به گزارش ایسنا، روزنامه وطن امروز در مطلبی در صفحه اول این روزنامه به بررسی این مساله پرداخته که گردانهای قسام چگونه با عملیات توفان الاقصی موجب عزت فلسطین و فخر جبهه مقاومت شده است و مینویسد:
محمد دیاب ابراهیم المصری یا همان «محمد ضیف» فرمانده گردانهای قسام، فرمانده عملیات توفان الاقصی است؛ عملیاتی که حالا همه دنیا درباره آن سخن میگویند. این روزها مطالب زیادی درباره این فرمانده فلسطینی اهل خانیونس میگویند و مینویسند. محمد حالا تبدیل به افسانه شده است. مرد ۵۸ سالهای که ۷ اکتبر ۲۰۲۳ یا به تاریخ شمسی، ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲، بزرگترین ضربه تاریخ ۷۵ ساله رژیم جعلی را وارد کرد. هرچه میگذرد بزرگی عملیات توفان الاقصی آشکارتر و این موجب شگفتی همه ناظران و تحلیلگران میشود.
۱- عملیات فریب نتانیاهو: توفان الاقصی بزرگترین ضربه به رژیم صهیونیستی از زمان پیدایش این رژیم بود. بیش از ۱۵۰۰ کشته، آزادسازی بخش مهمی از سرزمینهای اشغالی در کمتر از یک روز، ارائه یک تصویر از چگونگی فروپاشی صهیونیستها و آزادسازی سرزمینهای اشغالی به فلسطینیان، مسلمانان و همه مردم دنیا، ایجاد یک ادراک ترسناک در راستای ناامن بودن سرزمینهای اشغالی برای شهرکنشینان اشغالگر و از همه مهمتر، اثبات پوشالی بودن هیمنه و قدرت ارتش رژیم صهیونیستی، چند مورد از واقعیات مربوط به عملیات توفان الاقصی است.
عملیاتی به این بزرگی زیر چشم موساد و شاباک رخ داد و آنها هرگز تصور و پیشبینی چنین ضربه بزرگی را نداشتند. رژیم صهیونیستی به تمام معنا غافلگیر شد، آن هم از جایی که فکرش را نمیکرد؛ یعنی از ناحیه حماس. در بیش از یک سال گذشته، رفتار حماس و گردانهای قسام چه در حوزههای اقتصادی، نوع واکنش به نبردهای جهاد اسلامی در کرانه باختری و نیز پیامهای پنهان برای مبادله اسرا، به گونهای بود که برای نتانیاهو این ذهنیت تثبیت شده بود که حماس وارد نوعی سازش با رژیم اشغالگر شده است. بر اساس همین ذهنیت، نتانیاهو در نوع مواجهه با فلسطینیها، تمرکز خود را از تشکیلات خودگردان برداشت و روی حماس گذاشت. این رفتار قسام موجب گمراه شدن صهیونیستها شد به گونهای که تا حدی نسبت به شاخه نظامی حماس احساس بیخطری یا کمخطری کردند. لابد نتانیاهو خیالش از ناحیه گردانهای قسام راحت بود اما در واقع آن که خیالش راحت بود «محمد ضیف» بود که وقتی فرمان آغاز عملیات توفان الاقصی را صادر کرد، ارتش رژیم صهیونیستی در بدترین حالت از غافلگیری و عدم آمادگی قرار داشت.
سال ۱۹۷۳ در زمان حمله دوم اعراب علیه رژیم صهیونیستی، محمد ضیف ۸ سال بیشتر نداشت. در آن جنگ گلدا مئیر، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی مدعی بود ۴ ساعت زودتر از حمله اعراب، از سوی اشرف مروان، داماد جمال عبدالناصر از حمله مطلع شده بود. ۵۰ سال بعد اما حالا محمد ضیف ۵۸ ساله، آنقدر حواسش جمع بود تا فقط این صفیر گلولهها باشند که صهیونیستها را از عملیات بیآبرو کردن رژیم اشغالگر مطلع میکنند. حتما و قطعا اصل غافلگیری صهیونیستها در عملیات توفان الاقصی یکی از امتیازات فرماندهی محمد ضیف در طراحی و اجرای این عملیات بزرگ است.
