رسول منتجبنیا در گفت وگو با ایسنا با انتقاد از جبهه اصلاحات، اظهار کرد: من مخالف جبهه اصلاحات هستم چون یک نفر که پیش از این مسئولیتی را داشته در کنار حزبی قرار میدهند که شاید هزاران عضو دارد. این تصمیم برخلاف تحزب و روح اصلاحطلبی است.
وی همچنین در ارزیابی خود از جایگاه اصلاحطلبان در جامعه، تصریح کرد: مردم از اصلاحطلبان مایوس شدند. آنها از اصلاحطلبان از این جهت دلخوری دارند که معتقدند اصلاحطلبان باید مطالبات آنها از نظام را پیگیری میکردند نه اینکه محافظهکار شده و حرف مردم را نزنند.
وی همچنین با بیان اینکه آینده برای اصلاحطلبان مشخص نیست، گفت: اگر شرایط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم نباشد، شاید مجلسی ضعیفتر از مجلس یازدهم شکل بگیرد.
متن کامل گفت وگوی رسول منتجبنیا فعال سیاسی اصلاح طلب، دبیرکل حزب جمهوربیت ایران اسلامی و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی درباره رویکرد اصلاحطلبان نسبت به انتخابات مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:
به نظر میرسد جریان اصلاحات و تشکل «جبهه اصلاحات» هنوز برنامه مشخصی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ندارد. در دوره ثبتنامها هم جبهه اصلاحاتی هیچ توصیهای برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نداشت. این گزینه صحیح است یا این جریان فعلا ترجیح می دهد که در یک فضای ابهامآلود اقدام کند؟
پیش از پاسخ به پرسش شما من چند نکته درباره انتخابات لازم است عرض کنم تا شاهد برگزاری انتخابات مشارکتی باشیم. برای برگزرای انتخابات با مشارکت بالای مردم باید دستگاه اجرایی و نظارتی به عنوان مجری و ناظر نه انتخابگر و تصمیمگیر ایفای نقش کرده یعنی منصف و قانونمند عمل کنند. دستگاههای حکومتی نه خودشان در انتخابات دخالت کنند نه اجازه دهند افراد و جریانها به جای مردم انتخاب کنند. مجریان و ناظران زمینه را برای انتخاب مردم فراهم کنند و مراقب باشند تا حقی ضایع نشود. به مردم هم اطمینان داده شود هرکسی واجد شرایط قانونی است، میتواند در انتخابات شرکت کند و رای مردم، ملاک است. مردم باید احساس کنند هیچ اِعمال نظری در مجریان و ناظران وجود ندارد.
به نخبگان هم اطمینان داده شود هیچ خط قرمزی به جز مرّ قانون در تایید صلاحیتها و سایر مراحل انتخابات وجود ندارد. از سویی به جای تاکید بر کمیت در ثبتنام از داوطلبان بر کیفیت داوطلبان تاکید شود. فضای سیاسی کشور نیز باید مهیای مشارکت سیاسی شود. دانشگاهها باید فعال شده و گفت وگوهای سیاسی و کرسیهای آزاداندیشی در آنها رونق یابد و اجازه داده شود که همه جریانها در دانشگاهها حضور یافته و نظر خود را بیان کنند.
مجریان و ناظران انتخابات مراقب باشند تا در انتخابات از رانتهای حکومتی استفاده نشده و همچنین بده و بستان با ثروتمندان و اربابان قدرت و ثروت شکل نگیرد. از سوءاستفاده از عناوین جعلی و صفبندی غلط انقلابی و غیرانقلابی، طرفدار و مخالف ولایت فقیه، خودی و غیرخودی نیز جلوگیری شود.
