به گزارش ایسنا، امروز ۱۵ آبان چهل و پنجمین سالروز انتصاب ارتشبد غلامرضا ازهاری به عنوان نخستوزیر ایران در سال ۱۳۵۷ است.
محمدرضا شاه ارتشبد ازهاری را ساعت ۱۰ صبح ۱۴ آبان ۱۳۵۷ به کاخ نیاوران فراخواند و پس از سخنانی مامور تشکیل کابینه سی و یکم کرد و یک روز بعد حکمش را زد و راهی بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی کرد و این مجلس با ۱۹۱ رای کابینهاش را تایید کرد.
ازهاری در دوره ۵۵ روزه مسوولیتش با لغو تصمیمات جعفر شریفامامی نخستوزیر سابق، دستور دستگیری و بازداشت نویسندگان مطبوعات را صادر کرد. او در ظاهر به نشانه همدلی با مردم و در حقیقت با فریب آنان، ارتشبد نعمت نصیری رییس سابق ساواک، جعفرقلی صدری رئیس سابق شهربانی، منوچهر آزمون، عبدالعظیم ولیان، داریوش همایون، غلامرضا نیکپی و امیرعباس هویدا را بازداشت و زندانی کرد.
شهرت ازهاری
بیشتر شهرت ارتشبد ازهاری در کنار سوابق نظامیش، سخنان خندهداری بود که در واکنش به شعارهای شبانه مردم بر روی پشتبام خانهها بیان کرد.
وقتی مردم تهران و سایر شهرها به دلیل حکومت نظامی نتوانستند کف خیابانها و کوچهها علیه شاه شعار بدهند، هر شب به پشتبام خانههایشان رفتند و شعار «الله اکبر، مرگ بر شاه و زندهباد خمینی» سر دادند با این حال ازهاری شعارهای شبانه مردم را «صدای نوار ضبط شده» خواند و با این سخنان، خود را مضحکه مردم کوچه و بازار کرد.
ازهاری با این سخنان از یکسو بر ضعف دولت و ارتش پوشش گذاشت و از سوی دیگر برای قدرتنمایی دستور اعزام سربازها و تانکها به خیابانها را صادر کرد و آنها نیز بیهدف به سمت مردمِ روی پشتبامها تیراندازی هوایی میکردند.
ابراهیم یزدی بازپرس دادگاه انقلاب در مقطع زمانی محاکمه مقامات و ژنرالهای ارتش شاهنشاهی در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در خاطراتش اینگونه نوشت: «پس از آنکه تلاشهای شاه و دولتهای خارجی ذیربط در تشکیل یک دولت ائتلافی ملی در چارچوب حفظ شاه و سلطنت، حتی با قبول تز «شاه سلطنت کند، نه حکومت» شکست خورد، ازهاری در ۱۵ آذر ۱۳۵۷ در مجلس سنا اظهار داشت که سر و صدای شبهای تهران واقعی نیست بلکه صدای نوار است، مردم این سخنان را دست گرفتند و شعارهایشان علیه او گفتند: «ازهاری بیچاره بازم بگو نواره، نوار که پا نداره.»
ریشهها
بعد از ترور حسنعلی منصور در ششم بهمن ۱۳۴۳ به دست محمد بخارایی از شورای مرکزی جمعیت فداییان اسلام، امیرعباس هویدا ۱۲ سال و شش ماه سکاندار دیوان پهلوی شد و تا ۱۵ مرداد ۱۳۵۶ در این مسوولیت باقی ماند.
پهلویِ پسر در این دوره بیش از هر زمان دیگری پا را از سلطنت فراتر گذاشت و در امور اجرایی کشور دخالت کرد. شاه برای همراه نشان دادن خود و حکومتش به مردم، هویدار را بعد از حدود ۱۳ سال نخستوزیری فدا کرد و جمشید آموزگار را در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ به عنوان نخستوزیر جدید راهی بیست و دومین مجلس شورای ملی کرد.
آموزگار هم با شعار فضای باز سیاسی، صرفه جویی و مهار بحرانهای اقتصادی از مجلس رای اعتماد گرفت اما در دوره او کشور با بحرانهای سیاسی - اجتماعی بیشتری چون تخلفات گسترده انتخاباتی در برگزاری بیست و سومین دوره مجلس شورای ملی، آتشسوزی سینما رکس آبادان، تغییر شیوه برخورد رژیم پهلوی با مردم با اعلام حکومت نظامی، افزایش راهپیماییها و اعتراضات عمومی مردم در قم، ورامین، اصفهان، تبریز و تهران و واکنش شدید مردم و روحانیون به چاپ مقاله توهینآمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی روبرو شد.