۲- حفاظت اطلاعات و اصل محرمانگی: اینکه کسی در مقاومت، چه در حماس، چه حزبالله و چه ایران، از عملیات این نابغه فلسطینی خبر نداشت نه یک موضع سیاسی است و نه یک ژست دیپلماتیک. واقعیت همان است که همه گفتند. در جبهه مقاومت شاید به جز ضیف و چند فرمانده رده بالای قسام، هیچ کس از آنچه قرار بود صبح ۷ اکتبر بر سر رژیم اشغالگر بیاید خبر نداشت. ضیف پس از ۴۰ سال مبارزه با رژیم صهیونیستی، پس از بارها سنجش عملیاتها و جان سالم به در بردن از سوءقصدها، این را بخوبی آموخته بود که برای وارد کردن بزرگترین ضربه به رژیم صهیونیستی، نباید دستگاههای جاسوسی و امنیتی رژیم کمترین آلارمی درباره تحرکات قسام دریافت کنند؛ باید همه چیز عادی جلوه میکرد. باید وضعیت تحرکات، تماسها و جلسات قسام، رهبران حماس و رهبران و فرماندهان مقاومت در سراسر جغرافیای غرب آسیا آنقدر عادی جلوه میکرد که هیچ کس در دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی اندک احتمالی درباره وقوع یک اتفاق یا حمله ندهد. همین نیز شد! توفان الاقصی بدون نقص اجرا شد تا این واقعیت کابوسوار برای صهیونیستها آشکار شود که جبهه مقاومت به چنان نبوغ، بلوغ و تشخیصی رسیده که هر یک از اضلاع آن، میتوانند در راستای یک انسجام ادراکی و در راستای یک منظومه فکری و عملیاتی و در جهت یک هدف مشترک، دست به عملیاتهای بزرگ بزنند، آن هم در شرایطی که دیگر اضلاع مقاومت از وقوع آن مطلع نبودهاند. این همان واقعیت مهمی است که حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در نخستین واکنش به عملیات توفان الاقصی، ذهن را متوجه آن کردند که طراحان این عملیات فرزندان مدبر و هوشمند فلسطینیاند.
۳- شکاف سیاسی و اجتماعی در رژیم صهیونیستی: یکی از وجوه ممتاز عملیات توفان الاقصی، فهم دقیق طراحان این عملیات از آشفتگی سیاسی و اجتماعی در رژیم اشغالگر است. ماههاست احزاب و گروههای مختلف رژیم صهیونیستی بر سر قدرت در حال نزاع هستند و صدها تجمع خیابانی علیه ائتلاف نتانیاهو و قوانین قضایی او برپا شده است. یکی از مهمترین پیامدهای این شکاف بزرگ سیاسی و اجتماعی، تمرد بخشهایی از ارتش رژیم صهیونیستی از دستورات فرماندهان خود است. هرج و مرج سیاسی و اجتماعی و نبود انسجام در رژیم، یک فرصت طلایی برای شاخه نظامی حماس بود. ضیف و همرزمانش در محاسبات همهجانبه خود برای طراحی و اجرای عملیات بزرگ توفان الاقصی، روی این آشفتگی و نبود انسجام در تصمیمگیری رژیم صهیونیستی چه قبل و چه بعد از عملیات حساب ویژه باز کرده بودند. پیشبینی آنها دقیق بود؛ هم در زمان عملیات آشفتگی و بیبرنامگی رژیم صهیونیستی پیدا بود و هم پس از عملیات، اختلافات در تصمیمگیری حتی در عالیترین سطح تصمیمگیری میان نتانیاهو و گالانت (وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) خود را نشان داد، به گونهای که رسانههای رژیم صهیونیستی از راه ندادن گالانت به دفتر نتانیاهو خبر دادهاند و بعضا در همین رسانهها، اخبار جسته و گریختهای مبنی بر ظن نتانیاهو نسبت به خیانت ارتش منتشر شد. در این وجه از محاسبات مربوط به عملیات توفان الاقصی نیز، نبوغ ضیف و همرزمانش پیداست.
