ناگواری که برای آثار تاریخی افتاد، جهانیان به این فکر افتادند که کنوانسیون‌ و منشورهای مختلفی را تنظیم کنند و به اصالت و پیشینه خود توجه بیشتری داشته باشند تا بتوانند شهرها و بناهای تاریخی خود را مرمت و بازسازی کنند و ریشه‌های تاریخی خود را ادامه دهند. این کنوانسیون‌ها در کشورهای مختلف شکل گرفتند، اما در نهایت به این نتیجه رسیدند که دنیا باید در حفظ ارزش‌های بشری مشارکت داشته باشد و در راستای آن کنوانسیون‌ ١٩٧٢ برای حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی ایجاد شد. در سال ١٩٧۵ ایران نیز به جمع ٢١٩ کشور عضو این کنوانسیون پیوست.  

او افزود: در ادامه منشورها، بیانیه‌ها و توصیه‌نامه‌هایی صادر می‌شود و وقتی ادامه پیدا می‌کند، موضوعات مربوط به روح و مفهوم این آثار مهم می‌شود. دو اجلاس مهم درباره موضوع اصالت و یکپارچگی در «نارا و برگن» نروژ در سال ١٩٩۴ برگزار می‌شود و کم‌کم متوجه می‌شوند که نه‌تنها مسائل کالبدی اهمیت دارد، بلکه مسائلی مربوط به میراث ناملموس هم مهم است. در سال ٢٠٠١ قطعنامه‌ها و منشورهای مختلفی اجرا می‌شود تا سرانجام کنوانسیون ٢٠٠٣ برای میراث ناملموس تشکیل می‌شود.  

طالبیان با اعتقاد بر اینکه موضوع جدا کردن میراث ناملموس از ملموس و میراث طبیعی از تاریخی و فرهنگی می‌تواند یک خسران برای بشر باشد، اظهار کرد: قبلا یک پرونده ثبتی را یا فرهنگی یا تاریخی برمی‌شمردند و بعد هم ترکیبی، اما امروز به منظر فرهنگی رسیدند که شامل همه این حوزه‌ها می‌شود و درباره شهرها به این نتیجه رسیدند که درباره منظر تاریخی شهر می‌توانند صحبت کنند. اینجاست که داستان تکامل فکر بشر و همبستگی برای حفاظت از جنبه‌های تاثیرگذار در فرهنگ و هویت بشر اهمیت پیدا می‌کند.  

معاون پیشین میراث فرهنگی ادامه داد: ایران حدود ٢٧ اثر در فهرست جهانی دارد که ١۴٠ سایت مختلف را شامل می‌شود و آخرین آن ثبت ۵۴ کاروانسرای ایرانی بود. تقریبا ٢۴ سال به دلایل مختلف از جمله جنگ نتوانستیم پرونده‌ای برای ثبت جهانی آماده کنیم و به همین دلیل پرونده‌های زنجیره‌ای مانند باغ‌های ایرانی، قنات ایرانی و کاروانسراهای ایرانی کمک کرده سایت‌هایی مختلف بیشتری به ثبت جهانی برسد. در ثبت جهانی و کنوانسیون ١٩٧٢ موضوع حفاظت محور اصلی بوده است. شاید اثری در جهان ثبت شود، برای کشورش خوشحال‌کننده باشد، اما برای کارشناسان، حفاظت آن اثر خیلی بیشتر اهمیت دارد.

