سالهای زیادی درب برج بسته بود و مردم عادی و گردشگران نمیتوانستند وارد آن شوند. از چند سال پیش که اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان بندر انزلی اندکی برج را مرمت کرده، میتوان از بالای فانوس دریایی شهر را دید.
درب برج باز میشود، راهنما یادآور میشود که پله های برج بلند است و باید با لباس سبک و کفش مناسب و یک پله، یک پله از برج بالا بروید.
از ۶ پله قبل از درب ورودی که بالا رفتم، مصمم شدم پلهها را بشمارم. قطر پلههای مارپیچ با هر شمارشی کوچکتر میشد. نزدیک به پله شماره ۵۰، از دیوار کمک گرفتم، پله ۵۶ ارتفاع بیشتری داشت. مانده بودم چگونه خودم را بالا بکشم. چارچوب درب را گرفتم و به زحمت خودم را به برج دیدبانی رساندم.
هیجان داشتم هرچه سریعتر موج شکن انزلی را از ارتفاع ۲۸ متری ببینم. گرفتگی عضلات پاهایم را فراموش کرده بودم. نگهبان برج تذکر داد که به نردهها تکیه ندهید، خطر سقوط وجود دارد.
در آن فضای باریک، میشد تمام شهر را دید. عمارت زیبای قندچیان انزلی، مدرسه تاریخی دخترانه مهدخت، عمارت رمضاناُف و هتل تاریخی گلسنگ. اما از همه چشم نوازتر موج شکن انزلی بود. یک معماری تامل برانگیز و من در عجب بودم چطور آن همه سنگ وسط دریا صف کشیدهاند.
کشتیهای ماهیگیری نزدیک به اسکله لنگر انداخته بودند و کرجی ماهیگیران از حوضچه بیرون می رفت.
راهنما توضیح می داد: قبل از اینکه موجشکن احداث شود، کانال مابین انزلی و غازیان همانند خلیجی بود که کشتیهای تجاری به منظور تخلیه و بارگیری و یا مصون ماندن از امواج و طوفان دریا در آنجا پناه می آوردند.
محمود عباسیان امین میافزاید: چون امواج کانال را میکوبید و به شناورهای مستقر در خلیج آسیب میرساند از این رو نیاز به احداث موج شکنها احساس و قرارداد ساخت این بنای عظیم که از شاهکارهای معماری است در سال ۱۲۷۴ خورشیدی (احداث راه انزلی- قزوین) منعقد شد.
طی آن موج شکن غازیان به طول ۷۵۰ متر و موج شکن انزلی به طول ۵۲۰ متر احداث و کار ساخت آن در سال ۱۲۹۳ خورشیدی پایان یافت. به منظور احداث موج شکنها، حدود ۱۴ کیلومتر راه آهن از کوههای پونل تالش تا انتهای غرب خلیج کپورچال در تالاب انزلی کشیده شد و سنگها از کوههای پونل استخراج و با واگن تا نزدیک ساحل حمل و سپس کرجیهای بزرگی که قایقهای موتوری آن را میکشیدند، سنگها را در محل موج شکن تخلیه کردند.
موج شکنها زیر نظر دو نفر مهندس روسی به نامهای «علی اف» و «پلاناتوف» بنا شد و این بنای عظیم روی تیرهای چوبی که در کف دریا ردیف به ردیف کوبیدهاند، ساخته شده است.
از بالای برج، فانوس دریایی بین ساختمانهای بلند تازه احداث شده، به حد خفگی رسیده آن هم برای بنایی که در سال ۱۳۵۶ در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده است.
راهنما، تصاویر قدیمی برج فانوس را نشان میدهد که برج نزدیک به ساحل و در فضایی وسیع و باز احداث شده بود و میگوید: بچه که بودم از تمام شهر بندرانزلی برج معلوم بود و مسیر رفتن به مدرسه را با نگاه کردن به ساعتهای برج میگذراندم.