۴- بازدارندگی اسرا: سالها مبارزات همهجانبه و تجربه، اهمیت اسرا را برای مقاومت فلسطینی و مبارزان قسام آشکار کرده بود. ضیف و همرزمانش در محاسبات خود درباره عملیات توفان الاقصی، روی بازدارندگی حساب ویژه باز کرده بودند. نیروهای قسام در این عملیات توانستند صدها نفر را از درون سرزمینهای اشغالی به درون غزه منتقل کنند. بر اساس برخی گزارشها، مقاومت فلسطینی اعم از حماس و جهاد اسلامی توانستند ۳۰۰ اسیر بگیرند. به اسارت درآوردن نظامیان و شهرکنشینان اشغالگر بر اساس احاطه مقاومت فلسطین به ترکیب جمعیتی شهرکنشینان و ارتش رژیم صهیونیستی انجام شد. رژیم صهیونیستی در دهههای اخیر در راستای سیاستهای مهاجرتی و به موازات اشغال اراضی و توسعه شهرکسازی، یهودیان زیادی را از کشورهای مختلف دنیا در سرزمین فلسطینیان اسکان داده است. بر همین اساس بخش مهمی از جمعیت اشغالگران را افراد دوتابعیتی تشکیل دادهاند که در همه ارکان حاکمیتی این رژیم از جمله ارتش حضور پیدا کردهاند. این برای مقاومت اسلامی فلسطین و طراحان توفان الاقصی یک فرصت بزرگ به حساب میآمد. بر اساس گزارش یورونیوز، در میان افرادی که حماس و جهاد اسلامی اسیر کردهاند، افرادی دارای تابعیت از کشورهای آمریکا، فرانسه، تایلند، نپال، آرژانتین، نپال، انگلیس، اتریش، روسیه، بلاروس، چین، کانادا، فیلیپین، پرو، برزیل، رومانی، پرتغال، شیلی، ترکیه، اسپانیا، کامبوج، استرالیا، جمهوری باکو، ایرلند، آلمان و مکزیک حضور دارند. این یک غنیمت بزرگ برای محمد ضیف و همرزمانش است. حالا کشورهای زیادی هستند که پس از عملیات توفان الاقصی، نسبت به واکنشهای دیوانهوار نتانیاهو به غزه ملاحظاتی دارند و برای آزادی شهروندان خود، وارد مذاکره با حماس و جهاد میشوند. این موضوع موجب محدود شدن رژیم اشغالگر برای ورود زمینی به غزه شده است. از سوی دیگر، این غنیمت باارزش دست مقاومت فلسطینی را برای اقدامات در راستای دیپلماسی عمومی پر کرد. کما اینکه در بحبوحه حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه، حماس در چند نوبت اقدام به آزادسازی برخی اسرا کرد؛ اسرایی که تبدیل به راویان جوانمردی قسام و جهاد شدند و موجب شدند افکار عمومی جهان در مقابل فیلمها و تصاویر مربوط به دیوسیرتی صهیونیستها و نسلکشی غیرنظامیان و کودکان غزه توسط ارتش صهیونیستی، روح رحمانی فرزندان مقاومت فلسطین را نیز به نظاره بنشیند. حالا همه دنیا به وضوح مواجهه خیر و شر را در جنگ غزه به تماشا نشستهاند.