او افزود: پنج هدف استراتژیک یونسکو درباره کنوانسیون‌ ١٩٧٢ که شامل اعتبار، حفاظت، ظرفیت‌سازی و آگاهی‌بخشی به مردم، ارتباطات و جوامع می‌شود، بسیار اهمیت دارد و کشورها با استفاده از ارزش‌های جهانی تلاش کرده‌اند تا مردم آگاه شوند و در کلِ این فرایند حضور پیدا کنند. مردم اگر نسبت به ارزش‌های ملی و جهانی یک اثر  آگاه شوند خودشان از آثارشان محافظت می‌کنند؛ چرا که وقتی اثری ثبت شود، تازه شروع ماجراست. همانطور که می‌بینیم هنوز برخی از سایت‌هایی جهانی بیشتر کارهایشان مانده است، برای مثال چهار درصد از شهر سوخته تاکنون کاوش شده است و سال‌های سال این کاوش باید ادامه پیدا کند و نیاز به حفاظت، حمایت و مشارکت دارد یا شهر یزد با وجود اقدامات زیادی که برای آن انجام شده اما هنوز کارهای زیادی است که باید برای آن انجام شود. از این جهت ثبت جهانی این میراث می‌تواند اهمیت داشته باشد که می‌توانیم از تجربیات جهانی برای حفاظت آن‌ها بهره بگیریم. امروز دیگر میراث فرهنگی فقط باستان نیست و در همه دوره‌ها اگر ارزش‌های بشری وجود داشته باشد، می‌تواند مهم باشد حتی اگر بنا یا اثری در سالهای اخیر ساخته شده باشد.  

معرفی پروین اعتصامی و کیکاووس وشمگیر به یونسکو

عبدالمهدی مستکین ـ مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو ـ در این نشست درباره ثبت جهانی مشاهیر و حافظه جهانی توضیحاتی داد و گفت: در این زمانه پرآشوب و پرشتاب که جلو می‌رویم بر اساس آنچه کارشناسان یونسکو اعلام کرده‌اند دست‌کم تا ٢٠ سال آینده تنها حوزه‌ای که از تازیانه‌های هوش مصنوعی مصون می‌ماند، میراث فرهنگی است، بنابراین کشوری که میراث فرهنگی‌اش را در گستره ملموس و ناملموس، مشاهیر و حافظه جهانی پاس بدارد، در این شن‌هایی که در جامعه زیست کنونی روان هستند، می‌تواند یک ردپای محکم و استوار به جای بگذارد.  

او ادامه داد: حوزه مشاهیر بر این بنیاد است آن اندیشه‌ای که سبب‌ ساختن بنایی باشکوه همچون تخت جمشید می‌شود، بازار تبریز را زیور می‌بیند و آبشارهای شوشتر را به آن زیبایی ترسیم می‌کند، یا نوروز و شب چله را در میراث ناملموس خلق می‌کند، از رهگذر اندیشه انسان‌ها و مشاهیر است. برنامه مشاهیر یونسکو از سال ١٩٨۶ شروع شد و هدف این بود که سرچشمه‌های موج‌خیز دوستی و صلح بر بنیاد شخصیت‌های هر کشور را به شکل جهانی معرفی کند. در ابتدا چون دوران جنینی‌اش را سپری می‌کرد، چندان برای کشورها حائز اهمیت نبود و بعد از آنکه اتفاقات جهانی شکل گرفت و کشورها پاره پاره شدند مانند شوروی سابق که به ١۵ کشور تبدیل شد، موضوع هویت، برجسته و حائز اهمیت شد. بحث مشاهیر، شخصیت‌ها و رویدادهای جهانی خیلی مایه‌آور شد. از دهه ۱۹۹۰ کشورهای تازه تاسیس‌شده به فکر شخصیت‌سازی افتادند و خیلی برایشان خوب می‌شد که از شخصیت‌هایی چون مولانا، فردوسی استفاده کنند. از اینجا به بعد بود که خیلی جدی به حفاظت و پاسداری از کیان فرهنگی خود برای معرفی مشاهیر توجه کردیم.

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو افزود: بنابراین هر دو سال یک بار کشورها باید شخصیت‌ها و رویدادهای خود را بر اساس چند معیار برای ثبت جهانی معرفی کنند. مهمترین معیار هم این است که آن شخص و رویداد باید سبب‌ساز آموزش، علم و فرهنگ باشد و آثار به‌جامانده از او موج‌خیز بوده و گیتی جای زیباتری برای زیست باشد. در ایران بر اساس آنچه تاکنون ثبت کرده‌ایم، بالغ بر ٣۵ هزار شخصیت داریم، اما همچنان که آقای طالبیان در جلسه‌ای گفتند یک میلیون و ٢۵٠ هزار اثر تاریخی داریم که در غبار زیر زمین مدفون شده و آنچه امروز روی زمین است، پنج درصد از کل آثار ماست. این موضوع درباره مشاهیر ایران صدق می‌کند. با این حال در طبقه‌بندی‌ها به این فکر کردیم که شخصیت‌های کلیدی را که بسیار مورد توجه کشورهای مختلف هستند، ابتدا در برنامه مشاهیر یونسکو معرفی کنیم و بعد به تدریج به طرف شخصیت‌های بعدی برویم.  