در بررسی صلاحیت با سعهصدر برخورد شده و بهانهجویی نشود. مجلس خانه ملت است و باید صدای مردم در آن شنیده شود بنابراین باید اجازه داد تا منتخبین مردم وارد خانه خود شوند. اگر این نکات رعایت شود میتوان مردم را پای صندوق رای آورد و شاهد انتخابات مشارکتی باشیم. نباید افراد را بدون دلیل از قطار انقلاب پیاده کرد. در گاهی موارد، برای نهادهای نظارتی عنوان اصلاحطلبی یک ضدارزش شده است. در حالیکه رهبر انقلاب بارها فرمودهاند برای من اصلاحطلب و غیراصلاحطلب فرقی نمیکند و خود را اصلاحطلبِ اصولگرا معرفی کردهاند.
در پاسخ به پرسش شما باید بگویم در این مدت من با هر کسی از جریان اصلاحطلب صحبت کردهام، گفتهاند که آینده مشخص نیست. اگر در بین مجریان و ناظران انتخابات سعه صدر وجود داشته باشد، خب افراد وارد صحنه انتخابات میشوند اما اگر شرایط فراهم نباشد، شاید مجلسی ضعیفتر از مجلس یازدهم شکل بگیرد. گاهی افراد برای حضور در مجلس و جلب نظر شورای نگهبان حرفهایی میزنند که به آن اعتقادی ندارند. اگر این رویه ادامه یابد، افراد متملق جای نیروهای متخصص را میگیرند.
شما پیش از این منتقد شورای سیاستگذاری و جبهه اصلاحات بودید. در دوره جدید فعالیت جبهه اصلاحات شما همچنان منتقد هستید یا دیدگاه شما درباره این مجموعه تغییر کرده است؟
اصلاحطلبان هم یک جمع منسجم نیستند. در این سالها شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای سیاستگذاری فعالیت داشتند که من منتقد شورای سیاستگذاری بودم زیرا معتقد بودم که این شورا جایگاه احزاب را تضعیف میکند و اقدام آنها خلاف تحزب است که بعدها فهمیدند اشتباه کرده و آن را جمع کردند اما الان جبهه اصلاحات را تشکیل دادند که ترکیبی از دبیران احزاب و افراد حقیقی هستند که با این تشکل هم مخالف هستم چون یک نفر که پیش از این مسئولیتی را داشته در کنار حزبی قرار میدهند که شاید هزاران عضو دارد. این تصمیم برخلاف تحزب و روح اصلاحطلبی است. ما مخالف جبهه اصلاحات هستیم و عضو آن نشدهایم و نخواهیم شد و انتظار داریم خود احزاب بدون اشخاص حقیقی جمع شده و تصمیم بگیرند.
ما مخالف جبهه اصلاحات هستیم و عضو آن نشدهایم و نخواهیم شد
به نظر شما جبهه اصلاحات توان تصمیمگیری برای جریان اصلاحات را دارد؟
برای همان احزاب میتوانند تصمیم بگیرند ولی ولایتی بر احزاب خارج از مجموعه خود ندارند.
جبهه اصلاحات در دوره های قبلی انتخابات در نهایت تصمیم گیری به خود احزاب واگذار کرد.
بله باید احزاب تصمیم بگیرند. این استبداد و فردگرایی است که برای احزاب تصمیمگیری شود. این تحزب نیست. اصلاحطلبان باید دست از این مجموعهها بردارند و شخصیتهای مهم اصلاح طلب باید احزاب را تقویت کنند نه اینکه به احزاب ضربه بزنند.
ما در حزب جمهوریت دنبال پالس مثبتی و جمله امیدبخشی برای انتخابات بودیم ولی چیزی پیدا نکردیم و فقط هشدار و محدودسازی دیدیم پس توصیهای برای ثبتنام نداشتیم و تعداد اندکی از اعضای حزب ثبتنام اولیه را انجام دادند.
اگر بپذیریم این محدودسازی وجود دارد، فکر نمیکنید عقب نشینی از انتخابات هم کار اشتباهی باشد؟ در دوره دهم انتخابات هم جریان اصلاحات محدودیتهایی داشت اما در صحنه ماند و فراکسیون امید یک سوم کرسیهای مجلس را بدست آورد.