۵- اطمینان از حمایتهای نظامی، سیاسی و دیپلماتیک جبهه مقاومت: محمد ضیف، فرمانده شاخه نظامی حماس، به عنوان پیشانی جبهه مقاومت علیه رژیم اشغالگر قدس است. ضیف و همرزمانش میدانند هدف اصلی شکلگیری این جغرافیای بزرگ، احقاق حق فلسطینیها و بیرون کردن اشغالگران از سرزمین و کشور فلسطین است. او و همرزمانش حالا شاید بیشتر از هر کسی میدانند تجربههایی مانند ارتش عربی ذیل گفتمان ناسیونالیسم عربی، نهتنها موجب بازپسگیری یک وجب از خاک فلسطین نشد، بلکه در گذر تاریخ این ناسیونالیسم عربی خود عامل تعیینکننده در رواج تفکر سازش و اجرایی شدن آن شد. تازیانه این سازش نه تنها بر پیکره فلسطین که بر بدن خود ضیف نیز خورده است آنجا که چند سال را در زندان تشکیلات خودگردان سپری کرد. ضیف که در ۲۰ سالگی مدتی را در غزه مشغول فعالیتهای هنری و تئاتر بود؛ بیشتر از سایر مبارزان فلسطینی نمایش خیانتبار ناسیونالیسم عربی را فهمیده و با تمام وجود خود لمس کرده است. حالا او در ۵۸ سالگی به این میزان از پختگی رسیده است که میداند تنها نسخه ثمربخش برای آزادی فلسطین، نه ارتش عربی، بلکه مقاومت اسلامی است. او فرمانده تشکیلات بزرگی به نام گردانهای عزالدین قسام است که بیش از ۴۰ هزار مبارز آموزشدیده دارد اما این را خوب میداند که در منظومه مقاومت، انگیزه و عقاید اسلامی و مبارزاتی برای آزادی قدس، در اولویت از هماهنگی تشکیلاتی است. او برای طراحی و اجرای توفان الاقصی نیازی به هماهنگی با سایر اجزای مقاومت نمیبیند، چرا که برای جانبازی که نزدیک به ۴۰ سال برای آزادی سرزمینش از لوث صهیونیستها میجنگد و ۱۰ بار از سوءقصدها جان سالم به در برده است و بر اساس برخی گزارشها بدنش ناقص شده، فهمیدن ماهیت وجودی، اصالت عقاید و صداقت مقاومت در اعلان هدف آزادی قدس کار چندان دشواری نیست. او خیالش از حمایت برادرانش در جبهه مقاومت، از تهران تا بغداد و دمشق و بیروت و صنعا و حتی کرانه باختری راحت است.
او میداند تمام اجزای پیکره واحد مقاومت به محض اطلاع از توفان تاریخی الاقصی، با شوق و انگیزه به یاری برادران خود در غزه میشتابند. آنان که مواضع و واکنشهای جبهه مقاومت به عملیات توفان الاقصی را در همان روز نخست و روزهای بعد از آن دیدهاند، از میزان انسجام و هماهنگی آنان در دفاع از برادران خود در غزه، به حیرت آمدهاند. در ایران رهبر معظم انقلاب بلافاصله اعلام میکنند بر پیشانی و بازوی قسام و جهاد بوسه میزنند و تمام ظرفیت جمهوری اسلامی برای برادرانش در غزه بسیج میشود. فرماندهان نظامی ایران مواضع دقیقی در حمایت از مقاومت فلسطینی اتخاذ میکنند. منابع رژیم صهیونیستی از سفر فرمانده نیروی قدس سپاه به منطقه خبر میدهند. وزیر زبردست امور خارجه ایران با اتخاذ مواضع سنجیده و سفر به کشورهای منطقه یک آورده سیاسی و دیپلماتیک بزرگ در اختیار برادران فلسطینی خود قرار میدهد. رئیسجمهوری اسلامی ایران از فرصت از سرگیری روابط با عربستان سعودی استفاده کرده و ولیعهد سعودی را برای برگزاری اجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی ترغیب میکند. در عراق، هادی العامری در همان روز نخست عملیات توفان الاقصی به آمریکا هشدار میدهد در صورت مداخله، نظامیان آنها در عراق در امان نخواهند بود. در یمن، انصارالله شجاع و پای کار، هم به آمریکا هشدار میدهد و هم به واشنگتن و تلآویو یادآوری میکند برد موشکها و پهپادهایش به سرزمینهای اشغالی میرسد. هم مقاومت عراق و هم انصارالله در روزهای بعد نشان میدهند در مواضع اعلامی خود مصمم هستند و هم پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه را مورد هدف قرار میدهند و هم توانمندی موشکی و پهپادی خود را به رخ دشمن میکشند و اما حزبالله؛ حزبالله قهرمان با همان برنامهریزی دقیق و حسابگرانه خود با فعال کردن جبهه شمال سرزمینهای اشغالی تمرین رزم میکند تا به آمریکا و رژیم صهیونیستی بفهماند در صورت تداوم جنایات و ورود زمینی به غزه، یک تهدید نظامی معتبر در شمال سرزمینهای اشغالی در انتظار آنهاست.