مستکین با بیان این‌که شیخ ابوالحسن خرقانی که سال ٢٠٢١-٢٠٢٢ موفق شدیم نامش را در فهرست مشاهیر یونسکو قرار دهیم، کشور ترکیه سه بیمارستان و یک فرودگاه بین‌المللی با نام او نامگذاری کرده‌ است. در حالی‌که این شخصیت در طول عمرش هرگز از خرقان و بسطام بیرون نرفته و آرامگاهش در این سرزمین، با وقار و شکوه دلبری می‌کند. وقتی این موضوع را با نماینده ترکیه در یونسکو مطرح کردم و علت این نامگذاری را جویا شدم، پاسخشان این بود که ما آن سوی ترکیه را با مولانا آباد کردیم و دهات قونیه را به یکی از مقاصد مهم گردشگری تبدیل کردیم. این سمت ترکیه رها شده و درصدد هستیم که با معرفی شیخ ابوالحسن خرقانی این قسمت را هم آباد کنیم. وقتی این موضوع مطرح شد خیلی سریع دست به کار شدیم و خوشبختانه این شخصیت با نام ایران به ثبت جهانی رسید. یا مثلاً شمس تبریزی که هشتصدوپنجاهمین سال ملاقات اسرارآمیز او با مولانا را به یونسکو معرفی کردیم. در کشورهای دیگر برای این شخصیت‌ها هزینه‌های زیادی می‌شود، چون این افراد نه‌ تنها گنجینه‌های پایان‌ناپذیر هستند و ثروت‌های عظیمی را برای این کشورها به ارمغان می‌آورند، منبع فیض هویت‌بخشی هستند.

او ادامه داد: با شهردار پراگ صحبتی داشتم و خاطرم هست که می‌گفت با «فرانتس کافکا» سالانه ٢٠ میلیون نفر گردشگر را به پراگ جذب می‌کنند. در حالی‌که این شخصیت برای قرن بیستم بوده و حتی خودش را در سن سی‌سالگی کشت، اما برای آن کشور و شهردارش مهم‌ترین رکن این است از طریق این شخصیت و هشت اثری که دارد قدرت فرهنگی‌اش را معرفی کند. بنابراین بحث مشاهیر در کنار آثار ملموس، ناملموس و حافظه جهانی بسیار مهم است. 

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو همچنین گفت: تا دو دوره گذشته هر کشوری اختیار داشت چهار شخصیت را معرفی کند و ما در این فرصت مشخص ٣۶ شخصیت را معرفی کردیم، اما از دو دوره گذشته سهمیه به معرفی دو شخصیت کاهش یافت که یکی از آن‌ها باید بانو باشد. امسال که تا سه هفته آینده کنفرانس آن برگزار می‌شود، «کیکاووس وشمگیر» صاحب قابوس‌نامه و بانو «پروین اعتصامی» که اولین بانو از سوی ایران است، معرفی شده‌اند.  

او درباره حافظه جهانی نیز بیان کرد: حافظه جهانی به واسطه سیطره و شتاب هولناک عصر فناوری، خاطره‌های بشر را محو می‌کند و کم‌کم دچار نسیان جمعی می‌شود. اگر نوروز، شب چله، مهرگان و محرم نداشته باشیم، چه هستیم؟ حافظه بشری به کمک بشریت آمده تا از خاطره‌های بشری حفاظت کند. اهمیت این خاطره‌های بشری برای این است که به ما هویت می‌دهد. وقتی کشوری مانند مصر شاهنامه فردوسی را در فهرست حافظه جهانی قرار می‌دهد، دنبال چیست؟ این اقدام به این معناست که حماسه شاهنامه برای تمام بشریت است و باید از آن حفاظت کنیم.