شرکت نکردن در انتخابات به معنای تحریم انتخابات نیست. وقتی زمینه فراهم نیست نمیتوان در انتخابات حضور فعال داشت و لیست داد. اکنون جبهه اصلاحات، ثبت نام در انتخابات را به خود افراد واگذار کرده و توصیهای به شرکت یا عدم شرکت نداشته است ولی قول حمایت هم به کسی نداده است.
شرکت نکردن در انتخابات به معنای تحریم انتخابات نیست
در دوره دهم انتخابات مجلس مقداری فضا مناسبتر بود. آن موقع دنبال الگویی برای لیست بستن بودیم و در نهایت تصمیم گرفتیم کسانی که با دولت روحانی مخالف نیستند در لیست قرار بگیرند. یعنی ما از جایگاه اصلاحطلبی پایین آمدیم و لیستی تهیه کردیم به نام لیست امید که اکثر آنها افراد بی خاصیت و خنثی بودند چون تنها معیار ما این بود که مخالف دولت روحانی نباشند. ما ناچار شدیم این معیار را انتخاب کنیم چون اگر بر معیارهای اصلاح طلبی اصرار داشتیم، تنها ده بیست نفر را باید تاکید میکردیم که البته همان موقع هم من مخالف تهیه لیست به این شکل بودم که کسانی که صرفا مخالف دولت روحانی نباشند، در لیست قرار بگیرند ولی بالاخره تصمیم جمعی اینگونه بود. بعد هم معلوم شد که اکثر این افراد در انتخاب رئیس مجلس به محمدرضا عارف رای ندادند.
اکثر اعضای لیست امید بی خاصیت و خنثی بودند
ما اکنون آن تجربه بسیار تلخ را داریم و دیگر نباید آن اشتباه را تکرار کنیم بلکه مثلا بگوییم لیست را با کسانی ببندیم که مخالف دولت رئیسی هستند بلکه باید معیارهای اصلاحطلبی را مدنظر قرار دهیم البته معتقدم افراد اصلاحطلب واقعی که مورد تایید شورای نگهبان و همچنین ما قرار بگیرند، بسیار اندک خواهند بود. در این شرایط مجلس در اختیار یک جریان خواهد گرفت.
با این حال در جریان اصلاحات هم گرایش های سیاسی مختلفی وجود دارد. مثلا حزب کارگزاران در سال های اخیر موافق حضور فعال در انتخابات بوده است اما حزب اتحاد ملت چنین دیدگاهی نداشته است. اکنون کدام گرایش طرفدار بیشتری دارد؟
یک اِشکال جریان اصلاحات این است که متنوع بوده و تعریف و محدوده مشخصی برای اصلاحطلبی هم ارائه نداده است به همین دلیل برخی گروهها که دنبال معامله با دولتها بوده و دنبال قدرت و ثروت هستند وارد جریان اصلاحات شدهاند و هر کاری بکنند پای اصلاح طلبان نوشته میشود ولی آنها جریان اصلاحات را حتی قبول هم ندارند. آنها اصلاحطلبی را قبول دارند که با منافع آنها مخالف نباشد. برخی گرایشها هم تندرو بوده و ممکن است با نظام مساله داشته باشند. از خیلی وقت قبل حتی زمانی که من در اعتماد ملی بودم، نظر من این بود که مستقل باشیم. در اعتمادملی میگفتم ما مستقل تصمیم بگیریم و کاری به آنها که دنبال معامله یا معارضه هستند، نداشته باشیم و خودمان برای انتخابات تصمیم بگیریم که برخی این دیدگاه من را قبول نداشتند چون به یکی از این دو جریان وابسته بودند و من نتوانستم با آنها کار کنم و از اعتماد ملی خارج شده و حزب جمهوریت ایران اسلامی را تاسیس کردم.
در حزب جمهوریت دیگر وابستگی وجود ندارد و پس از تبادل نظر ، با رای جمعی تصمیمگیری می کنیم. فعلا در جمهوریت هم به این جمع بندی نرسیدیم که افراد حتما ثبتنام کنند یا نکنند و افراد را آزاد گذاشتیم تا اگر خواستند ثبتنام کنند و اگر از فیلتر مجریان و ناظران گذشتید، ما بررسی کرده و در صورت تصمیمگیری نهایی، از آنها حمایت خواهیم کرد.