ضیف از این تحولات باخبر است و حالا دارد به همرزمانش در قسام تفاوتهای مقاومت اسلامی با ناسیونالیسم عربی را یادآوری میکند.
۶- سورپرایز تونلها: نوابغی که عملیات توفان الاقصی را طراحی و بدون نقص اجرا کردند؛ حتما واکنشهای رژیم صهیونیستی و حامیانش به این عملیات را نیز در محاسبات خود در نظر گرفتهاند. آنها قطعا برنامه رژیم صهیونیستی برای ورود زمینی به غزه را پیشبینی کردهاند و برای آن طراحی لازم را اندیشیدهاند. بر اساس برخی گزارشها حماس ۴۰ هزار رزمنده آموزشدیده دارد که البته واقعیات حاکی از شمار بیشتر این رزمندگان است. این رزمندگان نخبگان و خبرگان جنگهای چریکی و نبردهای شهری هستند. در روزهای اخیر که موضوع ورود نظامی ارتش رژیم اشغالگر قدس به غزه داغ شد، هر از گاه فیلمهایی از تجهیزات حماس و جهاد منتشر شد که نشان میدهد آنان ادوات نظامی لازم برای نبرد شهری را در اختیار دارند. انتشار تصاویر موشکهای ضد زره حاکی از این است که قسام فرمول به آتش کشیدن مرکاوا را از برادران خود در حزبالله بخوبی آموخته است؛ موشکهای هدایتشوندهای که حتی سامانه تروفی مرکاوا را هم عقیم میکند. سامانههای متحرک دفاع هوایی قسام نیز عملا ارتش صهیونیستی را حتی در استفاده از هلیکوپترهای آپاچی مجهز به موشک Hellfire مردد میکند. در صورت ورود زمینی به غزه و شروع نبرد شهری، وضعیت نبرد به گونهای است که امکان ارتش رژیم صهیونیستی برای استفاده از جنگندههای F16 و هدف قرار دادن رزمندگان حماس و جهاد نیز به حداقل ممکن میرسد. امکانات زرهی و هوایی صهیونیستها در صورت ورود زمینی به غزه و آغاز جنگشهری به حداقل میرسد و ارتش صهیونیستی صرفا میتواند به برتری عددی نظامیان خود در مقابل حماس دل خوش کند که این نیز به واسطه مردمی شدن حماس و مقاومت فلسطینی در غزه، با اما و اگرهای جدی روبهرو است. حالا به اینها اضافه کنید شبکه بزرگ تونلهای زیرزمینی حماس را که به متروی غزه مشهور شده است. دالانهای تودرتو که برخی تحلیلگران طول آن را نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر عنوان کردهاند؛ تونلهایی که فقط خدا میداند و محمد ضیف که از کجاها سر در میآورند و براحتی صحنه نبرد روی زمین را تغییر میدهند. همین واقعیات است که باعث شده گالانت، وزیر جنگ صهیونیستها در ۲۰ روز گذشته بارها و بارها اذعان کند در صورت ورود زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به غزه، آنها متحمل هزینههای بسیار زیاد خواهند شد. مقامات رژیم صهیونیستی اینها را میدانند و فعلا عدم ورود زمینی ارتش خود به غزه را متوجه مخالفت آمریکا میکنند. ضیف و همرزمانش این روزها روی طرحهای جنگ زمینی در غزه متمرکز شدهاند اما حتما اخبار نگرانیهای صهیونیستها از ورود زمینی به غزه را نیز دنبال میکنند. کسی چه میداند؛ شاید محمد ضیف تعبیر جالب آن تحلیلگر صهیونیست را شنیده باشد که نوشته بود: ارتش اسرائیل عملیات خود را «شمشیرهای آهنین» مینامد اما نام واقعی این عملیات، «عملیات شلوارهای پایین آمده» است.