پهلویِ پسر ۱۳ ماه بعد از صدارت آموزگار جعفر شریفامامی را جایگزین او کرد. شاه با معرفی شریف امامی به بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی دست نیاز به سوی پدر جعفر شریف امامی شیخ محمدحسین نظامالاسلام معروف به «آقا شریف» شاگرد و پیشکار میر محمد امامی امام جمعه وقت تهران و نوه دختری ناصرالدین شاه قاجار برد و با بیان وضعیت کشور دست به دامن او شد تا شاید با این حربه بتواند شکاف بین خود و مردم را کم کند. شریف امامی هم ۲۱ شهریور ۱۳۵۷ با شعار دولت آشتی ملی از مجلس بیست و چهارم رای اعتماد گرفت.
در دوره او حزب رستاخیز، کازینوها و قمارخانههای بسیاری تعطیل شد، تاریخ رسمی کشور از شاهنشاهی به هجری بازگردانده شد، پُست وزارت مشاور در امور زنان حذف شد، تشکیل احزاب و تشکلهای سیاسی به رسمیت شناخته شد، مطبوعات مجاز به چاپ اخبار سیاسی شدند، مذاکرات مجلس و برخی جلسات دولتی از رادیو و تلویزیون پخش شد و ۱۱۲۶ نفر از زندانیان سیاسی، مذهبی و فرهنگی از جمله آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله حسینعلی منتظری از زندان ساواک آزاد شدند.
از سوی دیگر حکومت نظامی و رویارویی مردم و ماموران امنیتی و نظامی هم بیشتر شد و جنایت خونین ۱۷ شهریور و ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در خیابان و میدان ژاله و دانشگاه تهران و خیابان شاهرضا به وقوع پیوست.
محمدرضا شاه مستاصلتر از هر زمان دیگری برای مهار شرایط بحرانی سیاسی - اجتماعی کشور چاره کار را در انتصاب نخستوزیر نظامی دانست و در روزِ استعفای جعفر شریف امامی در ۱۴ آبان ۱۳۵۷، ارتشبد غلامرضا ازهاری ۶۹ ساله را مامور تشکیل کابینه نظامی کرد.
کابینه ازهاری
نخستوزیر جدید ابتدا کابینه ۹ نفرهای که چهار نفرشان از وزرای دولت جعفر شریف امامی و پنج نفرشان از امرا و فرماندهان نظامی و امنیتی بود را به شاه معرفی کرد و تا روز معرفی کابینه برای اخذ رای اعتماد از مجلس شورای ملی، کابینهاش را تکمیل کرد و موفق به اخذ ۱۹۱ رای موافق و ۲۷ رای مخالف از مجلس شد.
امرا و فرماندهان عالیرتبه نظامی در کابینه ارتشبد غلامرضا ازهاری شامل ارتشبد عباس قرهباغی وزیر کشور، ارتشبد عباس قرهباغی و بعد حسنعلی مهران وزیر امور اقتصادی و دارایی، ارتشبد رضا عظیمی وزیر جنگ، دریاسالار کمالالدین میرحبیب اللهی و بعد محمدرضا عاملی تهرانی وزیر آموزش و پرورش، دریاسالار کمالالدین میرحبیب اللهی و بعد محسن فروغی وزیر فرهنگ و هنر، ارتشبد غلامعلی اویسی و بعد سپهبد باقر کاتوزیان وزیر کار و امور اجتماعی، سپهبد خلبان امیرحسین ربیعی و بعد منوچهر بهروان وزیر مسکن و شهرسازی، سپهبد دکتر ابوالحسن سعادتمند وزیر اطلاعات و جهانگردی، سپهبد ایرج مقدم وزیر نیرو و دریاسالار کمال الدین میرحبیب اللهی سپس دکتر شمس الدین مفیدی وزیر علوم و آموزش عالی بودند.
همچنین شخصیتهای غیرنظامی از جمله امیرخسرو افشار قاسملو وزیر امور خارجه، حسین نجفی وزیر دادگستری، کریم معتمدی وزیر پست، تلگراف و تلفن، حسن شالچیان وزیر راه، امیرحسین امیرپرویز وزیر کشاورزی و عمران روستایی، محمدحسن مرشد وزیر بهداری، محمدرضا امین وزیر صنایع و معادن، احمد معمارزاده وزیر بازرگانی، عزتالله همایونفر سپس دکتر مصطفی پایدار وزیر مشاور در امور اجرایی، احمد ناظمی وزیر مشاور در امور پارلمانی، مرتضی صالحی وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه، علینقی کنی سپس محسن شریعتمداری وزیر مشاور و سرپرست اوقاف و علی فرداد معاون نخستوزیر در کابینه ازهاری منصوب شدند.