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو گفت: هر دو سال یک بار برنامه حافظه جهانی از کشورها می‌خواهد که آثاری درباره کتاب و نسخه‌های مختلف تاریخی ارائه دهند. تاکنون ١۶ اثر از ایران در فهرست حافظه جهانی به ثبت رسیده است که آخرین اثری که در ماه آینده نهایی می‌شود، کل آثار مولاناست و جالب اینجاست که آلمان، بلغارستان، ترکیه، تاجیکستان و ازبکستان در این پرونده کنار ما هستند و کشوری چون آلمان گفته‌ که نسخه کم‌نظیری از مثنوی دارند که از آن محافظت کرده‌اند، چون میراث بشری است. بنابراین باید حواسمان باشد که اگر می‌خواهیم در این بمباران هولناک اطلاعات پرت نشویم دست کم باید به یادگارهای بشری و خاطره‌های که نیاکان برایمان به جا گذاشته‌اند، احترام بگذاریم و به آیندگان انتقال دهیم.  

چرا یک خانه پهلوی اول با تخت جمشید در یک فهرست ثبت شده است؟

علیرضا قلی‌نژاد ـ عضو شورای ملی موزه‌ها در ایران (ایکوم) ـ در ادامه این نشست گفت: حدود ١٢٠٠ اثر در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است که شامل حوزه‌های میراث فرهنگی و تاریخی، طبیعی و مشترک بین آن‌هاست، از این آثار ثبتی حدود ٩٠٠ اثر در حوزه میراث فرهنگی و تاریخی، ۴٠ اثر ترکیبی و مابقی در حوزه میراث طبیعی قرار می‌گیرند. ایران نیز حدود ٢٧ اثر ثبت کرده که دو اثر آن طبیعی و مابقی آثار فرهنگی و تاریخی است. وقتی درباره ثبت صحبت می‌کنیم شامل دامنه بزرگی از آثار است که طی فرآیندی ابتدا شناسایی می‌شوند، بعد مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و چنانچه از آزمون ارزیابی موفق به دربیایند، در فهرست‌های ثبت ملی و جهانی جای می‌گیرند.  

او افزود: در قوانین ملی صحبت از فهرست‌ها می‌کنیم و اگر بخواهیم ایده‌آل بیندیشیم باید آثار بنا به ارزش‌هایی که دارند، در فهرست‌های متنوعی ثبت شوند و این را از این نظر گفتم، چون این چالش همیشه در ذهن همه وجود دارد که یک خانه متعلق به دوران پهلوی اول با اثری همچون تخت جمشید در یک فهرست قرار می‌گیرد؟ گرچه از منظر ارزش‌های میراث فرهنگی می‌توان دلایلی آورد که تاریخ و عمق تاریخی لزوما تعیین‌کننده کیفیت و ارزش‌ نیست. در قوانین به این شکل آمده که باید فهرست‌های متنوعی برای ثبت آثار داشته باشیم، اما در مقیاس جهانی این موضوع کیفیت دیگری دارد و همانطور که ثبت یک اثر در فهرست آثار ملی صرفا کسب یک گواهینامه و امری اداری نیست، در فهرست جهانی هم به همین شکل است و ثبت کردن در حقیقت تعهد مردم در داخل یک کشور و تعهد کشورها در مقیاس بین‌المللی برای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی است.  