۷- عملیات نظامی با ادراک سیاسی: یکی از مولفههای اساسی در طراحی عملیات توفان الاقصی، تحلیل سیاسی از وضعیت رژیم صهیونیستی و حامیان آن و در راس آنها آمریکاست. طراحان نخبه توفان الاقصی همانگونه که روی آشفتگی سیاسی و اجتماعی در رژیم اشغالگر قدس حساب باز کرده بودند، حتما درباره وضعیت سیاسی حامیان این رژیم بویژه دولت آمریکا در منازعات و مسائل مهم منطقهای و دنیا نیز اندیشیدهاند. آنها قطعا میدانستند به واسطه ضربه هولناکی که توفان الاقصی به رژیم صهیونیستی وارد میکند و به خاطر شکافهای سیاسی در این رژیم، شکنندگی و فروپاشی رژیم صهیونیستی و ناتوانی نتانیاهو در کسب مقبولیت برای فرماندهی جنگ، موجب میشود آمریکا به صورت مستقیم مدیریت جنگ و واکنش صهیونیستها را برعهده بگیرد. طراحان عملیات بزرگ مقاومت در سالها و ماههای اخیر روی طراحی و اجرای این عملیات افسانهای متمرکز بودهاند و بر همین اساس تحولات جهانی و وضعیت آمریکا را رصد و ارزیابی کردهاند. آنها مناقشات داخلی آمریکا را دنبال کردهاند. وضعیت جنگ اوکراین و تاثیر آن بر منازعات داخلی آمریکا را رصد کرده و حتما به اوج رسیدن این نزاع در ماجرای برکناری بیسابقه رئیس کنگره را شنیدهاند. رزمندگان قسام خود مرد جنگی هستند و قطعا شکستهای اوکراین در جبهه جنگ با روسیه را آنالیز کردهاند. آنها خوب میدانند وضعیت جنگ در اروپا چگونه است و پشت جبهه جنگ در پایتختهای اروپایی و واشنگتن، بر سر ادامه کمکهای مالی و نظامی به زلنسکی چه خبر است. استراتژیستهای نظامی حماس از تغییر موازنه قدرت در دنیا و بویژه غرب آسیا باخبرند و میدانند آرایش بلوک شرق برای پیشروی در غرب آسیا با چه اهداف کلانی انجام میشود. بر همین اساس آنها میدانستند با ورود علنی آمریکا به جنگ و مدیریت مستقیم تصمیمگیریهای رژیم صهیونیستی، چه هزینههایی بر دولت بایدن تحمیل خواهد شد. آنها با پیشبینی واکنش جبهه مقاومت به مدیریت جنگ توسط آمریکا و هزینههای سرایت جنگ به منطقه برای آمریکا حرکت آمریکاییها را گام به گام برآورد کردهاند. مقاومت فلسطینی که از نزدیک تحولات سیاسی رژیم اشغالگر را رصد میکند، حتما از ملاحظات دولت بایدن نسبت به نتانیاهو مطلع است و میداند اگر چه موجودیت رژیم اشغالگر بزرگترین اولویت آمریکاست اما کاخ سفید در پیگیری این اولویت، حتما عنصر نامطلوبی به نام نتانیاهو را نیز لحاظ خواهد کرد. این موارد و موارد متعدد دیگر باعث شده محمد ضیف به عنوان فرمانده گردانهای عزالدین قسام، ملاحظات و محدودیتهای سیاسی و امنیتی دولت بایدن در تنظیم واکنش به عملیات توفان الاقصی را در نظر بگیرد. این برآوردهای سیاسی و امنیتی حتما به ضیف و همرزمانش در درک زمان طلایی برای وارد کردن ضربه طلایی یاری رسانده و نبوغ آنها در فهم مسائل استراتژیک را ثابت کرده است.