موضع بنیانگذار
آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی یک روز بعد از استعفای شریفامامی و جایگزین شدن ارتشبد ازهاری در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۵۷ گفت: «من از جنایاتی که اخیرا با فرزندان اسلام در دانشگاهها نمودهاند در سوگم. من از دانشجویان عزیز که در راه اسلام و کشور فدایی دادهاند و در مقابل شاه با مشتی گره کرده ایستادهاند و او را محکوم کردهاند، تشکر میکنم.
عزیزان من از این هیاهوی نظامی نهراسید، که نمیهراسید. شما ملت شجاع ثابت کردید که این تانکها و مسلسلها و سرنیزهها زنگ زده است و با اراده آهنین ملت نمیتواند مقابله کند ... ملت هوشمند ایران نه از چماق و سرنیزه هراس دارد و نه از این خدعه و نیرنگ و فریب.»
واکنش رسانهها
یک روز بعد از انتصاب ازهاری به نخستوزیری، خبرنگار تلویزیون «سیبیاس» آمریکا در نوفل لوشاتو سراغ امام رفت و در گفتوگو با ایشان درباره دولت نظامی پرسید و امام هم جواب دادند: «تغییر دولتها تاثیری در نهضت عمومی مردم ایران ندارد. دولتها، چه دولت نظامی باشند و چه دولتهای دیگر، نمی توانند مسائل را حل کنند؛ یعنی قیامی که از مردم صادر شده، این قیام را بشکنند.
حرفهای شاه هم حرفهایی است که دیگر ملت از او نمیپذیرند. این مطالبی که حالا گفته و تعهدی که داده است، آغاز سلطنتش هم این تعهد را داد و قسم خورد؛ تعهد را داد و خلاف کرد. اکنون دیگر این تعهدات اثری ندارد. ایشان بدون اینکه خودشان را خیلی زحمت دهند، باید بروند تا ملت خودش تکلیف کشور را تعیین کند.»
خبرنگار خبرگزاری آسوشیتدپرس هم در مصاحبه با امام از ایشان درباره دولت نظامی ازهاری پرسید و امام خمینی در جواب گفتند: «توطئه جدید شاه یعنی انتصاب دولت نظامی برای کشتار بیشتر و تسلیم مردم ایران است، که نه تنها راه برای شاه نیست، بلکه هم شاه و هم حامیان وی را در بن بست بدتری قرار می دهد.»
خبرنگار ایپی در سوالی دیگر از امام پرسید «آیا انتصاب این دولت، سقوط و سرنگونی رژیم فعلی را آسانتر و یا مشکلتر میکند» و امام پاسخ دادند: «آنچه مسلم است سرنگونی رژیم را قطعیتر میکند.»
خبرنگار شبکه دو رادیو و تلویزیون آلمان هم همان روز به دیدار امام رفت. ایشان در مصاحبه با این خبرنگار هم خاطرنشان کردند: «با این حکومت نظامی، مردم همان رفتار را میکنند که با حکومتهای دیگر کردند و این دست و پا کردنها در ایران، دیگر هیچ رنگی ندارد و فایدهای برای شاه ندارد. شاه باید برود و چارهای جز این نیست.»
رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مصاحبهای هم که در جمع خبرنگاران خارجی در نوفل لوشاتو داشتند در واکنش به نطقی که محمدرضا پهلوی قبل از انتصاب دولت نظامی ازهاری قرائت کرد، بیان کردند: «کار شاه جز فریب و نیرنگ نیست و گمان کرده است به صرف اعتراف، ملت از او دست برخواهد داشت. دیگر این که اگر مجرمی به گناه خود اعتراف کند، برحسب اعترافش باید محاکمه و مجازات شود. دلیل دیگر این که به دروغ میگوید پیام انقلاب شما را شنیدم. اگر شنیده است، که حتما شنیده، پیام ملت این است که شاه و همه خاندانش باید کنار بروند.»
منابع:
صحیفه امام، جلد ۴، ص ۳۳۷-۳۴۰
عاقلی، باقر؛ شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، پیشین، ص ۸۸
مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص ۷۴
برژینسکی، زبیگنیو؛ اسرار سقوط شاه و گروگانگیری، خاطرات برژینسکی، ترجمه حمید احمدی، تهران، جامی، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص ۱۵۰
انتهای پیام