اما برخی گروههای سیاسی که اشاره کردید، میگویند ما به هر قیمتی در انتخابات شرکت میکنیم چون برنامهریزیهای دیگری دارند. آنها ممکن است به هر قیمتی لیست بدهند. جبهه اصلاحات هم که متشکل از چند حزب و افراد حقیقی است میخواهند لیست بدهند ولی معلوم نیست تا کجا پیش میروند. ما هم که منتظر فضای سیاسی کشور و تایید نیروهای خود هستیم. اگر شرایط فراهم باشد ممکن است از افراد خود حمایت کنیم. یکی دو نفر هم که بحث تحریم را مطرح کردند که مورد استقبال قرار نگرفت و بحث آنها شخصی بود.
تهیه یک لیست ائتلافی از سوی اصلاحطلبان با جریان دولت روحانی و لاریجانی را چقدر ممکن میدانید؟
بعید میدانم که جبهه اصلاحات به این سو برود. ما که اصلا با ائتلاف مخالفیم. اما به هر حال جریانهایی در جبهه اصلاحات که ما اشاره کردید به هر قیمتی وارد انتخابات میشوند چون حیات سیاسی خود را در شرکت در انتخابات میدانند در غیر این صورت باید خانه نشین شوند و ترجیح می دهند وارد انتخابات شوند.
جبهه اصلاحات به سوی ائتلاف نمیرود ولی حزب کارگزاران که خیلی تعلق خاطری به اصلاحات ندارد و میخواهد منافع خود را تامین کند ممکن است با آن دو جریان ائتلاف کند ولی ائتلاف جبهه اصلاحات با این دو جریانی که شما اشاره کردید را بعید و غیرممکن میدانم.
حزب کارگزاران ممکن است با جریان نزدیک به روحانی و لاریجانی ائتلاف کند
به نظر شما دستیابی به تصمیم واحد در جبهه اصلاحات امری بعید نیست؟
موضع جبهه اصلاحات در حال حاضر مشارکت فعال نیست اما جریان اصلاحات که فراتر از جبهه اصلاحات است، منتظر فرصت برای مشارکت سیاسی است و شاید خیلی از آنها نظر ما در حزب جمهوریت را دارند که اگر فضا مناسب و کاندید باصلاحیتی وجود داشته باشد، امکان حمایت از آنها وجود دارد. اگر این شرایط فراهم باشد، ممکن است اصلاحطلبان بدون آن جبهه اصلاحات، وارد شوند اما اگر این شرایط فراهم نشود، آنها هم مثل شهروندان عادی به پای صندوق رای خواهند رفت.
برخی معتقدند که دیگر جامعه توجهی به دیدگاه اصلاح طلبان ندارد. نظر شما درباره این دیدگاه چیست؟
جامعه که از ما جلو افتاده و عبور کرده است. از اصولگرایان سالهاست که مایوس شدهاند. جامعه خاطره شیرینی از دوره دولت اصلاحات داشت و انتظارش این بود که این خاطرات تکرار شود. با انتخاب دولت روحانی، مردم از اصلاح طلبان مایوس شدند و هرچه به جامعه گفته شد که دولت روحانی اصلاح طلب نبود، جامعه می گفت شما اصلاح طلبان او را معرفی کردید. آنها از اصلاحطلبان از این جهت دلخوری دارند که معتقدند اصلاح طلبان باید مطالبات آنها از نظام را پیگیری میکردند نه اینکه محافظهکار شوند و حرف مردم را نزنند. ولی همین مردم معتقدند اگر امیدی باشد از جانب اصلاح طلبان است. آنها به اصلاحطلبان انتقاد دارند که چرا حرف ما را محکم نمیزنید؟ این انتقاد به بسیاری از اصلاحطلبان وارد است ولی اگر اصلاح طلبان الان به صحنه بیایند و حرف مردم را بزنند، مردم به سوی آنها گرایش پیدا خواهند کرد.
انتهای پیام