این کارشناس میراث فرهنگی ادامه داد: اگر در مقیاس ملی، اثری را ثبت می‌کنیم بخشی از آن به این علت است که جامعه تعهد می‌کند ارزش ملی منطقه خود را به رسمیت بشناسد و تلاش می‌کند این ارزش‌ها را حفظ کند. دوم اینکه به هویت‌های خود توجه می‌کند. بنابراین ثبت، یک حلقه از زنجیره حفاظت است. در مقیاس جهانی موضوع کمی فراتر از این است و کشورها تعهد خود را در مقیاس بین‌المللی عرضه می‌کنند و این تضمین حفاظت است. بخشی از آن نیز کسب توجه جهانی در کمک گرفتن از مجامع مختلف برای حفاظت از اثر طبق آخرین دستاوردهای علمی در سطح بین‌المللی است و جذب منابع هم به این ترتیب تسهیل می‌شود. بخش دیگر، دیپلماسی فرهنگی است؛ یعنی خیلی از آثار میراث فرهنگی در مقیاس جهانی قرار می‌گیرند و این امکان را ایجاد می‌کنند که گفت‌وگوهای بین‌المللی اتفاق بیفتد.  

قلی‌نژاد افزود: برخی از آثار که به ثبت می‌رسند چالش‌های بیشتری پیش ‌رو دارند. وقتی یک بنا در فهرست میراث ملی ثبت می‌شود تکلیف مشخص است و بنا باید با معیارهای حفاظتی حفظ شود و مراتب حفاظت هم به جا آورده شود. در مقیاس جهانی نیز وقتی صحبت از یک اثر می‌شود تکلیف معلوم است، اما وقتی صحبت از یک شهر یا روستا شود پیچیدگی آن بیشتر است و حفاظت از آن به روشنی یک بنا نیست. تخت جمشید و شهر یزد هر دو در فهرست آثار جهانی ثبت شده‌اند، اما نوع رفتار ما با هر کدام بسیار متفاوت است.  

طالبیان به دنبال این اظهارات بیان کرد: جریان ثبت جهانی یک فرآیندی دارد، اگر این فرآیند درست اتفاق بیفتد مابقی موارد هم درست پیش می‌رود، اما همانطور که آقای قلی‌نژاد گفتند، رفتار ما با یک بنا و یک شهر تاریخی یا راه‌آهن متفاوت است. در میراث فرهنگی برای راه‌آهنی که پویا و زنده است و مرتب با تکنولوژیِ زمانه، خود را به‌روز کند، با چالش‌های زیادی مواجه خواهیم بود. همین‌طور وقتی با یک منظر فرهنگی روبه‌رو هستیم مانند منظر فرهنگی اورامانات که عرصه و حریم آن مساحت زیادی را دربرمی‌گیرد، پیچیدگی‌های زیادی پیش ‌رو خواهد بود.  

او افزود: حال اینکه چگونه باید برنامه مدیریت آن نوشته شود خیلی کار سختی است و برنامه مدیریتی که برای اورامانات یا شهر یزد نوشته شده بیشتر تکیه بر مشارکت مردمی دارد. در شهر یزد در بازه سه چهار سال بعد از ثبت، بالای هزار خانه توسط مردم و بخش خصوصی مرمت شد و دغدغه دولت فقط نظارت بر آن‌ها بود و این یعنی مشارکت جوامع و آگاهی‌بخشی که موجب حفاظت بهتر می‌شود. یا درباره پرونده قنات ایرانی و برنامه مدیریتی آن به دقت به این جریان تکیه و تاکید کردیم که دولت باید به طور غیرمستقیم وارد شود، چون در این حوزه با شاهکارهایی روبه‌رو هستیم که برخی از آن‌ها مانند قنات فردوس بعد از ۲۵۰۰ سال بی‌منت مزارع را آبرسانی می‌کند و حفاظت از چنین آثاری مدیریت مردمی نیاز دارد و نه مدیریت دولتی.  

معاون پیشین میراث فرهنگی اظهار کرد: باید نسبت به اثر شناخت پیدا کنیم و به آن اثر گوش دهیم تا از توسعه‌های بی‌رویه جلوگیری کنیم. نسخه با نسخه فرق دارد؛ یعنی اینکه مورد به مورد میراث فرهنگی متفاوت است و برای برخی از آن‌ها شش هفت سال زمان لازم است تا مشخص شود که می‌تواند جهانی شود یا نه و خود شناخت و ارزیابی جهانی آن دو سال زمان می‌برد. ۱۰ معیار برای شناخت آثار جهانی وجود دارد که حتی یک معیار آن را هم بتوان اثبات کرد خیلی حائز اهمیت است. ایران جایگاه ویژه‌ای در قله‌های فرهنگی جهان دارد. اگر آن ٢۴ سال را از دست نداده بودیم، حداقل از چین، ایتالیا و کشورهای هم‌ردیف‌های آن کمتر نبودیم، چون هم ظرفیت بالایی داریم و هم عاشقان زیادی که می‌خواهند این ریشه‌های فرهنگی را حفظ کنند.  