۸- غیرعادیسازی: فهم مسائل سیاسی و استراتژیک قسام و جهاد اسلامی تنها به وضعیت سیاسی رژیم صهیونیستی و حامیان آنها محدود نشده است. حتما مهمترین هدف سیاسی محمد ضیف و سایر طراحان فلسطینی عملیات توفان الاقصی مقابله با پروژه سازشکارانه عادیسازی روابط برخی حکام عربی و رژیم صهیونیستی بوده است. حالا 22 روز پس از عملیات توفان الاقصی و ضربه هولناکی که این عملیات به هیمنه رژیم صهیونیستی وارد کرده، همه ناظران و تحلیلگران معترفند پروژه عادیسازی روابط برخی حکام عرب با رژیم صهیونیستی تا اطلاع ثانوی به محاق رفته است. همه دنیا پوشالی بودن قدرت رژیم صهیونیستی را به چشمهای خود دیدهاند. مسلمانان و ملتهای عربی یک شبیهسازی از چگونگی نابودی رژیم اشغالگر قدس را تماشا کردهاند؛ آن هم توسط یک گروه کوچک فلسطینی. حالا مجددا فلسطین به مساله اول جهان اسلام و منطقه و کل دنیا تبدیل شده است و دنیا متوجه شده است که فلسطین زنده است و این خود فلسطینیها هستند که باید درباره سرنوشت فلسطین تصمیم بگیرند. ضیف و همرزمانش با کارستان توفان الاقصی، تنها رژیم صهیونیستی را بیآبرو نکردهاند. سیلی شماتت آنها بر صورت حکام عربی که تعدادی از آنها به پروژه عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر فلسطین پیوسته بودند و برخی نیز مترصد پیوستن به آن بودند، نواخته شد.
حالا نه فقط موضوع فلسطین، بلکه تحولات و واقعیات مربوط به غرب آسیا به قبل و بعد از عملیات توفان الاقصی تقسیم شده است. این نه غلو است و نه ناشی از هیجان. این خود واقعیت است که توفان الاقصی نقطه عطف بزرگ و تعیینکنندهای در ایجاد هژمونی جدید در غرب آسیا است. این عملیات بزرگ ثابت کرد نه آمریکا، نه اروپا، نه رژیم صهیونیستی و نه برخی حکام عرب، چه به تنهایی و چه به اتفاق یکدیگر، توانایی ایجاد یک موازنه قدرت و نظم پایدار در منطقه را ندارند. پروژه عادیسازی یک خیال و وهم بود که با سیلی سخت توفان الاقصی از بین رفت. سرخوردگیاش برای دولت بایدن ماند و سرافکندگیاش برای حکام عرب.
انتهای پیام
اینها نتیجه طراحی و اجرای دقیق یک مرد افسانهای فلسطینی به نام محمد ضیف، ۵۸ ساله از خان یونس و همرزمانش است.
۷ اکتبر ۲۰۲۳ یا به قول خودمان ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ستارهای در کهکشان مقاومت متولد شد و نشان داد این منظومه آبستن قهرمانان بسیاری است.
حالا به ابراسطورههایی مانند حاجقاسم سلیمانی، ابومهدی، حاج رضوان و سیدحسن نصرالله، اسطوره جدیدی به نام محمد دیاب ابراهیم المصری یا همان محمد ضیف نیز اضافه شده است.
ضیف توفان به پا کرد؛ توفانی که یک گام بزرگ از یک طراحی بزرگتر است. مقاومت اسلامی تازه کار را شروع کرده است!