وی که راهنمای تورهای گردشگری است، میگوید: قدمت این برج ۴۰ سال پیرتر از برج لندن (بیگ بنگ) است. برج فانوس، اگرچه نقش راهنمای کرجیها و کشتیهای ماهیگیران هم داشت ولی در ابتدای امر نقش برج دیدبانی در برابر همسایه شمالی را بازی میکرد.
و نگهبان به استناد منابع تاریخی شرح میدهد: طبق نوشتههای تاریخی و سفرنامهها، خسروخان گرجی، حاکم گیلان آن را در سال ۱۱۹۴ خورشیدی بنا نهاد و هدف از آن احداث برج دیدبانی برای ورود احتمالی روسیه بود زیرا این همسایه شمالی مرتب از دریا به انزلی و رشت حمله می کرد و منابع آبی و شهرها توسط ایشان غارت میشد. نمونه این حملات، حمله به بندر پیربازار و جنگ معروف پیله داربن در اوایل دوره قاجار است. بعد از این جنگ، خسروخان گرجی، حاکم گیلان تصمیم گرفت برج بلندی به منظور آمادگی دفاعی شهر بسازد.
خسروخان برج دیدبانی را میسازد. برجی که در ابتدا «جایگاه نور و آتش» خوانده میشد. این مناره در ابتدا به ارتفاع ۲۰ متر ساخته و آتشی بالای مناره روشن میکردند. نگهبان برج وظیفه داشت با سوزاندن پیه حیوانات، فانوس دریایی را روشن نگه دارد.
بنابر گزارشهای یاسنت لوئی رابینو، سرکنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، مزد نگهبان این برج در سال ۱۲۹۴ هجری قمری (۱۸۷۷ میلادی ) ۲۵ تومان و پول روغن آن ۳۲۸ قران بود که تا سال ۱۳۲۷ هجری قمری این هزینه را در حساب عمومی گیلان منظور میکردند. ولی زمانی که رابینو برج را دیده بود، در اثر عدم رسیدگی حاکمان بعدی، روبه ویرانی داشت.
سرم را بالا میگیرم تا ساعتهای برج را ببینم که در ۴ سو در یک دایره فلزی جانمایی شده است. راهنما توضیح میدهد که در اوایل قرن ۱۴، برج فانوس را مرمت می کنند: در سال ۱۳۰۷ خورشیدی این برج یک بار مرمت میشود و پس از مرمت، ارتفاع برج به ۲۸ متر افزایش مییابد. شهرداری انزلی چهار ساعت را از کشور آلمان خریداری و بالای برج نصب میکند. سالها بعد ساعتها زنگ میزنند و صدای آن به گوش کسی نمیرسد. تا اینکه در سال ۱۳۶۹ خورشیدی ساعتهای قدیمی را تعویض و ساعت الکتریکی جای آن نصب میکنند.
عباسیان امین ادامه میدهد: در کودکی به یاد دارم وقتی در کوچهها بازی میکردیم، زمان را از طریق همین برج متوجه میشدیم. زیرا در هر جهت شهر که بودیم، برج و ساعتهای آن پیدا بود. اما متاسفانه طی ۱۰ سال اخیر به قدری در حریم برج بندرانزلی، بلندمرتبه سازی شده که مناره دیده نمیشود.
با این حال، فانوس انزلی تاکنون چندین پادشاه را به خود دیده است. ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه در زمان سفرهایشان به اروپا از برج دیدن میکردند.
برج، فانوس حمله تزارها را هم دیده است. نیمه شب دوم شهریور ۱۳۲۰ وقتی روسیه و انگلیس بر سر سهمخواهی از ایران باهم توافق کردند، رشت و انزلی دوباره به خاک و خون کشیده شد.
از برج فانوس پایین میآیم و از میان کوچه باریکی عبور میکنم که به خیابان سپه انزلی منتهی میشود. به سمت بلوار ساحلی و پل غازیان میروم. ماهیگیران انزلی با آسودگی دل به دریا سپردهاند چون میدانند برج فانوس راهنمایشان است.
انتهای پیام