او همچنین درباره ثبت جهانی راه‌آهن گفت: وقتی راه‌آهن ثبت شد خیلی از دست‌اندرکاران میراث جهانی گفتند کشورهای باستان به ارزش‌های معاصر و جدید خود توجه نمی‌کنند و ثبت راه‌آهن موجب شد دیگر کشورها متوجه شوند ارزش‌های صنعتی و مدرن مهم هستند.  

قلی‌نژاد نیز درباره معیارهای ثبت جهانی با ارائه مثال‌هایی بیان کرد: یکی از نمونه‌های معیارهای ثبت جهانی این است که آن اثر نشان‌دهنده نبوغ و خلاقیت انسانی است، با این معیار تاج محل و یا دیوار بزرگ چین ثبت شده‌اند. معیار بعدی بحث نمایش تعاملات بین فرهنگی است، یعنی اثر شاهدی است بر این تعاملات فرهنگی مانند جاده ابریشم و مناطق تاریخی استانبول. معیار سوم شواهد منحصربه‌فرد یا غیر معقول در مورد سنت‌های فرهنگی و تمدنی است که پارک ملی «میز اورده» ایالت متحده و پارک ملی کلمبیا با این معیار ثبت شدند. البته اینکه گروه کارشناس‌ها یا ممیزها باور کنند اثری چنین معیارهایی دارد و کشور تعهد کند از آن حفاظت کند، خیلی پیچیده است و پروسه طولانی دارد.  

چرا ثبت جهانی مهم است؟

در پایان این نشست احمد محیط طباطبایی ـ رئیس شورای ملی موزه‌ها (ایکوم ایران) ـ به بیان چند نکته پرداخت و گفت: نخستین نکته این است که میراث جهانی می‌تواند حقانیت و هویت تاریخی را که زمان و تحولات سیاسی و اقتصادی از شهر گرفته به آن بازگرداند. شهری مانند سلطانیه شهر رده سوم شمرده می‌شود، اما وقتی به ثبت جهانی می‌رسد در کنار شهرهایی چون اصفهان، شیراز و یا پاریس قرار می‌گیرد. نکته دوم درباره میراث ناملموس است که بخشی از میراث بشری است که باعث نزدیکی فرهنگ‌ها، انسان‌ها و جوامع می‌شود و ثبت آن به شکل برنامه‌ریزی‌شده و مشترک انجام می‌شود. همانطور که نوروز نقطه اتصال حدود ۱۰ کشور است. این صحبتی است که درباره ثبت تار در ایران، آذربایجان و ارمنستان می‌شود؛ یونسکو می‌خواهد تار به نام باکو، خراسان، ارمنستان و … ثبت جهانی شود تا پیوند فرهنگی شهرها و گروه‌های اجتماعی را به یکدیگر نزدیک کند.

این کارشناس میراث فرهنگی افزود: در ثبت جهانی شخصیت‌ها، فردی مانند مولوی یا پروین اعتصامی ثبت می‌شوند، اما در حافظه جهانی یک اثر به‌جامانده مانند کتاب یا حافظه شنیداری و دیداری مانند صوت، فیلم، تصویر و نقشه ثبت می‌شود. مثلاً وقتی مثنوی مولوی ثبت می‌شود کتابخانه‌های دنیا که دارای نسخه‌های کمیاب از این اثر هستند، در پرونده ثبت آن مشارکت می‌کنند. بنابراین حافظه جهانی نباید با شخصیت اشتباه گرفته شود.  

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۶ آبان ۱۴۰۲ / ۱۳:۱۹
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 1402081611822
  • خبرنگار : 71619